آموزش بورس همراه با وارن بافت و بیل گیتس
زمانی که سابقه ی بازده حقوق یک شرکت را بررسی می کنید، ضروری است که آن را با بازده حقوق رقبای برتر آن شرکت در همان صنعت مقایسه کنید.
بدون شک افراد خبره در زمینه ی بورس با نام وارن بافت و بیل گیتس آشنا هستند. اگر چه بیل گیتس شهرت جهانی بیشتری دارد و آن هم دو دلیل عمده داشته است: دلیل نخست اینکه بیل گیتس موسس شرکت مایکروسافت بوده است و دلیل دیگر اینکه به مدت 18 سال اولین فرد ثروتمند جهان لقب داشته است. اما وارن بافت چهارمین فرد ثروتمند جهان یکی از تاثیرگذار ترین افراد در بورس بوده است و بیل گیتس در این زمینه خود را دوست و شاگرد او می داند.
تجربه در آموزش بورس همیشه حرف اول را می زند و وارن بافت در این زمینه نیز پر تلاش بوده و سرتاسر نوشته ها و مقالات برگرفته از تجربیات و سخنان ایشان است.
بیل گیتس همیشه اقرار داشته است که در بازار بورس توصیه های دوست قدیمی خود وارن بافت را بکار می گیرید. بنابراین خواندن توصیه های آقای بافت و تحلیل رفتار او در بازار بورس عینا عملکرد زندگی نامه بیل گیتس را در این زمینه نشان می دهد.
در اینجا مقاله ای ترتیب داده ایم که به نکات آموزشی وارن بافت در آموزش بورس می پردازد. بنابراین با این دو سرمایه گذار بزرگ دنیای بورس همراه می شویم.
وارن بافت چگونه سهام خود را انتخاب می کند؟
سرمایه گذارها همیشه توانایی وارن بافت را در انتخاب سهام ستایش کرده اند. از او به دلیل ثبات در پیروی از اصول سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش (سرمایه گذاری ارزش) تمجید شده و بافت در اکتبر 2019 ارزش خالص حدود 80 میلیارد دلار دارد. او از وسوسه هایی که منجر می شود در «سهم بزرگ بعدی» سرمایه گذاری کنند به دور بوده است و همین طور از ثروت انبوهش در راه های خوب استفاده کرده و در خیریه ها شرکت داشته است. بیشتر سرمایه گذارها با دیدن توانایی عجیب وارن بافت در پیدا کردن سهام پرسود و دراز مدت می خواهند بدانند او در یک سهم دقیقا به دنبال چه چیزهایی است.
سرمایه گذاری ارزش برای انتخاب سهام
درک اینکه چگونه وارن بافت سهام برنده را انتخاب می کند با تحلیل فلسفه ی سرمایه گذاری شرکتی که او بیشتر با آن سر و کار دارد، یعنی برکشایر هاتاوی، آغاز می شود. برکشایر در کسب سهام استراتژی بلند مدت و عمومی دارد. شرکت باید قدرت کسب پایدار، بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) خوب و مدیریت توانایی داشته باشد و به طور منطقی قیمت گذاری شود.
وارن بافت متعلق به دوران سرمایه گذاری ارزش است که توسط بنجامین گراهام معروف شد. سرمایه گذاری ارزش متوجه ارزش ذاتی یک سهم است و تمرکزی روی شاخص های فنی مانند میانگین متحرک، حجم یا شاخص قدرت نسبی ندارد. تعیین ارزش ذاتی تمرینی است در درک امور مالی یک شرکت؛ به ویژه مدارک رسمی مانند صورت های کسب و درآمد.
