نعمتزاده: تحریم هیچگاه برای کشور نعمت نبوده است
محمدرضا نعمت زاده در یادداشتی با تیتر «تحریم به خاطر اثر ذاتیاش نمیتواند نعمت باشد» نوشت: محمدرضا نعمتزاده گفت: خبرنگاری در گذشته از من سوال کرد که عدهای معتقدند تحریم برای کشور نعمت بوده است. پاسخ دادم که همیشه تحریم، به خاطر اثر ذاتی آن نمیتواند نعمت باشد اگر چنین بود کلیه مقررات و اقدامات تحریمی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بیمورد و بلااثر بود.
محمدرضا نعمت زاده در یادداشتی با تیتر «تحریم به خاطر اثر ذاتیاش نمیتواند نعمت باشد» نوشت: محمدرضا نعمتزاده گفت: خبرنگاری در گذشته از من سوال کرد که عدهای معتقدند تحریم برای کشور نعمت بوده است. پاسخ دادم که همیشه تحریم، به خاطر اثر ذاتی آن نمیتواند نعمت باشد اگر چنین بود کلیه مقررات و اقدامات تحریمی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بیمورد و بلااثر بود.
موضوع همایش و عنوان تعیینشده برای صحبت اینجانب بسیار سخت و پیچیده و به قول عدهای غیرقابل انجام است. یعنی «پایداری اقتصاد در شرایط ناپایدار»، تحریمهای اقتصادی بینالمللی، ندانمکاریهای داخلی، نداشتن برنامه و سیاستهای مشخص جهت برونرفت از شرایط ناپایدار و حتی استمرار شرایط ناپایدار و نوسانات روزمره چندان امیدی برای سرمایهگذاری برای توسعه ایجاد نمیکند.
خبرنگاری در گذشته از من سوال کرد که عدهای معتقدند تحریم برای کشور نعمت بوده است. آیا این مطلب صحت دارد؟ پاسخ دادم که همیشه تحریم، به خاطر اثر ذاتی آن نمیتواند نعمت باشد اگر چنین بود کلیه مقررات و اقدامات تحریمی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بیمورد و بلااثر بود. تحریم از شغل دولتی، تحریم از خروج کشور، تحریم تحصیلی، تحریم بانکی و دهها تحریم از حقوق مدنی حتما موثر بوده و در واقع جز نقمت برای تحریمشونده سودی ندارد. بنابراین در سطح ملی و اقتصادی باید همه مسوولان و سیاستگذاران و مردم تلاش کنند تا از هرگونه موانع و تحریمها که موجب ناپایداری اقتصادی و ملی میشود جلوگیری نمایند.
هنگامی که به دلایل مختلف یک فرد، یک قوم، یک بنگاه اقتصادی، یک کشور مورد تحریم قرار گرفت، دو انتخاب بیشتر ندارد. یا به آثار تحریم تن داده و آن را بپذیرد یا اینکه با استفاده از فکر و اندیشه، تلاش نماید تا با وجود تحریم و موانع به وجود آمده، به نوعی آثار آن را کاهش و در صورت امکان راه برونرفت آن را ولو موقت پیدا نماید و به قولی تحریم را دور بزند. اگر ملتی و کشوری یا بنگاهی تلاش نماید تا نسبت به برطرف نمودن شرایط محدودکننده فایق آید در آن صورت میتوان گفت که شرایط تحریم موجب تفکر، چارهاندیشی، خوداتکایی و تلاش بیشتر برای مبارزه و برونرفت از شرایط تحریم شده است که این نتایج مبارزه با تحریم، به نوعی نعمت تلقی میشود.
بحث امروز در این است که چگونه در شرایط ناپایدار کنونی، پایداری اقتصادی به وجود آوریم؟ جنگ تحمیلی قطعا یک ضرر و زیان بزرگی برای ملت ایران و کشور ایران بود، لیکن همین جنگ موجب تحرک بیشتر در مردم و دستگاههای نظامی گردید. بنده در دو نوبت در طول جنگ تحمیلی در سازمان صنایع دفاع و واحدهای وابسته مسوولیت داشتم، به خاطر نیاز شدید جبههها و رزمندگان لزوم تسریع در تعمیر و بازسازی هلیکوپترها و هواپیماهای جنگی بود. از طرفی سقف حقوق و مزایای مهندسین و کارکنان صنعت هوایی کشور 20 هزار تومان بود درحالی که همکاران باید به صورت شبانهروزی و حتی در ایام تعطیلات رسمی و جمعهها کار میکردند. الزاما به فکر تاسیس شرکت خصوصی با عضویت همکاران شدیم تا به این صورت با استفاده از امکانات ما و کار آنها کارمزدی را برای خارج از ساعات اداری پرداخت نماییم که به طرح کپ مشهور شد و توانستیم ظرفیت کار را به دو برابر افزایش بدهیم که به علت ندانمکاری دستگاههای نظارتی و به بهانه پرداخت بیش از 20 هزار تومان به افراد، پروندهای تشکیل شد و تا مدتی در دادگاههای نظامی گرفتار شدیم. لیکن سرانجام فهمیدند کار پسندیدهای انجام شده است و موجب تقدیر رییسجمهور وقت حضرت آیتالله خامنهای قرار گرفتیم.
بازسازی و رفع اشکال موتورهای جت هلیکوپترهای شنوک، موتورهای 14 F که اغلب زمینگیر بود باتوجه به فشار تحریمها از یکطرف و نیاز جبههها از طرف دیگر کارهای نشدنی را به اتفاق همکاران تحقق دادیم. اگر این سمت کار را در نظر بگیریم میتوان گفت که تحریم موجب پیشرفت و اثرات مثبت یا در یک کلمه موجب نعمت گردید. بنابراین نحوه صحیح مقابله با تحریم و شرایط ناپایدار و برونرفت نسبی از تحریم موجب نعمت شد نه خود تحریم. لذا اگر کشوری و ملتی بدون تحریم و اثرات سوءجنگ، به موقع عاقلانه برنامهریزی و تلاش کند میتواند از دو جهت به منافع نعمت برسد اول اینکه از صدمات تحریم و ناپایداری لطمه نمیبیند و دوم اینکه با تدبیر و برنامهریزی و تلاش، همان نتایج مثبت دوران تحریم و جنگ و ناپایداری را به دست میآورد مثال کشورهایی مانند کرهجنوبی، سنگاپور، مالزی و حتی هند و ترکیه است که چنین نمودند.
در اینجا میخواهم پیشنهادها و توصیههایی را برای نزدیک کردن شرایط ناپایدار به شرایط پایدار و عمل نکردن در جهت خلاف مطرح کنم:
1) دولت و دستگاههای حکومتی (هر سه قوه) به جای تشدید ناپایداری با اتخاذ سیاستها و تدابیر جبرانی در جهت کاهش ناپایداری اقدام نمایند از قبیل:
- بهبود روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای جهان بالاخص با جهان اقتصادی شرق و غرب
- استمهال بدهیهای مالیاتی و بانکی بنگاههای کارآمد اقتصادی
- تقویت بنیه مالی و سرمایهای بانکها در جهت ارایه تسهیلات به کارآفرینان
- پذیرش توافقنامه FATF و برقراری روابط بانکی با جهان
- پرهیز از اتخاذ تصمیمات روزمره چه در سطح قوانین، چه مصوبات دولت و سازمانهای دولتی
- پرهیز از مصاحبهها و اظهارات متفاوت برهم زننده پایداری و ثبات
- پرهیز دستگاههای قضایی و نظارتی از اعمال موارد حساسیت برانگیز
- پرهیز جدی از طرح مسائل اختلافی بالاخص در زمینههای اقتصادی
- افزایش مسوولیت و ریسکپذیری مدیران و مسوولان حکومتی که در حال حاضر به حداقل رسیده است.
و اما کارآفرینان و بخش خصوصی نیز وظایفی دارند که میتواند در پایدارسازی شرایط جهت تحقق پایداری اقتصادی کمک کند:
- دارا بودن نگرش و منافع میان و دراز مدت به جای نگرشهای کوتاهمدت و روزمره.
- پیشقدم شدن کارآفرینان و مدیران جسور و ریسکپذیر.
- تهیه و داشتن نقشه راه چگونگی عبور از شرایط ناپایداری.
- تهیه و ارایه پیشنهادات و راهکارهای مناسب قابل اجرا به مقامات حکومتی و پیگیری تحقق آنها.
- استفاده از توان تشکلهای اقتصادی و اختصاصی
در راستای ایجاد وحدت و ید واحده به جای فعالیتهای انفرادی.
در جمعبندی صحبتهای خود باید بگویم که اولا: نباید شرایط ناپایداری را پذیرفت و تلاش همهجانبه جهت برونرفت از شرایط ناپایدار نمود که امکانپذیر است. ثانیا: دولت و بنگاهها و مردم به ناپایداری دامن نزده و مانند شرایط جنگ در کنار و پشتیبان یکدیگر باشند. ثالثا: از دیدگاههای فرصتطلبانه و کوتاهمدت چه دولت و چه مردم و بنگاهها پرهیز و به آینده خروج از ناپایداری و تلاش و توسعه فکر کرده عمل نمایند. رابعا: نقشه راه برونرفت از شرایط ناپایداری را داشته و به آن عمل نمایند. خامسا: به چیزی جز مصالح توسعهای کشور فکر نکرده و عمل نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید