«مثلثآنلاین» گزارش میدهد:
پشت پرده مناقشه فائزه هاشمی و حسین مرعشی/ آقای مرعشی اگر در حرف خود صادقید چرا فائزه را از کارگزاران اخراج نمیکنید؟
اصلاحطلبان در یک تقسیم کاری از یکسو سخن از تحریم انتخابات میزنند و از آنسو بر مشارکت همهجانبه در انتخابات تأکید میکنند که همه برای امتیازگیری بیشتر از نظام است.
گروه سیاست مثلثآنلاین: ماه گذشته بود که فائزه هاشمی رفسنجانی با انتشار نامهای از زندان از اصلاحطلبان خواست تا انتخابات را تحریم کنند. حالا سید حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، به او واکنش نشان داده و گفته است: «قاعدتا خانم هاشمی باید صبر میکردند تا حزب به جمعبندی روشنی برسند. ایشان هم حزبی و هم فراحزبی هستند. خانم هاشمی ناعادلانه در زندان هستند و دسترسی ندارند. در بررسیهای خودمان نظرات ایشان را بررسی خواهیم کرد. همه دوستانی که میگویند در انتخابات شرکت نکنید، باید بگویند چه کار کنیم؟ باید یک راهحلی هم وجود داشته باشد که به آن فکر کنیم. مثلا میگوییم جمهوری اسلامی الان از بین میرود و نابود میشود، سال دیگر جمهوری اسلامی به یک جمهوری شیک و مرتب ملی تبدیل شده است؟ چنین اتفاقی در راه است؟ قاعدتاً پاسخش منفی است».
پس از موضع مرعشی، فائزه خطاب به او نوشت: «آیا عمده اصلاحطلبانی که با توجیهات مختلف در خانه نشسته، از مبارزه انصراف دادهاند یا مردم».
اما واقعیت مسئله چیست؟ چه طور میشود دو نفر در یک حزب سیاسی چنین مواضعی متناقض با یکدیگر داشته باشند؟ حال آنکه یکی از این دو دختر اکبر هاشمی رفسنجانی است و دیگری به نوعی دست راست هاشمی در تمام طول عمرش. شاید به ظاهر چنین تلقی شود که فائزه هاشمی فارغ از موضع حزب کارگزاران به طور مستقل نظراتش را بیان میکند اما اویی که چنین مینمایند که اساسا دیگر به انتخابات و کار سیاسی قانونی در جمهوری اسلامی باور ندارد، از یک حزب رسمی و قانونی به نام کارگزاران بیرون نمیآید؟ شاید بگویید به نوعی کارگزاران حزب پدرش و ارث پدرش است. اما سابقه تاریخی نشان داده است که اگر اختلاف واقعی باشد، افراد برای ایستادگی بر نظرات خود از حزبی که تعلق هم به آن دارند، جدا میشوند. نمونهاش محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی رفنسجانی بود که گفتههای غیر رسمی حاکی از آن است بعد از پیوستن محمد قوچانی به کارگزاران که روزگاری یکی از تندترین منتقدان علیه هاشمی بود، محمد هاشمی این شرایط را برنتافت و از کارگزاران جدا شد. حالا مسئله فائزه مهمتر هم هست و او اختلافنظرهای مبنایی با کارگزاران دارد؛ پس چرا همچنان یکی از اعضای این حزب است؟
به نظر میرسد برخی اصلاحطلبان از جمله فائزه هاشمی نقش پلیس بد را در جبهه اصلاحات ایفا میکنند. نمونههایی از آن سمت محور اصلاحات، مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان و حزب اتحاد ملت است. این دست نیروها وظیفه دارند فضا را رادیکال کنند تا به نوعی چنین پیامی از سمت اصلاحطلبان به حاکمیت منتقل شود که اگر به ما امتیاز ندهی، انتخابات را تحریم میکنیم. از این سو برای آنکه به طور کامل از حاکمیت خارج نشوند هم افرادی با ژست میانهروی بر شرکت همهجانبه اصلاحطلبان در انتخابات تأکید میکنند. مثل همین حسین مرعشی یا بهزاد نبوی یا محمدرضا عارف. خاتمی هم در این بین سعی میکند حد وسط را بگیرد و میگوید میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم اما باید شرایطش فراهم باشد.
همه این صحنهای که ترسیم شد، سیاست اصلاحطلبان در دورههای مختلف انتخابات است. آنها از یکسو بر شورای نگهبان فشار وارد میکنند، از سوی دیگر نزد مخاطبان خود ژست اپوزیسیون میگیرند و در عین حال از حاکمیت هم خارج نمیشوند؛ سیاستی که با قدری دقت میتوان به آن پی برد.
حالا یک پرسش مهم از آقای مرعشی؛ اینکه اگر در حرف خود واقعا صادقید و شرکت در انتخابات را تنها راه فعالیت سیاسی در جمهوری اسلامی میدانید، چرا فائزه هاشمی را از حزب اخراج نمیکنید؟ شاید بگوید نیاز به اکثریت آراء دارد. اگر چنین هم باشد، آیا دبیرکل حزب نمیتواند درباره این موضوع با اعضای حزب سخن بگوید و آنها را قانع کند؟ اگر هم قانع نمیشوند آیا اکثریت اعضای کارگزاران مانند فائزه هاشمی فکر میکنند و مترصد عبور از نظام هستند؟ این پرسشهای مهمی است که سید حسین مرعشی باید به آنها پاسخ دهد تا بتواند ثابت کند که این صدای نعل و میخزدنها که از حزب کارگزاران به گوش میرسد، حربهای سیاسی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید