صحبت های خانواده غزاله شکور بعد از اعدام آرمان عبدالعالی
علی رغم تلاشهای صورت گرفته تا آخرین لحظات و در پی تقاضای اولیای دم، حکم قصاص آرمان عبدالعالی اجرا شد.
آرمان عبدالعالی و پروندهاش یکی از معروفترین و پر سروصداترین پروندههای جنایی دهه اخیر است. آرمان عبدالعالی طی چند سال گذشته مدام پروندهاش به جریان افتاد و ماجرای حکم قصاصش چندباری به تعویق افتاد. علیرغم تمام تلاشها برای رهایی آرمان عبدالعالی از اعدام، در نهایت او روز چهارشنبه 3 آذر قصاص شد. آرمان عبدالعالی سابقه ورزش حرفهای را در کارنامه داشته است. آرمان عبدالعالی و پروندهاش قطعا در آینده هم نقل محافل حوادث و جنایی خواهد بود.
غزاله شکور دختر ۱۹ سالهای بود که در سال ۱۳۹۲ هجری خورشیدی به دست دوستپسر خود، آرمان عبدالعالی احتمالاً کشتهشد و جسدش هرگز یافت نشد. آرمان عبدالعاملی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همینطور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را به یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی تبدیل کرد.
عبدالعالی سرانجام در بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ اعدام شد.
شرح رویداد آرمان عبدالعالی و غزاله شکور
غزاله شکور دختر ۱۹ سالهای بود که در تاریخ ۱۲ بهمن سال ۱۳۹۲ از خانه خارج شد و پس از آن ناپدید گردید و هرگز اثری از او یافت نشد، پس از گزارش مفقودی توسط خانواده شکور، تحقیقات پلیس نشان داد که غزاله به قصد دیدار با آرمان عبدالعالی، دوستپسر خود از خانه خارج شده و پس از آن ناپدید شدهاست. عبدالعالی در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که غزاله بابت مهاجرت تصمیم داشته تا رابطه خود با او را خاتمه دهد و در نتیجه این تصمیم بین آنها درگیری روی میدهد و که در پی آن به سر غزاله ضربه وارد شده و از هوش میرود، عبدالعالی در بازجوییهای نخستین معترف میشود که پس از هل دادن غزاله سر دختر دچار ضربه میشود، اینجاست که آرمان چندین بار با میله فلزی به سر غزاله میزند و پس از آن جسدش را در کیسه پلاستیکی پیچیده و به سطل زباله میاندازد، اما بعداً این اعترافات را پس گرفت و وارد آمدن ضربه به سر غزاله را ناشی از سر خوردن او در راهپله دانست و مدعی شد که از ترس بدنش را معدوم کرده.
در سال ۱۴۰۰ به نقل از وکیل عبدالعالی و رئیس مرکز حل اختلاف در خصوص آخرین وضعیت پرونده گزارش شد که کار رسیدگی پایان یافته و حکم نهایی دادگاه قصاص است که اجرای آن بستگی به تصمیم خانواده مقتول دارد.
حکم دادگاه آرمان عبدالعالی
در طول محاکمه، عبدالعالی در طی سالهای ۹۹ و ۱۳۹۸ دستکم دوبار به اعدام محکوم شد که هر بار حکم قصاص به تعویق افتاد، در یکی از این موارد حکم اعدام عبدالعالی در پای چوبه دار متوقف شد، خانواده شکور به او مهلتی یکماهه دادند تا به محل رهاسازی بدن غزاله اعتراف کند، اما در همین حال وکیل عبدالعالی با توسل به این که حساب کاربری فیسبوک غزاله دوباره بازگشایی شده بود و همینطور خانوادهاش برای او از دانشگاه مرخصی تحصیلی گرفته بودند مدعی بی گناهی موکلش شد و درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد.
عبدالعالی همچنین در طی سالیان رسیدگی به پرونده در نتیجه صدور حکم اعدام بارها به انفرادی منتقل شد. در سال ۱۴۰۰ عبدالعالی چهار بار طی فقط ۳ هفته برای اجرای حکم اعدام به انفرادی متوقف شد، حکم وی بنا بود تا در ۲۱ مهر اجرا شود اما تا ۲۴ مهر به تعویق افتاد، او سپس در ۲۵ مهر باز هم به انفرادی منتقل شد اما دوباره اجرای حکم لغو گردید، مطابق اعلام خرمشاهی یکی از وکلای عبدالعالی، حکم اعدام موکلش در تاریخ ۲۵ مهر ماه به دلایل عمومی (توقف تمام اعدامها در آن مقطع) متوقف گردید، او بار دیگر در ۱۰ آبان، ۱۴۰۰ برای اجرای حکم در تاریخ ۱۲ آبان به انفرادی منتقل شد.
علت تعویقها در اجرای حکم قصاص
مادر غزاله با سوال در مورد حادثه آن روز، بیاختیار شروع به گریه کردن میکند: «این به تعویق افتادنها قلبم را از جا میکند. اگر قلبم در حالت عادی صد ضربه به قفسه سینهام وارد میکند، در زمان خبر تعویق در اجرای حکم دویست، سیصد ضربه. بعد از خبر منتفی شدن اجرای حکم ساعتها طول میکشد تا قلبم از تکاپو بیفتد. اجرای حکم قصاص کاملا حق ماست و ما نمیدانیم چرا این اجرای حکم ۵ بار به تعویق افتاده است. دقیقا بار چهارم که دو ساعت به حرکت ما به سمت زندان مانده بود با ما تماس گرفتند و گفتند؛ اجرای حکم به خاطر هفته وحدت یکی، دو هفته به تعویق میافتد. نمیدانم چرا ساعت ۱۱ شب یادشان افتاد هفته وحدت است.»
او گریهاش را میخورد تا بتواند صحبت کند: «من مطمئنم اگر غزاله هم زنده بود، میخواست به حقش برسد.» دوباره بغضش میترکد ولی ادامه میدهد: «از دادستان پرونده طبق معمول قبل پرسیدیم؛ علت این تعویق برای بار پنجم چیست، اما باز چیزی نگفتند و باز اعلام کردند یکی، دو هفته منتظر بمانید. من متوجه نمیشوم این همه جوان قتل کردند چطور حکمشان اجرا شد، اما آرمان را حتی برای اجرای حکم قصاص تا پای چوبه دار نمیبرند. شاید باور نکنید ما اول دلمان میخواست به بخشش فکر کنیم، اما با این تعویقها و رفتار خود آرمان و خانوادهاش از این فکر منصرف شدیم.»
او ناگهان صحبت را به دو سال پیش برمیگرداند: «اگر من مرتکب چنین عملی میشدم قطعا وقتی خانواده مقتول را میدیدم یک عذرخواهی ساده انجام میدادم. باور کنید سال ۹۸ وقتی ما در دادسرا نشسته بودیم دو، سه بار آرمان از جلوی ما با دستبند رد شد، اما حتی یک سلام ساده نکرد. خب ببینید دیدن این صحنهها دل ما را بیشتر تکان داد تا به حقمان برسیم.»
او در خصوص اجرای حکم میگوید: «ما دیگر دلی نداریم که بگویم با اجرای حکم قصاص آرام میشویم یا نه. حداقل این است که با اجرای حکم قصاص به حقمان میرسیم. من حدود یکسال بعد از به قتل رسیدن دخترم با خانوادهای که چنین حادثهای را تجربه کرده بودند و قاتل فرزندشان اعدام شده بود صحبت کردم. مادر مقتول میگفت؛ وقتی قاتل فرزندم قصاص شد دلم آرام گرفت. خانواده آرمان نگران جان فرزندشان هستند طبیعی است، اما خب ما چه بگوییم که فرزندمان نابود شد و حتی جسدش هم پیدا نشده است.»
دیدگاه تان را بنویسید