تحول، زیر تیغ غربگرایی و واپس‌گرایی!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مهدی گیوه‌کی | مدیر مسئول روزنامه جام جم در یادداشتی نوشت: ۱- دوشنبه‌شب‌ها برنامه‌ای با عنوان «جام‌جم» روی آنتن رسانه‌ملی و شبکه یک می‌رود که در قالب مناظره با حضور موافق و منتقد به بررسی سیاست‌های سازمان صداوسیما و عملکرد آن می‌پردازد. این همان برنامه‌ای است که رئیس سازمان صداوسیما در دیدار با دانشجویان وعده آن را داده بود‌ و طبعا روی آنتن بردن برنامه‌هایی به این شکل مشخصا نیازمند دستور شخص رئیس سازمان است. از زمان آقای لاریجانی اجرای این نوع برنامه‌ها مطرح بود یا در زمان آقای علی‌عسکری نیز به این سمت رفتند یا حتی در دوره مسئولیت آقای ضرغامی گام‌هایی برداشتند، ولی  چنین برنامه‌ای در هیچ‌ دوره‌ای به آنتن‌ نرسید.

۲- با بررسی دو طرح کلان تحولی که در سال‌های ۹۳ و ۹۷ برای سازمان نوشته شده‌است می‌توان به وضوح مشاهده کرد که تفکر حاکم بر سازمان در نزدیک دو دهه عمدتا بر مسائل فنی و اجرایی متمرکز بوده و سهم فکر، محتوا و نرم‌افزار گام‌به‌گام رقیق‌تر شده‌است. شاید بتوان گفت طرح‌های پیشتر گفته بیشتر از جنس طرح توسعه بوده‌اند تا طرح تحولی که به‌دنبال تغییر گفتمان و رویکردها باشد. طرح تحول رسانه‌ملی که این روزها از آن زیاد می‌شنویم دنبال اصلاح رویکردهای غلط و تغییر گفتمان حاکم بر رسانه‌ملی است که بعضا صداوسیما را به مسیری برده که هم‌اکنون چاره‌ای جز تغییر آن نیست. حال با این وضعیت برنامه‌ای به‌نام جام‌جم که عملا پرچم خودانتقادی و اصلاح رویه‌های غلط را در دست گرفته به‌عنوان یکی از برنامه‌های شاخص دوران تحول روی آنتن می‌رود.

۳- رسانه‌ملی با عزمی که در دوره تحول دارد در اقدامی بی‌سابقه نقد را از خودش شروع کرده و منتقدان تاکنون بدون هیچ محدودیتی حرف‌ها و نقدهای‌شان را درباره موضوعات مختلف مربوط به صداوسیما بیان کرده‌اند و این امیدواری وجود دارد که طرح این‌گونه مباحث، باب نقد درست را باز کند.

۴- صداوسیما در دوره اخیر نشان داد طرفدار این نظریه نیست که «کسی حق انتقاد کردن دارد که تمایل به کمک کردن داشته باشد»! تاکنون منتقدانی در برنامه جام‌جم حضور پیدا کرده‌اند که بعضا سخنان دقیق و منطقی زده‌اند و علاوه بر نقد، راهکار نیز ارائه داده‌اند و برخی نیز ادعاهای ژورنالیستی و سطحی که در میکرورسانه‌ها منتشر می‌شود را در فرصت آنتن رسانه‌ملی مطرح کردند، البته نکته مثبت این بود که عیار برخی منتقدان مشخص شد. منتقدانی که پس از این برنامه نیز بر همان روال غلط ثابت تاکید کردند و نشان دادند که هدف آنها از نقد، اصلاح نیست، بلکه  صرفا به‌دنبال دیده‌شدن هستند. تناقضات گذشته و حال جریان منتقدان سطحی، گویای این واقعیت است. وقتی هدف فقط نقد کردن باشد، فرق ندارد که چه چیزی و کجا را نقد می‌کنیم. نقد به ما‌هو نقد اصل است! و اینجا جایی است که تاکید داریم باید نقد درست را تمرین کرد و یاد بگیریم نقد واقعی چیست.

۵- واپس‌گرایی به معنای مخالفت کردن با حرکت رو به جلو یا پیشرفت در حوزه‌های مختلف است که گاه به صورت اقدامات خشونت‌آمیز علیه مردم یا به صورت افکار و اندیشه‌‌های ارتجاعی و گاه با تکیه بر عرف و عادات فرهنگی عقب‌مانده در برابر اندیشه‌های پیشرو و ترقی‌خواه عمل می‌کند.

۶- منتقدان تحول در رسانه‌ملی که از قضا در برنامه جام‌جم نیز حضور پیدا کرده‌اند به نوعی واپس‌گرایی یا تحجر دچار شده‌اند و خواستار بازگشت صداوسیما به ریلی هستند که سال‌ها روی  آن حرکت می‌کرده‌است. 

۷- بزرگ‌ترین اشتباه این جریان آن است که بر‌خلاف ادعاهای پرطمطراق‌، درک صحیحی از پیچیدگی‌های سیاسی ــ فرهنگی ندارد و در برخورد با متغیرهای بیرونی در موضوعات مختلف با حمله و نقد فوری موضوع، اعتبار لحظه‌ای یا همان دیده‌شدن را طلب می‌کند. این جریان که در دو سمت سیاسی غالب کشور حضور دارد، بنابر تعاریف علمی تنها نظام اندیشگی خود را معتبر جلوه می‌دهد و هرگونه فاصله‌گیری از مرام خود را یک انحراف می‌داند و فقط وقتی تحولات را تایید می‌کند که از مدیریت‌ها و تحولات، سهم خود را بگیرد، یعنی الزاما اندیشه و گفتمانی ندارد، دنبال سهم‌خواهی است و این تجربه در طول سال‌های پس از انقلاب در برابر گروه‌های مختلف ثابت شده‌است!

این جریان، وضعیت جمهوری اسلامی ایران را بسیار بحرانی و نامطلوب می‌بیند!  نظام را به‌ویژه پس از ماجرای۱۴۰۱ برخلاف نظر رهبری دربن‌بست می‌داندوبرهمین اساس با طرح یک گفتمان خاص که خلاصه آن «وسط بازی» است مسیری مشترک را شروع کرده‌ که از قضا نقاط هدف مشترک فراوانی با لیبرال‌ها دارد و رسانه‌ملی یکی از آن نقاط هدف‌ است. جریان غربگرا سال‌هاست دنبال به کرسی نشاندن قرائت خود از رسانه‌ملی است و جریان واپس‌گرا نیز به همان سبک مسیری را شروع کرده که غربگرایان ۳۰سال پیش شروع کردند!