روایتی باورنکردنی از کاپ جام جهانی
سرنوشت و سابقه جامهای اهدایی به قهرمان جام جهانی همیشه برای بسیاری از جذابیت خاصی برخوردار است.
به گزارش "ورزش سه"، نقطه مشترک فرانس بکنباوئر، دنیل پاساریا، دینو زوف، دیهگو مارادونا، لوتار ماتئوس، دونگا، دیدیه دشان، کافو، فابیو کاناوارو، ایکر کاسیاس، فیلیپ لام و هوگو لوریس چیست؟
مطمئنا پاسخ به این سوال چندان چالش برانگیز نیست. این کاپیتانها که از جام جهانی 1974 موفق به فتح این جام شدهاند گروهی متمایز و جذاب هستند، تعداد معدودی از افراد که در واقع شانس لمس نمادترین جایزه فیفا را به دست آوردهاند.
این جام به خودی خود صرفا یک نماد است، بازنمودی فیزیکی از موفقیت و چیزی که قهرمانان بتوانند بالای سر ببرند و پس از پیروزی با آن خوشحالی کنند. جایزه واقع تصور گذرای قرار گرفتن در بین قهرمانان جهان است اما این تصور گذرا در تصاویر یا تلویزیون قابل رویت نیست، بنابراین نیاز به جسمی درخشان است تا همه چیز به خوبی به تصویر کشیده شود.
جام قهرمانی فعلی جام جهانی اولین بار در سال 1974 مورد استفاده قرار گرفت، پس از این که برزیل برای سومین بار در سال 1970 قهرمان شد. ژول ریمه شخصا دستور داده بود اولین تیمی که سه بار فاتح این جام شود اجازه دارد که آن را برای همیشه حفظ کند.
اما آن جام در سال 1983 از برزیل به سرقت رفت و سرنوشتش مشخص نیست. یا شاید زمانی در اواسط دهه 1960 به سرقت رفته باشد. شاید حتی در دهه 1950 دزدیده شده باشد و آن جامی که همه ما فکر میکردیم واقعی است صرفا یک نسخه المثنی بود.
سرنوشت نهایی آن هرچه که بود، اولین بار این جام در سال 1928 دیده شد. زمانی که ریمه فکر کرد برگزرای تورنمنت جهانی فوتبال هر چهار سال یک بار ایده خوبی است و نیاز به جامی داشت که به قهرمان اهدا کند. او یک مجسمهساز پاریسی به نام آبل لافلو را استخدام کرد که توانست طرحی صرفا بر اساس مجسمه یونانی باستانی به نام «فتح الهامبخش ساموتراس» (که هنوز هم در موزه لوور قابل رویت است) طراحی کند، در حالی که نایکی به عنوان افسانه پیروزی در یونان باستان این جام را با بالهایش نگه داشته بود.
برای دفاع از ژول ریمه برابر اتهام غرور و خودخواهی میتوان گفت که این جام در ابتدا صرفا به جام پیروزی معروف بود و پس از درگذشت و در سال 1956 بود که این جام به یادش نامگذاری شد. این جام از نظر اندازه کاملا معمولی بود، بلندای آن 35 سانتیمتر بود و با طلا پوشیده شده بود.
این جام اولین بار به اروگوئه به عنوان قهرمان جام جهانی 1930 رسید، سپس به ایتالیاییهایی اهدا شد و پس از آن تلاشی جدی برای ربودن آن از سوی نازیها در جریان جنگ جهانی دوم از رم در حالی که در سرداب بانکی از آن محافظت میشد صورت گرفت.
از آن جا که این محل احتمالا اولین جایی بود که به دنبالش میگشتند، اوتورینو باراسی به عنوان رییس فدراسیون فوتبال ایتالیا این جام را از بانک خارج کرد تا از آن در آپارتمانش محافظت کند. نازیها به این موضوع هم فکر کرده بودند اما در جستجوی اتاق به اتاق به جعبه کفش زیر تختخوابش توجه نکردند.
این جام از داخل جعبه کفش پس از جام جهانی 1950 به اروگوئه برگشت، سپس در سال 1954 به آلمان غربی رفت اما اینجا بود که شرایط کمی پیچیده شد و به عقیده بسیاری این جام به سرقت رفت.
به گفته مستندی ایتالیایی به نام «جام ریمه: داستان باورنکردنی جام جهانی»، احتمالا این جام توسطی سارقانی ناشناس در همان سالها دزدیده شده است. عکاسی به نام جو کویل متوجه شد جامی که برای رقابتهای 1958 به سوئد رفت در واقع پنج سانتیمتر کوتاهتر بود و پایه متفاوتی با جامی که آلمان فاتح آن شد داشت.
شاید اینطور به نظر برسد که این شباهت زیادی به توهم توطئه دارد اما تمامی نظرسنجیها و بررسیهای انجام شده از سوی اتلتیک نشان میدهد که کویل بیربط هم صحبت نکرده است: پایه کاملا متفاوت به نظر میرسد اما چنین چیزی به این معنا نیست که تمام جام به جایی دیگر منتقل شده است. شاید پایه به دلایلی عوض شده است. شاید بخش دیگری اضافه شده است. به صورت خلاصه باید گفت که هیچکس نمیتواند با قطعیت نظر بدهد و همین به رمزآلود بودن این جام اضافه کرده است.
سپس به 1966 میرسیم، زمانی که این جام در لندن ربوده شد. اگر کل این داستان را نمیدانید باید به صورت خلاصه گفت که جام ریمه در سالن مرکزی وست مینستر در مارس 1966 به عنوان بخشی از نمایشگاه تمبر به نمایش درآمده بود اما سارقان در زمان ناهار روز یکشنبه از در پشتی وارد شدند، قفل کوچک محل نمایش را شکستند و جام را از آنجا بردند.
جستجوی مضحکی برای بازپسگیری این جام انجام شد تا این که یک هفته بعد مردی به نام دیوید کوربت سگش را برای قدم زدن در جنوب لندن بیرون برد و او توانست این جام را پیدا کند. کوربت برای یافتن این جام نزدیک به شش هزار پوند جایزه گرفت و سگش نیز یک سال غذای رایگان دریافت کرد.
این جا بود که مسئله جالب شد. به گفته کتابی به نام «سارقان جام ژول ریمه» نوشته مارتین آترتون، اتحادیه فوتبال انگلیس به صورت مخفیانه نسخه المثنیای از آن ساخت تا مانع از اتفاقی مشابه سرقت وست مینستر شود. این کار به حدی مخفیانه بود که تا زمانی که جواهرسازی به نام جرج برد کارش تمام نشد، حتی فیفا هم از این موضوع خبر نداشت. وقتی انگلیس فاتح جام جهانی شد، جام واقعی به آنها اهدا شد اما بلافاصله یک افسر پلیس برای محافظت آن را گرفت و جام جعلی را به آنها اهدا کرد.
بنابراین کدام جام در سال 1970 به مکزیک رسید؟ پاسخ کوتاه است: به احتمال زیاد جام اصلی. اما حتی فیفا هم مطمئن نیست. وقتی برد در سال 1995 از دنیا رفت، خانواده او جام المثنی را به حراج گذاشتند و امیدوار بودند که بین 24500 تا 36700 دلار به فروش برود.
اما خریداری مرموز مبلغی نزدیک به 311 هزار دلار پرداخت کرد و این خریدار کسی جز فیفا نبود. چرا؟ چون شک داشتند که این جام ژول ریمه واقعی باشد که در مسیر انتقالش در جام جهانی 1970 اشتباهی رخ داده و نسخه دیگرش به مکزیک رسیده باشد یا شاید از قصد و توسط افرادی ناشناس عوض شده باشد.
این فقط گمانهزنی صرف نبود. فیفا در گفتگو با سایمون کوپر که مشغول نوشتن مقاله برای فایننشال تایمز درباره ریمه بود این موضوع را تایید کرد. سخنگوی فیفا در سال 2012 به کوپر گفت:« بله، فیفا تصمیم گرفت این جام را بخرد چون فکر میکرد ممکن است جام اصلی باشد.» آزمایش این جام نشان داد که این موضوع صحت ندارد. این نسخه المثنی اکنون در موزه ملی فوتبال در منچستر به نمایش گذاشته شده است.
جام واقعی در سال 1970 در مکزیکو سیتی به کارلوس آلبرتو اهدا شد و سپس به برزیل بخشیده شد تا پس از سومین قهرمانی در این کشور نگهداری شود.
این جام تا دسامبر 1983 در برزیل بود اما در آن زمان سارقانی مسلح آن را از دفتر فدراسیون فوتبال برزیل در ریو دو ژانیرو ربودند. این جام در محفظه ضد گلوله نگهداری میشد اما پشت این محفظه چوبی بود که باز کردنش برای سارقان دشوار نبود.
چندین نفر بازداشت شدند اما هیچکس محکوم نشد و این جام هرگز بازگردانده نشد. بسیاری باور دارند که این جام برای استفاده از طلای آن ذوب شد اما باید به این نکته توجه داشت که این جام صرفا با نقره آبکاری شده به رنگ طلا پوشیده شده بود، بنابراین چنین چیزی بعید به نظر میرسد. پس این جام کجاست؟
کسی چه میداند؟ شاید ما هم هرگز ندانیم. در هر حال پس از قهرمانی برزیل در 1970، فیفا به جام جدیدی نیاز داشت.
و به همین دلیل در سال 1971 کاری که هر سازمان بزرگ و کارآفرینی انجام میدهد را انجام دادند: آنها به جای این که به کسی برای ساخت این جام دستمزد پرداخت کنند، رقابتی به راه انداختند. طراحان، مجسمهسازها، سازندگان جام و هر کسی که علاقه داشت دعوت شد تا جام جدیدی برای این مسابقات طراحی کند. پنجاه و سه طرح از هفت کشور متفاوت مورد تایید قرار گرفت اما یکی از آنها بسیار درخشان بود.
جورجیو گاتزانیگا به اتلتیک میگوید:« در حالی که دیگران مشغول ارسال طرح بودند تا نتیجه نهایی مشخص شود، او طرحی ساخته شده با گچ فرستاد. این عجیب بود اما روی میز قرار داشت تا قضات ببینند که قرار است به چه شکل باشد و با آن عکسی بگیرند.»
ضمیر او که جورجیو به آن اشاره دارد در واقع سیلویو گاتزانیگا است، پدرش و مردی که جام جهانیای که امروزه میشناسیم را طراحی کرد. جورجیو پدرش را به عنوان مجنون هنر که در میلان درس خوانده بود توصیف میکند. ایده ترکیب هنر و زیباییشناسی در زندگی روزمره به همراه وسایل کاربردی و ساختمانها ایده اصلی محل تحصیل او بود.
سیلویو پس از جنگ برای برتونی مشغول به کار شد، شرکتی که اغلب سازنده مدال و جام برای ارتش بود اما اقلام مذهبی هم میساخت و به همین دلیل با هنر کلاسیک آشنا بود. او همچنین در کمیته المپیک رم 1960 هم حضور داشت و مدالهای این مسابقات را ساخت. به طور خلاصه وقتی رقابت ساخت جام جهانی در سال 1971 آغاز شد، او اساسا از مدتها قبل خودش را آماده کرده بود. این تجربه یکی از دلایل اصلی این است که این جام با هیچ جام دیگری در دنیای فوتبال شباهت ندارد.
سیلویو مدل اصلی را از پلاستیک ساخت و در نهایت مدل گچی را طراحی و برای داوران ارسال کرد. این مدل همچنان در موزهای بیرون از شهر میلان نگهداری میشود.
به تمامی ویژگیهای این جام فکر شده بود. اولی مربوط به دایره بودن آن بود که چندین هدف داشت. او در سال 2013 اظهار داشت:« چون این جام جهانی است، منطقی ایتن است که تمام دنیا باید بخشی از این جام باشند. البته که دنیا کروی است و به همین دلیل شباهت زیادی به توپ دارد. شخصیتهای انسانی از پایین رو به بالا میآیند و دنیا یا همان توپ را حمایت میکنند.»
این کره توسط دو مرد گرفته شده است و این دو نفر بودن مهم است. جورجیو میگوید:« دلیل چنین چیزی این است که نشان دهیم فوتبال برای یک نفر نیست. دو مرد نماینده دو تیمی هستند که در زمین حضور دارند.»
ایده بالا بودن دست آنها به سمت آسمان در واقع نمادی از شادی پیروزی و بالا بردن دنیا روی دستان پس از فتح این تورنمنت است. و فقط مختص بازیکنان نیست.
« این نمادی از افرادی است که بازی را تماشا میکنند: حتی روی سکوها هم دست مردم رو به آسمان است. این نسخهای از پیروزی به دشوارترین و زندهترین شکل ممکن است. او سعی داشت این پیام را برساند که ورزش به تلاش نیاز دارد. او میخواست نمادهایی را نشان دهد که انتزاعی نباشند. او میخواست نمادی ایجاد کند که برای همه دنیا قابل درک باشد.»
او همچنین نمیخواست طرحش راکد باشد. سیلویو میگوید:« با این که ریمه صرفا یک شخصیت بود اما در جام مدرن پویایی دیده میشود و همین است که باعث ایجاد هماهنگی میشود. یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم باعث ایجاد هماهنگی بین قدرت، انرژی و پویایی است.»
موارد بیشتری هم وجود دارد. دو بخش مجزا دیده میشود که نه تنها مفهوم شادی پیروزی را متبادر میکند، بلکه ترکیب مشخصی که باعث کسب این موفقیت شده را نیز نشان میدهد. جورجیو توضیح میدهد:« اگر به جام نگاه کنید، میتوانید ببینید که قارههای روی آن براق هستند اما بدنه مات است. این فلز نشانگر تلاش ورزشکارها است.»
در پایه این جام دو قسمت سبز ساخته شده از مرمر سبز دیده میشود. در ابتدا این تصور وجود داشت که این جام قرار است عمر مشخصی تا جام جهانی 2030 داشته باشد، بنابراین سیلویو 20 فضای مشخص برای حکاکی نام قهرمانان در نظر گرفت. نام قهرمانان در حال حاضر در انتهای پایه نگاشته میشود.
این جام هیچ نام مخفیانهای ندارد و صرفا جام قهرمانی جام جهانی نامیده میشد که از طلای 18 عیار با مرمر سبز ساخته میشود، 36 سانتیمتر بلندای آن است و وزنش 6.142 کیلوگرم است
ساختن آن حدود 9390 دلار هزینه داشت که به پول امروز 110 هزار دلار است. سیلویو به عنوان کارمند شرکت فقط بخشی از این پاداش را دریافت کرد اما اصل پاداش دیدن خوشحالی و شهرت عمومی چیزی بود که خودش ساخته بود.
این اتفاق زندگی سیلویو را عوض کرد. هرکس به دنبال جامی بود به سراغ او میرفت. او جام لیگ اروپا، سوپرلیگ اروپا، جام ملتهای زیر 21 سالههای اروپا و بسیاری دیگر را طراحی کرد. شرکت او همچنان سازنده نسخههای المثنی رسمی لیگ قهرمانان است، هرچند این طراحی آنها نبوده است. او حتی جامی برای جام جهانی بیسبال طراحی کرد و به پادشاه جامها تبدیل شد.
سیلویو در سال 2016 از دنیا رفت اما پیش از آن عنوان مهمی در ایتالیا همردیف با شوالیه را دریافت کرد. جورجیو و سایر اعضای خانواده حالا در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند که نام او به خاطر سپرده خواهد شد.
آلمان غربی اولین برنده جام جدید بود و دو بار آن را به دست آورد اما برخلاف ژول ریمه، اصل جام در اختیارشان قرار نگرفت. قهرمان تحت هیچ شرایطی این جام را حفظ نخواهد کرد. تا سال 2006، جام اصلی تا زمان برگزاری دوره بعد در اختیار قهرمان بود اما حالا از آنها گرفته میشود و نسخه طلایی به انها اهدا میشود. جام اصلی در مقر فیفا در زویخ میماند و تنها چند نفر اجازه دارند آن را لمس کنند که شامل قهرمانان قبلی و روسای دولتها است.
جام قهرمانی جدید جام جهانی تحت تدابیر شدید امنیتی نسبت به جام قبلی حفظ میشود. اگر شما قرار است سارق باشید، شانس زیادی برای دزدیدن آن نخواهید داشت. اما صرفا چون سرنوشت این جام به اندازه ژول ریمه مرموز نیست به این معنا نخواهد بود که سابقه و طراحی آن به همان اندازه جذاب نیست.
دیدگاه تان را بنویسید