سناریوی جدید پادوی اسرائیل
هیچکدام از اقدامات ساختارشکنانه رژیم جعلی اسرائیل نظیر امتناع از الحاق به معاهده NPT، برخورداری از کلاهک هستهای، تهدید علنی دولت جمهوری اسلامی ایران و مردم مظلوم غزه به حمله هستهای و استفاده از بمبهای فسفری علیه غیرنظامیان، قابلیت این را نداشت که شرایط نگرانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را فراهم آورد و رافائل گروسی را مجاب کند تا مراتب اعتراض خود را نسبت به فعالیتها و تاسیسات هستهای رژیم صهیونیستی که ذیل پادمان قرار ندارد و یک تهدید بالقوه و دائمی نسبت به صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود، ابراز کند اما مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگوی اخیر خود با فایننشال تایمز انبوهی از اتهامات واهی و تکراری خود علیه ایران را تکرار کرده و از دنیا خواسته است توجهاتشان از جنگ غزه را به سوی برنامه هستهای ایران منتقل کنند.
گروسی بدون ملاحظه به جایگاه حقوقیاش و حداقل برای حفظ وجهه بینالمللی هم که شده، نتوانسته بیطرفی خود در اینخصوص را رعایت کند و در قامت شریک جدی صهیونیستها در جنایات غزه ظاهر و مدعی شده است که به دلیل معطوف شدن تمام توجهات جهانیان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حماس، دنیا نباید خطرات تمایلات اتمی ایران را دستکم بگیرد.
گروسی در ادامه اظهارات مغرضانهاش درخصوص فعالیت هستهای کشورمان، بدون توجه به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران از هرگونه مذاکره در این خصوص استقبال کرده و طرف آمریکایی رسما به صورت غیرقانونی، برخلاف تعهدات بینالمللیاش از توافق برجام خارج شده، طرفهای اروپایی نیز از تعهدات خود شانه خالی میکنند و هر روز یک خواب برای ایران و صنعت هستهایاش میبینند، از سران قدرتهای جهانی در ادعایی واهی خواسته به خطراتی که انباشت اورانیوم غنیشده در ایران دارد، بیشتر توجه کنند و گفتوگو با ایران در قالب برجام ۲ را از سر بگیرند. بدون شک این تحرکات ریشه در هراس آمریکا و سران رژیم صهیونیستی از توجه افکار عمومی جهان به مسأله فلسطین و محکومیت جنایات صهیونیستها در کرانه باختری دارد و مبین این واقعیت روشن است که رژیم کودک کش اسرائیل در عملیات طوفانالاقصی شکست غیرقابل ترمیمی خورده است و با هر حربهای میخواهد تبعات این سرخوردگی را جبران کند و بخشی از این ماموریت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی محول کرده است تا فراتر از وظایف قانونی خود، مجری اهداف مغرضانه آمریکا در نظام بینالملل باشد.
چشمپوشی بر جنایات اسرائیل
همه این اقدامات سوگیرانه در حالی انجام میشود که رژیم صهیونیستی به صورت آشکارا اذعان به برخورداری از ۸۰بمب هستهای میکند و همین امر تهدیدات هستهای گستردهای را علیه منطقه غرب آسیا و کل بشریت رقم میزند. بنابر گزارش نیروهای هستهای جهانی مؤسسه تحقیقات صلح استکهلم(SIPRI) تقریبا ۳۰بمب ازاین تعداد، گرانشی بوده و ازقابلیت پرتاب از جنگندههای نظامی بهرهمنداست و۵۰بمب دیگر نیز توسط موشکهای بالستیک میانبرد جریکو قابل هدفگیری وپرتاب است. تخمین زده میشود که این موشکها با پرتابگرهای متحرک خود در غارهای پایگاه نظامی در شرق اورشلیم مستقر است. هرچند وضعیت عملیاتی سری جدید موشک بالستیک میانبرد جریکو نامشخص است، اما این رژیم در سال ۲۰۱۳ یک پرتاب آزمایشی از سیستم راکت پیشران انجام داد که به نظر میرسید برای موشکهای جریکو بوده است.
استانداردهای دوگانه
نکته حائز اهمیت دیگر که حکایت از استانداردهای دوگانه غربیها در مورد سیاست هستهای رژیم صهیونیستی دارد، مبهم بودن آن است؛ عدم شفافیت هستهای و رویکرد «نه تأیید نه تکذیب» سیاست دیرینه تلآویو در این زمینه است. البته جامعه بینالملل تلاشهای متعددی برای خلعسلاح هستهای این رژیم انجام داده اما آپارتاید موجود درنظام جهانی باعث شده است که اقدامات دولتهای مطالبهگر دراینخصوص بینتیجه باشد به عنوان مثال مجمع عمومی سازمان ملل دسامبر ۲۰۱۴ قطعنامهای را با اکثریت قاطع درخصوص خطرات اشاعه تسلیحات هستهای درغرب آسیا تصویب وضمن آن به این موارد تاکید کرد که رژیم اشغالگر قدس باید از داشتن تسلیحات هستهای چشمپوشی کرده، دراسرع وقت وبدون تأخیر به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای NPT پیوسته، همه تأسیسات هستهای خود را ذیل پادمانهای جامع آژانس بینالمللی انرژی اتمی قراردهد. اتفاقی که تاکنون نیفتاده و رژیم جعلی اسرائیل سالهاست که با برخورداری از حمایت بیدریغ برخی کشورهای خاص میکوشد با ادعاهای واهی، برنامه صلحآمیز هستهای ایران را سیاهنمایی و افکار عمومی جهان را از توجه به زرادخانههای هستهای خود منحرف کند. عجیبتر آنکه با اقدامات تروریستی علیه دانشمندان هستهای و موسسات صلحآمیز ایران، عملا اساسنامه آژانس و منشور ملل متحد را نقض میکند و آب از آب تکان نمیخورد. آژانس بینالمللی انرژی هستهای فقط نظارهگر این وقایع است و هیچ واکنش قاطعانهای را نشان نمیدهد، دقیقا نظیر اتفاقی که درخصوص جنایات رژیم غاصب قدس در حال رخ دادن است، دهههاست که این ظلم آشکار از سوی اسرائیل به مردم فلسطین تحمیل میشود و هیچنهاد بینالمللی توان رویارویی با آمریکا و رژیمدستنشانده آن را ندارد و در این میان، حقوق بشر پایمال میشود. همین مواجهه دوگانه است که باعث میشود نهادهای بینالمللی بهراحتی غنیسازی ۹۰درصدی کرهجنوبی در سال۲۰۰۰ را نادیده بگیرند و در برابر هر میزان از غنیسازی ایران جنجال بهراه بیندازند.
