عارف: نباید با قدسی سازی مانع نقد تحولات دهه ۶۰ شد
محمدرضا عارف طی یادداشتی با تاکید بر اینکه «نباید با قدسی سازی مانع نقد تحولات دهه ۶۰ شد»، گفت: امام با تمرکز قدرت صرفا در دست نهادهای انتصابی مخالف بودند.
محمدرضا عارف طی یادداشتی با تاکید بر اینکه «نباید با قدسی سازی مانع نقد تحولات دهه ۶۰ شد»، گفت: امام با تمرکز قدرت صرفا در دست نهادهای انتصابی مخالف بودند.
در بخشهایی از متن یادداشت محمدرضا عارف فعال سیاسی اصلاحطلب که به مناسبت سالگرد ارتحال رهبر فقید انقلاب آن را نوشته است، میخوانیم: «بازخوانی اندیشهها و شیوه حکمرانی رهبر فقید انقلاب ، قاعدتاً میبایست متناسب با شرایط و ویژگیهای زمان حیات ایشان مورد ارزیابی قرار گیرد. آنچه اما مشخص است، این است که امام خمینی(ره) چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و چه بعد از رخداد عظیم بهمن 57، نظر و رأی مردم را برای چگونگی اداره کشور بسیار حائز اهمیت میدانستند. گواه این مدعا، برگزاری سه دوره همه پرسی بعد از پیروزی انقلاب ، یعنی از اواخر دهه 50 و همچنین در دهه 60 است. گرچه سومین و آخرین همه پرسی صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران، اندکی پس از ارتحال رهبر فقید انقلاب و درخصوص بازنگری در قانون اساسی بود، ولی مقدمات برگزاری آن در زمان حیات شان و با دستور امام راحل صورت گرفت.
از سوی دیگر روایت امام (ره) از دین اسلام نه تنها به گونهای نبود که در مقابل رای مردم قرار گیرد و چه بسا از منظر دین و فقه سنتی ، بر رای و نظر مردم در اداره ی جامعه تاکید داشته و در مقابل کسانی که میخواستند به انحای مختلف جمهوریت نظام را به مسلخ ببرند ایستادگی میکردند.
برگزاری سه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در زمان حیات امام که گرایش های مختلف سیاسی امکان رقابت با یکدیگر را داشتند (که خود یکی از شاخص های مهم توسعه سیاسی محسوب میشود)،نشان از این دارد که نگاه رهبر فقید انقلاب بر حضور تکثر اجتماع و دیدگاههای مختلف برای اداره کشور بود. به تازگی نیز اسناد منتشر شده از برگه رای امام در انتخابات های برگزار شده اعم از انتخابات مجلس و خبرگان رهبری(تنوع افکار مختلف که کاندیداهای آن زمان نمایندگی می کردند ) صحت این ادعا را نمایان میسازد.
شورای نگهبان در زمان حیات امام اجازه نداشت به واسطه گزارشهای نهادهای امنیتی و بعضاً به دلیل سلایق شخصی، افراد را از گردونه انتخابات خارج کرده و انتخاباتی فرمایشی برگزار کند. رهبر فقید انقلاب در همین راستا بر تمرکز قدرت صرفا در دست نهادهای انتصابی مخالف بودند و نهادهای برآمده از رای مردم را مورد اهتمام ویژه قرار میدادند.»
در ادامه این نوشتار آمده است: «البته مطمئناً نقدهایی هم درخصوص تحولاتی که در دهه 60 درخصوص مسایل مختلف از جمله رعایت حقوق شهروندی مطرح میشود وجود دارد و باید زمینه نقد آزادانه و البته با رعایت انصاف و همه جانبهنگری بویژه در محافل علمی و نخبگانی فراهم کرد و با قدسیسازیهای بلاموضوع از نقدهایی که میتواند از تکرار برخی تجارب تلخ جلوگیری کند، ممانعت بعمل نیاید .به هر صورت باید در مقطع فعلی هوشیار باشیم و نگذاریم نظریه امام راحل درخصوص جایگاه رای و نظر مردم در اداره کشور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بعنوان میثاق ملت و حاکمیت، متجلی است ، توسط کسانی که حیات و ممات خود را در به محاق رفتن جمهوریت میدانند به حاشیه رانده شود.
بازخوانی روزآمد سیره رهبر فقید انقلاب به گونهای که جمهوریت در جمهوری اسلامی را بسان سایر جمهوریها میدانستند، میزان را رأی ملت میدانستند، اسلامیت را مقید کننده جمهوریت نمیخواستند و جمهوری اسلامی را نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد تعریف میکردند، میتواند مبنای مورد توافق ملت و حاکمیت برای عبور از بحران ها و نقشههای شوم دشمنان باشد.
تجارب تاریخی ملت شریف ایران، همراستا با دستاوردهای بشریت در عرصه حکمرانی ، می تواند حول محکمات اندیشه ی بنیانگذار انقلاب و اصول ، مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی ایران ، نقطه عزیمت مردم و حاکمیت برای ورود به فصلی جدید از حیات سیاسی ایران اسلامی باشد.
مصلحت مردم و کشور ایران عزیز به وقت اکنون ،نه استمرار کنارگذاردن مردم از صحنههای سیاسی و نه افراطیگریهایی است که با اتکاء به نقشههای بدخواهان ، در سر خیال براندازی خواهی دارد. فردای بهتر برای ایران اسلامی ، از ترمیم شکاف مردم و حاکمیت امکانپذیر است.»
دیدگاه تان را بنویسید