بیش از سه ماه از عملیات طوفان‌الاقصی که اسرائیل را به بن‌بست راهبردی تبعید کرده، می‌گذرد؛ شواهد موجود نشانگر این است که فشارها و ضربات ناشی از این عملیات به حدی جدی و غافلگیرکننده بود که صهیونیست‌ها با سیاست گسترش جنگ در منطقه، می‌خواهند فضا را تغییر داده و اذهان را از این شکست غیرقابل جبران منحرف کنند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

این رژیم تا حدی شکننده شده که حتی با ۹۰روز کشتار غیرنظامیان در غزه هم نتوانست اوضاع را به نفع خود تغییر دهد؛ زیرا شکست‌های پی در پی در میدان نبرد و عدم دستیابی به اهداف ازپیش تعیین‌شده، باعث شد تا جنگاوران صهیونیستی عملیات تهاجمی خود را گسترش داده و در فاز جدید به اقدامات تروریستی در سایر نقاط محور مقاومت بپردازند.

ترور سیدرضی موسوی، صالح العاروری و تدارک حمله تروریستی کرمان که اجرای آن به گروهک بدنام داعش سپرده شد، بخشی از این ترورهاست که خوی سبعانه اسرائیل را بیش از پیش نمایان کرد و باعث شد تا معادلات منطقه تغییر کرده، محور مقاومت به صورت یکپارچه پاسخگوی شرارت‌های تروریستی سگ هار منطقه باشد.

 

وعده سید حسن

 در همین راستا جنبش حزب‌ا... لبنان در بیانیه‌ای اعلام کرد جنایت ترور صالح العاروری هرگز بی‌پاسخ نمی‌ماند، مقاومت در بالاترین سطح آمادگی قراردارد و به این جنایت پاسخ خواهد داد. وعده‌ای که سیدحسن نصرا... نیز به آن اشاره کرد و تعیین تکلیف را به میدان نبرد سپرد. این اقدام انتقام‌جویانه در روزهای اخیر عینیت یافت و حزب‌ا... تاسیسات نظامی اسرائیل در منطقه کوهستانی میرون را به وسیله ۶۲موشک مورد هدف قرار داد تا به سران رژیم غاصب صهیونیستی بفهماند که جنایات آنها بی‌پاسخ نمی‌ماند. 

 

خنجر یمنی

در این سو نیز دلاورمردان یمنی با تداوم عملیات‌های خود در ماه‌های اخیر، پاسخ به اقدامات تروریستی صهیونیست‌ها در نقاط مختلف را بر خود واجب دانسته و با هدف قرار دادن یک کشتی که عازم بنادر سرزمین‌های اشغالی بود، مانع از تردد آن شدند. نیرو‌های مسلح یمن مجددا تاکید کردند: «تا زمانی که غذا و داروی مورد نیاز برادران ما به نوار غزه وارد نشود، به جلوگیری از حرکت کشتی‌های اسرائیلی یا کشتی‌های عازم بنادر فلسطین اشغالی در دریای سرخ ادامه خواهند داد.» اقدامات ضدصهیونیستی انصارا...یمن درناامن‌سازی آب‌های دریای سرخ وتنگه باب‌المندب، فشارهای زیادی را به طرف‌های غربی وارد و اوضاع را برای آنها بحرانی کرده است. آن هم در شرایطی که اصلا به مخیله‌شان نمی‌رفت که یک نیروی منطقه‌ای که مدت‌های مدیدی در محاصره بود تا این حد قدرتمند ظاهر شده، محور ارتباطات دریایی را به نفع مردم فلسطین مسدود کند و زمینه مساعدی را برای کنشگری محور مقاومت فراهم کند. این قدرت تا حدی توانسته بر اوضاع مسلط شود که حتی تشکیل ائتلاف دریایی آمریکا که با هدف حمایت از ارتش اسرائیل بود هم نتوانست بر بازدارندگی یمنی‌ها فائق بیاید و عملا با شکست مواجه شد.

مقاومت عراق 

گروه‌های مقاومت عراق نیز بیکار ننشسته وتاکنون حدود ۱۲۰بار پایگاه‌های محل استقرار نظامیان آمریکایی در منطقه، هدف حملات گروه‌های مقاومت قرار گرفته‌ است. سخنگوی نیرو‌های مقاومت در عراق و سوریه درخصوص این تحرکات اعلام کرده است که حمله به پایگاه‌های آمریکا، پاسخی به حمایت این کشور از نسل‌کشی فلسطینیان از سوی رژیم صهیونیستی است. شرایط حاکم بر منطقه که قطعا به دلیل ماجراجویی‌های صهیونیست‌ها و پشتیبانی آمریکا شدت بیشتری هم خواهد یافت، اتمام‌حجتی صریح و شفاف در قبال حملات تروریستی صهیونیست غاصب است و حسن ختام آن هم مربوط به انتقام ایران خواهد شد تا صهیونیست‌ها و به تبع آن آمریکایی‌ها بفهمند که تاوان سنگینی را باید برای اقدامات وحشیانه خود بپردازند. 

