پیشنهادات خواندنی بخش دیدار در شماره جدید هفته نامه مثلث
پایان رابطه / رمانی درباره عشقی والاتر از عشق زمینی :رمان «پایان رابطه» نوشته گراهام گرین با ترجمه احد علیقلیان توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این رمان در سال ۱۹۵۱ منتشر شده است. «پایان رابطه» حکایت بیپیرایه شور عشق، بین رمانهای گرین جایگاهی یگانه دارد و نشانی از داستانهای ماجراجویانه و پلیسی جنایی در آن دیده نمیشود. در همان صفحه آغاز، نویسنده صحنهای معمولی را توصیف کرده است؛ چند شخصیت معمولی که به طور مبهم و سرسری معرفی شدهاند و مخاطب متوجه میشود در دنیایی قرار گرفته که بسیار شبیه دنیای خود اوست؛ دنیایی پر از کانونهای شر اخلاقی. بخشی از داستانهای گرین درباره مسیحیت، خداباوری و تردیدهای اعتقادی انسان است. در رمانهای کاتولیکی گرین، بهویژه در «پایان رابطه»، دین ناگزیر بخشی از قلمرو تاریک و ناخوشایند میشود و او شخصیتهایی دوپاره را توصیف میکند که میان عشق به خدا و عشق انسانی دچار تردید شدهاند. «پایان رابطه» را یک رماننویس روایت میکند اما این نه رمانی دربارۀ نوشتن که داستان تلاقی عشق و ایمان است. عشق، نفرت و حسادت تابع ریاضی انگیزههای غریزی هستند که پیوسته در تلاشند یکدیگر را از میدان به در کنند. نبوغ گراهام گرین در این کتاب، در روایت داستان از زبان فردی بیایمان است که تناقضهای سرگیجهآور عشقی پرشور و بحرانی روانی را به تصویر میکشد. رمان «پایان رابطه» نوشته گراهام گرین از جمله کتابهایی است که موجب میشود مخاطب به این نتیجه برسد که انکار وجود خدا برای هیچ انسانی ممکن نیست؛ نه مومنان و نه افراد بیخدا. در این کتاب، خدا جایگاه بالاتری از عشق دارد. یعنی مخاطب در وهله اول به این نتیجه میرسد که دارد رمانی عاشقانه میخواند اما با پیشروی در صفحات بعدتر، متوجه میشود بهانه نوشته شدن این اثر، نه عشق که مفهومی بالاتر از آن، یعنی خالق عشق است.
گراهام گرین، نویسنده و منتقد ادبی متولد سال ۱۹۰۴ در انگلستان بود و از رمان «پایان رابطه»اش چند اقتباس سینمایی و تصویری ساخته شده است. گرین به طور سیریناپذیر کتاب میخوانده و در امر نویسندگی به طور منظم کار میکرده است. کارنامه زندگی او، ۲۲ رمان، ۷ نمایشنامه، ۱۲ فیلمنامه، ۴ کتاب کودک و ۲ زندگینامه شخصی را در بر میگیرد. او یک کتاب شعر، چند مجموعه داستان کوتاه و ۵۰۰ نقد فیلم نیز داشته است. بیشتر آثار وی موضوعات دوجانبه اخلاقی و سیاسی در جهان مدرن را مورد بررسی قرار داده است. گرین به عنوان یک نویسنده با اصول مذهبی خود شناخته میشود و در آثارش نیز میتوان به مضامین مذهبی که ریشه در مذهب کاتولیک دارد، برخورد. او در سال ۱۹۹۱ در سوئیس درگذشت و در ژنو نزدیک چارلی چاپلین به خاک سپرده شد.
مهاجران / ترجمه کتاب پرفروش هاوارد فاوست /
«مهاجران» نوشته هاوارد فاست با ترجمه فریدون مجلسی از سوی نشر اسم منتشر شد. مهاجران رمانی است که به مشکلات و زیر و بمهای زندگی دان لاوت، فرزند یک خانواده فقیر ایتالیایی که والدینش در آخرین دهه قرن نوزدهم به آمریکا مهاجرت کردند، میپردازد. در این داستان تصویری روشن از دو واقعه بزرگ تاریخی یعنی زلزله و آتشسوزی مهیب 1906 سانفرانسیسکو و بحران بزرگ اقتصادی 30-1929 آمریکا که در جهان آن روزگار تاثیری ژرف گذاشت، ارائه شده است. این کتاب در شمار پرفروشترین کتابهای جهان و از پرطرفدارانترین آثار فاوست به شمار میرود. در معرفی این کتاب آمده است: «قهرمان کتاب دان لاوِت در ابتدا ماهیگیر سادهای بیش نیست و به همراه پدرش به این شغل اشتغال دارد تا اینکه گُذَرِ حوادث داستان که با زلزله سانفرانسیسکو و مهاجرت وی ادامه مییابد، شروع میشود. لاوت عَزم خود را جَزم کرده که ثروتمند شود و ایدههایی در سر دارد و برای این کار نیازمند وام بانکی است؛ وامی که هیچ بانکی حاضر به پرداخت آن به وی نیست اما حادثهای ساده و کوچک کار او را تَسهیل میکند. در ملاقاتی که با رئیس بانک سِلدون دارد، به شکلی اتفاقی دختر خانواده به نام جی که دختر بسیار زیبایی هم است عاشق او میشود. دخترک، جوانی را میدید تنومند و چهارشانه با پوستی آفتابسوخته که در چهرهاش گیرایی و صداقت خاصی موج میزند. در ادامه آنها با یکدیگر بهرغم مخالفتهای مادر جین که لاوت را از خانوادهای پَست و طبقه پایین میدانست ازدواج میکنند.»
دانههای انار /خاطرات خودنوشت آزاده حسینکرمی
کتاب «دانههای انار» خاطرات خودنوشت آزاده حسینکرمی از روزها و سالهایی است که در بند رژیم بعث عراق بود. این کتاب در 12 فصل، داستان خواندنی نوجوانی آزاده از روستای زادگاهش در لرستان است که حضور در جبهه و سالهای اسارت را به زیبایی به تصویر میکشد. این کتاب نمونهای از خاطرات اسارت و روایتی از خیزش نسل نوخاسته انقلاب اسلامی برای بسیج و مقاومت و پیوستن به بدنه مردمی دفاع مقدس است. دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری لرستان، نخستین چاپ کتاب را در سال 96 در 12 فصل منتشر کرد. داستان این کتاب از غروب 5 مهرماه 1359 شروع شد؛ یک هفته پس از آغاز جنگ تحمیلی جایی که حسین (راوی کتاب) در روستای چالان چولان از توابع لرستان با برادر و دوستانش درباره حمله عراقیها که هفته پیش صورت گرفته بود، صحبت میکردند. اولین کسی که از خانواده حسین به جبهه رفت، برادر بزرگش عباس بود. عباس پاسدار و کمیتهای نبود. پس چرا به جبهه رفته بود؟ این سوال ذهن حسین را به خود مشغول کرده بود، چون آن زمان مرسوم نبود نیروهای بسیجی و مردمی به جبههها بروند. حسین در خاطرات خود میگوید، مادرم رعنا آن شب تا صبح نخوابید. البته من نگرانی و دلهرهاش را درک نمیکردم چراکه مادرم 12 فرزند داشت. اولین فرزند مادر به جبهه رفت، ولی او نمیدانست جنگ به درازا خواهد کشید و باید شاهد ناملایمات بسیار باشد. به گفته حسین، برادرش عباس و همراهانش پس از مدتی بلاتکلیفی به ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران ملحق شدند.
دیدگاه تان را بنویسید