ارزیابی رسانه روس از تغییرات در کاخ سفید در قبال ایران
تغییرات در کاخ سفید در قبال ایران می تواند در تاکتیکها و تکنیکها باشد.
سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اظهار داشت که لیستی از موارد پاسخگویی رییس جمهور جدید آمریکا پیرامون تعهدات به ایران آماده شده که بایدن باید جبران مافات کند، آمریکا چارهای جز احترام و بازگشت به مسیر قانونمداری ندارد.
اسپوتنیک در این خصوص با مجتبی جلال زاده، کارشناس مسائل بین الملل، سیاست آمریکا و سیاست خارجی ایران به گفتگو نشست.
اسپوتنیک: منظور چه مبالغ جبرانی است؟
جلالزاده: بحث مناقشه بین ایران و ایالات متحده آمریکا بحث تازه ای نیست و تقریبا از ابتدای انقلاب ایران در سال 1979 تا کنون کشمکش بر سر اینگونه مسائل در جریان بوده و آنچه که بدرستی از پرونده های اقتصادی می دانیم، یکسری اموال بلوکه شده جمهوری اسلامی ایران در خاک ایالات متحده است. مورد دوم، قراردادهایی هست که در زمان پهلوی، ایران پول آنها را به آمریکایی ها پرداخت کرده و موعد آن زمانی بوده که بعد انقلاب اسلامی قرار گرفته است. آمریکایی ها با بهانهتراشی و بخصوص با تغییر رژیم در ایران، آن کالاها را که عمدتا ادوات نظامی بودند به ایران تخصیص ندادند.
مورد سوم برمی گردد به اختلافات و آرایی که دادگاه های امریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کردند. در این سه مورد، یعنی اموال بلوکه شده، قراردادهایی که امریکا تعهد خود را در مورد آنها انجام نداده است، برداشت از اموال ایرانی، جمهوری اسلامی ایران از آمریکا به نوعی طلبکار هست.
اما اینکه دقیقا این مبالغ چقدر هست، هنوز گزارش دقیقی در این مورد وجود ندارد. همانطور که می دانیم بسیاری از اموالی که در زمان پهلوی در آمریکا خریداری شده است، به دست جمهوری اسلامی ایران نرسیده و چه بسا برخی از املاک و اموال ایران در ایالات متحده نامشخص باشد.
اما آنچه که سخنگوی محترم وزارت خارجه ایران مطرح کرده است در خصوص اینکه آقای بایدن باید جبران خسارت بکند، به نظر نمی رسد. گرچه تمامی خسارات به اموال ملت ایران می بایست از سوی ایالات متحده آمریکا جبران بشود، چناچه بر اساس احکام ناعادلانه دادگاه و یا عدم تعهد آمریکایی ها بر ملت ایران و خساراتی که به اموال ایرانی ها در ایالات متحده وارد شده، اما بیشتر صحبت های آقای خطیب زاده شاید منظور بر زمان کوتاه مدت باشد، مشخصا با توجه بازده زمانی که جمهوری اسلامی ایران و 1+5 وقت گذاشتند بر سر یک قرار جامع و کامل که نهایتا به برجام 2015 ختم شد، جمهوری اسلامی ایران تا کنون به این تعهد و به این قرارداد متعهد و پایبند بوده و مفاد آن را به روشنی انجام داده است.
انرژی اتمی هم در زمان اوباما و رئیس جمهور فعلی بارها بارها طی گزارش هایی که بوده، تأیید کردند که ایران به تعهدات خودش پایبند است. اما در مقابل، آنچه که باید عاید ایران می شد، فواید و منافع اقتصادی و منافع مالی که با رفع تحریم های بین المللی و آمریکایی باید به سرانجام میرسید، انجام نشد. آقای ترامپ روی کار آمد و از زمانی که برجام را به نوعی کنار گذاشت و از آن خارج شد و تحریم های یکطرفه و ناعادلانه ای را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد، خسارت مالی گسترده ای به صنایع و اقتصاد ایران وارد شده است.
اسپوتنیک: ایرانی ها در انتظار کدام گام های عملی بایدن هستند؟
جلالزاده: به نظر می رسد در کوتاه مدت، آقای بایدن می بایست به جبران مافات گذشته بپردازد و آنچه که ایرانی ها به لحاظ اقتصادی از برجام از آن باز ماندهاند را به ایرانیها برگرداند. در واقع اگرچه به نظر نمی رسد که آقای بایدن بلافاصله و در هفته های اول ورود به کاخ سفید به برجام بازگردد، اما این انتظار هست که با لغو تحریمها و با کمتر کردن تحریمها و با دستورهایی که صادر می کند، وضعیت را حداقل به زمان ماقبل ترامپ برگرداند. شاید این امر بتواند نقطه صفری باشد برای بازگشت ایران به تعهدات برجامی و مذاکرات احتمالی آینده ایران و ایالات متحده.
اسپوتنیک: آیا تفاوتی بین ارودگاه بایدن و ترامپ وجود خواهد داشت و این فرق تا چه حد در رابطه با ایران محسوس خواهد بود؟
جلالزاده: در اینجا دو نکته وجود دارد. یکی اینکه « Grand strategy» ایالات متحده آمریکا تقریبا یکسان است و روسای جمهور و تغییر آنها، در کاخ سفید چندان تغییر اساسی در « Grand strategy»ها ایجاد نمی کند. و نهایتا این تغییرا ت می تواند در تاکتیک ها و تکنیک ها باشد. نکته دوم اینکه در ادبیات سیاسی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران، به عنوان دشمن شناخته می شود، گاهی مثل آنچه در زمان بوش پسر مطرح شد، ایران را «محور شرارت» می خوانند و گاهی دشمن منافع ایالات متحده در خاورمیانه.
پس بنابراین، اینکه ما توقع داشته باشیم که با عوض شدن رئیس جمهور و حضور بایدن در کاخ سفید، سیاست های آمریکا در قبال ایران تغییر بکند، و یا تغییرات اساسی را شاهد باشیم، چندان انتظار درستی نخواهد بود. اما آنچه که باز بر ما واضح است، اینکه در تکنیک ها و تاکتیک ها، جمهوریخواهان و دمکرات ها با یکدیگر متفاوت عمل می کنند و این تفاوت در قبال جمهوری اسلامی ایران هم بوده. اما نبایست از خاطر ببریم که گرچه، دمکرات ها در شعارها و و شعارهای انتخاباتی و مانیفست حزبی خودشان را طرفدار حقوق بشر، طرفدار ملت ها و طرفدار دمکراسی و گسترش آزادی و عدالت در دنیا مطرح می کند، اما همواره در دوره ای که دمکرات ها بر مسند کار بودند، فشارها بر جمهوری اسلامی ایران، اگرچه کمتر نشده، در مواردی مانند سیاست رئیس جمهور اوباما که توانست اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران را برقرار بکند، بیشتر هم شده است.
به نظر می رسد که آقای بایدن نه در گام اول، بلکه در گام های بعدی خودش، ایران و خطمشی خودش و سیاست خارجی خودش در قبال جمهوری اسلامی ایران را تبعی بکند. به نظر می رسد که آقای بایدن اگرچه نه به اندازه آقای ترامپ علیه ایران احساس خصمانه خواهد داشت، اما نرمش چشمگیری هم در قبال جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت. اینکه ما فکر کنیم با حضور بایدن در کاخ سفید، آنها به برجام بازخواهند گشت و تحریم ها لغو خواهند شد، شاید انتظار گزافی باشد، ولی اینکه در سیاست های خصمانه خودشان تعدیلی ایجاد بکنند چندان دور از انتظار نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید