سوء قصد به جان یک کمک داور با چپ کردن ماشین!
یک کمک داور لیگ برتری پس از قضاوت در یک مسابقه جنجالی با اتفاق عجیبی مواجه شد که نزدیک بود جان او را بگیرد.
ذوبآهن و تراکتور در حالی در مسابقه هفته بیست و هفتم لیگ برتر به تساوی بدون گل مقابل هم رضایت دادند که اصفهانیها در دقیقه ۹۰ با شوت تماشایی مسعود ابراهیمزاده دروازه سرخپوشان تبریزی را باز کردند، اما تیم داوری این بازی لحظاتی بعد آفساید بازیکن گلزن ذوب را گرفت و گل را مردود اعلام کرد.
پس از مردود اعلام شدن این گل، مهدی تارتار و کادر فنی ذوبآهن اعتراض شدیدی به داور وسط و بهویژه مرتضی یوسفشهریاری کمک داور دوم داشتند و معتقد بودند تصمیم او اشتباه بوده و همین اتفاق موجب شده سه امتیاز از دست آنها برود.
اما پس از این بازی نیز اتفاقات جنجالی برای مرتضی شهریاری که گل را مردود اعلام کرده بود، افتاده و گفته میشود خودروی او قبل از اینکه به تهران برسد، واژگون شده و بنابر اظهار نظر این کمک داور، عوامل غیر طبیعی در رقم خوردن این اتفاق تاثیر داشته است.
همین مسائل بهانهای شد تا "ورزش سه" گفتوگویی با این کمک داور خوزستانی که سومین سال حضورش در لیگ برتر را پشت سر میگذارد، ترتیب بدهد:
* ماجرا و حواشی بازی ذوب و تراکتور از کجا شروع شد؟
همه اتفاقات از دقیقه ۹۰ بازی ذوبآهن و تراکتور آغاز شد. همه جنجالها، تشنجها و تهدیدها. پس از اینکه گل ذوب مردود شد، کنار زمین هجمه زیادی علیه ما اتفاق افتاد که موجب شد آقای سلطانی، داور وسط دو نفر از اعضای کادر فنی ذوبآهن را اخراج کند. پس از آن، وقت تلف شده را محاسبه کردیم و بازی تا لحظه سوت پایان به جریان افتاد.
* پس از اتمام بازی هم زمین شلوغ شده بود. چه اتفاقی افتاد؟
بلافاصله پس از اینکه سوت پایان زده شد، خود آقای تارتار سرمربی تیم ذوبآهن تا مرکز زمین آمد و بنده را لمس کرد که بنده هیچ واکنشی نشان ندادم، اما این تحریک تارتار موجب شد تا نیروهای امنیتی حاضر در ورزشگاه فولادشهر، بیشتر از تیم داوری محافظت کنند و ما را تا رختکن همراهی کردند. با توجه به صحبت ناظر مسابقه و داوران، تصمیم گرفتیم مدت زیادی در ختکن بمانیم تا هجمه و تشنجها بخوابد و به راحتی استادیوم را ترک کنیم.
* راحت از فولادشهر رفتید؟
وقتی از رختکن بیرون آمدیم، بازهم افراد منتسب به مسؤولین و کادر فنی ذوبآهن و برخی تماشاگران که البته چهرههای آنها نشان نمیداد هوادار باشند، الفاظ نامناسبی علیه ما استفاده کردند. نیروی امنیتی آنجا بودند و تهدیدها و فحاشی را دیدند و به همین دلیل ما را تا هتل محل اقامت همراهی کردند.
* دوباره به هتل برگشتید؟
تصمیم گرفتیم شب در هتل محل اقامت خودمان در اصفهان بمانیم تا روز بعد این شهر را ترک کنیم، اما وقتی من قصد داشتم ساعت ۷ صبح روز یکشنبه اتاق خودم را تحویل بدهم و به سمت تهران حرکت کنم، یک اتفاق عجیب افتاد.
* چه اتفاقی؟
ساعت ۷ صبح یک فرد(که بعدا متوجه شدم هوشنگی، سرپرست تیم ذوبآهن بوده)،پس از اینکه من را در لابی هتل دید، با صدای بلند شروع به الفاظ تهدیدآمیز و توهینآمیز کرد و میگفت همین آقا ما را خانه خراب کرد، کاری کرد تا واریزی ۱۲۰ نفر یا ۱۲۰۰ نفر نیروی ذوبآهن با همین کار(آفساید گرفتن) به تاخیر بیفتد و جلوی پاداشها را گرفتید. با صدای بلند داد میزد و میگفت ما را خانه خراب کردی و ... .
