منطقه در آتش محاسبات غلط آمریکا
عملیات «طوفانالاقصی» صفحات محاسباتی دشمن را تغییر داده است، یعنی فارغ از یک شوک تاریخی به رژیمصهیونیستی و آمریکا درباره توان اطلاعاتی و عملیاتی جبهه مقاومت، آنها در ساحت تنظیمگری خود هم دچار تکانههای شدیدی هستند؛ البته وضعیت امروز برای جبهه مقاومت اصلا ناشناخته یا مبهم نبود و مصداق آن هم پیشبینی سال گذشته فرمانده نیروی قدس است.
اکنون ما در آبان۱۴۰۲ به پیشبینی سردار قاآنی دربارۀ تحت فشار قرارگرفتن رژیمصهیونیستی و قدرت گرفتن دوباره مردم فلسطین بازگشتهایم، آنجایی که گفته بود: روزیکه شهید سلیمانی را ترور کردند به آنها گفتیم خانههایتان را بفروشید و ازفلسطین بروید؛ امروز میبینیم که درسرزمینهای اشغالی، شخصیتهای قدیمی یهود تشکیلاتی برای خروج ازاسرائیل ایجاد کردهاند.
این نکتهسنجی دقیق سردار قاآنی با توجه به پسلرزههای اقتصادی و اجتماعی پس از انجام عملیات طوفانالاقصی در سرزمینهای اشغالی، فشار مضاعفی به اسرائیل وارد کرده است، چراکه این موضوع مانند یک فنر در سرزمینهای اشغالی در حال کار کردن است و هر چه رژیم به مردم فلسطین فشار وارد میکند امکان اینکه این فنر آزاد شده و اسرائیل را به عقب براند، بیشتر است. این وضعیت یعنی عملیات طوفانالاقصی سیلی بود که در آن مفهوم وحدت میدانهای نبرد با اقدام نظامی نخستین متحد حماس، یعنی مقاومت اسلامی حزبا... در لبنان، عینیت یافت و مقاومت لبنان در کنار گروههای فلسطینی شروع به مبارزه با رژیم اشغالگر در جبهه شمالی کردند. آن هم در شرایطی که ارتش اسرائیل تمام ظرفیتهایش را به میدان آورده تا جبهه مقاومت آتشبس را بپذیرد اما به گفته جنبش جهاد اسلامی تا دیروز- عصر دوشنبه- یعنی ۲۳ روز بعد از شروع جنگ، دشمن صهیونیست حتی نتوانسته به غزه ورود کند و اکنون دست برتر با مقاومت است. بهدنبال این عملیات، تحرکات دیگری از سوی مقاومت اسلامی عراق و یمن شکل گرفت و منافع آمریکا را در منطقه هدف قرار دادند. حزبا... در جریان مشارکت خود در عملیات طوفانالاقصی و هدف قرار دادن مواضع راهبردی صهیونیستها، ضربات دردناک و خسارتهای نظامی و انسانی سنگینی به رژیمصهیونیستی وارد کرد و در این کارزار نقش ایران نیز برجسته بود. حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در سفرهای منطقهای خود بهشدت بر صحنه مسلط بود و به این وسیله میدان را مدیریت میکرد. این اتحاد بازتابدهنده وحدت موضع و وحدت میدانی در مخالفت قطعی با تمامی اشکال تجاوزگری رژیمصهیونیستی به نوار غزه و نیز هشدار قاطع نسبت به هرگونه تلاش برای نابودی آرمان فلسطین و نابودی نوار غزه است. درواقع محور مقاومت با وحدت مواضع خود هشدار دادند، با توجه به اطلاعات موجود از میدان نبرد، ادامه ارتکاب جنایتهای رژیمصهیونیستی علیه فلسطینیان دلیل لازم و کافی برای گسترش دامنه جنگ و وادار کردن طرفهای دیگر به شرکت در آن خواهد بود.
دود غزه در چشم آمریکا
ازسوی دیگر کاخ سفید پیام میدهد که ما بهعنوان آمریکا بهدنبال گسترش دامنه جنگ نیستیم و از ایران میخواهیم خویشتنداری کند. در حالی که خودش خویشتنداری نمیکند و در کنار یک طرف جنگ، قرار گرفته، آن هم در کنار یک رژیم اشغالگر. نکتهای که به تعبیر وزیر خارجه کشورمان، آمریکا خودش بهطور کامل در کنار اسرائیل که از نظر حقوق بینالملل، قدرت اشغالگر شناخته میشود، قرار دارد. اگر رفتار آمریکا را طی سه هفته گذشته مرور کنید، خواهید دید حضور تمامعیار آمریکا در کنار رژیمصهیونیستی باعث افزایش شدت جنگ و افزایش کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان شده است و ادامه این روش یعنی کنترل در منطقه از دست همه طرفها میتواند خارج شود و در حالتی که آمریکا این رویه و رفتار را بخواهد ادامه دهد، توسعه جنگ و باز شدن جبهههای جدید، امری اجتنابناپذیر است و در آن حالت، دود این جنگ به چشم آمریکا هم خواهد رفت. البته از همان روزهای نخست آغاز تنش اخیر، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بهروشنی مشخص کرد که کشورش تمامقد در کنار دولت نتانیاهو ایستاده است. تامین مهمات مورد نیاز برای سامانه دفاع هوایی رژیم صهونیستی معروف به «گنبد آهنین»، ارسال تعداد بیشتری از جنگندههای آمریکایی و سامانههای دفاع موشکی و ضدهوایی «تاد» و «پاتریوت» به غرب آسیا و حضور همزمان دو ناو آمریکایی «جرالد فورد» و «دوایت آیزنهاور» در منطقه. تا به اینجا ازجمله اقدامات مهم حمایتی دولت آمریکا بوده است. حتی چند روز قبل جو بایدن از کنگره آمریکا خواست تا بودجهای ۱۴میلیارد دلاری برای کمک به متحد دیرینه خود تصویب کند تا بیش از پیش مشارکت دولت آمریکا در جنایت علیه مردم غزه را نمایان کند.
علاوه بر این، نباید از نقش کلیدی آمریکا در عمر ۷۵ ساله رژیمصهیونیستی غافل شد؛ نقشی که در تمام دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در این کشور به خوبی ایفا شده و همواره در واشنگتن عزمی جدی وجود داشته تا بقای این رژیم نامشروع تضمین شود. حمایت سیاسی از گسترش اراضی اشغالی، کمکهای مالی هنگفت همچون ارسال سالانه سهمیلیارد دلار به تلآویو و پشتیبانی مداوم نظامی و امنیتی گوشهای از نقش پررنگ آمریکا در تداوم حیات صهیونیستها در این منطقه است. طی سالیان اخیر هم به جهت ارتقای امنیت رژیمصهونیستی در منطقه، دولت ترامپ در ابتکاری مهم موسوم به «پیمان ابراهیم»، طرح عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی را به راه انداخت. طرحی که تا پیش از ۷ اکتبر و شکست نقشه آمریکاییها، در دولت بایدن هم تا حدی تداوم داشت.
اما در دیگر سوی این کارزار فعلی، حزبا... در جریان مشارکت خود در عملیات طوفان الاقصی و هدف قرار دادن مواضع راهبردی صهیونیستها، ضربات دردناک و خسارتهای نظامی و انسانی سنگینی به اشغالگران صهیونیست وارد کرد و موفق شد موازنه ترور و قدرت بازدارندگی را با مسئولیتی بالا و مطابق با شرایط میدانی و سیاسی حفظ کند، هرچند دهها شهید در راه قدس تقدیم کردند، آن هم در حالی که نهادهای صهیونیستی بر سکوت دولتهای عرب و عدم ورودشان شرطبندی میکنند.
بنابراین، عملیات طوفان الاقصی از نظر زمان شکلگیری و نتیجهای که به دست آورد، دستاورد راهبردی بزرگی در تاریخ درگیریهای فلسطین و رژیمصهیونیستی بود و مفاهیم جدیدی را ایجاد کرد که شاید مهمترین آنها شکست پروژه «مهار مقاومت فلسطین و جدا کردن آن از دیگر اضلاع محور مقاومت» باشد. گزاره «رژیمصهیونیستی قدرتی شکستناپذیر است» هم عملا رنگ باخت و رسوایی اطلاعاتی صهیونیستها، آنها را از نظر راهبردی عملا مچاله کرد. البته در آغاز عملیات طوفان الاقصی دولت بایدن، روی گزینههای بزرگی نه تنها در قبال حماس، بلکه برابر کل محور مقاومت حساب میکرد؛ رئیس جمهور آمریکا همان روزهای نخست از رویایش پرده برداشت و گفت: «آمریکا نه تنها بر حماس، بلکه بر ایران و حامیانش در غرب آسیا پیروز میشود و حتی به روسیه اجازه نمیدهد در اوکراین پیروز شود». اما با گذشت چند روز و پایداری مقاومت فلسطین و تحرکات دیگر اضلاع محور مقاومت در عرصههای میدانی و سیاسی، بایدن از درخت بیثمر مستعمره خود در منطقه، یعنی رژیمصهیونیستی پایین آمد و دیگر اظهارات گذشته را تکرار نکرد.
پایینتر از موقعیت جنگ اوکراین
در واقع حقیقت میدان، محاسبات دشمن را عوض کرده است؛ کما اینکه در آغاز نبرد، دولت بایدن با توجه به محاسبات غلط خود به دنبال بازگرداندن هژمونی بینالمللیاش در غرب آسیا مقابل قطبهای جدید در حال شکلگیری بود و میخواست درگیری را به حداکثر میزان خود در منطقه برساند تا فرصتی برای جبران شکست در اوکراین باشد اما اکنون وضعیت آنها از قبل هم بدتر شدهاست. حملات مستمر حزبا... به جبهه شمالی از سویی و حملات مقاومت عراق و یمن به منافع و پایگاههای آمریکا، پیامی قوی بود و باعث شد دولت آمریکا بار دیگر در بازخوانی صحنه ملتهب منطقه تجدیدنظر کند. پیشبینی گسترش دامنه مواجهه که به تازگی به آن دست یافتند، باعث شد حتی آمریکا تمایل خود را برای محدود کردن درگیری به نوار غزه و فقط غزه ابراز و اعلام کند، چراکه درگیر شدن مستقیم یا تلاش برای گسترش مجدد آن بر کل منطقه اثر خواهدگذاشت.هرچند اگر دولت بایدن به دنبال تشدید تنش در منطقه باشد، تهران گزینههای راهبردی دیگری هم دارد و این موضوع به وضوح موضع آمریکا را در جنگ غزه تحت تأثیر قرار دادهاست. ترجمان عینی این حرف حملات موشکی و پهپادی چند روز پیش مقاومت یمن به یک فروند ناو جنگی آمریکا بود، بنابراین اگر این روند تکرار شود یا سرعتش افزایش و دامنهاش گسترش یابد، خطرناکترین گزینه برای آمریکاست اما با همه این موارد، ایران کشوری است که نشان داده گامهایش را بسیار حساب شده برمی دارد و با دقت در محیطهای بسیار پیچیده و در صحنههای پر تنش رفتار میکند.
مریم عاقلی - گروه سیاسی روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید