رویگردانی ریاض از واشنگتن؛ از طلاق نفتی تا نزدیکی به ایران
عربستان سعودی، این روزها هیچ فرصتی را برای نشان دادن بینیازی از آمریکا در تصمیمگیری، ثبات در رویکردش در خصوص نزدیکی به ایران و تلاش برای حل و فصل پروندههای متعدد مورد اختلاف در سایه این نزدیکی، از دست نمیدهد.
عربستان سعودی، این روزها هیچ فرصتی را برای نشان دادن بینیازی از آمریکا در تصمیمگیری، ثبات در رویکردش در خصوص نزدیکی به ایران و تلاش برای حل و فصل پروندههای متعدد مورد اختلاف در سایه این نزدیکی، از دست نمیدهد.
روزنامه لبنانی «الاخبار»، امروز (دوشنبه، ۱۰ جولای)، در یادداشتی با محوریت روند رو به رشد همگرایی میان عربستان و ایران و بیتوجهی ریاض به خواست آمریکا، نوشت: این موضوع فرضیه گذرا بودن بحران در روابط میان ریاض و واشنگتن و زمانبر بودن حل و فصل آن را که آمریکاییها مکرراً تلاش میکنند آن را القا کنند، زیر سوال میبرد.
طلاق نفتی ریاض و واشنگتن
نویسنده در ادامه این سوال را طرح میکند: آیا عربستان سعودی و ایالات متحده، طلاق نفتی اتفاق افتاد. سیاست نفتی عربستان سعودی طی دو سال اخیر موید آن است که این کشور تغییر عمدهای در سیاست خود ایجاد کرده است، زیرا این سیاست مبتنی بر تأمین منافع نظام سعودی است که دیگر منطبق بر منافع آمریکا نیست.
در همین راستا، «عبدالعزیز بن سلمان» وزیر نفت عربستان، چند روز پیش اعلام کرد: «روزهای دهه هشتاد قدیم، که در آن پادشاهی نقش تولید کننده اصلی [نفت] را بازی می کرد، به پایان رسیده است». این اظهارات صریح، بیانگر طلاق بائن نفتی عربستان از آمریکا است.
این واقعیت، همچنین با اصرار قابل ملاحظه عربستان سعودی بر هماهنگی با روسیه در «اوپک پلاس» در خصوص کاهش تولید نفت کاملا مشهود است. این مسئله در دو زمان متفاوت کاملا خود را نشان داد. نخست در اکتبر ۲۰۲۲ بود، زمانی که عربستان سعودی همه اعضای گروه اوپک پلاس از جمله روسیه را غافلگیر کرد و بیتوجه به فریادهای آمریکاییها، همه را تحت فشار قرار داد تا تولید را به طور همزمان دو میلیون بشکه کاهش دهند، دو برابر بیشتر از آنچه مسکو درخواست کرده بود.
دوم، در پایان ژوئن گذشته، ، زمانی که ریاض کاهش یکجانبه و داوطلبانه یک میلیون بشکهای را اعلام کرد و بر مسکو نیز فشار آورد تا نیم میلیون دیگر از تولید کشورهای عضو اوپک پلاس را کاهش دهد، با وجود آنکه به دنبال نشان دادن انسجام در داخل این سازمان بود. گزارشهای متعددی در خصوص عدم رضایت روسها از این کاهش تولید منتشر شد و عربستان نیز به طور غیررسمی اعلام کرد که مسکو از سهمیه تولید توافقی فراتر رفته است.
نویسنده در ادامه توضیح داد: روسها در این خصوص، محاسبات خود را دارند که مبتنی بر این واقعیت است که افزایش قیمت در نتیجه کاهش، پول از دست رفته را از طریق از دست دادن فروش مقدار کاهش یافته را برای مسکو جبران نمیکند. به ویژه از آنجایی که تولیدکنندگان دیگری برای جبران این کاهش تولید نفت وجود دارند و میتوانند مشتریان روسیه را بدزدند. اما در نهایت، ریاض از ادامه سیاست هماهنگی با مسکو برای کنترل بازار نفت خبر داد.
توافق ایران و عربستان تحت نظارت پکن
در ادامه این یادداشت آمده است: نفت با وجود اهمیت بالایی که دارد، تنها حوزهای نیست که "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی در خصوص آن، از دستورات آمریکا سرپیچی میکند. اخیرا نشانههای این موضوع بسیار زیاد شده است. بن سلمان بهطور پیوسته و با سرعت در حال حرکت به سوی ایجاد قواعد حکومتی فراتر از نیازهای امنیتی آمریکاییها است و گامهای منسجمی در این مسیر برداشته است که مهمترین آن، توافق عربستان و ایران تحت نظارت پکن است. تا جایی که یکی از نتایج این امر، پیدایش دوگانه سعودی - ایرانی به عنوان مرجع جایگزین مرجع آمریکایی در امور منطقه است.
پیشرفت در پرونده حل بحران یمن
در خصوص یمن، که بسیار پارامتر موفقیت یا شکست توافق سعودی - ایرانی را در آن مهم میدانند، باید گفت که اطلاعات حاکی از آن است که با وجود تلاش آمریکا و امارات برای مانعتراشی، همه چیز در حال پیشرفت است. حتی در مسئله حقوقها، این امر صدق میکند و درباره پرداخت بخشی از آن، توافق شد. آنچه که حل و فصل بحران یمن را به تاخیر میانداز، نقشه پیچیده حضور گروههای مختلف در میدان یمن و تنوع وابستگی این گروهها به طرفهای خارجی است. با این حال، در کل میتوان گفت که یک باریکه امیدی وجود دارد که آن مثبت بودن فضای مذاکره میان "انصارالله" و مقامات سعودی و نیات و منافع روشن دو طرف برای حرکت به سمت راه حل است.
نویسنده برای اثبات این ادعا، به ادامه حضور یک هیأت بلندپایه صنعاء در خاک عربستان که برای انجام مناسک حج به مکه رفته بود، اشاره کرد و نوشت: این هیأت برای مذاکرات بیشتر به دور از چشم رسانهها، اقامت خود در عربستان را به مدت هشت روز دیگر تمدید کرد و بدون افشای نتایج و جزئیات مذاکرات، تازه روز گذشته به صنعاء بازگشت.
ریاض خواهان ایجاد مشکل با تهران نیست
نویسنده در ادامه به اختلاف ایران، عربستان و کویت بر سر موضوع میدان گازی آرش که کشورهای عربی از آن با نام «الدرة» یاد میکنند، اشاره کرد و نوشت: مطرح شدن مجدد موضوع میدان گازی الدرة (آرش) میان ایران از یک سو و کویت و عربستان سعودی از سوی دیگر، نیز نشان داد که عربستان با وجود موضع همسو با کویت در خصوص لزوم مذاکره با ایران بر سر تعیین مرزهای دریایی، خواهان ایجاد مشکل با تهران نیست و میخواهد که با ایران به عنوان یکی از طرفهای مذاکرهکننده در این خصوص گفتوگو کند.
اختلاف کویت و عربستان سعودی با ایران بر سر میدان گازی آرش پیشینهای طولانی دارد و حالا با تاکید ایران بر ضرورت حل این اختلاف به منظور بهره برداری از آن و حفاری در آنجا، مناقشات رسانهای میان کویت و عربستان سعودی با ایران بیشتر شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: «این موضعگیری عربستان سعودی با انتقاد شدید بخشی از مخالفان سعودی ساکن غرب، همراه شد و ریاض را به دلیل عدم درخواست فوری از تهران برای توقف فوری حفاری در این میدان سرزنش کردند. هرچند که سلیقه عموم مردم عربستان به وضوح به سمت سیاست ریاض در پیشبرد روند همگرایی با ایران و در راستای خواست مردم منطقه برای بهبود روابط بین کشورهایشان است بویژه که بسیاری از مشکلات ایجاد شده میان ریاض و تهران، ساخته و پرداخته آمریکاست. از سوی دیگر، آمریکاییها در میان عموم مردم عربستان چندان محبوب نیستند. مهمترین گواه این ادعا نیز، عدم پذیرش اسرائیل از سوی سعودیها، با وجود همه تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای ارائه پیشنهادهای وسوسهانگیز به ریاض برای عادیسازی روابط است.
دست رد به سینه واشنگتن در خصوص عادیسازی با تلآویو
این در حالی است که تا همین چند سال پیش به نظر می رسید که در مسیر عادیسازی بین ریاض و تلآویو تنها موضوع زمان مطرح است و اقدامات عربستان در این زمینه از جمله اجازه پرواز هواپیماهای تجاری اسرائیلی بر فراز حریم هوایی عربستان نیز این امر را اثبات میکرد. اما به نظر میرسد که ریاض به حالت قبل از آن تحولات بازگشته و هرگونه عادیسازی احتمالی با تلآویو را به دستیابی به راه حلی برای مسئله فلسطین بر اساس راه حل دو دولتی منوط میداند. نظام سعودی در این خصوص نیز باید به سلیقه و خواست مردم خود و نیز مقتضیات اوضاع منطقهای توجه کند.
نویسنده در خاتمه تاکید میکند: سیاست خارجی جدید نظام سعودی بر اساس یک چیز هدایت میشود و آن منافع این نظام است. حتی اگر احتمال بازگشت آن به ائتلافی با واشنگتن در آینده، در نتیجه تغییر اساسی در سیاست آمریکا وجود داشته باشد. این بازگشت در شرایط متفاوتی خواهد بود و دیگر آمریکا نمیتواند اراده خود را به ریاض دیکته کند و انتظار اجرای آن را داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید