اوکراین قربانی کاهش قدرت بین المللی روسیه
کدخبر:
113021
ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین فرمانی مبنی بر برقراری رژیم بدون ویزا برای مزدوران خارجی را امضا کرد. ای سند برای کسانی است که مایل به پیوستن به "لژیون دفاع بین المللی اوکراین" هستند " که برای "دوره حکومت نظامی" در کشور معتبر خواهد بود.
خبرگزاری اسپوتنیک روسیه در این خصوص با مجتبی جلال زاده، کارشناس مسائل بین الملل، سیاست آمریکا و سیاست خارجی ایران به گفتگو نشست.
اسپوتنیک: این اقدام را چگونه ارزیابی می کنید و این اقدام (استخدام مزدوران جنگی) با توجه به تجربه در سوریه یا افغانستان و یا لیبی (مزدوران تروریستی) چه پیامدی را در پی خواهد داشت؟
جلال زاده: جنگ به عنوان یک پدیده اجتماعی بسیار مهم در تاریخ بشر جاری و ساری بوده است. هراکلیتوس فیلسوف یونان باستان معتقد بود که جنگ ریشه همه حوادث است. به عقیده او، جنگ از بعضی از انسانها خدا می سازد و از برخی دیگر، بردگان و یا مردان آزاد. همواره نگاهِ به جنگ و جنگ ستیزی، در تاریخ مذمت شده است. اما بواسطه سیاست های سیاستمداران، در زمان های مختلف جنگ و درگیری های نظامی و طبعا کشته شدن غیرنظامیان، امری گریزناپذیر و اجتناب ناپذیر بوده است.
یکی از نکاتی که ما در جنگ ها شاهد آن هستیم، بکارگیری مزدوران و یا به عبارت دیگر سربازانی هست که دغدغه های ملی و وطنی برای جنگ ندارند و صرفا برای کشتن و دریافت پول اقدام به این کار می کنند. آنچه که در طول تاریخ مسبوق به سابقه بوده است و در دوران کنونی و قرن 21 نیز ما شاهد آن هستیم.
نمونه ای که در اوکراین، فرمانی برای استخدام مزدوران خارجی آن صادر شده است و یا نمونه های نزدیکی که ما در "بهار عربی" نیز شاهد بودیم. واقعیت این است که بکارگیری افرادی که صرفا روحیه کشتن دارند برای پیروزی بر حریف، اگر چه موجب بشود که پیروزی و توفیقاتی را در جنگ برای فرماندهان آنها حاصل بکند و سیاستمدارانی که از این مزدوران استفاده کردند، حاصل بکند، این یک روی سکه است.
روی دیگر سکه این است که این مزدوران، در پایان جنگ از بین نخواهند رفت، بلکه در آن منطقه و در آن کشور و یا واحد سیاسی، باقی خواهند ماند و تداوم خواهند داشت و بعضا موجب مشکلاتی در داخل فراهم خواهند کرد.برای نمونه، اگر بخواهیم زیاد هم دور نشویم، شکلگیری طالبان را در افغانستان، یا بهتر است بگویئیم القاعده را در این منطقه می توانیم شاهد باشیم که پیامدهای سیاست های اشتباه و جنگ های نیابتی بود که ایالات متحده آمریکا به همراهی عربستان، علیه شوروی آن زمان بکار بست.
متأثرتر آن می شود، گروه های جهادی و افراطی که در سوریه شکل گرفتند مثل"جبهه النصرا" و مثل "داعش"، کسانی بودند که بواسطه تضارب منافع دولت های درگیر در جنگ و بحران سوریه از سمت گروههای همسو تشکیل شدند و پشتیبانی مادی و تجهیزاتی و لجستیکی شدند اما درنهایت با فروکش کردن جنگ و نیل نسبی به اهداف طرفین آنجا باقی ماندند و دردسرهای بزرگی را شکل دادند.
اکنون هم، در اوکراین هم این پیامدها قطعا مستثنا نخواهد شد. حضور مزدوران در سرزمین اوکراین، قطعا موجب یک کلونی بحرانی و بحرانزا خواهد شد که می تواند خشونت خود و خوی کشتن خود را در پایان جنگ که حالا هر زمانی باشد حفظ بکند و حتی آن را به کشورهای اروپایی شرقی و غربی صادر کند. و اوکراین را به یک پایلوت منطقه ای برای صدور خشونت و افراط گری از نوع اروپایی آن تبدیل بکند.
اسپوتنیک: پیش بینی شما در باره اوضاع اوکراین چگونه خواهد بود و پس از این اوضاع اوکراین چه سرنوشتی خواهد داشت؟
جلال زاده: ببینید اوکراین در موقعیت ژئوپلیتیکی کنونی و بافت و ساختار در حال گذر روابط بین الملل اکنون یک موقعیت برتر دارد، موقعیتی که موجب شده تا به یک کشمکش و یک چالش بین غرب و شرق تبدیل بشود. قطعا روس ها به واسطه سوابق تاریخی و پیوندهای فرهنگی و نیاز ژئوپلیتیکی، اوکراین را به خودشان نزدیکتر می دانند.
از طرف دیگر، بر همین اساس، غرب با محوریت اتحادیه اروپا، ناتو و کمی عقب تر ایالات متحده آمریکا هم اوکراین را پاشنه آشیلی برای روسیه متصور است. به نظر می رسد که تداوم روند کنونی در جنبه انسانی آن به نفع غیرنظامیان نیست و نخواهد بود. اما به لحاظ سیاسی و نظامی اوکراین تاب ایستادگی در مقابل قدرت بزرگی نظیر روسیه را ندارد.
چند سناریو برای آینده اوکراین متصور است. یکی اینکه اوکرائینی ها با روس ها به تفاهم برسند و بخشی از سرزمین آن را که روس ها مدعی هستند با ساکنان آن ها بدرفتاری می شود و ساکنین آن ها خواهان خودمختاری هستند به روس ها واگذار کنند، و باقی سرزمین را حفظ کنند. و یا نه، سیاست "سرزمین سوخته" در اوکراین در پیش گرفته بشود، چیزی که غربی ها ابایی از آن ندارند. یعنی حاضر هستند که تمام اوکراین قربانی آن بشود که روس ها را در یک جنگ فرسایشی درگیر بکنند و از توان اقتصادی و نظامی روس ها بکاهند تا فرایند آن بشود، کاهش قدرت بین المللی روسیه.
و سناریوی سوم که سناریوی ضعیفی است، این است که قدرت های اروپایی یا بهتر است بگوئیم غرب که آمریکا را نیز شامل بشود، وارد کمک های نظامی و لجستیکی بیشتری بشوند به اوکراین و ورق بازی برگردد.
چیزی که در طول تاریخ ما شاهد آن بودریم، این است که قدرت های بزرگ نظیر روسیه و آمریکا، بریتانیا، فرنسه و چین و حتی آلمان را هم اگر حساب بکنیم، تمایل چندانی به درگیری نظامی مستقیم و یا جنگ نیابتی فرسایشی ندارند و در رابطه با اوکراین، غرب در قبال خواسته های روسیه کوتاه خواهد آمد.
به نظر می رسد که آینده جنگ اوکراین، چندان طولانی نباشد و با نظر به سناریوی اول بزودی فیصله پیدا بکند. یعنی روس ها بخشی از سرزمین هایی را که بر آن ادعا دارند از اوکراین جدا بکنند و اوکرائینی ها هم برای حفظ مابقی سرزمین خودشان به این خواسته تن بدهند.
اسپوتنیک: آیا در صورتی که مزدوران خارجی بخواهند وارد اوکراین بشوند، آمریکا و کشورهای اروپایی برای انتقال آنها کمک خواهد کرد؟
جلال زاده:ببینید تا همین جا هم برای تقویت گروههای تروریستی احتمالی آینده در اوکراین، اروپایی ها نقش خودشان را استارت زدند. اما دیدگاهی که اروپا، حالا اتحادیه اروپا را در نظر بگیریم و قدرتهای بزرگ اروپایی با ایالات متحده دارد کاملا متفادت است و در واقع اوکراین بخشی از اروپاست و مرز مستقیم با کشورهای اروپایی دارد، اما ایالات متحده آمریکا، از تلاطم و شکلگیری گروههای تروریستی و تنش، دچار تنش کمتری می شود. اما کشورهای اروپایی اقتصادشان، فرهنگشان و امنیت آن ها در بستری هست که اوکراین هم حضور دارد.
به نظر می رسد که دو دیدگاه وجود دارد، دیدگاهی که آمریکایی ها دارند و حاضر هستند به هر قیمتی، حتی یک گروهک و یا گروه تروریستی را در اوکراین تشکیل بدهند تا بتوانند روس ها را مهار بکنند. دیدگاه دیگر، اروپایی ها سعی می کنند با تکیه بر اهرم های اقتصادی نظیر تحریم های اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک و سیاسی روس ها را مجاب به عقب نشینی و یا پذیرفتن خواسته های خودشان بکنند.
بدون شک، داعش و یا گروههای اسلامی جایی در اوکراین نخواهند داشت. آن چیزی که طبق تجربه تاریخی نشان میدهد، اگر قرار باشد گروهی تروریستی، تندرو، افراطی و هر اسمی که بخواهیم روی آن بگذاریم، در اوکراین شکل بگیرد، بومی خواهد بود.
و مستقیم، نیروی انسانی از کشورهای خاورمیانه، وارد نخواهد شد، مگر در مواردی برای بحث آموزش و یا بحث های مستشاری باشد، چون بافت مذهبی و الگوی ذهنی در فرهنگ این دو گروه متفاوت است. و افراطی های مذهبی مسلمان چندان کاربردی در اوکرائین نخواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید