پرچم شکست بالا میرود
در چنین شرایطی ترامپ و متحدانش فقط درصدد کاهش هزینههای شکست خود در منطقه هستند.
حنیف غفاری: یکی دیگر از رخدادهای مهم سال 1398، شکست گسترده سعودیها و اماراتیها در یمن بوده است. اقلیت امر این است که صورتبندی آنچه در یمن میگذرد، برخلاف آنچه از سوی سازمانهای بینالمللی و خصوصا سازمان ملل متحد القا میشود، چندان سخت و دشوار نیست. در این معادله، ما با یک «طرف متجاوز» و یک «طرف مدافع» مواجه هستیم. وجه اشتراک «بانکیمون» دبیرکل سابق سازمان ملل متحد و «آنتونیو گوترش» دبیرکل فعلی این سازمان، آگاهی نسبت به نقش مستقیم آلسعود در آغاز و استمرار این نبرد نابرابر است.
بدونشک محمد بنسلمان و دیگر سران سعودی، در آیندهای بسیار نزدیک، چارهای جز بالابردن پرچم شکست در یمن ندارند. نهتنها سعودیها پس از حدود 6سال کشتار و جنگ، به اهداف از پیش تعیینشده اولیه خود در یمن نیز دست نیافتهاند بلکه استانهای عسیر، جیزان و نجران را در خاک خود ازدسترفته میبینند؛ استانهایی که انصارالله بر بخش زیادی از آنها تسلط پیدا کرده است. بدونشک، سعودیها باید خود را برای اتخاذ تصمیمی سخت در یمن آماده کنند. آلسعود در صورتی که هرچه سریعتر شکست در یمن را رسما اعلام نکند، با هزینههای بسیار سختتری در ادامه جنگ مواجه خواهد شد. دستیابی نیروهای یمنی به آخرین فناوریهای موشکی، دفاعی و آشنایی آنها با تاکتیکهای موثر نبرد طی پنج سال اخیر، قدرت مانور ریاض در یمن را بهشدت محدود کرده است. بدونشک در چنین شرایطی هزینههای اداره جنگ برای بنسلمان و متعاقبا، میزان تلفات متجاوزان سعودی در یمن بهصورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی، از تاسیسات آرامکو گرفته تا مقر ادارات دولتی در ریاض، از پاسخ قاطعانه یمنیها در امان نخواهند بود.
اگرچه ولیعهد سعودیها و همراهانش که مسئولیت هدایت عملیات تجاوز نظامی علیه یمنیها را به عهده دارند، از افشای تعداد واقعی تلفات نیروها و تجهیزات خود در جنگ یمن سر باز میزنند اما طی سالهای سپریشده از جنگ یمن، گزارشهای زیادی در این خصوص منتشر شده است. به عنوان مثال، بر اساس گزارش پایگاه النجم الثاقب به نقل از منابع موثق نظامی در جنگ یمن، فقط تا دی سال گذشته (۱۳۹۷)، حدود ۲۵۰۰ سرباز و ۶۰ افسر ارشد سعودی در یمن و توسط انصارالله، ارتش و نیروهای مردمی به هلاکت رسیده بودند. این آمار در حال حاضر و بهخصوص پس از عملیاتهای موفقیتآمیز و گسترده یمنیها مانند «بنیان مرصوص»، به بیش از ۴۰۰۰ سرباز و ۱۵۰افسر عالیرتبه سعودی رسیده است. ضمن آنکه صدها نیروی سعودی از جمله دهها افسر ارشد سعودی نیز به اسارت انصارالله و نیروهای مردمی یمن درآمدهاند. انهدام صدها پایگاه و مقر نظامی سعودیها در نجران، جازان و عسیر نیز یکی از تبعات نبرد سعودیها علیه ملت یمن بوده است. از سوی دیگر، با افزایش هزینههای نظامی عربستان به بالای یکصد میلیارد دلار در جنگ یمن، حجم ذخایر از سال ۲۰۱۴ از ۷۳۷ میلیارد دلار تا ۴۳۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ رسید. نکته جالب توجه اینکه سران سعودی از آن پس، اجازه انتشار و اعلام آمار واقعی ذخایر ارزی خود را ندادهاند.
مروری بر دیگر هزینههای سنگین عربستان در جنگ یمن نیز در نوع خود قابلتوجه خواهد بود. یکی از سنگینترین هزینههایی که سعودیها در جنگ یمن متحمل شدهاند، مربوط به خرید موشکهای پاتریوت توسط آنهاست. هزینه هر موشک پاتریوت سه میلیون دلار است؛ ضمن اینکه برای هدف قراردادن یک موشک بالستیک (که از سوی یمنیها شلیک میشود) دستکم باید سه موشک پاتریوت شلیک شود؛ حال میتوان با محاسبهای ساده مشخص کرد صدها موشک بالستیک شلیکشده از سوی یمنیها به خاک عربستان، چه هزینه هنگفتی را به خزانه سعودیها تحمیل میکند؛ ضمن آنکه حتی با وجود بهکارگیری موشکهای پاتریوت توسط پدافند هوایی سعودیها، بسیاری از موشکهای شلیکشده از سوی یمن به اهداف مدنظر در خاک عربستان اصابت میکند. سعودیها از یکسو بهخوبی میدانند نگهداری سامانه پاتریوت (که قدرت رهگیری و انهدام بسیاری از موشکهای یمنی را ندارد) در مناطق مختلف عربستان، نیازمند صدها میلیون دلار بودجه سالانه ثابت است.
از آغاز جنگ یمن تاکنون، تعدد ماموریتهای نیروی هوایی ائتلاف متجاوز سعودی در یمن، از ۲۰۰ هزار سورتی پرواز تجاوز کرده است؛ با این حساب، هزینه حملات هوایی در طول چهار سال، به رقمی حدود ۲۰میلیارد دلار رسیده است. بر اساس استانداردهای نظامی، هر سورتی پرواز بین ۴۶ تا ۱۰۴ هزار دلار هزینه دارد. نشریه فارین پالیسی در گزارشی در خصوص هزینههای هنگفت جنگ یمن برای سعودیها، تاکید میکند که هزینه استفاده از هواپیماهای آواکس که برای هشدارهای زودهنگام به کار گرفته میشوند، ۲۵۰ هزار دلار در ساعت و یکمیلیارد و ۸۰۰ دلار در سال است. چنانچه نشریه انگلیسی تایم گزارش داده است، جنگ یمن، دستکم روزانه ۲۰۰ میلیون دلار و سالانه ۷۲ میلیارد دلار برای سعودیها هزینه داشته و دارد؛ البته این هزینه، علاوه بر هزینههایی است که سعودیها صرف خرید انبوه هواپیماهای آواکس، کنترل و هشدار زودهنگام هوابرد، ماهوارههای مصنوعی، جنگندههای تورنادو، ناوچهها و قایقهای جنگی، تانکهای فوقپیشرفته و بیش از صد میلیارد یورور قرارداد نظامی و تسلیحاتی با کشورهای اروپایی (به خصوص انگلیس، فرانسه و آلمان) میکنند.
جبهه مقاومت در سال 1398، بهصورتی کاملا هوشمندانه تحرکات کاخسفید و متحدان آن را رصد کرد و تسلیم مواردی مانند «بازتعریف داعش در منطقه غرب آسیا» و «عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی» نشد. در سال جدید نیز جبهه مقاومت این رصد هوشمندانه را ادامه خواهد داد و در برابر هرگونه «تاکتیک» و «استراتژی آمریکایی- صهیونیستی» واکنش مقتدرانه و لازم را نشان خواهد داد. در مقابل، ایالات متحده آمریکا دیگر توان پرداخت هزینههای تصاعدی شکست در منطقه غرب آسیا را ندارد. دمشق، صنعا، بغداد و بیروت، هر یک به نقطه آشکارساز شکست سیاستهای منطقهای کلان آمریکا تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی ترامپ و متحدانش فقط درصدد کاهش هزینههای شکست خود در منطقه هستند.
دیدگاه تان را بنویسید