تفکر بسته و محدود؛ فدراسیون نتوانسته تغییرات ساختاری در فوتبال ایجاد کند
قبل از هر چیز باید بگویم اطلاعاتی که بنده در مورد مسائل مربوط به فوتبال کشورمان دارم بیشتر از طریق رسانههاست.
مثلث/ امیر حاجضایی ؛ کارشناس فوتبال:
خوشبختانه از نزدیک با فدراسیون فوتبال کار نمیکنم؛ بنابراین از مسائل هزارتوی فوتبال که گاهی در رسانهها فاشگوییهایی دربارهشان صورت میگیرد، خبر ندارم. در واقع من بیشتر از آنکه فوتبال ببینم، دربارهاش میشنوم یا میخوانم. در چنین شرایطی رسانههایی هستند که بازار شایعات را داغتر میکنند و اخباری را منتشر میکنند که خیلی از ما نمیتوانیم با قاطعیت درستی یا غلطبودن آن را مشخص کنیم. به عبارتی در شرایطی که شفافیت کمرنگ میشود، شایعات هستند که قدرت پیدا میکنند. همچنین فضای مجازی نیز این روزها باعث شده تا بازار شایعات داغتر شود. اینکه چقدر باید درباره این اخبار تحقیق کرد را من نمیدانم. اساسا نمیدانم برخی از این اخبار ارزش پیگیری دارد یا نه اما آنچه این روزها بهشدت خود بنده با آن روبهرو بودهام پیامهایی از شهرستانهای مختلف بود که تاکید میکردند قهرمانی برای پرسپولیس در نظر گرفته شده و این قهرمانی از قبل مهندسی شده است اما پاسخ من چه بود؟ در جواب میگفتم آنچه شما را در اینباره به یقین رسانده برای من امر روشنی نیست و نمیتوانم مثل شما قضاوت کنم. مستنداتی که این عزیزان ارائه میکردند، بیشتر به داوریها برمیگشت؛ فلان بازی برای حریف پرسپولیس پنالتی گرفته نشد یا در فلان بازی فلان بازیکن پرسپولیس باید اخراج میشد اما داور با پرسپولیسیها مدارا کرد یا مواردی از این دست... با همه اینها اگرچه از این دوستان تشکر میکنم که من را امین خودشان میدانند و برای من پیامهایی فرستادهاند ولی چون واقعیت را نمیدانم به طور طبیعی نمیتوانم با این دوستان همراه باشم؛ اما این شایعات فقط در مورد پرسپولیس نبود، برخی نیز میگفتند فدراسیون فوتبال به دنبال قهرمانی سپاهان است چون این فدراسیون را مدیران اصفهانی اداره میکنند و طبیعی است که علاقه داشته باشند سپاهان قهرمان لیگ برتر شود. من به این حرف هم نمیتوانم استناد کنم اما عدماستناد به این شایعات و گمانهزنیها نمیتواند ما را از خطری جدی دور نگه دارد؛ فوتبال ما همراه با شائبه است. همراه با سوءظنها و بداخلاقیهاست و هر جریانی را که نگاه میکنید، سعی میکند دیگری را متهم کند و البته اصرار هم دارند که درباره یکدیگر دیدگاه منصفانه و بر حقی دارند. اینکه داوران اشتباه میکنند و اتفاقا گاهی مرتکب اشتباهات سختی میشوند هم امر درستی است. به همین دلیل فیفا از 5 داور در بازی فوتبال استفاده کرد و اساسا سیستم کمکداور ویدئویی نیز بههمیندلیل راهاندازی شد. درواقع فیفا میخواست قضاوتها به عدالت نزدیک و نزدیکتر شود؛ اما من با دیدگاه خودم به مسائل فوتبال نگاه میکنم. من تعمدیبودن اشتباهات داوری را نمیپذیرم. نمیتوانم به ماجرای اشتباهات داوری تا این حد بدبینانه نگاه کنم. میدانم که فوتبال ما به جهت اخلاقی و انضباطی درگیر بحران است و مسائل و مشکلات عدیدهای دارد و اساسا فوتبالی قابلاعتنا نداریم. حقوقدانها معتقدند مجرم همواره یک گام از قانون جلوتر است. میخواهم از این دیدگاه استفاده کنم و بگویم اگر عدهای هستند که میخواهند خلافی را مرتکب شوند، حتما علاقهمندند این خلاف را طوری مرتکب شوند که کسی متوجه آن نشود؛ بنابراین خطایشان را پنهان