کمتر کسی پیش‌بینی این را می‌کرد که پرسپولیس در آغاز نقل و انتقالات تابستانی با چالش‌های هواداری تا این حد شدید مواجه باشد.

مخالفان یحیی چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش "ورزش سه"، فضای هواداری  و رخدادهای آن در شبکه‌های اجتماعی، تاثیری غیرقابل انکار در باشگاه‌های پرطرفدار دارد. از زمانی که هواداران استقلال با تجمعات خود پایان کار یک مدیرعامل را رقم می‌زدند و سرمربی را روی نیمکت ابقا می‌کردند، زمان زیادی نمی‌گذرد و همچنین کمتر کسی است که «56 هزار دشنام در صفحه اینستاگرام گابریل کالدرون» را فراموش کند؛ بنابراین آنچه در میان توده هواداران پرسپولیس، استقلال و سایر تیمهای پرهوادار می‌گذرد، قابل توجه است.

آنچه این روزها گروه‌های هواداری پرسپولیس را فرا گرفته، نوعی از چندصدایی است که به خودی خود، ایرادی به آن وارد نیست. شعار «اتحاد» اتوپیایی را وعده می‌دهد که هرگز در یک جامعه هواداری چند میلیونی به وقوع نخواهد پیوست و طبیعی است که افراد و جریان‌ها در قبال اتفاقات مختلف، مواضع متفاوتی از یکدیگر اتخاذ کنند. آنچه اهمیت بسیاری دارد این است که مدیرعامل، سرمربی، سرپرست و بازیکن به هیچ وجه نمی‌تواند مترادف با تیم و باشگاه باشد و طبیعتا موافقت و مخالفت با این افراد نیز به معنای هواداری یا دشمنی از تیم باشگاه نیست.

از آغاز سال 1401 و به عبارت دقیق‌تر، از زمان توقف پرسپولیس برابر استقلال در شهرآورد که با حواشی زیادی هم همراه بود، فضای بین طرفداران باشگاه سرخپوش پایتخت اندک اندک به سمت مخالفت رادیکال با یحیی گل‌محمدی پیش رفته. تعداد نفراتی که پس از شهرآورد خواستار اخراج سرمربی تیم بودند، حالا به وضوح بیشتر شده و مشخصا پکیج او با محتوای «1. پذیرش مسئولیت ناکامی، 2. وعده موفقیت در آینده و 3. برنامه نقل و انتقالاتی» به هیچ وجه نتوانسته توده طرفداران پرسپولیس را حول این محور گردهم جمع کند.

اینکه در میانه تلاش‌های باشگاه برای جذب بازیکنان موردنظر سرمربی و حرکت به سوی آماده‌سازی تیم در پیش فصل، پویش «اخراج یحیی» تبدیل به ترند توییتر فارسی می‌شود، نکته مهمی است و این نکته مهم را باید فارغ از عینک دستیاران یحیی گل‌محمدی نگاه کرد؛ جایی که آنها با توسل به نظریه‌های توطئه، از یک جریان سازماندهی شده علیه خود صحبت می‌کنند که از چنین چیزی منفعت می‌برند.

البته تردیدی نیست که امکان دارد برخی از فعالین این کمپین از چنین فضایی بیایند اما از طرف دیگر شکی هم در این نیست که یحیی گل‌محمدی حالا بیشترین میزان منتقد و مخالف را از زمان بازگشت به تیم پرسپولیس دارد؛ انتقاداتی که بسیاری از آنها می‌تواند درست باشد اما نکته مهم این است که از این انتقادات نتیجه‌گیری‌های غلط و آلوده به مغلطه انجام می‌شود.

مسئولیت بخش بزرگی از فضای فعلی، برعهده یحیی گل‌محمدی است؛ برخی از منتقدان او احساس می‌کنند مورد توهین واقع شده‌اند.

این 12 انتقادی است که در مورد کادرفنی پرسپولیس بیشتر به گوش می‌رسد:

**عملکرد بحث‌برانگیز خریدهای یک سال اخیر

**سازماندهی دور از ایده‌آل فنی در لیگ بیست و یکم

**بهانه‌جویی‌های مختلف در هنگام شکست

**استفاده نامطلوب از ظرفیت‌های فنی کادر مربیگری

**ناآمادگی برخی بازیکنان و افت‌های گاه و بیگاه

**ادبیات غیرحرفه‌ای جانشینان یحیی در نشست خبری

**آمار ضعیف خط دفاعی در لیگ بیست و یکم

**خروج تیم از ریل قهرمانی پس از پنج فصل

**تصمیمات نقل و انتقالاتی اشتباه (اخراج شیری)

**بدنسازی نامناسب و ناآمادگی بازیکنان در طول فصل

**قرارداد نجومی مالی

* عدم جوانگرایی

شاید بسیاری از این موارد و نکات بیشتر که احتمالا به گوش بسیاری از هواداران پرسپولیس رسیده، نکاتی هستند که مورد توافق طرفداران یحیی نیز هستند اما اولا در این انتقادها اغراق بسیار زیادی وجود دارد، دوما سایر متغیرها به جز گل‌محمدی و کادرفنی اغلب نادیده گرفته می‌شوند و سوما نتیجه‌گیری از این ایرادات و نقدها اغلب اشتباه هستند.

طرفداران پرسپولیس به خوبی می‌دانند که فصل گذشته بودجه باشگاه تا چه حدی محدود بود و قراردادی اسپانسری چه زمانی بسته شد و رقم دریافتی از آن چه تفاوت فاحشی با آنچه از سوی مدیرعامل باشگاه اعلام شد، داشت. در چنین شرایطی حتی خود سرمربی پرسپولیس نیز اعتراف کرد که باتوجه به بودجه باشگاه، تیم را بست. حتی اسناد منتشره در سامانه کدال نیز نشان داد که پرسپولیس 20 میلیارد کمتر از قهرمان این فصل برای کادر مربیان و بازیکنان خود هزینه کرد.

از طرف دیگر در میان این نقدها اطلاعات گمراه‌کننده زیادی هم پیدا می‌شوند؛ از جمله این توییت: «باشگاه هم هشتگای ما رو دید و بیانیه داد ولی این یحیی هنوز یه عذرخواهی نکرده از هوادارا». این نمونه مشخصی از دیس‌اینفورمیشنی است که در این پویش دیده می‌شود؛ در حالی که سرمربی پرسپولیس زمان قابل توجهی از آخرین مصاحبه خود را به عذرخواهی از هواداران و قبول مسئولیت شکست پرداخت.

از طرف دیگر حتی اگر تمام این انتقادات درست باشند، موید این گزاره نیستند که یحیی گل‌محمدی باید از پرسپولیس اخراج شود. اتفاقا فهرست نقل و انتقالاتی او در تابستان پیش رو که نشان از عزم سرمربی سرخپوشان برای جبران از دست دادن قهرمانی است در کنار پیشینه مثبت او روی نیمکت پرسپولیس، نشان می‌دهد که حداقل یک فرصت دیگر باید به یحیی داده شود.

علاوه بر این اطلاعات گمراه‌کننده که بخشی از این پویش و نه همه آن را تشکیل می‌دهند، نوعی از افسانه‌سازی از دوره پیش از ورود یحیی گل‌محمدی هم شکل گرفته که اغلب مربوط به دوران برانکو ایوانکوویچ است. بنابراین ذکر چند نکته الزامی است:

گل‌محمدی پس از بازی فجر از هواداران پرسپولیس عذرخواهی کرد، مسئولیت شکست را پذیرفت و وعده اخبار خوش نقل و انتقالاتی و قهرمانی فصل آینده را داد؛ تغییر مثبت.

**برانکو ایوانکوویچ در آخرین روزهای اسفند 1397 اولین نامه اعتراضی برای مطالباتش را به باشگاه پرسپولیس فرستاد و نامه دوم را 13 فروردین 1398 ارسال کرد. حتما طرفداران پرسپولیس اطلاع دارند که ارسال نامه سوم به منزله فسخ قرارداد بود. یعنی برانکو در حساسترین مقطع فصل، باشگاه را در چنین موقعیتی قرار داد.

**برانکو ایوانکوویچ در همان روزها مذاکره‌ای با محمدرضا زنوزی برای قبول هدایت تراکتور در فصل آینده انجام داد که البته قرار بود خبر آن به رسانه‌ها درز نکند اما این اتفاق رخ داد.

**برانکو ایوانکوویچ از ابتدای لیگ هجدهم وارد جنگ لفظی با سرمربی تیم ملی شد و عمده قسمت مصاحبه‌های او به تنش سرمربی کروات با سرمربی پرتغالی اختصاص داشت.

**برانکو ایوانکوویچ در چهار بازی متوالی آخر فصل برابر ذوب آهن، سپاهان، تراکتور و ماشین سازی نتوانست تیمش را به سمت پیروزی هدایت کند؛ تا جایی که اگر قرمزها پارس جنوبی را شکست نمی‌دادند، قهرمانی لیگ هجدهم از دست می‌رفت.

**پرسپولیس در همان روزها از مرحله گروهی لیگ قهرمانان 2019 حذف شد.

**آنتونی گولچ، الکساندر لوبانف، الکسی پلی‌یانسکی، ولادیمیر پریموف، محمدامین آرام طبع، ماریو بودیمیر و... همه خریدهایی هستند که برانکو ایوانکوویچ برای پرسپولیس انجام داد.

هدف از ذکر این نکات، وارد کردن نقد به برانکو ایوانکوویچ یا بازخوانی گذشته نیست. برانکو بی گمان بهترین سرمربی خارجی تاریخ پرسپولیس است و چه بسا کارآمدترین خرید تاریخ این باشگاه باشد و بی تعارف از نظر فنی هم جایگاه بهتری نسبت به جانشینان خود دارد. اما نکته مهم این است که از دوران او نیز نباید افسانه‌سازی انجام شود چرا که این می‌تواند ضربه مهلک به آینده باشگاه وارد کند.

برانکو اگرچه دورانش می‌تواند تبدیل به یک الگوی مهم برای تبدیل تیمی میانه جدولی به قهرمان بلامنازع باشد اما او هم ایراداتی را داشته که البته هرگز این ایرادات نمی‌توانست کارآمدی او را زیر سوال ببرد.

حفظ سرمایه‌های باشگاه، یکی از وظایفی است که گروه‌های هواداری دارند؛ یحیی یکی از مهمترین این‌هاست که توانست دوره پس از برانکو و کالدرون را مدیریت کند.

در مورد یحیی گل‌محمدی نیز (بدون مقایسه او با برانکو) چنین چیزی کاملا صادق است. یحیی در پیشینه‌اش، حفظ صدرنشینی تیم تحت هدایت گابریل کالدرون و سپس هدایت آن به سمت قهرمانی فصل آینده باوجود جدایی چند ستاره را دارد و در کنار آن، یک فصلی که کاملا انتقادبرانگیز بوده است.

البته نباید فراموش کرد کسب عنوان نایب قهرمانی برای پرسپولیس، جایگاه بدی نیست. اینکه سرخپوشان «باید» برای قهرمانی تلاش کنند، منافاتی با این نکته ندارد که از لیگ اول تا چهاردهم حرفه‌ای، آنها تنها 3 بار در میان دو تیم بالای جدول بودند و طبیعتا برای چنین تیمی، نایب قهرمانی نباید تبدیل به یک بحران بشود.

در بین تمام منتقدان یحیی گل‌محمدی چهره‌ها و دیدگاه‌های ارزشمندی هم حضور دارند که شاید نیاز باشد با طیف بوقچی-هوادار مرزبندی خود را روشن کنند چرا که این یک بزنگاه تاریخی برای پرسپولیس است و چنین نگاه رادیکالی می‌تواند فضایی را برای پرسپولیس بسازد که در استقلال پس از شکست 6-1 به العین وجود داشت؛ فضایی که باعث شد تا تیم نایب قهرمان فصل گذشته (بی توجه به تفاوت فنی فاحش با تیم یحیی) هرگز نتواند اعتماد به نفس خود را پیدا کند و در قامت یک مدعی ظاهر شود.

فشار حداکثری به سرمربی پرسپولیس، او را در موقعیت ضعیف و دست پایین قرار داده است؛ موقعیتی که در موارد مشابه، کمتر منجر به کسب نتایج موردنظر شده است.

از طرف دیگر یحیی گل‌محمدی که در آخرین مصاحبه تاکید کرد «صدای انتقاد هواداران پرسپولیس را شنیده» لازم است که تلاش بیشتری را برای فصل آینده انجام دهد. این یک بازی دو طرفه است؛ یحیی باید از سویی هواداران را به خود جذب کند و طرفداران نیز باید خوشبینانه و نه تلافی جویانه به اقدامات سرمربی خود نگاه کنند. یعنی هشتگ اخراج یحیی فارغ از ماهیتش، نباید تبدیل به یک جدال حیثیتی و انتقام جویانه بین گروه‌های افراطی هواداری و کادرفنی باشد. این قابل اعتمادترین فرمول در یک سال آینده باشگاه پرسپولیس است؛ یک اعتماد مشروط.

اگر این یک جنگ حیثیتی بشود، در آینده قابل کنترل نخواهد بود و ممکن است فضایی مثل تیم ملی کنونی را پدید بیاورد. چرا که حتی اگر هشتگ‌زنان به هدف خود برسند، چند وقت بعد با اولین شکست سرمربی بعدی، موج طرفداری از یحیی بالا می‌آید و دامن سرمربی بعدی را بدون اینکه او نقشی در ماجرا داشته باشد، می‌سوزاند و این دور باطل ادامه پیدا می‌کند.