تاجیک: فروریختن سازه برجام به مصلحت نیست
نصرت الله تاجیک در گفتوگو با سایت «خبرسراسری» گفت: اگر بخواهیم صحنه مذاکرات را طوری بچینیم که غربیها علیه ما اجماع نکنند تنها راه آن دیپلماسی است و با جنگ و انتخاب های نظامی چیزی حل نمی شود.
به گزار مثلثآنلاین، به نقل از سایت خبرسراسری، نصرتالله تاجیک در گفتوگویی به تحلیل شرایط حاکم بر مذاکرات با توجه به قطعنامه اخیر چندکشور اروپایی در شورای حکام پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
***
صحبت های اخیر رابرت مالی را می توان نقطه پایان برجام در نظرگرفت؟
الان برای صحبت درباره پایان برجام زود است. اما شرایط بسیار ژلهای و لرزان و حساس است و بعید می دانم که الان بشود یک تصویر روشنی از وضعیت آینده ارائه کرد. مخصوصا کسانی که دست اندرکار سیاست خارجی هستند و اطلاعات محرمانه دارند اظهار نظر نمی کنند و صحبتها بیشتر به کسانی برمیگردد که از روی قرائن و اطلاعات رسانهای صحبت میکنند اما در عین حال من هنوز امیدوارم که شرایط مذاکرات برجامی به گونهای پیش برود که ما ناچار نباشیم درباره پایان برجام سناریوسازی کنیم. به عقیده من شرایط کنونی مذاکرات برجامی حاصل جمعبرداری مولفههای زیادی است : اول اشتباهات دو طرف در زمینههای مختلف چه درتبیین استراتژی مذاکراتی و چه در تاکتیک ها بنظر می رسد که این اشتباهات به گونه ای بوده است که تلاش مخالفین برجام موفق به نظر برسد. یعنی اگر دو طرف یک استراتژی مناسب و همراه با وفاداری به برجام وارد مذاکرات می شدند سریع تر به نتیجه می رسیدند. اما شرایط به گونه ای پیش رفت که تیم مذاکراتی ایران که تیمی کم تجربه، جوان و جدید بود و البته به دلایل داخلی و غلط تلاش می کرد اینگونه نشان دهد که با تیم قبل متفاوت است و گسستی را به وجود آورد و از تجربه گذشته استفاده نشد. به نظر من استراتژی ایران در مذاکرات ضعیف بود و مسئولین کشور نیز گفته بودند مذاکرات طولانی نشود و اگر قرار بود طول نکشد چرا تا این حد طول کشید؟ دوم بهتر بود با توجه به شکنندگی برجام و حساس بودن اوضاع طرفین به دغدغه های همدیگر توجه می کردند. زیرا شرایط زمانی اینگونه است که در این قضیه تلاش هایی ائتلاف عربی ضد ایران در ارتباط با رژبم صهیونیستی انجام می دهند تا برجام به نتیجه نرسد. چون حل مشکل ما با غرب را علیه خود تلقی می کنند. سوم مهم ترین مسئله در این قضیه راهبرد انتظار بیش از برجام بود. یعنی اگر دو طرف همانطور که در ابتدای این دور از مذاکرات گفته شد که طرفین ایران و آمریکا به برجام متعهد بمانند و خواسته های غیربرجامی مطرح نکنند تا مردم از منافع برجام استفاده کنند و بعد به سمت از بین بردن سایر مشکلات برویم . اما متاسفانه در دقایق نهایی طرح برخی از خواسته ها بنظر من مقداری باعث ایجاد این وضعیت شد. بنابراین به نظر بنده دو طرف قصدی برای از بین بردن برجام ندارند ولی متاسفانه مشکلی که الان ایجاد شده است اراده ای برای حل برد برد نیست.
برای خروج از انسداد فعلی چه باید کرد؟
مسئله فقط چگونگی نوع ارتباط ما با آمریکاست و اگر بخواهیم صحنه مذاکرات را طوری بچینیم که غربیها علیه ما اجماع نکنند تنها راه آن دیپلماسی است و با جنگ و انتخاب های نظامی چیزی حل نمی شود لذا ما راهی نداریم جز اینکه دیپلماسی را به گونه ای تنظیم کنیم که خیلی سریع تر از این شرایط عبور کنیم. چیزیکه الان بیشتر در مورد رکود مذاکرات و احتمال شکست آن بنظر می رسد به درخواست ایران درباره خروج سپاه از لیست تروریسم و تحریم ها برمی گردد بنظر من در آخرین سفر مورا یک سلسله مطالبی بین مورا به نمایندگی از آمریکا و ایران شکل گرفت اما نمی دانم چرا همان تفاهم ها پیگیری نشد و مسئولین نیز مطرح نکردند. من فکر می کنم در آن سفر یک تفاهم اولیه شکل گرفته بود و می توانست نقطه عطف مهمی باشد تا ما را از این شرایط عبور دهد همانگونه که عرض کردم به عقیده من الان هنوز صحبت از پایان برجام زود است و امید وجود دارد. و طرفین به دنبال امتیاز گیری بیشتر هستند ولی هیچیک نباید اضافه برآورد داشته باشند. من فکر می کنم اگر اراده ای در ایران باشد که با آمریکا مستقیما مذاکره کند می تواند امتیازاتی را از آمریکا بگیرد. البته ممکنه امتیاز در مقابل پذیرش امریکا در اتاق مذاکرات باشد . عقلانی هم همین است که واسطه ها حذف و در قالب مذاکره مستقیم امتیاز بگیریم.
تلاشهای چند وقت اخیر دولت در ارتباط با کشور های منطقه از جمله قطر و عمان تا چه حد می تواند به حل مشکل کمک کند؟ آیا اساسا الان گره نهایی در دست ایران است یا آمریکا؟
روشهای تأمین منافع ما در سیاست خارجی روشهایی نیستند که در طول هم و یکی بجای یکی دیگر باشد. بلکه در عرض همدیگر هستند. روابط چند جانبه و معادلات منطقه ای جایگزین تعاملات بین المللی ما نیست. تعاملات بین المللی ما در قالب برجام و سازمان های بین المللی و اقداماتی که ما در صحنه های مختلف روابط بین المللی دنبال می کنیم مکمل سیاست های منطقه ای و دیگر سیاست ها هستند. در برخی از موارد اگر با روابط خوب محیط آرامی برای سیاست خارجی داشته باشیم کمک کننده است، اما تعیین کننده نیست. این شاید مشکل دولت سیزدهم بود که فکر می کرد به جای برجام باید روی روابط دو جانبه و تعاملات بین المللی حرکت کند. برخی از کشور های منطقه علاقه مند ند که نفس ما در سیاست خارجی را بگیرند. در مجموع من هم معتقدم روابط دو جانبه و تعاملات منطقه ای ضروری است اما کافی نیست. بدلیل نقش ما در منطقه و مسائل نفت و.. یک ظرفیت قدرت سخت و نرمی که ایران در این دوران بازتولید کرده است نیازمند تعاملات دوجانبه، سه جانبه و منطقهای و... است و هیچکدام جایگزین دیگری نخواهد شد. من معتقدم ایران این ظرفیت را دارد که بتواند با یک استراتژی مناسب در ارتباط با آمریکا به تامین منافع و اهداف خود در سیاست خارجی برسد . و با توجه به مشکلات اقتصادی و اجتماعی که ممکن است هر کدام بهمن وار تاثیر مخربی در جامعه و سیاست در ایران بگذارد ما باید از این ظرفیت به نحو مطلوبی استفاده کنیم و خود را در چرحه دشمنی بیشتر قرار ندهیم. حل اختلافات ما با آمریکا نه تنها باعث عقب ماندگی ما از رقبای منطقه ائی مان میشود بلکه یک ضرورت امنیت ملی است تا این شرایط حساس داخلی را پشت سر بگذاریم.
سفر گروسیبه ایران تا چه حد برای ادامه برجام مهم بود؟
این بحث تخصصی است و من اطلاعات تخصصی هستهای ندارم و دوستان متخصص در حوزه انرژی هستهای باید پاسخ دهند. اگرچه بطور کلی سفر گروسی مهم است. اما با توجه به گزارشات اخیر نسبت به اقدامات ایران و ظاهرا ارائه یک پیش نویس از سویآمریکا و سه کشور اروپایی می تواند مهم باشد. در دوران ترامپ نیز 15 گزارش مثبت از سوی آژانس درباره فعالیت های ایران مطرح شد اگرچه ترامپ این زمینه را از بین برد اما دقت کنیم که این فضا نباید آنقدر تند شود که نتوانیم آن را جمع و جور کنیم.
پس از شکست کامل برجام این وضعیت به چه مرحله ای می رسد،؟ آیا پرونده ایران به شورای امنیت فرستاده می شود؟
دو مسیر مکانیسم ماشه و ارجاع پرونده از سوی شورای جکام مطرح است. اما من واقعا امیدوارم که دیپلماسی حرف اول را بزند و بتواند مسائل را به گونه ای جلو ببرد که ضمن تامین منافع حداکثری و توجه به رفاه مردم یک سلسله مسائلی را که مانع هست کنار بگذارد. دموکرات ها در آمریکا نیز آرامآرام وارد فضا انتخاباتی میشوند و سیاست خارجی برایشان اولویت نخواهد بود. تمام این مسائل باعث می شود هم دوستان ما خسته شوند و هم ائتلاف عبری عربی تقویت شود و در مجموع بهتر است که ما بیش از این خودمان را درگیر مسائل برجام نکنیم و اجازه دهیم سیاست خارجی یک نفسی تازه کند و به طراحی های دیگر برای تامین منافع ملی و کشور برسد. درسته که ایران دو دهه در برابر تحریمها دوام آورده و به بهای کم رمق شدن اقتصاد کشور و مشکلات ناشی از آن برای رفاه و زندگی مردم تلاش کرده در مقابل فشار و تهدیدات مقاومت کند ، اما هم این ظرفیتها دائمی نیست و هم باید با دیپلماسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدیرکل و شورای حکام را متوجه این موضوع نمود که تهدید و فشار تنها راه حل و یا حتی راه حل خوبی برای همکاری نیست. ما نباید هم در رابطه با آژانس عقب گرد داشته باشیم و هم اجازه دهیم سازه برجام فرو ریزد. انشاالله.
دیدگاه تان را بنویسید