با این حال من در لابی هتل سراغ پذیرش رفتم و گفتم نباید در چنین ساعتی، این فرد اینجا باشند و اگر هم هستند، باید نوع حرف زدن و رفتار کردنشان درست باشد که مسؤول پذیرش هتل به بنده گفت، این آقا سرپرست تیم ذوبآهن هستند! من هم گفتم هر شخصی که میخواهند باشند؛ نباید اصول و مقررات هتل و مهمان هتل را زیر پا بگذارند. گفتم حتی اگر فرد عادی نیز بهعنوان مهمان در اینجا بود، نباید چنین اتفاق غیرطبیعی رخ بدهد.
* سرپرست ذوبآهن از کجا میدانست شما ۷ صبح قرار است هتل را ترک کنید؟
همین مسئله برای من شکبرانگیز است. چطور سرپرست تیم ذوبآهن در آن ساعت باید در آنجا باشد؟ حالت طبیعی که همواره در مسابقات فوتبال اتفاق میافتد، به این شکل است که ما داوران هتل را ترک میکنیم و پس از آن سرپرست یا یک مسؤول از تیم میزبان، موارد ترخیص هتل را پیگیری میکند، اما این بار خیلی عجیب بود که سرپرست ذوبآهن در ساعت ۷ صبح در لابی بود. البته سرپرست تیمها بعضا طی تماس با نماینده فدراسیون، در جریان موارد ورود و خروج داوران هستند ولی این بار یک مقدار ماجرا فرق داشت.
* بالاخره از هتل رفتید؟
یک مقدار زمان برد تا وسایلم را در ماشین بگذارم و از پارکینگ هتل بیرون بیایم. سرپرست ذوبآهن هم دوباره من را تا دم در هتل دنبال میکرد. نمیدانم شاید میخواست ماشینم را شناسایی کند یا هر چیز دیگر!
* ماجرا همینجا تمام شد؟
خیر؛ با توجه به تهدیدهایی که شنبه شب(پس از مسابقه) و صبح روز یکشنبه که قصد حرکت داشتم، یک سری صحنهها و تحرکات مشکوک در جاده دیدم که توجهی به آنها نداشتم، اما وقتی در اتوبان قم- تهران به ۲۰ کیلومتری تهران رسیدم، یک ماشین سورن مشکیرنگ پشت سر ماشین بنده رسید و آن را از جاده منحرف کرد و شرایطی رقم زد که خودروی من واژگون شد. ماشین من روی سقف ایستاد که خدا را شکر با کمک برخی افراد حاضر در صحنه از ماشین بیرون آمدم. به کمک مردم ماشین به کنار جاده منتقل شد تا ترافیک برطرف شود، اما از حدود ساعت ۱۳:۴۰ روز یکشنبه که این اتفاق افتاد، تا حدود ساعت۱۷ در همان محل حادثه بودم که پلیس، مامور راهنمایی و رانندگی و ... آمدند و تصادف و این اتفاق را گزارش کردند.
* شکایت قضایی هم داشتید؟
این اتفاق در زمانی رخ داد که نمیشد چنین کاری انجام بدهم و مراجع قضایی بسته بودند. دیر آمدن عوامل راهور نیز موجب شد که کارم در محل حادثه تا حدود ساعت ۵-۴ بعد از ظهر طول بکشد و فقط توانستم شکایت اولیه کلانتری را بگیرم ولی شکایت اصلی را قرار است صبح روز دوشنبه داشته باشم. مجبور شدم تا پایان روز یکشنبه در تهران مستقر شوم و صبح روز دوشنبه از طریق مراجع قضایی حادثه پیش آمده را پیگیری کنم. ماشین من از بین رفته و باید شکایت کنم. آن ماشین سورن که عامل انحراف و واژگون شدن خودروی بنده بود، متواری شد که لازم است با چک کردن دوربینهای جاده و همکاری پلیس این مشکل برطرف شود تا حقی از من و دیگران(در آینده) تضییع نشود.
این تصویر از خودروی واژگون شده شهریاری، کمک داور لیگ برتری در اتوبان قم-تهران انتشار پیدا کرده است
* آسیب جسمانی به شما وارد نشد؟
بخاطر ضربهای که بر اثر باز شدن ایربگ و برخورد فرمان ماشین به قفسه سینهام وارد شد، از نظر جسمانی اذیت شدم و تقریبا در تمام قسمتهای بدنم احساس کوفتگی و درد دارم.
* شما اصالتا خوزستانی هستید. چرا پس از بازی به تهران میرفتید؟
برای انجام یک کار ورزشی از اصفهان به تهران برگشتم که این اتفاق برای من افتاد.
* جدا از حادثهای که برای شما پیش آمد، قبول دارید در لحظه اعلام آفساید گل ذوبآهن دچار اشتباه شدید؟ تصویر تلویزیونی را دیدید؟
دیدگاه یک داور با تماشاگر متفاوت است. نمیخواهم توجیه کنم، اما اولین ایرادی که وارد است، به زاویه دوربین تلویزیونی برمیگردد چون تصویر تلویزیونی از مرکز زمین گرفته شده و مورب به صحنه است؛ دوما، من در ابتدا گل را سالم اعلام کردم، اما فعل و انفعالی که در شعاع ۸-۷ متری رخ داد، موجب شد تا تصمیم را تغییر بدهم. ندیدم توپ از کدام بازیکن ارسال شد و آن فرد که پاس داد، بازیکن همدست مهاجم ذوب بود یا مدافع تراکتور. به همین دلیل، آقای سلطانی داور وسط را صدا زدم تا مشورت کنیم. من گفتم احساس کردم مهاجم در آفساید است؛ آقای سلطانی گفت توپ بلوکه شده و از بازیکن ذوب به بازیکن تراکتور میخورد و در ادامه به سمت مهاجم میرود. تا اینجا بحث ما منطقی بود ولی عیب کار اینجا اتفاق افتاد که من و آقای سلطانی نمیتوانستیم صحنه را فریز کنیم و بگوییم زمانی که توپ در لحظه ارسال به سمت مهاجم میرود، دقیقا چه زمانی است تا تشخیص دقیقی داشته باشیم.
* حالا که صحنه را دیدید، میگویید بازیکن ذوب در آفساید بوده یا خیر؟
به نظر من در آفساید بود ولی باید قبل از آن و زمان ارسال توپ را در نظر گرفت. من در زاویهای که دیدم، تصمیم دوم را گرفتم و بازیکن را در حالت آفساید دیدم.
* تصویر دیگری غیر از تصاویر تلویزیونی در دوربینها ندیدید؟
اتفاقا بحث همین جاست؛ دوربین آفساید در مقابل نیمکت ذوبآهن بوده، اما تصویری که دوربین آفساید نشان میدهد را به نماینده فدراسیون تحویل ندادند! اگر تصویر از همان دوربین خط آفساید باشد، قاطعانه میگویم که تصمیمم درست بوده یا اشتباه کردم، اما خود ذوبآهنیها آن فیلم را به داوران یا نماینده فدراسیون ارسال نکردهاند. بنده از ساعت ۱۱ و نیم شب تا دو بامداد در کنار آقای صالحیان، نماینده برگزاری مسابقه بودم که ایشان با عوامل باشگاه ذوبآهن و صداوسیما تماس گرفتند تا تصویر را بگیرند ولی این اتفاق نیفتاد و گفتند فردا(یکشنبه) برای شما میفرستیم که روز یکشنبه هم آن حادثه برای من افتاد.
* پس نمیتوانید قاطعانه درباره این صحنه اظهار نظر کنید...
از طرف باشگاه ذوبآهن هیچ صحنهای غیر از تصاویر تلویزیونی برای ما ارسال نکردند که تشخیص درستی بدهیم. تا زمانی که یک آدم در بحث قضاوت داوری هست، محدودیت در بحث دیدن و ... دارد و بنده هم از این مسئله مستثنی نیستم، اما اینکه غرضی داشته باشم و گل را صحیح اعلام کنم و بعد آفساید بگیرم، اصلا عمدی نبوده است. دوستان نزدیکم در داوری و فوتبال میدانند که همیشه دنبال حقانیت بودهام و در طول ۱۸ سال داوری به مسائل حاشیهای توجهی نداشتهام.
دیدگاه تان را بنویسید