میکنند، نه آشکار. من در خلوت آدمها نیستم. نمیدانم برخی اشتباهات اساسا ریشهاش در کجاست اما از صمیم قلب و با یک نیت پاک باید تاکید کنم که من به این فدراسیون فوتبال هیچ اعتقادی ندارم. بدون اینکه بخواهم شائبهای برای فدراسیون فوتبال ایجاد کنم و بدون آنکه بخواهم برای اتهامهایی که به این فدراسیون زده میشود، نقطه تاکید بگذارم باید عرض کنم که من طی 10 سال گذشته یعنی دوران حضور آقای کفاشیان و تاج در فدراسیون فوتبال، اعتقادم سست شد و بعد هم از بین رفت و اساسا حالا دیگر چیزی تحتعنوان اعتقاد وجود ندارد. طی 40 روز اخیر هیچ صحبتی را در هیچ رسانهای مطرح نکردهام. نه اینکه بخواهم همیشه سکوت کنم اما احساس کردم باید برای خودم یک نوع تربیت ذهنی قرار دهم که بالطبع این تربیت ذهنی به زمان نیاز دارد. از خودم میپرسم چگونه با این فوتبالی که من عاشقش هستم اما پر از آلودگی و آشفتگی است باید روبهرو شوم؟ یک نوع بازپروری و بازسازی ذهنی است. با این حال من به این فدراسیون فوتبال اعتقاد ندارم. حق طبیعی من است که به فدراسیون یا مسئولی اعتقاد داشته باشم یا نه. این را در حالی میگویم که به هیچیک از شایعاتی که اخیرا در فضای مجازی و برخی رسانهها مطرح میشود، اعتقادی ندارم چون همانطور که عرض کردم حقیقت را نمیدانم. وقتی سعی کردم نقد منصفانهای داشته باشم اما با تهمت روبهرو شدم، متوجه شدم که کار خرابتر از این حرفهاست و حریف ما از هر ابزاری برای ساکتکردن منتقدان و مخالفانش استفاده میکند و آن ابزار اصلا ابزار شریفی نیست و این وضعیت با روحیه معلمی من ابدا سازگار نیست؛ بنابراین بنده منتقد این فدراسیون هستم و البته هیچ اتهامی هم به این فدراسیون نمیبندم چون از پشت پردهها خبر ندارم. من بنا و معمار نیستم که به ضرورت شغلیام چیزی را خراب کنم یا چیزی را بسازم اما سعی میکنم با نقد منصفانه تا جایی که میتوانم سازنده و ارزنده رفتار کنم. ما سالهای طولانی است که داوران را بیپناه راهی مسابقات میکنیم. تا همین اواخر که برخی ابزارهایشان واقعی شد و بالاخره اصل آن به دست داوران رسیده. نمیشود فوتبال را مدرن ببینیم اما در این چشمانداز، ابزار مدرن را در نظر نگیریم و نیازی به تهیه آن نبینیم؛ بنابراین داوران ما نه از نظر حقوقی و نه از لحاظ ابزار حرفهای در شرایط خوبی قرار ندارند. با این حال قضاوت یکطرفه درباره اشتباهات این داوران دور از وجدان و اخلاق است. مساله اساسی در ایجاد تغییرات در فوتبال ما به اندیشه مدیران این فدراسیون برمیگردد. وقتی ما نمیتوانیم با مسئولان این فدراسیون دیالوگی برقرار کنیم و نقد ما با تهمت روبهرو میشود، آدمی مثل من که همواره برای مخالفان خودش هم احترام قائل بوده، نمیتواند با چنین فدراسیونی تعامل داشته باشد. این فدراسیون با این طرز تفکر بسته و محدود، طبیعتا نمیتواند به تغییرات ساختاری در فوتبال ایران دست بزند. این فدراسیون خطکشی برای خودش دارد که خودی و غیرخودیها از هم جدا شدهاند. خودیها کسانی هستند که مطیع و فرمانبردار هستند یا به هر دلیلی با این آقایان همراه بوده و تاییدشان میکنند و غیرخودیها هم تعریفش مشخص است. فدراسیون کدهای همکاری یا قطع همکاری را به ما داده است. من جزو دستهای هستم که با این فدراسیون هیچ قرابتی ندارم و از این بابت خوشحالم چون این فدراسیون از دیدگاه بنده دارای توانایی ایجاد تغییرات ساختاری در فوتبال ایران نیست.
دیدگاه تان را بنویسید