 

مقدمات شوک بزرگ به اسرائیل

فارغ از توانمندی موشکی محور مقاومت، سناریوهای متعددی از سوی رهبران این جبهه پیش‌بینی شده است که در صورت تحقق، می‌تواند شوک‌های بزرگ‌تری را به اسرائیل وارد کند و سرنوشت متفاوتی را برای نظام سلطه رقم بزند و علاوه‌بر اسرائیل، طومار هژمونی آمریکا را نیز در هم بپیچد. هراس از همین واقعیت‌های میدانی باعث شده است که بلوک غرب به رهبری آمریکا با تمام قوا وارد میدان شده و برای استقرار خود از ریختن خون کودکان و غیرنظامیان نیز ابایی نداشته باشد. تقابل فراگیر محور مقاومت با رژیم صهیونیستی برنامه‌های غاصبان قدس را برهم زده و می‌تواند محرکی برای عقب‌نشینی صهیونیست‌ها باشد به‌ویژه که اخبار جدید حکایت از این دارد که «محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی» نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر به خانواده‌های اسرای صهیونیست ابلاغ کرده است که ترور معاون رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، گام برداشتن در مسیر مذاکره برای تبادل اسیران صهیونیست با اسیران فلسطینی را دشوار کرده است و همین ضربه می‌تواند اوضاع اسرائیل را شکننده‌تر از حال حاضر کند.

 

واقعیت امروز اسرائیل

اما واقعیت شفاف موجود این است که آمریکا که همه توان خود را وقف اسرائیل کرده بود در جنگ اخیر نه‌تنها به موفقیت اهداف اعلام‌شده نرسید، بلکه وجهه بین‌المللی خود را نیز از دست داد و افکار عمومی با تناقض‌های آشکار اعمال و گفتار این دولت سلطه‌جو آشنا شدند و این بی‌عملی درخصوص نقض آشکار حقوق بشر، هزینه‌های سیاسی زیادی را برای آنها به دنبال داشته که بخشی از آن در نتایج انتخابات آتی ریاست جمهوری این کشور مشهود خواهد بود. علی ای‌حال بیش از یک قرن است که آمریکا در جهان یکه‌تازی می‌کند و تمام برنامه‌هایش را معطوف به این کرده که افول خود را به تعویق بیندازد اما ضربات سهمگین محور مقاومت در ماه‌های اخیر، آنها را از این خیال خام آگاه کرد و چالش‌های جدی را برای‌شان پدید آورد. این دولت سلطه‌گر که پیش از این تلاش می‌کرد تا توازن استراتژیکی را در منطقه به نفع صهیونیست‌ها رقم زده و کشورهای عربی را به صلح، حل اختلاف، به رسمیت شناختن و تعمیق روابط با رژیم غاصب سوق دهد، حالا در باتلاقی گیر افتاده که پیش از همه‌چیز باید در اندیشه غرق نشدن خودش در آن باشد، چه رسد به حمایت از رژیم غاصب کودک‌کش. 

 

بومرنگ غرب

پیروزی‌های اخیر مقاومت اسلامی در منطقه نشان می‌دهد که محور مقاومت که اساسا با هدف مقابله با ظلم، اشغالگری و ماجراجویی دولت‌های استکباری و متحدان آنها شکل گرفته است و آرمانش حفظ حقوق ملت‌های مسلمان، رفع اشغال، حفظ استقلال، جلوگیری از سلطه و ممانعت از غارت منابع و ثروت این منطقه از چنگال زیاده‌خواهان است، امروزه با مجاهدات سربازان مخلص دست برتر را در میدان دارد و توانسته پوزه آمریکا و سگ هار منطقه را به خاک بکشد. عملکرد هماهنگ اعضای محور مقاومت در خلال جنگ غزه، تبعات منفی بی‌شماری را برای منافع صهیونیست‌ها و حامی اصلی آنها درپی داشته و نفرت جهانی از دولت جعلی اسرائیل و فشار افکار عمومی به ایالات متحده از جمله این موارد است که آتش را در خانه کشورهای اروپایی نیز انداخته است. آنها که اسرائیل را دروازه ورودی به غرب آسیا می‌دانستند، نقش غیرقابل انکاری در تشکیل و توسعه این رژیم جعلی داشتند و در این ۷۵ سال از این ماشین کشتار حمایت کردند، حالا به جایی رسیده اند که بومرنگ این توطئه به سمت خودشان برگشته است و صهیونیست‌ها برای‌شان حکم نگهبانان دوزخ را دارند که این دولت‌ها را به جهنم خودساخته تبعید می‌کند. کشورهای اروپایی که پیش از این با بحران انرژی، گرانی، تعطیلی صنایع، افزایش دستمزد، کوچک شدن اقتصاد و ... روبه‌رو بودند، حالا در دام مصائب ناشی از جنگ غزه هم گرفتار شده و هزینه‌های سنگینی به اقتصاد آن وارد شده است که انتخاب مسیر جایگزین برای فرار از رزمندگان یمنی یکی از این موارد است.

 

معادلات راهبردی غرب آسیا

توان بازدارندگی محور مقاومت در ماه‌های اخیر به‌خوبی نشان‌دهنده عزم جزم این کشورها برای نابودی صهیونیست‌ها در منطقه است و عملیات‌های محور مقاومت نظیر حزب‌ا... لبنان، انصارا... یمن و گروه‌های مقاومت سوری و عراقی، ضربات سنگینی را به منافع رژیم اشغالگر قدس و دولت آمریکا وارد کرده که تبعات آن تا مدت‌ها دامنگیر این سلطه‌گران است چراکه مجبور به عقب‌نشینی هستند و بدین ترتیب دست غربی‌ها از معادلات راهبردی و محوری منطقه غرب آسیا کوتاه شده که همین امر کمک شایانی به قدرت روزافزون محور مقاومت می‌کند تا معادلات منطقه‌ای را متحول و جهان را مهیای خلاصی از هژمونی آمریکا و نابودی دولت جعلی اسرائیل کنند.  قدرت گرفتن محور مقاومت و نفوذ آن در منطقه و حتی کشورهای فرامنطقه‌ای به رهبری جمهوری اسلامی ایران یکی از مسائلی است که ایالات متحده و هم‌پیمانانش را نگران کرده است و دشمنان قسم‌خورده در کمین نشسته‌اند تا از هر فرصتی برای تضعیف این قدرت منطقه‌ای و توطئه علیه آن استفاده کنند تا این کشورها را مشغول بحران کرده و در پس پرده به تحقق اهداف پلیدشان بپردازند؛ اعمال تحریم و تروریستی خواندن محور مقاومت یکی از این حربه‌های نخ‌نماست که از دیرباز موردتوجه کشورهای استکباری قرار گرفته است اما عملا نتوانسته را در کاهش گسترش محور مقاومت اسلامی در منطقه نقشی ایفا کند از همین رو آمریکا در راستای تامین منافع سیاسی ـ امنیتی و اقتصادی غرب، مشروعیت‌بخشی به رژیم صهیونیستی و حاکم ساختن گفتمان غربی، همواره به دنبال حکمفرما کردن نظام امنیتی در منطقه غرب آسیا ست تا از این آب گل‌آلود برای خود شاه‌ماهی صید کند، نقشه‌ای که علی‌رغم افت و خیزهای زیاد، تاکنون به ثمر ننشسته است.

 

شکست خاورمیانه‌سازی آمریکا 

البته نمی‌توان انکار کرد که غرب آسیا به دلایل ایدئولوژیکی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، حضور رژیم جعلی اسرائیل، وقایع تاریخی، مذهبی، فرهنگی، قومیتی، نژادی و... در طول تاریخ دستخوش تحولات زیادی قرار گرفته و امنیت و ثبات همواره در آن لغزنده و شکننده بوده است به نحوی که به‌زعم مورخان و صاحب‌نظران، این منطقه پیش از هر چیز، یادآور بحران و منازعه است. وقوع دو جنگ جهانی، چهار جنگ گسترده بین اعراب و رژیم اسرائیل، سه جنگ عظیم در خلیج‌فارس، جنگ‌های داخلی، ظهور جنبش‌های تکفیری و ... باعث شده است که منطقه غرب آسیا بیش از سایر نقاط دنیا تداعی‌گر خونریزی و درگیری باشد. مارتین ایندیک، سفیر پیشین آمریکا در رژیم جعلی اسرائیل و دستیار اسبق وزیر خارجه در دولت کلینتون گفته که «هیچ جایی وجود ندارد که به اندازه غرب آسیا درگیر ناآرامی و آشوب و به همین میزان نیازمند برقراری نظم باشد از همین رو لازم است تا قدرت‌های بزرگ در این‌خصوص پیشقدم شوند». همین تحلیل‌ها باعث شد تا پای آمریکا به این منطقه باز شود و با طرح ایده «خاورمیانه جدید» می‌خواستند جای پای خود را در این منطقه سفت کنند و برای تحقق این خیال خام‌شان به غده سرطانی منطقه ماموریت دادند تا با تجاوز نظامی به جنوب لبنان، مقدمات تغییر مرزهای جغرافیایی غرب آسیا را مهیا و زمینه را برای تشکیل خاورمیانه جدید ایجاد کند که این نقشه شوم با مقاومت جانانه حزب‌ا... لبنان رنگ واقعیت نگرفت و نقش بر آب شد بنابراین ایالات متحده با نقشه جدیدی پا به میدان گذاشت و با تشدید اختلافات قومیتی و مذهبی و افزایش تمایلات استقلال‌طلبانه ـ که منجر به ظهور گروه‌های تروریستی تکفیری شد ـ درصدد نقش‌آفرینی بود که با تدبیر سردار سرافراز جمهوری اسلامی ایران، شهید قاسم سلیمانی این تهدید هم دفع شد و آمریکا با صرف میلیاردها دلار بازنده این میدان و مجبور به عقب‌نشینی شد. به این ترتیب تلاش‌های آمریکا در راستای حاکمیت نظام امنیتی جدید در منطقه شکست خورد و گفتمان محور مقاومت بر منطقه حاکم شد.

نظم جدید با رهبری محور مقاومت

برقراری امنیت گسترده با محوریت ملت‌ها، پرهیز از نگرش مادی به مقوله امنیت، مقدم کردن عدالت بر امنیت، ایستادن در برابر نظام مطلوب قدرت‌های سلطه‌طلب، امنیت گروهی در چارچوب وحدت اسلامی و دستیابی به توان بازدارندگی در برابر هرگونه تهدید خارجی، برخی از ویژگی‌های نظام جدیدی است که محور مقاومت برای پیاده کردن آن تلاش می‌کند و برای تحقق این مهم تدابیری همچون مقابله با تهدید ناشی از گروه‌های تروریستی تکفیری و مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داده است، اقدامی که پس از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه به بلوغ رسید؛ زیرا ملت‌های هوادار و علاقه‌مند به محور مقاومت درجغرافیایی بسیار گسترده‌تر از قدرت‌های منطقه‌ای مورد توجه است که از لحاظ کیفی رشد چشمگیری کرده است و علاوه بر آگاهی‌بخشی افکار عمومی جهان و جهاد تببین، نقش اثرگذاری در تغییر معادلات داشته است به نحوی که اخیرا نخست‌وزیر مالزی ورود کشتی‌های متعلق به رژیم غاصب قدس و همه کشتی‌هایی که حامل پرچم دولت جعلی اسرائیل هستند را به تمام بنادر این کشور ممنوع کرد و این اقدام، سرآغاز جنبش جدیدی از حمایت کشورهای خارج از محور مقاومت است که مطمئنا به‌تدریج از سوی سایر کشورها نیز اعمال و منجر به انزوای صهیونیست‌ها می‌شود.بدون شک شرایط از کنترل آمریکا و نوچه منطقه‌ای‌اش خارج شده است و ایالات متحده در ماه‌های پیش رو ناگزیر از اتخاذ سیاست‌هایی جدید برای برون‌رفت از بحران‌هایی است که به‌واسطه حمایت از رژیم غاصب اسرائیل متحمل شده است در این سوی معادلات نیز محور مقاومت در حال قدرت گرفتن است و کاخ سفید به‌خوبی می‌داند که با تشدید فشار علیه این گروه مصصم نمی‌تواند بر مشکلات فائق آید و باید در اندیشه اتخاذ راه‌حلی برای خاتمه بازی در این زمین سوخته باشد. مروری بر اتفاقات سه ماه اخیر و روزهای گذشته نشان می‌دهد که رژیم جعلی اسرائیل راهی جز پذیرش واقعیت‌های موجود در منطقه ندارد و تعیین الگوهای موازنه و بازدارندگی در اختیار آمریکا و حافظ منافع وی در منطقه نیست و روندهای امنیتی-نظامی درجایی غیر از سرزمین‌های اشغالی تعیین می‌شود؛ لذا صهیونیست‌ها بهتر است با نگاه واقع‌بینانه واقعیت‌های میدانی و منطقه‌ای را بررسی کنند و از تقابل فراگیر محور مقاومت بترسند زیرا مقدمه‌ ساز و کارهای جدید در منطقه و ضربه‌ای محکم برای نابودی اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه است.