موارد فراوانی در مورد شیوه ی سرمایه گذاری ارزش بافت وجود دارد که در آموزش بورس ارزنده است. وارن بافت از نکته نظرهای زیادی در ارزیابی یک سهام احتمالی استفاده می کند که او را در تصمیم گیری هایش راهنمایی می کنند
شرکت چه عملکردی داشته است؟
شرکت هایی که در سالهای زیادی «بازده حقوق صاحبان سهام بورس» مثبت و قابل قبولی داشته اند نسبت به شرکت هایی که فقط بازده ی یکپارچه و کوتاه مدتی دارند بیشتر مورد توجه هستند. هرچه تعداد سال های بازده ی خوب بیشتر باشد بهتر است. برای ارزیابی دقیق سوابق عملکرد یک شرکت، سرمایه گذار باید حداقل 5 تا 10 سال از بازده حقوق صاحبان سهام شرکت را بررسی کند.
نکته مهم: زمانی که سابقه ی بازده حقوق یک شرکت را بررسی می کنید، ضروری است که آن را با بازده حقوق رقبای برتر آن شرکت در همان صنعت مقایسه کنید.
شرکت چه مقدار بدهی دارد؟
اگر شرکت «نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام» بالایی داشت باید آن را کنار گذاشت. زیرا بیشتر درآمد شرکت صرف پرداخت بدهی خواهد شد. به ویژه اگر رشد تنها از افزایش بدهی ها نشات گرفته باشد.
به جای آن وارن بافت ترجیح می دهد که رشد درآمد از حقوق صاحبان سهام بورس نشات گرفته باشد. اگر حقوق صاحبان سهام یک شرکت مثبت باشد به این معنی است که آن شرکت پول کافی برای جلب اعتماد بدست می آورد و برای بالا نگه داشتن رشد به بدهی ها وابسته نیست. برای وارن بافت، بدهی کم و حقوق صاحبان سهام قوی دو عنصر کلیدی برای انتخاب سهام موفق هستند.
حاشیه سود بورس به چه شکل است؟
وارن بافت به شرکت هایی که حاشیه سود خوبی در بورس دارند توجه می کند. به خصوص اگر حاشیه سود در حال رشد باشد. بافت مانند بازده حقوق صاحبان سهام بورس در اینجا نیز حاشیه سود را طی چند سال بررسی می کند تا روندهای کوتاه مدت را حذف کند. مدیریت یک شرکت برای باقی ماندن در رادار بافت، باید در رشد سالانه حاشیه سود ماهر باشد و این نشان از مدیریت خوب در کنترل هزینه های عملیاتی است.
کالاهای شرکت چه میزان منحصر به فرد هستند؟
در زندگی نامه وارن بافت آمده است که او معتقد است شرکت هایی که کالایی تولید می کنند که می توان به آسانی آن را با کالایی دیگر جایگزین کرد ریسک بیشتری نسبت به شرکت هایی که کالای ویژه و منحصر به فردی فراهم می کنند دارند. برای مثال یک شرکت تولید نفت. کالایی مانند نفت به هیچ عنوان منحصر به فرد نیست زیرا مشتری ها می توانند به راحتی نفت را از رقبای دیگر خریداری کنند.
هرچند اگر شرکتی به میزان مطلوبی از نفت دسترسی دارد، و می توان آن را به آسانی پالایش کرد، ممکن است ارزش داشته باشد که آن شرکت را مد نظر قرار دهیم. در این مورد میزان مطلوب نفت شرکت می تواند یک مزیت رقابتی باشد که به آن کمک می کند تا با فروش و حاشیه بهتر سود بدست آورد.
سهام بورس با چه تخفیفی معامله می شوند؟
این معمای سرمایه گذاری ارزش بورس است: پیدا کردن شرکت هایی که زیربنای خوبی دارند اما معامله ی آنها کمتر از چیزی که باید معامله شوند؛ هرچه تخفیف بیشتر باشد فضای لازم برای سود دهی نیز بیشتر می شود.
برای اطلاعات بیشتر درباره آموزش بورس به سایت آموزش بورس رایگان چارت ایران به آدرس اینترنتی www.chartiran.com مراجعه کنید.
دیدگاه تان را بنویسید