یادداشتی درباره اتفاقات غیر منتظره احتمالی؛
نتیجه انتخابات با رای های خجالتی تغییر خواهد کرد
هستند کسانِ بیشتری که به جهت فضای ترسآلوده و نفرتانگیز ایجاد شده، رأی اعلامیشان با رأی اِعمالیشان تفاوت دارد.
مصطفی صادقی: از همان ابتدا که نتیجه بررسیهای شورای نگهبان با اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیتشده مشخص شد، به جهت ترکیب افراد حاضر در لیست قاطبه تحلیلها به این سمت بود که میتوان نتیجه انتخابات را حدس زد. اما آیا حالا که در زمانی بسیار اندک به برگزاری انتخابات قرار داریم میتوان آن تحلیلها را با همان قوت پذیرفت؟ از دیروز که نظرسنجیهای جدید ایسپا منتشر شده، تحلیلگران و کارشناسان امر از زوایای مختلفی آمار این نظرسنجی را بررسی کردهاند. چندجمله در اینباره بگوییم و به اصل مطلب بپردازیم.
اول اینکه این نظرسنجی نشان میدهد میزان مشارکت چندان تکانی نخورده اما در همین میزان مشارکت تغییراتی رخ داده است. ریزش هفت درصدی رأی نامزد اول ، افزودهشدن بر افرادی که نمیدانند گزینهشان چه کسی است و رشد رای برخی نامزدهای دیگر حاضر در لیست.
دوم اینکه این نظرسنجی نشان میدهد نامزد اول تنها 13درصد با کف 50درصدی فاصله دارد که اگر از آن نیز پایین برود، نمیتواند در دور اول پیروز باشد. در این نوشتار اما بنا ندارم به بررسی نظرسنجی ایسپا بپردازم و آنچه بررسی خواهد شد، احتمال تغییر در آرایش آراء نامزدها و به تبع آن احتمال تغییر و ایجاد یک «غیرمنتظره» است. سخن درباره «آراء خجالتی» است که میتواند دلیل این تغییر احتمالی باشد.
واقعیت این است که انتخابات 1400 با تهی شدن از بحث درباره برجام بهجای دو قطبی «سازش-مقاوت» با دوقطبی «نفرت و ترس» مواجه شده است. یکسوی میدان اصولگرایانی هستند که با استفاده از فرمول «اینهمانی» بین همتی و مهرعلیزاده با دولت روحانی بهعنوان مسئولین شرایط وقت تلاش میکنند در بدنه مشارکتکنندگان در انتخابات نسبت به این دو نامزد ، اصطلاحا تولید «نفرت» کنند. این فرمول دقیقا شبیه آنچیزی است که محمود احمدینژاد نسبت به مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به کار بست و توفیق هم یافت. اینسوی میدان نیز دو چهره نزدیک به دولت و اصلاحطلب قرار دارند که مستظهر به حمایت ابزارهای تبلیغاتی اصلاحطلبان و حتی برخی رسانههای اپوزیسیون علیه اصولگرایان و نامزدهایشان تولید «ترس» میکند. نمونه این رفتار انتخاباتی در سال 92 و 96 دیده شده که البته توفیق هم داشته است.
تا قبل از این تصور میشد برنده انتخابات فردی است که پیروز جنگ سنگین «نفرت و ترس» باشد . یعنی هر طرف که قوی تر عمل کند و برنده جنگ باشد پیروز خواهد شد. نکته اما این است که حرفهای دو طرف این جنگ تکراری است. آنچه باید تا کنون درباره مذمت روحانی و نقص های دولتش گفته میشده، گفته شده است. تا اینجای کار در قطب تولید نفرت حرف تازهای زده نشده که برای مردم تازگی و تعیینکنندگی داشته باشد و بتواند نتیجه شگرفی در آرا داشته باشد .
در قطب تولید ترس نیز حرف تازهای از سوی دو نامزد حاضر زده نشده است. آنچه این دو میگویند و رسانههایشان بازنشر میکنند را در هشت سال گذشته حسن روحانی رساتر و تندوتیزتر گفته است؛ پس حرفهای این دو نیز ویژگی «تعیینکنندگی» ندارد. اما آیا این به معنای آن است که جنگ «نفرت و ترس» کاملا بینتیجه مانده ؟ پاسخ خیر است. این جنگ تا توانسته به تولید «آراء خجالتی» منتهی شده است؛ به بیان روشنتر، هستند کسانِ بیشتری که به جهت فضای ترسآلود و نفرتانگیز ایجاد شده، رأی «اعلامی» شان با رأی «اِعمالی»شان تفاوت دارد. به یک معنا آنها در کلونیهای بزرگتر و در انظار عمومی یا از عدم تمایلشان به رأیدادن میگویند یا نام نامزدی را که برگزیدهاند فرد دیگری اعلام میکنند تا از مذمت «تأثیرپذیرفتگان« از ترس و نفرت دور و در امان بمانند. تعداد این آراء اصلا کم نیست.
یک بخشی از آرا خجالتی مربوط است به اصلاح طلبان و حامیان دولت که فعلا اعلام می کنند بنای حضور در انتخابات ندارند و یک بخش دیگر مربوط به حامیان برخی نامزدهای اصولگراست که به جهت برخی رودربایستی های موجود در بدنه، رای خود را به گونه ای دیگر اعلام کرده اند. ما از «شامگاه سهشنبه» شاهد تغییرات غیرمنتظرهای در آرایش آراء خواهیم بود. این جمله را به خاطر بسپارید.
دیدگاه تان را بنویسید