تصاویر مراسم خاکسپاری مرحوم علی انصاریان در بهشت زهرا

پیکر علی انصاریان در بهشت زهراء تشیع شد. فوت علی انصاریان خبری پر از غم و اندوه که جامعه توان شنیدن آن را نداشت. به گفته دکتر معالج علی انصاریان مراقبت های ویژه از او صورت میگیرد اما وضع ریه او بهتر نشده و امروز دنیای فانی را ترک کرد. علی انصاریان بازیکن بازنشسته فوتبال ایران بود. علی انصاریان بازیکن پیشکسوت فوتبال در چند سال اخیر به حرفه مجری گری و بازیگری روی آورد و دستی هم بر آتش خوانندگی داشت.

روزهایی که با وخامت حال مهرداد میناوند – علی انصاریان هم در بیمارستان فرهیختگان بستری شد خیلی ها می گفتند کرونای علی خفیف است و به زودی از بیمارستان مرخص می شود اما هر چه زمان جلوتر رفت شرایط این بازیکن بدتر شد و در نهایت در روز مادر – مادر دوست داشتنی اش را تنها گذاشت و دار فانی را وداع گفت. 

علی انصاریان که بعد از آویزان کردن کفش ها همانند پژمان جمشیدی به سمت و سوی هنر رفت ابتدا با انتقاداتی از سوی اهالی هنر مواجه شد اما با همان خنده های دوست داشتتنی با این انتقادات کنار آمد و در نهایت جای خود را در دل هنری ها باز کرد. به خاطر معرفتی که داشت. در برنامه رامبد به این افتخار کرد که در روزهایی که پدرش به بیماری سرطان مبتلا شده بود در کنارش بود و او را تر و خشک می کرد و این بزرگ ترین افتخار زندگی اش بود. نه جام هایی که بر بالای سر برد و نه بخیه هایی که بر سر و صورت زد. او مادرش را هم عاشقانه دوست داشت و آرزویش این بود تا روزی زنده باشد که مادرش در قید حیات باشد و دست کم مرگ مادرش را نبیند که خدا این آرزوی او را بر آورده کرد. 

در یک برنامه تلویزیونی در حالی که مهرداد میناوند خبر ازدواج دوباره اش را رونمایی کرد و اذعان داشت از این ازدواج جدید دو بچه می خواهد به علی نقد کرد که چرا ازدواج نمی کنی؟ علی هی می خندید و می خندید و شاید مهرداد نمی دانست در پس این خنده ها حرف هایی است که نمی تواند بزند. علی دوست داشت با مادرش زندگی کند و شاید ازدواج بهانه ای می شد که او مادرش را ترک کند و او این را نمی خواست چون مادرش دنیایش بود. همه چیزش

علی انصاریان در عکسی مادرش را کول کرده است؛ از جمله عکس هایی است که به آن افتخار می کرد. لبخند او زمانی که این عکس ثبت شده نشان می دهد بزرگ ترین افتخار در زندگی برای او دوست داشتن پدر و مادر بوده؛ شاید برایتان جالب باشد علی انصاریان هر هفته برای دیدار با پدرش به بهشت زهرا (س) می رفته و اصلا قبول نداشت که می گویند خاک مرده سرد است. 

تقدیر این بار این چنین بود که او در روز مادر دار فانی را وداع بگوید و همان طور که آرزو کرده بود پیش از مادرش دنیای فانی را وداع گفت. امروز در مراسم خاکسپاری علی انصاریان خیلی ها آمده بودند. از علی پروین گرفته تا علی دایی – علی کریمی و وریا غفوری که اشک ها امانش نمی داد. هم چنین هنر پیشه ها از جمله سید جواد هاشمی و رضا رویگری. سید جواد هاشمی چقدر در برنامه شام ایرانی با علی خاطره داشت و می گوید ای کاش شام ایرانی را با علی بازی نمی کرد چون از این پس نمی داند با این خاطره ها چه کند. 

دوستان دیگری هم از علی بودند. علیرضا منصوریان – محمد رضا مهدوی – نیما نکیسا و مدیرانی چون سمیعی – فتح الله زاده و ... این قصه آخر همه ی ماست. دیر یا زود تقدیری است که برای همه امان رقم می خورد. دنیا جای ماندنی نیست چه خوب تا زمانی که هستیم برای هم خاطرات خوب و دوست داشتی بسازیم تا زمانی که می رویم به نیکی یاد شویم و اشک های عاشقانه به یادمان ریخته شود و از همه مهمتر دست هایی است که به آسمان برای آمرزش ما بلند می شود. علی یکی از این آدم ها بود. حس خوب منتقل می کرد و می خندید. هر چند امروز اشک ها را به چشم ها جاری کرد. روحت شاد و قرین رحمت واسعه ای الهی. علی عزیز آرام بخواب. ما هم دیر یا زود به تو ملحق خواهیم شد.