خط قرمز مذاکره ایران با غرب از زبان کارشناس رسانه روس
هر توافق فرا برجامی در باره توان موشکی ایران و حقوق بشر جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت که دولت مذاکرات هستهای را از بنبست آغاز نمیکند. گره زدن بحث مذاکرات هستهای با سیاستهای منطقهای ایران در واقع بیان خواسته دو کشور منطقه است. اگر بحث، واقعا بازگشت آمریکا به برجام بود، اساسا احتیاجی به مذاکره نداشتیم و جو بایدن میتوانست با صدور یک فرمان اجرایی به توافق هستهای با ایران باز گردد.
خبرگزاری دولتی روسیه (اسپوتنیک) در این خصوص با مجتبی جلال زاده – کارشناس در مسایل بین الملل، سیاست آمریکا و تعامل با ایران و سیاست خارجی ایران به گفتگو نشست.
اسپوتنیک: چه چیزی مانع از صدور حکم اجرایی از سوی بایدن و آزادی دارایی های ایران می شود؟
جلال زاده: یکی از اهدافی که موجب شد ایران با 5 بعلاوه یک به توافقی به اسم برنامه جامع مشترک (برجام) برسد انگیزه رفع تحریم های اقتصادی و انتفاع اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران بود، چیزی که جمهوری اسلامی ایران بواسطه تحریم های پی در پی طی 40 سال گذشته پس از انقلاب به اقتصادش فشار آمده بود و کوشش می کرد تا با دستیابی به یک توافق جامع هم در گام نخست، توان هسته ای خودش را در خاک ایران حفظ کند و در گام دوم، بتواند از فرصت های اقتصادی و تبادلات تجاری با جهان بهره ببرد.
اما واقعیت امر این است که این انتفاع و این سود اقتصادی از برجام عاید جمهوری اسلامی ایران نشد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در چارچوب برجام به تمام تعهدات خودش پایبند بوده است. اکنون در دور جدید مذاکرات احیای برجام، آنچه که مهم است، جمهوری اسلامی ایران از برجام خارج نشده است، در واقع طرف غربی یعنی آمریکاست که برجام را ترک کرده است و موجب شده تا آسیب جدی به این توافق و تفاهمنامه بین المللی وارد شود. از سوی دیگر، در قبال، عمل آمریکا، اروپایی ها یک عمل منفعلانه را در پیش گرفتند، اگر چه در سیاست های اعلامی سعی بر نشان دادن عمل و عکس مثبت داشتند، اما در سیاست های مالی کاملا منفعلانه بودند.
اما آن چیزی که الان ما در وضعیت کنونی برجام شاهد هستیم، این است که بواسطه دوره 4 ساله ترامپ، بخشی از اختیارات رئیس جمهور توسط کنگره یا بهتر است بگویم توسط « دولت عمیق» و سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ایران محدود شده و به سادگی گذشته نیست. رئیس جمهور با دستورهای اجرایی اکنون چون دیگر نمی تواند بخشی از تحریم ها را تعلیق بکند و مجوز کنگره را لازم دارد، به نظر می رسد که آمریکایی ها می بایست حداقل برای نشان دادن حسن نیت و نه برای جبران مافات، کمی از فشارهای اقتصادی و تحریم های یکجانبه و تحریم های ثانوی خودشان علیه ایران را بکاهند.
آنچه که به نظر می رسد، جمهوری اسلامی ایران گام های خودش را برای اجرای برجام در چارچوب مذاکرات وین برداشته است. اکنون نوبت آمریکا و اروپاست که گام های عملی را بردارند.
اسپوتنیک: برگزاری دورهای بعدی با توجه به بی نتیجه بودن دورهای قبلی تا چه حد ضروری است؟
جلال زاده: ادامه مذاکرات و باز بودن درب دیپلماسی یکی از الزامات سیاست خارجی است، اما اینکه آیا این مذاکرات هدفمند است و آیا این مذاکرات معطوف به نتیجه خواهد بود، باید کنش مذاکره کنندگان و قدرت چانه زنی و مباحث مربوط مولفه باید در نظر گرفته شود. در واقع آنچه که موجب شده تا 7 دور مذاکرات برجام وین تا کنون دستاورد ملموسی نداشته باشد و صرفا به جلسات پیاپی و گفتگوهای طولانیمدت و موضع گیریهای رسانه ای طرف های مذاکره معطوف بشود، به این واسطه است که طرف غربی، به رهبری ایالات متحده آمریکا، خواهان چانه زنی بیشتر و گرفتن امتیاز بیشتر از ایران در قبال ندادن هیچ است.
آمریکایی ها برابر اظهار نظر رسانه ای سیاست خارجی جدید در دولت بایدن، با گره زدن مسائلی مانند حقوق بشر و مسائل موشکی به انرژی هسته ای و برجام که آن ها در داخل برجام وجود ندارند، در واقع می خواهند جمهوری اسلامی ایران را وارد یک توافق جدید بکنند.
بخوبی روشن است که هر توافق فرا برجامی یعنی توافق در باره توان موشکی ایران و حقوق بشر موجب پدید آمدن یک توافق جدید خواهد بود و دیگر اسمش برجام نیست. این موضوع که بارها و بارها هم در سطح رهبری نظام و هم در سطح قوه مجریه و هم در سطح قوه مقننه، مجلس و دولت بیان شده است، جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است. در عالم واقع هم دلیل ندارد که جمهوری اسلامی ایران بخواهد امتیاز بیشتری را بدهد، در حالی که ایرانی ها به تعهدات خودشان پایبند بودند و مفاد برجام را اجرا کردند. اما هیچ تعهد و هیچ اقدام عملی را از سوی آمریکاییها و طرف غربی شاهد نبودند و تنها چین و روسیه در بیشتر اتفاقادت برجامی جانب ایران را گرفتند.
در خصوص لزوم ادامه گفتگوها، قطعا ادامه گفتگوها در دستور کار برجام و بغیر از فرابرجامی ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. اما اینکه آیا طرفین بتوانند به یک زبان مشترک و فهم یکسان از مسائل برسند و توافق را بتوانند احیا بکنند، شک و علامت سوال های بسیاری وجود دارد.
گفتنی است وزیر امور خارجه ایران با انتقاد از مناسبات ایران با جامعه جهانی پس از انعقاد برجام اظهار داشت که «وقتی ما الان نگاه میکنیم، میبینیم روی میز یک سند قطور صد و چند صفحهای به نام برجام داریم که چهبسا از آن ۶ قطعنامه هم کار را برای ایران سختتر کرده است. منظور من نتایج این توافق در صحنه عمل است. ممکن است از منظر تئوریک و حقوقی بتوان گفت ما قبل از برجام، شرایط خاصی داشتیم و ذیل فصل ۷ شورای امنیت بودیم. ولی در این موقعیت و در صحنه عمل، اتفاقی به نفع ایران رخ نداده و تا الان برجام نتایجی برای تحقق منافع اقتصادی ما نداشته و به نفع ما کار نکرده است. این سند با همه فراز و نشیب تاکنون نفعی از منظر لغو تحریمها برای ما نداشته است».
دیدگاه تان را بنویسید