آیا بایدن واقعا به برجام باز می گردد؟
حزب دموکرات آمریکا با انتشار پیشنویس سند چشم انداز ۸۰ صفحه ای خود، خواستار بازگشت واشنگتن به برجام شده و بر در پیش گرفتن سیاستهای مسالمتآمیز در برابر تهران تأکید کرده است.
روزنامه واشنگتنپست در این خصوص مینویسد: «سند پیشنویس ۲۰۲۰ حزب دموکرات مخالف هرگونه «تغییر رژیم» در کشورهای جهان است و خواهان صرف هزینه کمتر نظامی در بودجه دفاعی آمریکا میباشد.»
انتشار پیش نویس این سند، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بینالملل قرار گرفته است. سوال اصلی اینجاست که آیا سران حزب دموکرات در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر، به برجام بازگشته و تحریمهای یکجانبه اعمال شده از سوی دولت ترامپ را تعلیق خواهند کرد؟ در غیر این صورت، چه سناریویی در انتظار توافق هستهای با ایران خواهد بود؟ در اینخصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
دموکراتها و تاکتیک بازگشت اعلامی به برجام
یکی از تاکتیکهایی که استراتژیستها و کارشناسان حوزه سیاست خارجی آمریکا (که به حزب دموکرات تعلق دارند) در حال بررسی حدود و ثغور اعمال آن در قبال کشورمان میباشند، «بازگشت اعلامی به برجام» است. در این تاکتیک، آمریکا اسماً به برجام باز میگردد، بدون آنکه در عمل تحریمهای بانکی و اعتباری مربوط به کشورمان را لغو کند. دموکراتها یکبار این بازی را در فاصله سالهای 2015 تا 2016 میلادی امتحان کردهاند! همگان به یاد دارند که نخستین کارشکنیهای علنی آمریکا در مغایرت با برجام، در دوران ریاست جمهوری اوباما و حضور دموکراتها در کاخ سفید صورت گرفت. وزارت خزانهداری آمریکا در دوران اوباما و پس از انعقاد توافق هستهای، مانع عادیسازی روابط بانکی و اعتباری با ایران و لغو تحریمها شد. پس از آن نیز ترامپ با استفاده از ظرفیتهایی که دموکراتها در برجام و خارج آن تعریف کرده بودند (خصوصاً مکانیسم ماشه و لزوم تأیید تعلیق تحریمهای ایران در بازه زمانی ۱۲۰ روزه از سوی رئیسجمهور آمریکا) از این توافق خارج شد. در این تاکتیک و روش، بایدن و همراهانش در عین اعلام بازگشت به ایران، هرگونه بازگشت شرکتهای اعتباری و سرمایهگذاری خارجی به ایران را منوط به تحقق شرایط دیگری خواهند کرد.
نگاه کلان حزب دموکرات به توافق هستهای
مقامات حزب دموکرات بارها اعلام کردهاند که «برجام» را به سبب آن میپذیرند که میتواند سنگ بنایی برای رسیدن به توافقات جدید منطقهای، موشکی با ایران باشد. به عبارت بهتر، نگاه دموکراتها نسبت به برجام، به مثابه «کالبد» و توافق موقتی است که هنوز روح کامل در آن دمیده نشده است! سران حزب دموکرات معتقدند که اگر آنها بخواهند به برجام بازگردند، باید از جمهوری اسلامی ایران امتیازات جدید و بیشتری بگیرند! منظور دموکراتها از امتیازات جدید، دائمی کردن محدودیتهای مشخص شده زمانی در برجام و متعاقبا!، خلع سلاح موشکی ایران است. یعنی دقیقاً همان خواستههایی که ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، به صورت صریح از ایران مطرح کرده است!
نخستین چهره دموکراتی که خواستار بازگشت همراه با پیش شرط ایران به توافق هستهای شد، «ایلان گلدنبرگ» مشاور جان کری در حوزه سیاست خارجی آمریکا بود. سال گذشته و در حالی که بایدن هنوز نامزدی رسمی و نهایی خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را اعلام نکرده بود، «ایلان گلدنبرگ»، به همراه «اریک بروئر»، کارشناس اندیشکده «مرکز امنیت جدید آمریکا» در مقالهای جنجالی در نشریه «فارین پالیسی« نوشتند:
«رئیسجمهور بعدی بایستی از اهرم فشاری که پس از خروج ترامپ از برجام ایجاد شده برای رسیدن به تفاهم اولیه بر سر بسیاری از مسائل محل اختلاف با ایران و آینده برنامه هستهای این کشور استفاده کنند. پیامی که باید به ایران و دنیا بدهیم این است: ما انتظار داریم که بار دیگر به توافق برگردیم، اما قبل از آن لازم است صحبت کنیم! ما باید برای بازگشت به برجام امتیازات بیشتری از ایران بگیریم.»
تصویرسازی مجازی دموکراتها!
علاوه بر ایلان گلدنبرگ، دیگر چهرههای سرشناس حزب دموکرات نیز بر لزوم امتیازگیری بیشتر از تهران در ازای بازگشت اعلامی و ظاهری به برجام تأکید کردهاند. به عنوان مثال، ویلیام برنز دیپلمات برجسته حزب دموکرات، که اتفاقاً نقش به سزایی در امضای برجام داشته است، تصریح کرده است که باید از استراتژی «فشار حداکثری آمریکا» در دوران ریاست جمهوری ترامپ علیه ایران استقبال کرد و با استمرار این استراتژی، محدودیتهای بیشتری را علیه ایران تحمیل کرد. «ریچارد نفیو» معمار تحریمهای ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما و عضو تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا در برجام نیز تأکید دارد که حداقلیترین پیششرطی که ایران باید در ازای بازگشت به توافق هستهای به دولت دموکرات (دولت بایدن) بدهد، «حذف بند غروب آفتاب» میباشد! بر این اساس، محدودیتهای هستهای ایران در برجام که قرار بود در سال 2025 میلادی به پایان برسد، دائمی گردیده و دیگر معطوف و محدود به زمان خاصی نخواهد شد!
در چنین شرایطی باید نسبت به ادعای سران حزب دموکرات مبنی بر بازگشت قطعی به برجام، با دیده تردید نگریست. میان سند ادعایی دموکراتها و مواضع چهرههای اصلی و تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی این حزب، تناقض و تفاوتی قابل تأمل وجود دارد. فراتر از آن، حزب دموکرات مدعی شده است که هدف کلان این حزب در قبال ایران و دیگر کشورهای دنیا، «سرنگونی نظام حاکم بر آنها» نبوده و سیاست «تغییر رژیم» را در مواجهه با کشورها و نظامهای مخالف آمریکا تجویز نمیکنند. با این حال رفتار دولتهای دموکرات آمریکا در طول 4 دهه اخیر، یعنی سه دولت جیمی کارتر، بیل کلینتون و باراک اوباما چنین موضوعی را به اثبات نمیرساند! حمایت از براندازان و آشوبگران داخلی و ایجاد پیش شرطها و مولفههای آشوب و بحران در ایران و دیگر کشورها، یکی از اصلیترین خصائص و ویژگیهای حکومت آمریکا در دوران حضور دموکراتها در کاخ سفید بوده است. فراتر از آن، «تغییر رژیم» در کشورهایی که مواضع و رویکردی مخالف آمریکا دارند، سیاست و راهبردی مشترکی است که در حوزه سیاست خارجی آمریکا نهادینه شده و تنها «تاکتیک» دو حزب سنتی آمریکا در رسیدن به این هدف متفاوت است.
دیدگاه تان را بنویسید