وعدههایی که دروغ بود: خیانت ژاوی به فلسفه پپ
ژاوی هرگز شجاعت استادش پپ گواردیولا را ندارد و بر خلاف وعدههایی که داده بود، بارسا نه مثل فلسفه و مدلی بازی می کند که پپ زنده کرده بود و نه حتی خوب نتیجه میگیرد.
به گزارش "ورزش سه"، ژاوی هرناندز سال گذشته در چنین روزهایی به بارسلونا برگشت و یک ویرانه را تحویل گرفت. او هنوز آماده پذیرش هدایت تیمی مثل بارسلونا نبود و تا امروز نیز کارنامه او شکست پشت شکست بوده است. این روزها می توان ژاوی و ژابی آلونسو را با یکدیگر مقایسه کرد.
ژابی در مقابل ژاوی
ماه گذشته بود که ژابی هدایت بایرلورکوزن را قبول کرد. او به لیگی رفت که فوتبالش را آنجا و با پیراهن بایرن مونیخ تمام کرده بود. ژابی حالا به عنوان مربی به بوندسلیگا برگشته است و به همین بهانه شبکه "دویچه وله"، تیمی را به اسپانیا اعزام کرده تا گزارشی اختصاصی در مورد ژابی تهیه کند. این تیم راهی زادگاه ژابی شده و قصد دارد تمام مراحل رشد و پیشرفت او به عنوان یک فوتبالیست و سپس مربی را به تصویر بکشد. اینکه ژابی از کجا فوتبالش را شروع کرد و چطور به پیراهن تیم های بزرگ فوتبال اروپا و تیم ملی اسپانیا رسید. افتخارات ژابی بر کسی پوشیده نیست. او دو قهرمانی چمپیونزلیگ، یک قهرمانی یورو و یک قهرمانی جام جهانی را در کارنامه دارد و حالا به عنوان اولین تجربه مربیگری بزرگ خود، هدایت لورکوزن را قبول کرده است. ژاوی، همتیمی سابق ژابی در تیم ملی اسپانیا، یک سال زودتر اولین تجربه بزرگ مربیگری خود را قبول کرد اما این دو مسیری کاملا متفاوت را طی کرده اند.
اینجا تمرکز اصلی ما روی ژاوی است. کسی که 5 نوامبر 2021 جانشین رونالد کومان در بارسلونا شد و تا به امروز کارنامه مربیگری او در بارسا پر از شکست و ناکامی بوده است. ژاوی خیلی زود با بارسا از دور گروهی لیگ قهرمانان کنار رفت و به لیگ اروپا سقوط کرد. بارسا سپس در ژانویه 2022 و در نیمه نهایی سوپرکاپ اسپانیا 3-2 مغلوب رئال شد و به فینال نرسید. کمی بعد بارسا در کوپا دل ری و با شکست از بیلبائو به نیمه نهایی نرسد. ماجراجویی های بارسای ژاوی در لیگ اروپا نیز با شکست از فرانکفورت در یک چهارم نهایی پایان یافت. بارسا در لالیگا هم پشت سر رئال دوم شد و در هر صورت توانست سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کند. در فصل جاری بارسا با ژاوی بازهم از لیگ قهرمانان کنار رفت و باید در لیگ اروپا به کار ادامه دهد.
ژاوی پس از شکست 3-0 اخیر برابر بایرن در نوکمپ گفت:«در پایان فصل اگر نتایج مورد انتظار نباشند، اولین نفری خواهم بود که کنار می روم. شکست تلخی بود ولی گفتم که ما تیمی در حال بازسازی هستیم.»
ژاوی 17 فصل در بارسلونا بازی کرد و سپس ترجیح داد در سال 2015 راهی السد قطر شود. او راهی لیگی شد که تفاوتی آشکار با لالیگا داشت. قدرت السد هم قابل مقایسه با بارسلونا نبود. او پس از اتمام دوران فوتبالش در السد شروع به مربیگری کرد و در واقع اولین تجربه مربیگری او در تیمی سطح پایین و با لیگی کاملا متفاوت با سطح اول فوتبال اروپا بود و به همین دلیل می توان گفت که پذیرش هدایت بارسلونا از سوی او کمی عجولانه بود. به تیم مربیگری او هم که نگاه کنید، همگی مثل او بی تجربه در سطح اول فوتبال دنیا هستند. اسکار، برادر ژاوی، دستیار اول او است. سرخیو آلگره، دیگر کمک ژاوی، در اولوت کاتالونیا مشغول بود. ایوان تورس، بدنساز بارسا نیز در رئال آویلا کار می کرد.
دو مسیر فوتبالی کاملا متفاوت
و اینجاست که دو تفاوت بزرگ بین ژاوی و ژابی نهفته است. اولین مورد این است که آلونسو در سه لیگ از چهار لیگ مهم اروپا بازی کرده و همیشه در بالاترین سطح بازی کرده است. او از آکادمی رئال سوسیداد و پس از حضور کوتاه مدت در ایبار، به تیم اول سوسیداد اضافه شد و با این تیم در فصل 03-2022 تا آستانه قهرمانی لالیگا هم رفت. ژابی سپس تصمیم گرفت به لیورپول برود، تیمی که در آن بسیار یاد گرفت و در نهایت از کار زیر نظر رافا بنیتس خسته شد و به اسپانیا بازگشت تا برای رئال مادرید زیر نظر مربیانی متفاوت مانند پیگرینی، ژوزه مورینیو و کارلو آنچلوتی بازی کند. او در تابستان 2014 در رفتن به آلمان و پیوستن به بایرن پپ گواردیولا تردید نکرد، جایی که در حالی که هنوز در اوج بود، بازنشسته شد.
بازی برای چهار تیم و در سه کشور متفاوت به آلونسو اجازه داد تا مدل ها و زمینه های بسیار متفاوت فوتبالی را بیاموزد و تجربه کند، کاری که او در مسیر مربیگری اش نیز تکرار کرده است. ژابی پس از شروع در ردههای پایینتر رئال مادرید، در پذیرفتن پیشنهاد هدایت تیم دوم سوسیداد تردید نکرد. در دومین فصل مربیگری او توانست تیم دوم سوسیداد را به دسته دوم فوتبال اسپانیا برساند، اتفاقی که برای 60 سال در این باشگاه رخ نداده بود.
همانطور که انتظار می رفت در تیمی که هدف اصلی آن نتیجه نیست، بلکه پرورش بازیکن برای تیم اول رئال سوسیداد است، او یک سال بعد با سوسیداد B به دسته سوم بازگشت. اگرچه مهمترین اتفاق در مورد ژابی این است که تاکنون هشت بازیکن تیم دوم توانستند بازی برای تیم اول را تجربه کنند و برای ژابی این یک تجربه بسیار غنی بود. بعد از سه فصل حضور در تیم دوم سوسیداد، آلونسو اولین مرحله تمرین مربیگری خود را به پایان رساند و به جای عجله کردن و پذیرش اولین پیشنهاد بزرگ، تصمیم گرفت صبر کند تا پیشنهادی بیاید که علاوه بر جالب بودن، راحتترین پیشنهاد برای پیشرفتش نیز باشد.
و این دومین تفاوت ژابی با ژاوی است که حتی با آگاهی از شرایط پیچیده اقتصادی، اجتماعی و ورزشی باشگاه کاتالان، قبول کرد مربی بارسلونا شود. ژاوی حتی گزینه اول خوان لاپورتا، رئیس باشگاه هم نبود. درست است که فرصت هایی وجود دارد که فقط یک بار در زندگی اتفاق می افتد، اما ریسک این تصمیم، هم برای او و هم برای بارسا، بسیار بالا بود. ژاوی آماده نبود و از تیمی بسیار سطح پایین تر به یکباره راهی بارسلونا شد. شما هر اندازه اسطوره و فوتبالیست مشهوری در بارسلونا باشید، بازهم تضمینی برای موفقیت در مربیگری این باشگاه نخواهد بود.
پپ گواردیولا شجاعتر از ژاوی
زمانی که پپ گواردیولا در تابستان 2008 به عنوان سرمربی جدید بارسلونا معرفی شد(به یاد داشته باشید که پپ مربی تیم دوم بارسا بود)، او در اولین حرکت اعلام کرد که در برنامه های خود نیازی به سه ستاره بزرگ تیم ندارد:رونالدینیو، دکو و اتوئو.به نظر او، دوران فوتبال این سه بازیکن در بارسا تمام شده بود. این پیام از سوی پپ کوبنده بود:«ما در حال ساختن تیمی جدید و بدون رونالدینیو، دکو و اتوئو هستیم.»
تصمیم گواردیولا با حمایت لاپورتا، که در آن زمان نیز رئیس باشگاه بود و تیکی بگیریستین، مدیر ورزشی سابق بارسا که اکنون در منچسترسیتی حضور دارد، همراه شد. گواردیولا بعدها توضیح داد که جدایی رونالدینیو و دکو بهترین تصمیم برای بارسا بود:«اگر آنها در سطح همیشگی خود بودند، در کنار ما می ماندند. ما بدون آنها تیم را ساختیم، اما اگر در نهایت می ماندند، هر کاری می کردم تا آنها را به بهترین سطحشان برگردانم.» از آن سه نفر، اتوئو ماند و این همان اتفاقی بود که برای مهاجم کامرونی رخ داد و پپ به او نشان داد که در پروژه اش جایگاهی خاص دارد. اتوئو در فصل 09-2008 ستاره بارسلونای پپ بود اما سپس تصمیم به جدایی و انتقال به اینتر گرفت. پپ قبل از شروع برنامه هایش در بارسلونا، اقدام به پاکسازی در تیم کرد، کاری که ژاوی هنوز انجام نداده است.
ژاوی در بازار زمستانی گذشته، فران تورس، اوبامیانگ، آداما ترائوره و دنی آلوز را درخواست کرد. در تابستان امسال، مدیران با توصیه او رافینیا، روبرت لواندوفسکی، کریستنسن، فرانک کسیه، مارکوس آلونسو، هکتور بیرین و ژول کُنده را خریدند و سرجی روبرتو و دمبله نیز تمدید کردند. همه اینها در یک وضعیت اقتصادی دراماتیک رخ داد. اما ماندن برخی از بازیکنان قدیمی مانند جرارد پیکه، سرخیو بوسکتس یا جوردی آلبا علیرغم همه تلاش های ژاوی برای خلاصی از دستشان در کنار اقدامات نادرست ژاوی و فشار او برای فروش بازیکنانی مثل فرانکی دییونگ، نشان دادند که ژاوی به عنوان یک مربی تازه کار، مدیریت درستی در رختکن ندارد.
ژاوی ندارد، بفهمد که با بازیکنانی که دارد، چون آنها را خواسته یا نگه داشته است، بارسای او باید خیلی عمودی باشد، یعنی به سختی هیچ جابه جایی انجام ندهد. و کنترل بازی را در دست بگیرید، باید مشخص باشد که فوتبالیست هایی مانند بوسکتس با 9 کارت در 12 بازی و پیکه که در لحظات کلیدی کاملاً مغلوب شده بودند، دیگر جایی ندارند. اگر چیزی به نظر می رسید که می تواند بازگشت او را تضمین کند، این است که تیم هویت خود را از دست نداده است، اما این اتفاق هم نمی افتد. مورد پدری نمونه دیگری است. وقتی نوبت به دویدن بیشتر از بازی می رسد، از دست داده اید.
استعدادی که زود هدر رفت؟
اما همچنان تفاوت های بیشتری وجود دارد. ژاویِ مربی که شباهت کمی به ژاویِ فوتبالیست دارد یا اصلاً شباهتی به او ندارد، باید بداند که با بازیکنانی که در اختیار دارد، یا آنها را خریده یا با تصمیم او حفظ شده اند، بارسای او باید بسیار خلاق تر باشد. او اصرار دارد که بارسا در هر بازی کنترل توپ و میدان را در دست بگیرید اما این امکانپذیر است؟
فوتبالیست هایی مانند بوسکتس با 9 کارت در 12 بازی و پیکه که در بازی های کلیدی دیگر جایی در ترکیب ثابت ندارد، در پایان دوران فوتبال شان قرار دارند و ژاوی نمی تواند روی آنها برای ساختن یک تیم مدعی جدید حساب کند. ژاوی وعده داد بود که بارسا با او هویت و فلسفه فوتبالی خود را از دست نخواهد داد اما این اتفاق هم رخ نداده است.
چه کسی می داند؟ اگر بایرلورکوزن بتواند بالاتر اتلتیکو مادرید به لیگ اروپا راه یابد، شاید ژابی آلونسو این فرصت را داشته باشد که با ژاوی هرناندز روبرو شود و بدون شک شاهد رویارویی دو مدل متضاد در آغاز دوران مربیگری خواهیم بود. اگرچه باید دید آیا تا آن زمان ژاوی هنوز در بارسلونا بر راس کار است یا خیر. طبعا اگر بعد از سرمایهگذاری میلیونی و خیانت به فلسفه بازیای که آن را وعده داده بود و همواره نیز به آن افتخار می کند، بارسا به نتیجه نرسد، ژاوی ممکن است در اولین جهش بزرگ حرفهاش و خیلی زود هدر برود.
دیدگاه تان را بنویسید