وزیری که خارج میزند
«ظریف در کمیسیون امنیت خوش درخشید»؛ این گزارهای بود که رئیس وقت کمیسیون «امنیت ملی و سیاست خارجی» مجلس نهم، اندکی پس از افطار شامگاه دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ در تماسی با این قلم به عنوان جمعبندی جلسه کمیسیون متبوعش با وزیر پیشنهادی امور خارجه عنوان کرد، اما حدود سه هزار روز لازم بود تا ثابت شود درخشش در آن جلسه تضمین درخشش محمدجواد ظریف در قامت وزیر امور خارجه نبود؛ چه آنکه ظریف نهتنها ندرخشیده بلکه از درخشش حاج قاسم عزیز عصبانی است.
«ظریف در کمیسیون امنیت خوش درخشید»؛ این گزارهای بود که رئیس وقت کمیسیون «امنیت ملی و سیاست خارجی» مجلس نهم، اندکی پس از افطار شامگاه دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ در تماسی با این قلم به عنوان جمعبندی جلسه کمیسیون متبوعش با وزیر پیشنهادی امور خارجه عنوان کرد، اما حدود سه هزار روز لازم بود تا ثابت شود درخشش در آن جلسه تضمین درخشش محمدجواد ظریف در قامت وزیر امور خارجه نبود؛ چه آنکه ظریف نهتنها ندرخشیده بلکه از درخشش حاج قاسم عزیز عصبانی است. این عصبانیت در دل مصاحبه حدود ۱۹۰ دقیقهای او با یکی از همحزبیهای حسن روحانی یعنی سعید لیلاز با پشتوانه مرکزی موسوم به «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» مشهود است. او درجایی از این مصاحبه که زعم دولتیها به سرقت رفته و سر از شبهرسانههای ملکه کودتاچی انگلیس و پادشاه ارهای عربستان درآورده است، میگوید «از سال ۱۳۹۶ در نظرسنجیها، محبوبیت من (ظریف) از
۹۰ به ۶۰ درصد و محبوبیت شهید سلیمانی به ۹۰ درصد رسیده است.» ظریف البته به نکته ای نیز اذعان میکند که «مردم میدان را به سیاست، اقتصاد و امنیت ترجیح میدهند.»
دوگانه «میدان – دیپلماسی» وجه غالب اظهارات ظریف است و تلاش میکند اثبات کند میدان نظامی برای حاکمیت نسبت به عرصه دیپلماسی در اولویت قرار دارد. او حتی مردم و حاکمیت را سرزنش میکند و میگوید «نگاه ما به روابط بینالملل، نگرش جنگ سردی است؛ معتقدیم آن کس که در میدان قوی است، در صحنه بینالملل نیز قوی است. هنوز باور نکردیم که اقتصاد و دیپلماسی و انسجام ملی هم نقشی در قدرت دارد». ظریف در حالی تلاش میکند با دوگانهسازی «میدان – دیپلماسی»، از نگرش جنگ سردی انتقاد کند که «وندی شرمن» مسئول وقت تیم مذاکرهکننده هستهای رژیم آمریکا که ظریف با اسم کوچک هم صدا میکرد در خاطرات خود صراحتا میگوید: «هیچ دولت دیگری توانایی نظامی ما را ندارد تا با تهدیدهای معتبر، دیپلماسی را حمایت کند.» پس بر کسی پوشیده نیست که اگر قدرت دفاعی نباشد، هنر دیپلماسی به خودی خود محلی از اعراب ندارد چه آنکه در مذاکرات دهه ۸۰ هم تیم روحانی – ظریف دَر صنعت هستهای را تخته کردند، اما چیزی عاید کشورمان نشد تا آنکه به همت مجید شهریاریها، غنیسازی پا گرفت تا حضرات باواسطه این برگ برنده در مذاکرات دهه ۹۰ شرکت کنند.اینکه ظریف بارها گزاره «دیپلماسی فدای میدان شد» را تکرار و تلویحا از مردم انتقاد میکند که چرا مردم هم میدان را به دیپلماسی ترجیح میدهند به خوبی نشان میدهد که هنوز با مردم کشورش آشنا نیست و شاید هم از کسی که منظومه فکریاش در کشور دیگری شکل گرفته است، نباید انتظار چنین شناختی را داشت. مردمی که با بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید حکومت تشکیل داده و کشورشان را پس از حدود ۱۰۰ سال مبارزه مستمر از چنگ چپاولگران درآورده است، حتما به میدان و مرد آن میدان یعنی حاج قاسم این قهرمان ملی بها میدهد و او را محبوب میداند. مردم به خوبی فرق کسی را که چهل سال پوتین به پا داشته و بهدوراز دوربینها و چرب و شیرین زندگی دویده است باکسانی که در بزنگاهها در میدان دشمن بازی میکنند، میدانند.
