نمایش سفیدسازی برای بازگشت روحانی
اگر کسی عصای موسی را هم داشت، نمیتوانست خرابهای که از روحانی تحویل گرفته را در مدت یک سال و چهار ماه تغییر اساسی دهد و ورق را برگرداند، چه برسد با حجم بدهی به جای مانده از دولت قبل که فقط تا هفته اول مهر۱۴۰۱معادل ۹۳هزار میلیارد تومان بوده و دولت سیزدهم این حجم از بدهی دولت روحانی را تسویه کرده و این وضعیت ادامه هم دارد.
در واقع بدهیهای به جامانده از دولت روحانی، یکی از مشکلات اصلی دولت رئیسی است که علاوه بر انتشار بیرویه اوراق مالی، دولت گذشته بدهی سنگینی هم به صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی و بانکها و نهادهای عمومی همچون صندوقهای بازنشستگی به جای گذاشته است، اما طنز ماجرا آنجاست که اخیراً روحانی گفته است خزانه را خالی تحویل گرفتیم اما پر با چند میلیارد دلار تحویل دادیم! نگاهی به دخل و خرج دولت در سال۱۴۰۰ نشان میدهد دولت سیزدهم در حالی کار خود را آغاز کرد که خزانه را با کسری بیش از ۴۸۰هزار میلیارد تومانی تحویل گرفت.
ادعای تحویل خزانه پر در حالی است که دولت سیزدهم همین حالا ماهانه حداقل ۱۵ هزار میلیارد تومان مجبور به بازپرداخت این بدهیهای به جامانده از دولت روحانی است، یعنی سالانه بیش از ۱۸۰ هزار میلیارد تومان از درآمدهای دولت رئیسی صرف بازپرداخت بدهیهای دولت روحانی در زمینه فروش اوراق میشود و با وجود اینکه در بودجه سال ۱۴۰۰ دولت فقط هشت میلیارد دلار مجوز عرضه ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی داشت دولت روحانی در همان چهار ماه اول سال تمامی این ارز را خرج کرده بود تا دولت رئیسی با موجودی صفر منابع ارزی برای کالاهای اساسی کار خود را شروع کند. هرچند با مجوزهایی که دولت رئیسی گرفت، توانست کسری منابع ارزی برای واردات کالاهای اساسی در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ را تامین کند.
پایان سکوت بعد از بلوای ۱۴۰۱
حسن روحانی که بعد از اعتراضات ۱۴۰۱ فعال شده، به نظر میرسد برای اظهارنظر بعد از یک عملکرد منفی طولانی جرات موضعگیری پیدا کرده است؛ درحالی که بعد از تحویل یک دولت پرهزینه و پرمشکل که با انبوهی از مشکلات به سیدابراهیم رئیسی سپرد، مدتها سکوت اختیار کرده بود اما قفل سکوت روحانی در دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم شکست.
رئیس جمهور دهه ۹۰ که چند روز قبل به جمع استانداران خود رفته، این طور تحلیل کرده که «در انتخابات اگر مردم را از صندوق مأیوس کردید یعنی به خیابان میرانید. اگر میخواهیم مردم را به کف خیابان نرانیم راه آن این است که جاذبه صندوق رأی را از بین نبریم و ما در دولت دوازدهم تلاش کردیم بهترین مسیر را برای دولت بعد آماده کنیم و برجام را به نتیجه برسانیم با اینکه میدانستیم اجراییشدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود. اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم.»
حسن روحانی که نهتنها خودش در تمام طول فعالیتش یکی از امنیتیترین چهرهها بوده و کابینهاش هم یکی از «امنیتی»ترین جمعهای دولتی در سالهای بعد از انقلاب بود؛ گفته است: «برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم، موجودی ارزی را چندصد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰میلیون دز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل میدادیم جریان ورود واکسنهای خریداریشده شروع شده بود که در ماههای بعد ادامه یافت.» اما واقعیت چیست؟
وعده ناکام لغو بالمره تحریمها
روحانی میگوید ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم. این وعده یکبار برای انتخابات۹۶ هم داده شد اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد درحالی که روحانی تیر ۹۴ وعده داد همه تحریمها در دی۹۴ بالمره لغو میشود و نه تعلیق اما دیگر تاریخ برجام را همه ما بهخوبی میدانیم که چه مسیری دنبال شد و خروجی آن چه بود.
وعده عجیب دیگری که قرار بود همان سال دوم شروع به کار دولت یازدهم تمام شود، قول روز ۲۳ تیر ۹۴ به مناسبت امضای برجام به مردم بود که روحانی گفت: امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق توافق در روز اجرا دی۹۴ تمام تحریمها لغو خواهد شد اما نشد و او حالا در آذر ۱۴۰۱ میگوید برجام میتوانست در اسفند ۹۹ تمام شود؛ چیزی حدود پنج سال تعویق از وعده اصلی.
جاذبه اسفند ۹۹ برای روحانی
اما فرامتن اسفند۹۹ که روحانی به آن استناد میکند هم جالب است. مبنای این حرف امضای بایدن در پایان وعده انتخاباتیاش درباره بازگشت به برجام است؛ اتفاقی که هنوز تا ۱۱ژانویه هم رخ نداده، یعنی با گذشت دو سال بعد از وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا. حقیقت این است که دولت بایدن حاضر نشده بود هیچ تعهد یا حتی تضمینی برای لغو تحریمها بدهد آن هم وقتی در آن شرایط که ترامپ از برجام ۲۰۱۵ خارج شده بود، بازگشت خشک و خالی آمریکاییها صرفا به معنای اجازه به آنها برای دسترسی به مکانیسم ماشه بود و به این وضعیت اضافه کنید که تحریمهای برجام پلاس تولید ترامپ هم سرجای خود باقی میماند. یک فکت قابل تامل در این زمینه، افشای بخشی از اطلاعات توسط علی واعظ، مسئول پروژه ایران در گروه آمریکایی بحران بود که اتفاقا به تیم مذاکره کننده دولت قبل هم نزدیک بود. واعظ گفته بود آمریکا در توافق خود با دولت روحانی بهدنبال تعطیلی غنیسازی ۲۰درصدی ایران در ازای آزادسازی فقط یک میلیارد دلار از داراییهای ایران بوده اما واقعیت تلخ دیگر هم این بود که ترامپ بهواسطه کسب اطمینان از اینکه دولت روحانی در صورت خروج آمریکا و برگرداندن تحریمها از توافق خارج نمیشود، اقدام به خروج از برجام و زیر پا گذاشتن تمام تعهدات کرد.رفرنس این موضوع هم به اظهارات فدریکو موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برمیگردد که اردیبهشت ۹۷ در کنفرانس این اتحادیه خبر داد از روحانی تضمین گرفته حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند.
پایان خط در خرداد ۱۴۰۰
پس روحانی از چه چیز حرف میزند؟ آیا حقیقتا امکان احیای برجام در اسفند ۹۹ وجود داشت یا ما با متن تحمیلی آمریکا و طرفهای غربی مواجه بودیم؟ حتما گزینه دوم به حقیقت نزدیکتر است، چون دولت روحانی و اصلاحطلبان درصدد بودند با توافق به هر قیمت از آن بهعنوان یک برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بهرهبرداری سیاسی کنند، امری که نتوانست این پرده نمایش را کامل کند. این روند قطعا چیزی نیست که روحانی آن را نداند اما چرا او میخواهد روایت گرم و مردم پسند ارائه کند؟ پاسخ به این سؤال به نیاز روحانی به سرمایه اجتماعی برمیگردد. چیزی که او به واسطه عملکرد پایین و ضعف هشت ساله و نوع روحیات خاص مدیریتی غیر مردمی از این فاکتور برخوردار نیست. پس یک راه بیشتر پیش روی تیم روحانی نیست و آن هم سفیدسازی پرونده مدیریتی با شیفت کردن از موضع «نماینده وضع موجود» به «طلبکار وضع موجود» است تا راهی در آینده برای بازگشت به قدرت گشوده شود و این روزها از محافل خبری نزدیک به کارگزاران و اصلاحات زمزمه حضور او در انتخابات مجلس دوازدهم هم به گوش میرسد.
سرمایه نحیف اجتماعی
البته بعد از اینکه عضویت روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام تمدید نشد، او برخلاف رئیس دولت اصلاحات ترجیح داد مدتی سکوت کند اما سکوت برای شیخ، سرمایه نمیشد و او باید از پوسته انفعال و خاموشی خارج میشد اما یک مانع مهم بود، سرمایه نحیف اجتماعی و همین موضوع کار را برای زمستان۱۴۰۲ سخت کرده است. وقتی در بهار۹۲ روحانی به وزارت کشور رفت تا ثبت نام کند، محافظه کاری کلاسیک در جناح راست شناخته میشد که در خرداد۱۴۰۰ با کارنامه ضعیفترین رئیس جمهور تاریخ انقلاب کار را واگذار کرده بود. حتی متحدان سال۹۲ یعنی بخش مهمی از اصلاحطلبان هم دیگر کاملا از او جدا شده بودند تا جایی که تئوریسین اصلاحات در آخرین روزهای زمستان۹۸ پروژه عبور از روحانی را اعلام کرد و گفت: روحانی به هیچ یک از شعارهای خود وفادار نماند.
اما چه خواهد شد؟ بازگشت روحانی از موضع بالا نشان میدهد استراتژی او نفی تفکری خواهد بود که معتقد است مدیریت کشور بدون برجام هم ممکن است و این یعنی او دیگر فقط از عملکرد هشت ساله خود دفاع نمیکند، بلکه نقد سیاست ورزی دولت رئیسی را هم آغاز کرده است.
