اتحاد مخالفان قدیمی قالیباف!
روزنامه «صبح نو» نوشت: در هفتهای که گذشت داستان سیاست ایران از میانه دهه80 تاکنون دوباره تکرار شد؛ پیمان نانوشتهای میان اصلاحطلبان تکنوکرات و احمدینژادیها علیه قالیباف. داستانی که از سال84 تاکنون ادامه داشته و هربار در شکل تازهای متولد میشود. اینبار یک جمله نادرست از محسن هاشمی کافی بود تا علیاکبر جوانفکر، چهره نزدیک به احمدینژاد دست به توییت ببرد و روی زمینی که محسن هاشمی ساخته است، خانهای کج را بنا کند.محسن هاشمی که در سالگرد فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی اینبار مانند فائزه هاشمی لباس رادیکالیسم به تن کرده بهدروغ ادعا کرده که آقای قالیباف درباره انتخابات سال88 اطلاعاتی به آن مرحوم داده است؛ موضوعی که با وجود تکذیب چندباره باز هم در بیان محسن هاشمی آمده است. گویا او بهدنبال راهی برای پیدا کردن یک شریک جرم است تا بتواند رفتار هاشمی در انتخابات88 را توضیح دهد. پسازاین سخن، جوانفکر به میدان آمد و با اتکا به ادعای نادرست هاشمی به قالیباف حمله کرد.گویی دشمنان قدیمی فقط بر سر تخریب قالیباف به نقطه مشترک میرسند؛ محسن هاشمی که مانند دیگر اعضای حزب کارگزاران، همواره قالیباف را تهدیدی برای گفتمان توسعهمحور خود میدانستند، از یکسو و حامیان احمدینژاد که پرکاری و کارآمدی قالیباف را برنمیتابند. در این میان اما قالیباف با گفتمان پیشرفت و عدالت که نه توسعه غیرعادلانه کارگزاران را قبول دارد و نه پوپولیسم حامیان احمدینژاد را همواره یک رقیب جدی برای این دو جریان است که با وجود سالها دشمنی در تخریب قالیباف مانند دو لبه قیچی عمل میکنند.
محسن هاشمی، فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی چندی پیش در گفتوگویی، در پاسخ به این سوال که آیا واقعا مرحوم هاشمی قائل به تقلب در انتخابات سال1388 بود، مدعی شد: «یکسری اطلاعات ضدونقیض از سران کشور مثل آقای لاریجانی و آقای قالیباف به ایشان میرسید که براساس آنها، عکسالعمل نشان میدادند». این اظهارنظر در شرایطی بود که محسن هاشمی با بیرون آمدن از قالب میانهروی سابق و نزدیک شدن به مشی و مرام فائزه هاشمی، مدتی است فضاسازیهای عجیبی را درباره علت فوت پدرش مطرح کرده است. در این میان، اظهارنظر بیپایه و مایه محسن، مورد سوءاستفاده نیروهای نزدیک به محمود احمدینژاد، رییسجمهوری پیشین کشورمان قرار گرفت.
در همین باره علیاکبر جوانفکر، مشاور احمدینژاد در رشتهتوییتی، اظهارات محسن هاشمی را ابزاری برای حمله سیاسی علیه قالیباف قرار داد. او مدعی شد: «آیا اعتراف آقای محسن هاشمی به اطلاعرسانیهای غلط آقایان علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف به مرحوم هاشمیرفسنجانی درباره انتخابات۸۸ و فریب دادن وی برای بحرانآفرینی در کشور، از کفایت لازم برای برخورد قانونی و قضایی با این دونفر برخوردار نیست؟ آقایان قالیباف و لاریجانی، دو عنصر اصلی و فعال برای تضعیف و آسیب زدن به دولت دهم و زمینهسازی برای تحریمهای دشمن بودند». جوانفکر اضافه کرد: «اعتراف آقای محسن هاشمی به نقش این دو نفر در فریب مرحوم هاشمیرفسنجانی برای بحرانآفرینی در انتخابات۸۸، مهر تایید دیگری بر ضرورت برخورد قانونی و قضایی با آنهاست».
وحدت تاکتیکی پوپولیسم و اصلاحطلبان فنسالار
حمله عجولانه جوانفکر علیه قالیباف باعث شد تا خواهناخواه میان نیروهای احمدینژادی(موسوم به بهاریها) و اصلاحطلبان مایل به هاشمیرفسنجانی، وحدت تاکتیکی حاصل شود و دراینبین تصویری فریبخورده و مظلوم از آن مرحوم به مخاطبان ارائه شود. این در شرایطی است که همگان میدانند
دگر اصلی و محوری دولتهای نهم و دهم، شخص هاشمیرفسنجانی بود و اساسا این خصومت دیرینه، خود را به وضوح در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال88 نشان داد. این ماجرا کار را به جایی رساند که هاشمی حضور در سواحل مناطق شمالی کشور را به مراسم تنفیذ احمدینژاد، ترجیح داد. برای اینکه به عمق کینه این دو چهره نسبتبه یکدیگر پی ببریم، شاید اظهارنظر اخیر فائزه هاشمی که گفت: «بابا در جمعی که احمدینژاد بود، نمیرفت»، کفایت کند. نشانه دیگر از دشمنی متقابل احمدینژادیها نسبتبه هاشمی و گروه نزدیک به او، 21دیماه 1395 یعنی روز تشییع پیکر آیتالله هاشمی خود را نشان داد که رییس دولتهای نهم و دهم برخلاف همه مسوولان و سران کشوری و لشکری، حاضر به حضور در دانشگاه تهران نشد.با این پیشینه سیاسی غیرقابل کتمان، بسیار عجیب مینماید که امروز جوانفکر بر صحبت نادرست محسن هاشمی صحه می گذارد و حملات سیاسی آن مرحوم علیه احمدینژاد را بهعهده فرد دیگری همچون
قالیباف بار کند و درعینحال،به نادرست مدعی شود که قالیباف در انتخابات88 به هاشمی اطلاعات غلط داده و همین امر، زمینه مغشوش شدن ذهنیت هاشمی درباره صحت انتخابات را فراهم آورده است.
تشنگان دیدهشدن، فرمان عوض میکنند
اقدام جوانفکر برای مظلومنمایی از هاشمی و تلاش برای خدمترسانی به ساحت سیاسی اصلاحطلبان تکنوکرات (با وجود همه زاویههای سیاسی پیشین) در شرایطی است که اساسا استفاده ابزاری از نیروها برای اطفای میل دیدن شدن و درنتیجه بالاآمدن در سپهر سیاسی ایران، یکی از رفتارهای شایع در میان نیروهای موسوم به بهار است. کوشش بهاریها برای نزدیک شدن به اردوگاه اصلاحات، البته مسبوق به سابقه است. اسفندماه سال1395 در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، اسفندیار رحیممشایی،
یار غار محمود احمدینژاد در نامهای خطاب به محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، درباره نحوه مواجهه تخریبی اصلاحطلبان با احتمال کاندیداتوری حمید بقایی (نامزد اول احمدینژادیها برای انتخابات سال 96) گلایههایی را مطرح کرد. مشایی در بخشی از نامه خود نوشت: «آیا آقایان ردصلاحیت را در حق رقیب روا و در حق خود جفا میپندارند یا اینکه در تاییدصلاحیت نامزد خود به اطمینان رسیدهاند».همان موقع، بسیاری از تحلیلگران و کنشگران نامه مشایی به خاتمی را نوعی ابراز تمایل نیروهای منتسب به جریان بهار برای قرابت به جریان اصلاحات دانستند؛ برای نمونه روزنامه «همدلی» در بخشی از مطلب خود(شماره روز 24 اسفند 95) تحت عنوان «پرده تازه از نمایش در اردوگاه احمدینژاد؛ پیشنهاد شراکت در اصلاحات» تصریح کرد: «این سخنان مشایی البته در حالی بیان میشود که برخی از چهرههای شاخص جریان اصلاحات، از نامزدی بقایی استقبال کرده و از حق تایید صلاحیت او نیز دفاع کردهاند، اگرچه آن را فرصتی برای بررسی بیشتر سیاستهای احمدینژاد میدانند».
لیبرالدموکرات ها
اکنون که جوانفکر بهعنوان یکی از اقطاب جریان بهار برای تخریب و تخطئه قالیباف، اینچنین به سابقه تخاصم احمدینژاد-هاشمی پشت پا میزند و به امید گوشهچشمی ازسوی اصلاحطلبان(خاصه طیف کارگزاران سازندگی) همه نسبتهای سیاسی گذشته را زیر سوال میبرد، صرفا با یک ابزار قابلفهم و تحلیل است؛ اینکه «احمدینژادیسم» برای بقای سیاسی خود، دست به هر اقدامی حتی ایجاد تردید و تشکیک در بنیانهای فکری و تشکیلاتی خود میزند. محمود احمدینژاد بهعنوان سرسلسله جنبان جریان بهار که روزگاری با پژو 504 و کاپشن مخصوص خود داعیهدار عدالتمحوری و رسیدگی به محرومان بود، اردیبهشتماه امسال در گفتوگو با ماهنامه «اندیشه پویا» سخنی بر زبان جاری ساخت که تا مدتها بازتاب یافت. او در این گفتوگو تصریح کرد: «من لیبرالدموکرات هستم». احمدینژاد در شرایطی خود را لیبرالدموکرات میداند که اساسا لفظ لیبرالدموکرات در ادبیات سیاسی ایران، متبادرکننده مشی سیاسی و عملی حزب کارگزاران سازندگی(حزب نزدیک به هاشمی رفسنجانی) است. چه آنکه سیدحسین مرعشی سخنگوی وقت حزب کارگزاران اردیبهشتماه سال1388 در جمع دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان، بهصراحت تاکید کرده بود: «ما لیبرالدموکرات مسلمان هستیم.»
یادگاری روی متروکه اصلاحات
محسن هاشمی برای تطهیر عملکرد سیاسی اصلاحطلبان(و نیز پدر مرحومش) در انتخابات سال88، سعی کرده از آبرو و اعتبار سایر نیروها مایه بگذارد و در این میان، ضمن اتهامزنی بیپایه علیه رییس مجلس، جریان بهار نیز فرصت را برای دیدن شدن و بالاآمدن، مغتنم شمرده است. فرصتطلبی جریان بهار اما در نوع خود بی نتیجه مینماید چراکه احمدینژادیها در شرایطی میخواهند خود را به اصلاحات خاصه طیف کارگزاران سازندگی نزدیک کنند که خود اصلاحطلبان این روزها در وضعیت احتضار سیاسی به سر میبرند و پس از پایان کار دولت حسن روحانی، در این اندیشه هستند که چگونه میتوانند دوباره میوه قدرت را بچینند.
ایمانی: کسی نمیتوانست به هاشمی خط سیاسی بدهد
ناصر ایـمانی، تحلیلـــــــگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو»، با اشاره به اظهارات اخیر محسن هاشمی درباره علت فوت مرحوم هاشمیرفسنجانی اظهار کرد: اظهارات اخیر آقای محسن هاشمی، مقداری تعجببرانگیز است و من نمیدانم که چرا چنین موضوعاتی را مطرح میکنند و به نظرم این صحبتها، جز مخدوش کردن چهره مرحوم آقای هاشمی عایدی دیگری ندارد. وی با اشاره به سابقه رابطه سیاسی هاشمیرفسنجانی و احمدینژاد تصریح کرد: آقای هاشمی از سال1384 نسبتبه آقای احمدینژاد مواضع خیلی روشن و تندی داشتند و از قبل از برگزاری انتخابات88، آقای هاشمی با یک جمعی از آقایان مانند آقایان روحانی، خاتمی و ناطق، جلساتی را داشتند و هماهنگی سیاسی میکردند و بنابراین، احتیاجی نداشتند که مثلا از افراد دیگری اطلاعات بگیرند. ایمانی تصریح کرد: آقای هاشمی اطلاعات زیادی از منابع مختلف داشتند و فرد بسیار سیاسیای بودند و کسی نمیتوانست به ایشان خط سیاسی بدهد. وی اضافه کرد: اگر آقای محسن هاشمی میگفت هرکسی جز این دو نفر(اشاره به قالیباف و لاریجانی) چنین اطلاعاتی به آقای هاشمی میداده، قاعدتا باز هم باید روی این خبر تردید میکردیم. ضمن اینکه این دو نفر حی و حاضر هستند و میتوانند نسبت به صحبتهای آقای هاشمی موضع بگیرند. ایمانی تاکید کرد: فرض بگیریم که مرحوم آقای هاشمی براساس اطلاعاترسیده، معتقد بوده که در انتخابات تقلب شده است. اما بعد از چند روز که شورای نگهبان از نامزدها خواست که اگر ادلهای دارند، ارائه کنند و کسی ادلهای نیاورد، معلوم شد که ادعای تقلب صحیح نبوده است و آقای هاشمی هم طبیعتا باید از نظر خود بازمیگشتند اما بازنگشتند. تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: این امر نشان میدهد که اطلاعات رسیده به ایشان، دلیل رویکرد ایشان به موضوع تقلب نبوده است.
نکته دیگری که درباره پروژه تخریب قالیباف از معبر مظلومنمایی هاشمی قابلدرک است، این است که اساسا نسبت سیاسی قالیباف در مقام شهردار وقت تهران با هاشمیرفسنجانی در سال 1388 چه بوده که جریان بهار قالیباف را به دادن اطلاعات مغشوش، ناقص و جهتدار به آن مرحوم متهم میکنند
دیدگاه تان را بنویسید