بازیگران ماجرای مصاحبه ظریف و به ادعای همانها سرقت این فایل صوتی، با هر هدفی که باشد یک نکته را ثابت میکند و آن زمان نشناسی ظریف است؛ اینکه چرا باید در حین خدمت اقدام به طرح مسائلی کند که به واسطه جایگاه حقوقی در جریان آنها قرار دارد! اگر حقوقی از ملت تضییع شده چرا از طریق مجرای قانونی اقدام و افراد یا نهادهای ذیربط را در جریان قرار نداده است؟ در غیر این صورت چرا باید درباره موضوعات صحبتی کند که به زعم خودش او را در جریان اخبار آن قرار نمیدادند! وقتی به موضوعی اشراف اطلاعاتی ندارد چرا با ارائه اطلاعات یکطرفه در روابط کشورمان با دیگر کشورها «بیاعتمادی» اگر نگوییم سنگاندازی میکند؟!نکته قابل تأمل درباره بازه زمانی مصاحبه ظریف است که به قول مجری ظهر ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ انجام شده است، ۲۵ روز قبل از آن یعنی ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی با پیام مهمی از سوی رهبر معظم انقلاب عازم روسیه شد و شاهد بودیم که رسانههای زرد و بنفش وابسته به دولت و البته با پشتیبانی ضلع خارجی، در تخریب و کماهمیت دادن این سفر سنگ تمام گذاشتند. نکته یادشده، این فرضیه را تقویت میکند که تیم دولت درصدد تخریب روابط ایران و روسیه هستند تا پیام ارسالشده توسط قالیباف را تحتالشعاع قرار دهند. البته قالیباف با انتشار مطلبی در توییتر بدون نام بردن از ظریف به صورت تلویحی به ادعاهای او واکنش نشان داد و نوشت «تدبیر و شجاعت حاج قاسم میدانها را فتح و معابر دیپلماسی را باز میکرد؛ چیزی جز سیاستبازی یا سادهلوحی نمیتواند این حقیقت روشن را کتمان کند. حالا که #حاج_قاسم نیست، نخواهیم گذاشت با فرصتطلبی برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود به او جفا کنند و نقش تاریخی شهید سلیمانی را وارونه جلوه دهند.»حسین امیر عبداللهیان نیز که معاون وقت ظریف بود و ظریف در این فایل صوتی او را متهم به علاقهمندی به دوربین میکند، در یک پیام توییتری نوشت: «در مذاکرات هستهای منتهی به برجام و سایر مذاکرات مهم بینالمللی، همواره دستاوردهای میدانی
جمهوری اسلامی ایران پشتوانه بزرگ دیپلماسی بوده است. سردار سلیمانی هیچگاه از مردم هزینه نکرد. او میدان و دیپلماسی را دو رکن حفظ منافع ملت و امنیت ملی میدانست.»
اینکه یک روز غربیها با وحشیگری محض سردار ملی ایرانیان را ترور فیزیکی کنند و دیگر روز غربزدهها با نامردی تمام پروژه ترور شخصیتی او را کلید بزنند صرفا نشاندهنده عظمت شخصیت این قهرمان دلهاست و صدالبته به قول علامه جعفری «تاریخ وجدان عجیبی دارد.» اینکه بعد از شهادت حاج قاسم اقدام به طرح مسائلی کنیم که حتما یکطرفه بوده و پاسخی از سوی ایشان نیست حتما ناصحیح است.
ظریف که از داشتن نگرش جنگ سردی گله دارد و به نقش اقتصاد، دیپلماسی و انسجام ملی هم تأکید دارد که این بخش مورد تأکید ما نیز است، اما باید به این سؤال پاسخ دهد که مگر مسئول اقتصاد این کشور دولت شما نبود پس چرا سفره مردم را برای مذاکره گروگان گرفتید؟ و آیا در کشوری که رئیسجمهور آن انواع و اقسام توهین و اهانت و حمله را به منتقدان داشته است میشود انتظار انسجام ملی داشت؟ و سؤالات و نکات دیگری که با انتشار فایل هفتساعته تشدید میشود.
دیدگاه تان را بنویسید