سجادی، سخنگوی جبهه پیروان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
سودای انتخاباتی رئیسجمهور پیشین
سید کمالالدین سجادی، فعال سیاسی، شکست دیوار سکوت از سوی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم و اظهارنظرهایی درباره دفاع از عملکرد مدیریتی خود و پر بودن خزانه کشور در دوران تصدی ریاست قوه مجریه را در راستای خیز برداشتن او برای انتخابات آتی بیان کرد و به جامجم گفت: آقای روحانی با صحبتهای اخیرش، هم اهداف سیاسی و هم اهداف انتخاباتی را دنبال میکند و این در حالی است که به گفته مقامات دولت سیزدهم و ازجمله آقای رئیسی بسیاری از مشکلاتی که گریبانگیر کشور شده ناشی از تصمیماتی است که در دو دولت پیشین اتخاذ شده است.
وی با اشاره به ادعای روحانی درباره پر بودن خزانه کشور تصریح کرد: این موضوع از سوی کارشناسان رد شده و صاحبنظران اقتصادی معتقدند دولت روحانی علاوه بر میلیاردها تومان بدهی به سیستم بانکی، مدیریت اجرایی کشور را با کسری بودجه شدید به دولت بعدی واگذار کرد.
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری ادامه داد: یکی دیگر از اقدامات دولت دوازدهم، تصمیماتی بود که در روزها آخر ی مأموریت خود گرفت و همین مسأله فشار مالی زیادی به دولت سیزدهم تحمیل کرد. یکی از این اقدامات افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان بود که بدون هیچ برنامهریزی انجام شد، در حالی که در طول دوران فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ تلاشی برای محاسبه حقوق این قشر از جامعه براساس قانون خدمات کشوری انجام نشد و همین مسأله هم برای دولت فعلی مشکلات زیادی در پی داشت.
سجادی با اشاره به نابسامانی تصمیمگیریهای اقتصادی در دولت آقای روحانی گفت: یکی از نمونههای این بیتدبیری را میتوان در اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی دانست که در حین اجرا به یکی از معضلات و مشکلات اساسی کشور تبدیل شد و بهصورت محملی برای سوءاستفاده افرادی درآمد که به انحای مختلف ازجمله روابط، رانت و نسبتهای خانوادگی این ارز را تحویل گرفتند و به تعهدات خود عمل نکردند و آقای روحانی و دوستانش هم بههیچوجه پاسخگوی مشکلات ناشی از این تصمیم چه در دوران مأموریت خود و چه پس از آن نبودند.
بازی سیاسی روحانی
این فعال سیاسی با اشاره به سکوت رئیس دولت دوازدهم در خصوص اغتشاشات اخیر تصریح کرد: آقای روحانی با اظهارات اخیر خود یک بازی سیاسی را برای جلبتوجه افکار عمومی راه انداخته است. این در حالی است که بسیاری از دوستان و همکاران او در آن ایام، ابتدای شروع آشوب با بهقصد سوءاستفاده با آشوبگران همدلی کردند. درحالیکه هنوز نتیجه بررسیها درخصوص یک حادثه تلخ روشن نشده بود با اتهامات مختلف نظام و دولت را متهم کردند و نامههای کذایی نوشتند و بعدها که حقایق از سوی مراجع رسمی اعلام شد نهتنها مسئولیت اقدامات نابخردانه خود را نپذیرفتند، بلکه سکوت پیشه کردند بهصورت ضمنی حامی اقدامات آشوبگران شدند.
سودای انتخابات
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه تطهیرسازی دولتهای یازدهم و دوازدهم از سوی حسن روحانی هیچ تاثیری در ذهنیت جامعه نخواهد گذاشت خاطرنشان کرد: مردم هیچوقت فراموش نمیکنند در دوره رئیسجمهور پیشین افرادی ناکارآمد مسئولیتهایی به عهده گرفتند که از شایستگی لازم برخوردار نبودند و انفعال دولت تدبیر هم باعث شد دولتهای بیگانه در سطوح مدیریتی نفوذ پیدا کنند. حال این سؤال مطرح میشود که آقای روحانی براساس چه ذهنیتی سودای انتخابات در سر دارد.
سجادی با بیان اینکه کارنامه عملکرد دو دولت گذشته پیش روی ملت ایران قرار دارد، گفت: معتقدم رویکردهای جدید انتخاباتی آقای روحانی عمدتاً ناشی از هدایتهای غلط افرادی است که براساس منافع خود به او مشاوره میدهند و اصرار دارند با به راه انداختن فضای تبلیغاتی برای بدگویی از دولت سیزدهم، افکار عمومی را نسبت به حضور مجدد اصلاحطلبان و همفکران آقای روحانی فراهم کنند اما با توجه به واقعیتهای موجود باید گفت این جریان فکری در انتخابات مجلس سال ۱۴۰۲ با بیاعتنایی گسترده از سوی مردم مواجه میشود.
مریم عاقلی - گروه سیاسی روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید