اصلاحطلبان فعالیت منسجم فکری ندارند
سایت فردا نوشت: عباس سلیمینمین گفت: اینکه یک جریان صرفا منتظر باشد خودش را از طریق برخی رخدادها یا برخی از مسائلی که سیاست یک دولت می تواند به دنبال داشته باشد خودش را اثبات کند، این نازلترین شیوه فعالیت سیاسی است.
عباس سلیمینمین در پاسخ به این سوال که آیا اصولگرایان رقیب جدی چون اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۲ مجلس می بینند یا خیر، گفت: طبیعی است که هر جریان سیاسی نسبت به این قضیه عنایت داشته باشد که غیبت از جامعه منجر به حذف تدریجی خواهد بود، یعنی حذفی که خود فرد یا خود جریان عامل اصلی آن است نه حذفی که یک مسئله بیرون دلیل آن باشد.
او افزود: فعالیتهای سیاسی چندان که باید پذیرای این مطلب نیست که اگر جریانی یا گروهی در یک عرصه شکست خورد فضای سیاسی را ترک کند، درواقع ترک گفتن فضای سیاسی به منزله محو شدن سیاسی است چون وقتی یک جریان برای مدتی غیبت میکند تصویر ذهنی او تصویری است که جامعه از او دارد و این تصویر کمرنگ و کمرنگتر می شود تا جایی که دیگر اصلا کسی او را نمی شناسد.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه عنوان کرد: بنابراین وقتی گروه و جریان سیاسی به دنبال تأثیرگذاری بر جامعه هستند در عین حال لازم است ارتباطی هم با جامعه داشته باشند به بیان دیگر جامعه باید از این گروه و جریانات سیاسی شناخت داشته باشد تا بتواند روی حرف آنها حساب کرده و یا به بحثهای آنها توجه کند. در واقع اگر جامعه هیچ ذهنیتی نسبت به یک جریان سیاسی نداشته باشد علی القاعده هیچ ارتباطی به لحاظ فکری وجود نخواهد داشت.
سلیمی نمین درباره اظهارنظر برخی اصلاح طلبان مبنی براینکه در انتخابات آینده گوشه نشین نخواهند بود، گفت: از نگاه بنده آقایان صوفی و مرعشی، حرف عاقلانهای میزنند مبنی بر اینکه میخواهیم در جامعه تأثیرگذار باشیم از اینرو باید حضور داشته باشیم نه اینکه بگوییم آیا ما در انتخابات برنده میشویم و اگر خودمان را برنده پنداشتیم آن زمان در جامعه فعال باشیم در غیر اینصورت، فعالیت نکنیم. این مسئله اساسا دارای ایراد است؛ هدف اصلی فعالیتهای سیاسی جریانات و شخصیتهای فکری باید ارتقاء بینش جامعه باشد، اگر منجر به پیروزی شد یک فرصت دیگری هم ایجاد می کند اما اگر منجر به پیروزی نشد یک فرصتی برای حرف زدن با مردم و برای ارائه فکر و اندیشه در اختیارشان قرار میگیرد.
این چهره سیاسی عنوان کرد: باید گفت فعالیت سیاسی دو وجه دارد، یک وجه آن این است که به عنوان مثال یک جریان سیاسی در یک فرصت استثنایی که انتخابات است و همه توجهات جامعه به یک انتخاب معطوف می شود فرصت تاثیرگذاری و ارتقای سطح انتخاب را در آن انتخابات دارد، پس چرا باید خودش را از این فرصتها محروم کند؟ در یک دوران خاص و ویژه که همه به مسائل سیاسی توجه میکنند، نباید غایب باشند؛ این عقلایی نیست و با هیچ منطق سیاسی هم قابل توجیه نیست.
سلیمی نمین اضافه کرد: یک وجه دیگر هم وجود دارد که ممکن است این فرصتی که داده میشود منجر به یک انتخاب هم شود و بعد هم آن یک فرصت دیگری را به وجود می آورد که قطعا بسیار گستردهتر است و امکانات عمومی، امکان فعالیت گستردهتری را به انسان میدهد البته این بحث از مدتها پیش در جریان اصلاحات مطرح بوده و برخی از عناصر تندرو اصلاحات با این بحث موافق نیستند و بعضی از عقلای اصلاحات و کسانی که نگاه منطقی دارند معتقدند یک عنصر فعال سیاسی نباید فقط به پیروزی فکر کند، یعنی باید به پیروزی فکر کند اما باید فرصت شناس هم باشد و فرصتها را از دست ندهد، او باید همواره فعال باشد و در جریان مسائل جامعه باشد و اگر با جریان جامعه همراه نشد کنار خواهد زده شد کاملا در جامعه محو می شود.
او در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد کلی دولت و مجلس این فضا را به وجود میآورد که اصلاحطلبان دوباره وارد میدان شوند، اظهار کرد: مثال شما بحث جدیدی را مطرح می سازد و آن این است که ما چگونه باید فعالیتهای سیاسی داشته باشیم در واقع یکی از روشها و راهها تلاش برای صید و شکار فرصتهایی است که از رقیب به دست میآید، این روش بسیار اصولی نیست یعنی یک جریان سیاسی بنشیند و ببیند دولت مستقری یک تصمیماتی گرفته و فرض کنید که این تصمیمات را قبول هم دارد که اینها جراحی است و طبیعتا جراحی یک تبعاتی را هم رقم می زند.
سلیمی نمین بیان کرد: اینکه یک جریان صرفا منتظر باشد خودش را از طریق برخی رخدادها یا برخی از مسائلی که سیاست یک دولت می تواند به دنبال داشته باشد خودش را اثبات کند، این نازلترین شیوه فعالیت سیاسی است بدین گونه که عمدتا حیاتش را به ضعفها یا تاثیرات تصمیمگیریهای دولت مستقر یا رقیبی که مستقر است متکی کند.
او ادامه داد: دولت طبیعتا تصمیماتی میگیرد که ممکن است آثار اقتصادی داشته باشد و یک سری مشکلات را در کوتاهمدت در پی داشته باشد یا اصلا رقیب یک سری ایراداتی هم در میدان عمل داشته باشد، مگر می شود یک دولت امور جاری کشور را پیش ببرد و ایرادی نداشته باشد؟ از طریق ایرادهای افرادی که متعلق به جریان رقیب هستند یا از طریق بزرگنمایی تبعات سیاست گذاریهای کلان ضروری، بخواهد خودش را اثبات کند این سهلطلبانهترین فعالیت سیاسی است در حالی که جریانات فکری و جریانات سیاسی باید منطق و برنامه خودشان را تبیین کنند و راهحلهای خودشان را برای جامعه تشریح کنند، این بهترین و عمیقترین فعالیت سیاسی است.
این چهره سیاسی تاکید کرد: متأسفانه امروزه ما آن گونه که باید شاهد این موضوع نیستیم حتی از جانب نیروهای اصلاح طلبی که به طور دقیق اعلام میکنند ما باید همیشه فعال باشیم اما در فعالیتی که دنبال میشود یک فعالیت منسجم فکری نیست بلکه شکار لحظهها در مورد رقیب است. اگر تمایل به فعالیت مستمر با یک برنامه منطقی برای اداره بهتر جامعه همراه باشد ممکن است آثار بسیار خوبی به دنبال داشته باشد، حال اینکه در شرایط کنونی شانس آنها برای رسیدن به قدرت چقدر است یک بحث دیگری است ولی طبیعی است که این شیوه منطقی می تواند پایگاه اجتماعی آنها را وسعت ببخشد و تقویت کند.
سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که منظورتان این است که جریان مقابل به دنبال انتقام گیری نباشد، بیان کرد: بحث سهلطلبی با انتقامگیری فرق میکند، به عنوان مثال یک زمان است که خودم ر اثبات میکنم و یک زمان است که نگاه میکنم جریان مقابل در کجا لغزش پیدا کردید یا در کجا یک تصمیم کلانی می گیرد که این تصمیم کلان جراحی است و حتما باید صورت گیرد و اگر صورت نگیرد اقتصاد دچار مشکل می شود و بعد من تبعات این تصمیم کلان را دست مایه تخریب شما قرار دهم، این سهل طلبی سیاسی است، سهل طلبی سیاسی می تواند در مقاطعی موجب دستیابی به قدرت شود ولی هیچ رشدی را از آن جامعه نمی سازد، من می گویم حال اینکه برخی از اصلاح طلبان به این منطق درست تاکید دارند که ما فعال باشیم این منطق حتما باید به یک منطق دیگری هم پیوند بخورد و آن ارائه راهکار برای بحثهای مختلفی است که در جامعه ما مطرح است یعنی برای این مسائل باید یک راه حلهایی ارائه شود که این راه حلها می تواند به جامعه جامعیت ببخشد.
سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان را رقبای جدی اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۲ مجلس می دانید، بیان کرد: بستگی به نوع فعالیت آنها و نمایندهای که برای معرفی می کنند، دارد، این به عوامل عدیدهای بستگی دارد یعنی اگر از منیتهای خودشان فاصله بگیرند و یک فرد صالح و شایسته را برای ریاست جمهوری انتخاب کنند یا شایستگانی برای مجلس انتخاب کنند یک میزان شانس دارند اما اگر این گونه نباشد شانس موفقیت آنها متفاوت است.
او افزود: نوع ورود آنها و نوع تعامل آنها و تلاش برای اصلاح خطاهای گذشته مهم است، اینها هرکدام در جای خودش قابل بحث است که اگر میخواهند در این زمینه برای دستیابی به قدرت شانسی داشته باشند که البته نباید این نگاه وجود داشته باشد، در واقع حضور در صحنه سیاسی باید موضوعیت داشته باشد و اگر منجر به قدرت شد طبیعی است که دو دستاورد حاصل میآید، اگر فعالیت سیاسی کردند و نقطه نظرات خودشان را در جامعه تشریح کردند و مردم را با یک دیدگاه متفاوت از یک جریان مقابل آشنا کردند، این موضوعیت دارد و طبیعتا به پایگاه اجتماعی آنها افزوده می شود ولی شاید پایگاه اجتماعی به جایی نرسد که بتوانند در انتخابات آرای لازم را برای پیروزی کسب کنند.
این چهره سیاسی تاکید کرد: به مطلب دیگری هم باید توجه کرد که الان در ارتباط با ریاست جمهوری، دولت مستقر طبیعتا شانس بیشتری دارد، در سنوات گذشته حتی زمانی که جامعه نسبت به یک شخصیتی حساس شده ولی در عین حال به او فرصت داده است، همه رؤسای جمهور ما فرصت یافتند که دو دوره خودشان را پُر کنند.
او در پاسخ به این سوال که آیا منظورتان این است که چون در گذشته چنین اتفاقی نیفتاده و مصداقی هم وجود ندارد الان هم اتفاق نمی افتد، تأکید کرد: احتمال آن بسیار ضعیف است یعنی وقتی یک مسئلهای سابقهای ندارد طبیعی است که احتمال آن کم باشد. فقط در مورد آقای هاشمی که مردم خیلی از برخی از سیاستهای ایشان ناراحت شدند و دوره دوم ایشان آرای ایشان به صورت چشمگیری کمتر شد وگرنه بقیه ریاست جمهوریها حتی در دوره دومشان آرای بیشتری را از آن خودشان کردند و شما به راحتی می تواند آمار آن را ببینید، بنابراین شانس رئیس جمهور مستقر یک امر دارای دیرینه تاریخی است و باید به این توجه کرد ولی در عین حال برای سیاسیون نباید این گونه باشد که بگویند چون رئیس جمهور مستقر داریم پس فعال نباشیم چون احتمال آن بسیار کم است که پیروز شویم، استفاده از فضای سیاسی برای طرح دیدگاهها باید موضوعیت داشته باشد یعنی حتی اگر به این جمع بندی برسند که رقابت با رئیس جمهور مستقر دشوار است باید حرف زدن با مردم برایشان موضوعیت داشته باشد.
او در پاسخ به این سوال که انتظار شما از مجلس و دولت برای اینکه کرسیها را حفظ کنند چیست؟ یعنی چه عملکردی داشته باشند که جایگاه خودشان را ثبات ببخشند، اشاره کرد: انتظار من از نمایندگان و دولت کنونی این است که بتوانند خدمت بیشتری ارائه دهند نه اینکه بخواهند کرسیشان را حفظ کنند، کرسی حفظ کردن فقط در یک صورت مشروعیت پیدا میکند و آن این است که با هدف خدمت باشد ولی کسانی هم هستند که می خواهند این کرسی را با زد و بند و با هزار دوز و کلک حفظ کنند، حفظ کردنی که خودش یک امر شایستهای نیست، زمانی امر شایستهای است که تلاش برای خدمتی برای جامعه باشد یا رشدی برای جامعه باشد.
سلیمی نمین عنوان کرد: انتظار من از مجلس و دولت این است که بتوانند تصمیم بگیرند، یک مدیر باید مشورت کند و جوانب امر را ببیند ولی در نهایت باید ریسک پذیر باشد یعنی اگر رقیب آمد و بهانه تراشی کرد و تبلیغات یا سوءاستفادهای کرد محکم بایستد یعنی شما هر کاری که بخواهید برای جامعه انجام دهید طبیعی است که یک بازتابهایی ایجاد خواهد کرد، اگر خصوصیسازی انجام شود که یک امر بسیار ضروری است همه گروههای سیاسی هم می گویند باید دولت را کوچک کرد و باید بسیاری از مؤسسات را رها کرد و بسیاری از باشگاهها را واگذار کرد، ولی وقتی وارد کار می شوند در ابتدا بهانه تراشی میشود.
او اضافه کرد: اگر یک مدیری بر اساس مصالح مردم می خواهد عمل کند باید تصمیم بگیرند و هزینه این تصمیمش را هم پرداخت کند. اگر مدیر آمادگی برای ریسک نداشته باشند جامعه را معطل خواهد کرد و فرصتها را از دست خواهد داد خصوصا در مورد مسائل کلان. بحثهای کلان را نباید بدون مشورتها و مطالعات گسترده انجام شوند یعنی باید مشورتها صورت گیرد، مطالعات صورت گیرد و بعد تصمیم بگیرند و پای این تصمیمشان بایستند.
سلیمی نمین ادامه داد: طبیعی است که یک آثار کوتاه مدت منفی می تواند داشته باشد اما بعد آثار بسیار مثبتی به بار خواهد آورد، مثلا در مورد ارز ترجیحی، همه کارشناسان اقتصادی جریانات مختلف معتقدند که این کار باید صورت گیرد اما باید واقعا کار کارشناسی در حوزههای مختلف به عمل آید و تدابیری اندیشیده شود که اقشار ضعیفتر و کم برخوردارتر در جامعه ضربه نخورند یعنی به آن قشر کم برخوردار فشار طاقت فرسایی وارد نشود، اینها نیاز به جلسات کارشناسی جدی دارد و باید بر امور اشراف داشته باشند و در نهایت بتوانند راه حلهایی را پیدا کنند که قشر کم برخوردار دچار مشکل نشوند و بعد آن تصمیم جراحی عمیق را بگیرند تا مشکلات اقتصادی ما حل شود و جلوی برخی از دلالیها و مسائلی که امروز شاهد آن هستیم که تبعات زیادی در جامعه ایجاد می کند گرفته شود.
این چهره سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که فضای حاکم بر جامعه مثل این سرخوردگی و عصبانیت مردم ناشی از تورم و گرانی به نظر شما باعث می شود انتخابات آتی سردتر از انتخابات قبلی باشد، تشریح کرد: قطعا دولت مستقر تا انتخابات آتی میتواند برخی از تصمیمات را به یک نقطه مطلوب برساند که طبیعی است که مثلا الان وقتی در مورد ارز ترجیحی صحبت می کنیم صحبت کردن درباره آن یک تنشی را در بازار ایجاد می کند که در عمل طبیعی است این تنش بسیار بیشتر خواهد شد، ولی وقتی که این کار صورت گیرند منوط به اینکه حتما جلسات متعددی برگزار شود و همه جوانب امر را ببینند و با همه صاحبان خرد در عرصههای مختلف مشورت شود و بعد تصمیم بگیرند (که البته باز هم تبعات سختی به بار می آورد اما در نهایت تاثیرات مثبتی را برای جامعه رقم خواهد زد.)
او در پایان گفت: من فکر می کنم که دولت و مجلس امروز باید آماده باشند تا هزینه تصمیمات جدی را پرداخت کنند و اینگونه نباشد که در بحث کارشناسی بگویند درست است اما وقتی می خواهند هزینه آن را پرداخت کنند سعی کنند که شانه خالی کنند، مدیر باید تصمیم بگیرند، قانون گذار باید تصمیم بگیرد و در مورد آنچه که در جلسات کارشناسی به این نتیجه رسیدند که به نفع جامعه است عمل کند و هزینه آن را پرداخت کند.
دیدگاه تان را بنویسید