بهانهای به نام غنیسازی
مسأله غنیسازی اولین و مهمترین بهانه برای اتهامزنی به فعالیتهای هستهای ایران بوده است. در همین راستا آژانس بینالمللی انرژی هستهای برای نخستین بار درسال۸۲ مدعی شد که ایران غنیسازی ۵۰درصدی انجام داده است و بر مبنای همین اتهامات بود که نخستین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران به تصویب رسید تا جمهوری اسلامی ایران را متوقف کنند. البته این اتهامات درحالی مطرح میشد که تهران هنوز به آن سطح از فناوری دست پیدا نکرده بود اما حالا پس از گذشت چند دهه و اتلاف فرصت، تحمیل برجام، خروج غیرقانونی آمریکا از این توافق بینالمللی و اتهامات واهی که هرازگاهی توسط کشورهای غربی مطرح میشود، توقع دارند که جمهوری اسلامی ایران از این حق مسلم پا پس کشیده و تسلیم خواسته دولتهای متکبر شود؛ بنابراین با تدوین سناریوی مشابه قصد دارند بر محدودیتهای موجود افزوده و روند غنیسازی را با اتهامات دروغینی نظیر ساخت تسلیحات هستهای مسدود کنند. مسألهای که بههیچوجه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفته و در این مسیر استوار است. بهویژه که برای چندمین بار شاهد بدعهدی آمریکا بودهایم، لذا تجارب گذشته این موضوع را بیش از پیش به ما یادآور میشود که مقهور این لفاظیها نشده و مایوس نشویم.
حسننیت ایران
جمهوری اسلامی ایران برای اثبات حسننیت خود به جامعه بینالملل تا یک سال بعد از خروج آمریکا از برجام به تمامی تعهداتش عمل کرد اما سیاست دولتهای غربی در تشدید تحریمها، شرایطی را فراهم کرد که اعلام کند به موجب مفاد مندرج در برجام تعهداتش ذیل این توافق را کاهش خواهد داد و بر این اساس پنج گام را برای کاهش تعهدات برداشته و ۱۵ دی ۱۳۹۸ اعلام کرد که هیچ محدودیتی را در حوزه عملیاتی که شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده، و تحقیق و توسعه میشود را پذیرا نیست. البته توجه به این نکته ضرورت دارد که این اقدامات تهران ذیل بندهایی از برجام انجام شد که به طرف ایرانی حق میداد تا در صورت عدم پایبندی طرفهای دیگر به تعهدات و وعدهها، اجرای تعهداتش را کاهش دهد اما علیرغم همه این اقدامات، باز به این مسأله تاکید داشت که در صورت عمل کردن آمریکا به تعهداتش، آمادگی بازگشت به توافقات برجامی را دارد. موضوعی که علیرغم شعارهای انتخاباتی دولت بایدن، هرگز مورد توجه قرار نگرفت؛ وی نیز در مسیر دشمنی با ایران گام برداشت و باردیگر بدعهدی سناتورهای آمریکایی را یادآور شد.
ثبات منطقه در خطر صهیونیستها
رفتار دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال فعالیت هستهای رژیم صهیونیستی نهتنها ثبات و امنیت منطقه، بلکه یکپارچگی و اعتبار انپیتی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را هم به مخاطره انداخته است بهویژه که این رژیم حتی در مقایسه با پنج کشور دارنده سلاحهای هستهای هم از مزایای ترجیحی بیشتر برخوردار است، زیرا آن کشورها عضو انپیتی هستند، تعهدات مربوط دراینخصوص را رعایت میکنند و در این میان رژیم جعلی اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، نهتنها از هرگونه تعهدی سرباز میزند و از مزایای اساسنامه آژانس برخوردار است بلکه در امور کشورهای دیگر که پایبند استفاده صلحآمیز هستند نیز مداخله میکند و خواستار توقف این فعالیتهاست تا بةاینترتیب بر حاکمیت مخرب خود در منطقه ضریب دهد. در هر حال اظهارات اخیر گروسی بازی در پازل کمپین صهیونیستی ـ آمریکایی است و بههیچوجه نمیتواند خللی در اراده جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری این حق مسلم خود ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید