آذر منصوری:
نگذاریم در پساکرونا «پوپولیسم» دوباره برگردد
آذر منصوری می گوید : شاید بتوان گفت با توجه به رویکردی که در خلال انتخابات اخیر و بحرانهای گذشته دیده شده و نیز فروکاستن جامعه از طبقه متوسط به کم برخوردار نشان میدهد در شرایط امروز بازهم پوپولیسم نقش پررنگی پیدا کرده است.
در شرایط بحرانی امروز تا چه میزان نیاز به تغییر رویکرد نسبت به اولویتهای سیاسی در کشور وجود دارد؟
تا پیش از بحران کرونا تحلیلها نسبت به آینده سیاسی کشور نوع رویکرد و عملکرد مجلس یازدهم به مراتب متفاوتتر از امروز بود، اما حالا کشور شاهد یک بحران بزرگ است که ابعاد ملی و جهانی دارد. این بحران باید برای ما آموزههایی در جهت شیوه حکمرانی، پرکردن شکافها، برطرف کردن بیاعتمادیها و شکلگیری وحدت ملی برای حل مشکلات کشور داشته باشد. وقوع چنین حادثههایی میتواند زنگ خطری باشد مبنی بر اینکه جهان پس از این با چنین حادثههایی مواجه خواهد شد و چنانچه تلاش برای عبور از این بحرانهای همهگیر به یک عزم جهانی تبدیل نشود، قاعدتا این نوع بحرانها میتواند با نوع زیست نسل بشر و حیات نسل بشر تضاد داشته باشد، درنهایت وقتی نگاهی فراملی وجود داشته باشد باید توجه کنیم که در پهنه جغرافیای ایران و جامعه ایران مجموعه تلاشها حداقل تا عادی شدن شرایط باید در راستای شکلگیری وحدت ملی باشد تا بتوانیم به تمام مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجه فائق آییم.
باتوجه به اینکه چینش مجلس یازدهم به نوعی خبر از احتمال منازعات سیاسی میدهد، لازمه شکلگیری وحدت ملی را در حال حاضر درچه عواملی می بینید؟
وحدت ملی شکل نخواهد گرفت مگر اینکه مسئولان توجه کنند که مشکلات مردم در سطح اجتماعی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی چه مسائلی هستند. مسئولان باید نوع نگاه مردم را در نحوه اداره کشور اولویت قرار داده و براساس سلایق همه اقشار جامعه در مسائل مختلف تصمیمگیری کنند. از دیدگاه من اپیدمی کرونا را اگر در برهههای پساکرونا بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که وحدت همه جانبه در کشور تا چه میزان میتواند در عبور از بحرانها تاثیرگذار باشد. وحدت میان اجزای کشور از تاثیرگذارترین عوامل برای آرام کردن جو کشور است. در نهایت اگر مسئولان برخاسته از مطالبات مردم و پیگیر آنها باشند، انسجام داخل کشور عملی خواهد شد. زمانی مردم به انسجام میرسند که مطالبات آنها دیده و شنیده شود و این دقیقا همان رویکردی است که کشور به آن نیاز دارد، اما اگر روند گذشته ادامه پیدا کند و نوع نگاه به نهادهای انتخابی به همان شکل باشد ایران به مراتب در مقابل هر بحرانی آسیب پذیرتر خواهد شد.
با توجه به روند تحولات سیاسی در سال گذشته و اعتراضات مردمی و همچنین بحرانهای پیش آمده جو امروز کشور تا حدی از اولویتهای سیاسی فاصله گرفته است، با این وجود فکر میکنید عملکرد مجلس یازدهم تا چه میزان تاثیرگذار خواهد بود؟
در سال 98 اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشتیم که همه آنها به منزله هشدار برای امنیت و آرامش کشور بودند. در واقع هرکدام از اتفاقاتی که ایران در سال گذشته پشت سر گذاشت زنگ خطری بود برای تمامیت کشور، از پیامهای مهم اتفاقات در سال 98 همان طور که گفتم و بارها هم تاکید شده این بود که باید در شیوه حکمرانی دقت شود، این موضوع اهمیت زیادی دارد و درصورت اجرائی شدن تاثیرات بسیاری میگذارد. مجلس یازدهم با توجه به نوع انتخاباتی که برگزار شد و میزان مشارکت مردم در انتخابات آن باید توجه کند بیش از 50 درصد از مردم کشور که واجد شرایط شرکت در انتخابات بودند، مشارکت نکردند و اساسا زمینه مساعد برای حضور در پای صندوقهای رای فراهم نشد چراکه انتخابی نداشتند و طیفهای سیاسی کشور که بیشتر مورد اقبال مردم واقع میشوند امکان حضور در انتخابات را نیافته بودند. اصلاحطلبان در این انتخابات به طور کامل حذف شدند. اما بازهم با همه این تفاسیر در چنین شرایطی اگر رویکرد مجلس کمک به حل مشکلات مردم باشد نه تنها باید منازعات و دعواهای سیاسی را کنار بگذارد بلکه باید توجه کند اعتماد مردم را به نهاد قانونگذاری کشور بیشتر کند بهخصوص با هجمهای که طیف پیروز در انتخابات علیه جریان حذف شده در رقابت، آغاز کردهاند. در چنین شرایطی در فردای پس از بحران انتظار از مجلس همین مسائل است.
با این وجود و با توجه به یکدستی مجلس یازدهم فکر میکنید این مطالبه قابل اجرا باشد؟
نوع شکلگیری مجلس یازدهم و آرایشی که به خود گرفته به مراتب نشان دهنده این است که مجلس آینده نمیتواند این مطالبه را عملی کند چراکه از همین ابتدای کار دعواها و درگیریهای سیاسی میان آنها آغاز شده است. درواقع مجلس یازدهم جایگاه نهاد پارلمان را بیش از آنچه که هست به حاشیه خواهد برد. همه میدانیم مجلس در حال حاضر آنطور که باید در راس امور نیست و نمایندگان مجلس یازدهم هم به این تنزل جایگاه شدت بیشتری میدهند، چنانچه قرار است اعتماد مردم تقویت شود، منافع ملی هم حفظ شود باید به سمتی برویم که خواست و مطالبات مردم تجلی پیدا کند. این محقق نمیشود مگر اینکه بپذیریم ما بیش از هر زمان در امروز و فردای کرونا به آشتی و همگرایی ملی نیاز داریم. اما باتوجه به نحوه انتخابات غیر رقابتی که برگزار شد و نتیجه سه چهارم کرسیهای مجلس قبل از انتخابات از نظر سلیقه سیاسی مشخص بود، نمیتوانیم از نمایندگان مجلس یازدهم توقع چنین عملکردی داشته باشیم. البته ما از حیث مشارکت مردم در انتخابات هم یک حداقل بیسابقه داشتیم.
به آشتی و همگرایی ملی اشاره کردید، لازمه آن را چه میدانید؟
حذف اصلاحطلبان از صحنه رقابت نشان داد مجلس یازدهم انتخاب همه سلایق به طور مطلوب نیست چراکه بسیاری از افرادی که واجدین شرایط بودند در انتخابات نبودند. بنابراین این فرصت در اختیار جریان پیروز است که بتواند حقانیت خود را ثابت کند هرچند تحلیلها به سمتی میرود که اتفاقی برعکس رخ خواهد داد. مجلسی در راس امور است و میتواند در جهت آشتی قدم بردارد که برآمده از میزان واقعی رای همه مردم باشد و مجلس یازدهم این خصوصیت را به طور کامل ندارد، به هرحال 4 سال در اختیار جریان پیروز است تا نوع رویکرد خود را در خصوص اصلاح امور به جامعه ایران ثابت کند، هرچند که این پیشبینی بسیار خوشبینانه است.
از دیدگاه شما یکدست شدن قدرت چه پیامدهایی خواهد داشت؟
هر جریان سیاسی تلاش میکند تا بتواند اجزای قدرت را در اختیار بگیرد و این قاعده رقابتهای سیاسی است. اگر رویه مشابه انتخابات اخیر باشد، پیروزی در انتخابات 1400 هم برای اصولگرایان کار سختی نخواهد بود. رویکرد دیگری هم که امثال علی مطهری مطرح میکنند این است که اگر یکدستی ایجاد شود مشکلات داخلی و خارجی حل خواهد شد البته که این فقط یک نظریه است اما ما تجربه قدرت یکدست را در دولتهای نهم و دهم داشتهایم، طی این زمان نه تنها این مشکلات کمتر نشد بلکه بدترین اتفاقات هم برای کشور در این بازه زمانی رخ داد اما با همه این سوابق بازهم جریان رقیب تلاش دارد تمام ارکان قدرت را در دست بگیرد. از دیدگاه من مساله اساسیتر امروز کشور این است که مسئولان بپذیرند اصلاحات در شیوه حکمرانی میتواند اعتماد عمومی را بازگرداند، ما نیاز به اصلاحات جدی در این زمینه داریم.
با این وجود اصلاحطلبان چطور میتوانند به پیروزی در انتخاباتهای آتی امیدوار باشند؟
فکر میکنم یک جریان سیاسی وقتی تجربه سه انتخابات را با حداقلها پشت سر میگذارد و با تاکید بر حداقلها نمیتواند آحاد جامعه را همراه کند، باید رویکرد خود را نسبت به صندوق رای عوض کند نه اینکه صحنه را به رقیب واگذار کند. همچنان انتخابات و صندوق رای ممکنترین راه مشارکت سیاسی مردم و انتخابات است. درواقع انتخابات آسانترین راه برای این است که شیوههای حکمرانی در کشور اصلاح شود اما تجربه یکدستی قدرت موفقیتآمیز نبوده و در همین تجربه کشور با نرخ بالای 120 دلار برای هر بشکه نفت نه تنها رشد اقتصادی قابل توجهی نداشت، بلکه با مشکلات فزایندهای روبهرو شد که هم چنان هم گریبان کشور را رها نکرده است.
برخی مطرح میکنند چینش امروز مجلس بازگشت پوپولیسم محسوب میشود؛ آیا این خطر برای انتخابات 1400 و در مجموع روند اداره مجلس وجود دارد؟
شاید بتوان گفت با توجه به رویکردی که در خلال انتخابات اخیر و بحرانهای گذشته دیده شده و نیز فروکاستن جامعه از طبقه متوسط به کم برخوردار نشان میدهد در شرایط امروز بازهم پوپولیسم نقش پررنگی پیدا کرده است. فارغ از اینکه چه کسانی این رویکرد را نمایندگی میکنند شرایط امروز کشور و روند اداره آن به سمتی است که اولویت اصلی مردم و نیاز امروز جامعه به نان و امنیت خلاصه میشود، در این موقعیت هم قطعا رویکردهای پوپولیستی از جنسی که در دوران احمدینژاد تجربه شد، شانس بیشتری برای پیروزی دارند. البته که این موضوع فقط به ایران منتهی نمیشود و در جهان با این رویکرد روبهرو شدهایم، به شکلی که امروز دیگر دموکراسی اولویت ندارد و مردم درگیر نان هستند.
بحرانی که امروز با آن مواجه هستیم نیاز به چه بسترهایی دارد تا مردم با آرامش بیشتری با مسئولان و دولت همکاری کنند؟
اولویت در شرایطی که با بحرانی مثل کرونا مواجه هستیم باید نجات جان آحاد جامعه باشد فارغ از اینکه افراد در چه طبقه اجتماعی قرار دارند. در چنین شرایطی برای اینکه جان انسانها حفظ شود نیاز است سختگیرانهترین رفتارها برای قطع زنجیره ویروس داشته باشیم البته روشها متفاوت است اما مساله این است که کادر بهداشت و درمان و ستاد ملی مبارزه با کرونا باید نقطه کانونی این مبارزه شود و همه بخشها باید تلاش کنند این نقطه تقویت شود. امروز رسیدگی به طبقه کم برخوردار و افرادی که حقوق ثابت ندارند از مهمترین مسائل کشور است و باید از این افراد بیشترین حمایتها صورت بگیرد، هم به جهت تخصیص اعتبارات و هم تلاش برای اینکه ایران بتواند با تعامل با دنیا مشکلات خود را حل کند.
در برهه پساکرونا و مشکلات احتمالی اقتصادی چه عملکردی میتواند بیشترین تاثیر را داشته باشد؟
ایران نمیتواند هم تحریم را تحمل کند و هم از پس مشکلات اقتصادی بربیاید، با این حال ما شاهد اختلاف نظرهای موجود در خصوص حل موضوع کرونا یا آشتی با جوامع بینالملل هستیم. مهمترین موضوع افرادی هستند که در حال حاضر معطل نان هستند و باید حداقل بتوانند نانی برای خوردن داشته باشند. هرنوع کمک و اختصاص بودجهای به نهاد مبارزه با کرونا امروز در اولویت است. بودجه نهادهای خاص باید به مبارزه با کرونا اختصاص پیدا کند چراکه بخش عمدهای از آنها در حال حاضر تعطیل هستند. این نقد به دولت وجود دارد که در شرایطی که اگر اپیدمی کرونا بلند مدت باشد چه برنامهای برای کنترل شرایط دارد؟ بسیاری از کسب و کارها در این بحران بیکار شدهاند و همه بخشها باید در جهت رفع این مشکل تلاش کنند.
دیدگاه تان را بنویسید