رجایی پاسخ داد: هاشمی درباره رفع حصر چگونه فکر میکرد؟
غلامعلی رجایی در گفتوگو با سایت «خبر سراسری» گفت: در زمانی که این افراد در حصر بودند صحبتی میان آنها و آقای هاشمی نشد من چند بار گفتم شما برای دیدار این ها بروید که گفتند نمیشود گفتم شما هاشمی هستید و این مسئله را با رهبری حل کنید اما قبول نکردند.
به گزارش مثلثآنلاین، به نقل از سایت خبر سراسری، غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب و از چهره های نزدیک به مرحوم هاشمی رفسنجانی، درباره تغییر مواضع هاشمی در اواخر عمر گفت: «تغییر در طبیعت انسان است و آقای هاشمی نیز از این قاعده مستثنی نیست و اگر انسان تغییر نکند عجیب است.باید بگویم که آقای هاشمی نیز مواضعشان تغییر کرده بود و نسبت به دورانی که مسئولیت مستقیم در کشور داشتند و رئیس جمهور و رئیس مجلس بودند قاعدتا بعد از آن مردمیتر شده بودند و در برخی مواضع ایشان نیز تغییر مشهود است ایشان به مشی اعتدال باور داشت و تا آخر بر این مشی تاکید می کرد و میگفت اعتدال از دین می آید و استدلال می کرد مذهب تشیع مذهب اعتدال است.در زمان امام هم ایشان نامه ای به امام نوشت و می گفتند با خط خودم آن نامه را نوشتم یکی از آن مسائل ارتباط با آمریکاست و استدلال کرده بود روسیه مگر برای ما ضرر نداشته است؟ پایان جنگ، اختلافات شورای نگهبان و مجلس و این مسائل از محورهای آن نامه بود. در نتیجه آقای هاشمی همواره به اعتدال باور داشت و این حرف ها را به رهبری هم زده بودند و گفتند که ارتباط با آمریکا را به مصلحت میدانم و ما باید با حفظ خط قرمز هایمان به یک مفاهمه ای با آمریکا برسیم و به عنوان مشاوری دلسوز این حرف ها را به رهبری زده بودند».
او در ادامه درباره ایده حل مشکل با آمریکا از سوی هاشمی در دهه 60گفت: «ایشان ثبات داشت اما برخی نظراتش تغییر کرد مثلا در رابطه با عربستان معتقد بود باید همیشه در منطقه یارگیری کنیم یا در رابطه با آمریکا از دوران ریاست مجلس نیز بر این باور بود یا درباره تسخیر سفارت آمریکا هیچگاه نظرات افراطی نداشت و آقای هاشمی نیز میان دانشجو ها نرفت و آنجا سخنرانی نکرد. ماجرا مک فارلین هم با رضایت و آگاهی امام صورت گرفته بود».
رجایی سپس نسبت به سانسور کتاب خاطرات خود و خاطرات هاشمی افزود: «اساسا تاریخ نکات ناگفتهای دارد خاطرات آقای هاشمی نیز بعضا قابل انتشار نیستند. بعد از رفتن ما باید این صحبت ها منتشر شود بنابراین تاریخ اینگونه نیست که صددرصد منتشر شود و این امری طبیعی است در خارج از ایران هم همینطور است.70مورد کتاب خاطرات من سانسور شد که به تنش کشیده شد و در نهایت 40مورد سانسور شد.یکی از آنها نامه دختر امام به رهبری در اعتراض به رد صلاحیت آقای هاشمی بود و نوشته بودند که امام شما و آقای هاشمی را در حد رهبری می دانستند. این نامه با وجود اینکه پیشتر منتشر شده بود اما در کتاب اجازه چاپ ندادند. برخی پیشنهاد کردند کتاب را بدون سانسور در خارج از کشور چاپ کن که من این کار را نکردم.کتاب خاطرات آقای هاشمی نیز سانسوری نشده است اما برخی مسائل مربوط به اشخاص بود که خودشان حذف کرده بودند چون می گفتند این مسائل منجر به تضعیف افراد می شود».
رجایی در ادامه درباره روحیات و خصوصیات رفتاری هاشمی گفت: «آقای هاشمی آدم دوست داشتنی بود و افراد را به لحاظ عاطفی به خود وابسته می کرد.در زندگی خصوصی خود با حفظ قدرت اما متواضع و ساده بود و گرفتگی شخصیت نداشت.تقیدی هم در زندگی روزمره نداشت.انسان گشاده دلی بود مثلا یک بار در مجمع یکی از کارکنان توییتی را به نقل از ایشان منتشر کرده بودند که رهبری در پاسخ به آن سخنرانی کردند و بر ضد آقای هاشمی تمام شد و سپس در مجمع مطرح شد که آن فرد را اخراج کنیم اما آقای هاشمی اجازه ندادند و آن فرد هم تا آخر عمر آقای هاشمی در آنجا خدمت کرد.قاعدتا آدم های گشاده دل بخشنده هستند رهبری نیز در یکی از سخنرانی ها گفتند اموال آقای هاشمی به مرور زمان کمتر هم شد».
او در ادامه نسبت به پیش بینی وضعیت دولت دوم روحانی از سوی هاشمی گفت: «بله ایشان پیشبینی کرده بود و گفته بود روحانی باید در دور دوم تمام پروژه های دور اول را به اتمام برساند.در مجمع همدیگر را می دیدند و آقای روحانی سوالاتش را می پرسید.یکی از نزدیکترین چهره ها در حوزه اجرا به آقای هاشمی آقای روحانی بود که در مجلس و جنگ و ریاست جمهوری هیچکس به اندازه آقای روحانی با آقای هاشمی کار نکرده بود».
این فعال سیاسی سپس درباره نقش هاشمی رفسنجانی در حل تضاد های داخلی اظهار داشت: «البته نباید بزرگ نمایی شود اما وقتی شخصی شش دهه در سیاستورزی کشور حضور داشته است طبیعتا مشاور خوبی برای اداره کشور است یا مثلا درباره با رفع تنش تضاد ها در منطقه و برخورد با جریانات افراطی ایشان نقش مهمی داشت مثلا یک زمانی سفارت عربستان را اشغال کردند هنوز برخی از تضاد ها بر سر آن ماجرا باقی است در حالیکه آقای هاشمی بارها توصیه داده بودند. البته دو بحث وجود دارد صرفا وجود داشتن مهم نیست بلکه شنیده شدن حرف افراد مهم است خود آقای هاشمی قربانی تیغ استصواب شدند.آقای هاشمی آدم مطلعی بود و گزارش اتفاقات به ایشان می رسید استراتژی آقای هاشمی نیز این بود که می گفت من نمی خواهم در نظام دعوا شود و بارها که به ایشان هم حمله شد می گفتند پاسخ ندهید و گشادگی دلی داشتند که نمی خواستند دعوا شود.با وجود اینکه مراکز تخریب ایشان فراوان بودند و به جز دو مورد که اهانت جدی به ایشان و دخترشان فائزه شد دیگر توجهی نکردند».
رجایی در ادامه درباره موضع هاشمی رفسنجانی نسبت به حصر میرحسین موسوی گفت: «در زمانی که این افراد در حصر بودند صحبتی میان آنها و آقای هاشمی نشد من چند بار گفتم شما برای دیدار این ها بروید که گفتند نمیشود گفتم شما هاشمی هستید و این مسئله را با رهبری حل کنید اما قبول نکردند؛ به هر حال ملاحظاتی داشتند که به من نگفتند شاید تصور می کردند موافقت نشود و در شان ایشان نباشد که درخواستشان رد شود. ویژگی آقای هاشمی قدرت جوش دادن افراد و مسائل بهم بود و گروه ها را به یکدیگر نزدیک می کرد».
او در پایان درباره هاشمی رفسنجانی افزود: «به هر حال آقای هاشمی مثل همه آمد،خدمت کرد و رفت و فراز و فرود هایی داشت. ما باید بودن چهره های ارزشمند را قدر بدانیم و کفران نعمت نکنیم و بدانیم آخرتی وجود دارد و سرمایه های اجتماعی را تخریب نکنیم. الان رئیسجمهورهای قدیمی آمریکا هنوز هم نقش آفرینی میکنند در ایران هم به هر حال آقای خاتمی با توجه به سوابق گذشته چهره قابل توجهی است یا ایده نزدیکی مذاهب که آقای هاشمی دنبال می کردند که کشور های اسلامی مسائل خود را با گفتگو حل کنند باید مورد توجه قرار بگیرد».
دیدگاه تان را بنویسید