آزادگان جهان بیتاب انتقام
خون ملتها از خشونت افسارگسیخته صهیونیستها به جوش آمده است، این حجم از خشونت و بچهکشی در هیچ مکتب و مرامی عادی نیست؛ جز تفکر افراطی صهیونیستها. بنگوریون، اولین نخستوزیر و رئیس دولت اسرائیل پس از اعلام تشکیل کشور جعلی یهودی، سالها برای ایجاد یک الگوی اجتماعی نظامی منطبق بر عقاید صهیونیسم نظامی مطالعه کرد. او در نهایت الگوی دولت «اسپارت» در یونان باستان را مناسب دانست.
اسپارت دولتی پادگانی در یونان باستان بود که همه شهروندانش نظامی بودند و در کلونیهای نظامی زندگی میکردند. حتی کودکان هم از سنین کم از والدینشان جدا میشدند تا در کلونیهای نظامی تربیت شوند. بنگوریون نظم مطلوب خود را در این شیوه میدید. پس تصمیم گرفت اسرائیل یک دولت پادگانی باشد و کیبوتصها، کلونیهای نظامی آن.(کیبوتص یعنی مزرعه اشتراکی که صهیونیستها در آن هرکدام به قدر توان خود کار میکنند و به قدر نیاز خود برداشت میکنند و هیچکس مالک چیزی نیست). حتی بنگوریون اعلام کرد: «شهروندان اسرائیل سربازانی هستند که ۱۱ماه از سال را به مرخصی میروند و دراسرائیل چیزی به نام شهروند غیرنظامی وجود ندارد!»
«در قضیه فلسطین، آنچه جلوی چشم همه دنیاست، جنایتِ نسلکشی رژیمِ غاصب است؛ این را همه دنیا دارند مشاهده میکنند، مراکز پرجمعیت را انتخاب میکنند و میزنند، بمبارانها باید فورا قطع بشود. ملتهای مسلمان عصبانیاند، جدا عصبانیاند؛ نشانههایش را شما دارید میبینید: اجتماعات گروههای مردم، نه فقط در کشورهای اسلامی، در لسآنجلس، در هلند، در فرانسه، در کشورهای اروپایی؛ در کشورهای غربی، مردم اجتماعات برگزار میکنند ـ مسلمان و غیرمسلمان - در کشورهای اسلامی هم که روشن است. اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمانها بیتاب میشوند، نیروهای مقاومت بیتاب میشوند، دیگر کسی جلوی اینها را نمیتواند بگیرد؛ این را بدانند. [بعد،] از کسانی توقع نکنند که «نگذارید فلان گروه، فلان کار را بکند»؛ کسی نمیتواند جلوی اینها را بگیرد وقتی بیتاب شدند؛ این یک واقعیتی است که وجود دارد. البته رژیم صهیونیستی هر کار هم بکند، جبران شکست مفتضحانهای که در این قضیه خورد، نخواهد توانست بکند.» این سخنان بخش مهمی از بیانات رهبر انقلاب روز ۲۵ مهر درباره وضعیت این روزهای مردم فلسطین است.در تحلیل چرایی این عصبانیت ملتها که قطعا مسیر تاریخ را عوض میکند، باید عامل اصلی را که موجب خشم همه ملتها نه فقط مسلمانان بلکه جهان مسیحیت و حتی برخی افراد یهودی شده است، جسارت نژادپرستانه در سرزمینهای اشغالی دانست؛ چراکه امروز مانند گذشته نیست که مظاهر نژادپرستی آشکار نشود یا بتوانند در سلطه رسانهای به گونهای رفتار کنند که افکار عمومی از آن منحرف شود، در دنیای امروز آثار ناشی از نگاه نژادپرستانه، بهسرعت در میان ملتها بازنشر پیدا میکند و طبیعی است که خشم جهانی ملتها را برانگیزد.
از سوی دیگر نگاههای نژادپرستانه خود صهیونیستها طبق عقاید برساخته، یکی از ریشههای اصلی این رفتارهای نژادپرستانه است که سبب بروز رفتارهای خشونتآمیز بیشتر میشود. در این وضعیت شما تصور کنید، یک قوم نژادپرست که از شرورترین افراد هم هستند در قدرت قرار بگیرند، چه خواهد شد؟ حاصل آن جنایتی است که اکنون شاهدیم؛ چراکه طبق آموزههای تلمودی آنها، سایر ملتها را پستتر از خود میدانند و حتی از بروز دادن آن ابایی هم ندارند. هرچند در پیوست رسانهای جنایات اخیر غزه، بخشی از آن را سانسور هم میکنند اما عمق نگاه نژادپرستانه آنها بهخوبی نشان داده شده است.
تلمود؛ کاتالیزور خشونت
«تلمود» کتاب حجیمی است که برای یهودیان قداست و سندیت زیادی دارد. آنها تلمود را ادامه و مکمل کتب «عهد قدیم» میدانند. کافی است برای آشنایی با نگاه داعشی صهیونیستها، برخی از گزارههای این کتابهای دینی تحریفشده را مرور کنیم: - «هرچه غیریهودی دیدید به اندازهای که در توان شماست به قتل برسانید. اگر چنین امری در توان یک یهودی باشد و انجام ندهد، مرتکب خلاف شده است.» - «تمامی دنیا و مافیها ملک یهود است و حق تسلط کامل بر آن را دارند.» - «نطفه غیریهودى، مثل نطفه بقیه حیوانات است.» - «تعدی به ناموس غیریهودی بلامانع است. زیرا کفار مانند حیوانات هستند.» - «دزدی از یهودی حرام و از غیریهودی جایز است. حیات و زندگانی دیگران، ملک یهود است. چه رسد به اموال آنها.» - «به کسانی که یهودی نیستند، قرض ندهید. مگر آنکه نزول بگیرید.» همانطور که میبینید، انسانیتزدایی از پیروان ادیان غیریهودی طبق آموزههای تلمود و تورات تحریفشده، صهیونیستها را به جان و مال و سرزمین و ناموس غیریهود حریص و وقیح کرده است. حالا حتما بهتر میتوانیم ریشههای اظهارات گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را که گفت «ما در حال جنگ با حیوانات انساننما هستیم و طبق آن عمل میکنیم!»، پیدا کنیم. گالانت دقیقا آموزههای انحرافی کتاب غیرآسمانیاش را نشخوار میکرد.
پرچم غزه در اروپا پایین نمیآید
این حد از خشونت و انسان کشی، ملتها را بیقرار کرده است، مثلا همین دیروز اجتماع بزرگ مردم انگلیس در حمایت از مردم مظلوم فلسطین در لندن یک قاب بینظیر خلق کرد و دوباره با وجود منع حضور، هزاران شهروند ساکن لندن برای حمایت از مردم غزه به خیابانها آمدند. عصبانیت ملتها یکی از کلیدهای فروپاشی رژیم آپارتایدی آفریقایجنوبی هم بود و اکنون همان گستره با عمق بیشتری علیه رژیم آپارتاید اسرائیل در حال تکرار است. عصبانیت ملتها از زبان و نژاد و ملیت آنها فراتر رفته و حالا غزه نقطه درد مشترک جهانی است. در ۱۳روز گذشته تظاهرات حمایتی از مردم فلسطین در کشورهای مختلف جهان برگزار شد، از شهرهای مختلف یونان تا شهرهای آرژانتین، فقط صدها نفر از مردم بوئنوس آیرس، پایتخت این کشور به فراخوان گروههای چپ گرد آمدند و به حملات اسرائیل به غزه اعتراض کردند. آنها خواستار توقف حملات به غزه شدند. از سوی دیگر تظاهرات حمایت از فلسطین در پایتخت برزیل هم برگزار شد و در این طرف دنیا در اردن هزاران نفر در امان، پایتخت این کشور برای حمایت از غزه و مقاومت فلسطین راهپیمایی کردند. در لیبی و تونس هم فعالان ضدجنگ برای حمایت از فلسطین تجمع کردند. در این تظاهرات بیرقهای فلسطین و تونس و همچنین بنرهایی با مضامین «مقاومت تنها راه آزادسازی سرزمین فلسطین است» و «آری به مقاومت، نه به عادیسازی» برافراشته شد. راهپیمایی همبستگی با فلسطین که قرار بود در برلین، پایتخت آلمان برگزار شود، نتوانست مجوز برگزاری دریافت کند، البته سفر صدراعظم آلمان به تلآویو و رابطه نزدیک برلین با کانون نژادپرستی مدرن، عامل اصلی این لغو بوده است. همچنین دراین دو هفته سوئد، مراکش، الجزایر، سوئیس، صربستان، دانمارک، هلند، فرانسه، شیلی و... هم شاهد عصبانیت ملتها در واکنش به رفتار درندههای صهیونیست علیه مردم بیدفاع غزه بوده است.
مریم عاقلی - گروه سیاسی روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید