برباد رفتهها
تولید و انتشار آثار مختلف فرهنگی و هنری، در هر کشور و دیاری، مستلزم رعایت یکسری از وجوهات سلبی و ایجابی است.
وجوهاتی که البته در بعد سلبی، الزام به رعایت آنها، مورد تاکید بیشتری قرار میگیرد. در واقع عدم وجود یکسری از موارد منفی یا ناخواستنی از سوی هیاتها یا افرادی که مسئولیت نظارت بر آثار را بر عهده دارند، یکی از مهمترین مواردی است که باید در فاصله تولید تا انتشار یک فیلم یا اثر فرهنگی و هنری به آن توجه کرد.
تنها در صورت رعایت این موارد است که فیلمی از فیلترهای نظارت عبور کرده و میتواند مجوز نمایش روی پردههای سینما را دریافت کند. این یک ترتیب عقلانی و منطقی است که البته نهتنها در ایران، بلکه در کشورهای دیگر نیز بنا به مقتضیات حال، رعایت میشود. اما در برخی از موارد شاهد جریانی خلاف این روند منطقی هستیم. جریانی که بررسی بایدها و نبایدها را در دوران پیش از نمایش بهدرستی صورت نداده و در هنگام نمایش فیلمها، به یکباره تصمیم میگیرد این مسیر را در جهتی خلاف،
شنا کند.
تجربه صدور دستور توقیف فیلمهای سینمایی در ایران، تجربهای شنیدنی و تکرارشدنی است. همه ما حداقل دو یا سه مورد از فیلمهایی را به یاد داریم که پس از گذشت یک یا دو هفته از نمایش آنها، با اعتراض مواجه شدهاند و طی چند روز بساط اکران آنها از سالنهای سینما برچیده شده است. اقدامی که اگر با دقتی بیشتر به آن نگریسته شود، نهتنها از ابعاد منفی اکران و فروش این آثار نکاسته، بلکه کمک شایانی به برجستهسازی این آثار چه در وجه مالی و چه در وجه معنوی و اثرگذاری شده است. تجربهای ناخوشایند که نهتنها اعتماد و آرامش روانی مخاطب در حوزه عمومی را خدشهدار کرده، بلکه منجر به موضعگیری ناخودآگاهی در میان مخاطبان شده که آنها را به سوی زیر پا گذاشتن قانون کپی رایت و... نیز سوق داده است.
در این نوشتار برآنیم که مروری بر آثاری داشته باشیم که در سالهای اخیر، پس از صدور مجوز نمایش و اکران در سالنهای سینما، با دستور توقیف روبهرو شده و از روی پردهها جمعآوری شدهاند.
مارمولک
در زمان اکران مارمولک، کمتر ذهنی در پی این بود که 10سال بعد برای این فیلم چه اتفاقی خواهد افتاد فیلمی که در سالهای ابتدایی دهه هشتاد، سروصدای زیادی در حاشیه سینمای ایران به پا کرد و نظرات بسیاری را به سوی خود کشاند، امروز در کنار معمولیترین آثاری قرار دارد که شاهد پخش آنها از تریبونهای گوناگون هستیم.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مارمولک را بارها و بارها در اعیاد و مناسبتها پخش کرد و مردم نیز بارها به تماشای این درام کمدی نشستند.
مارمولک فیلمی درام-کمدی به کارگردانی کمال تبریزی و با بازی پرویز پرستویی است. این فیلم محصول سال ۱۳۸۲ سینمای ایران است. مارمولک پس از تولید برای مدت یک ماه اکران شد و پس از آن توقیف شد و نهایتا در اردیبهشت ماه 1383 روی پرده سینماها رفت.
مارمولک یکی از آثاری است که هیچگاه اجازه ورود به شبکه سینمای خانگی را دریافت نکرده است. منتقدان همواره مارمولک را در رده اثر دیگر تبریزی، به نام لیلی با من است قرار دادهاند. لیلی با من است، بهعنوان یک
درام-کمدی که حول محور دافع مقدس میگردید، نگاه متفاوتی به مساله جنگ داشت. نگاهی که پس از آن نیز بارها در سریالها و فیلمهای دیگری نیز تکرار شد.
به همین میزان مارمولک نیز نگاهی متفاوت به مساله روحانیت دارد. نگاهی که توانست از پس حاشیهها عبوری موفقیتآمیز داشته باشد و سرمنشاء تحولات زیادی در این حوزه باشد.یکی از مهمترین انتقاداتی که درباره مارمولک بیان شده، گرتهبرداری فیلمنامه از یک اثر آمریکایی است. در سال 1989میلادی؛ یعنی ۱۵ سال قبل از ساختهشدن فیلم مارمولک، فیلمی با نام ما فرشته نیستیم در هالیوود ساخته شده بود. فیلمی با مضمونی کاملا یکسان با مارمولک! در این داستان نیز ما شاهد ماجرای دو متهم هستیم که از زندان فرار کردهاند و در نتیجه مجبور میشوند برای عبور از مرز کشور خود، برای مدتی در یک شهر مرزی نقش کشیش را بازی کنند. این وانمود سازی در نهایت منجر به تحول این افراد میگردد و سرانجامی مثبت در انتظار این دو متهم است.
داستان مارمولک نیز از همین قرار است؛ رضا مارمولک دزد سابقهداری است که بارها دستگیر و زندانی شده، او در حادثهای مجروح میشود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از بیمارستان میشود. ماجراها از جایی شروع میشود که رضا، لباس روحانیت را بر تن میکند.
در نهایت او نیز تحت تاثیر لباس و موقعیت جدید قرار گرفته و شخصیتش عوض میشود و به اعمال مثبت روی میآورد.
نقاب
یکی از مهمترین و شاید اولین حاشیههای فرهنگی و سینمایی که در دوران دولت نهم شاهد بروز آن بودیم، حواشی اکران نقاب است؛ فیلمی که نهتنها در مرحله اکران عمومی با چالشهای زیادی مواجه شد، بلکه در جریان تولید هم با حاشیههایی همچون تغییر کارگردان مواجه شده بود. چالش نهایی نقاب اما در زمانی بود که به صورت رسمی از فیلم رونمایی شد و داستان آن پیرامون اغفال زنان توسط دو جوان، موضوع اعتراضات منتقدین
این اثر بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد وقت به این فیلم اعتراض کرد و اینچنین شد که فیلم با اصلاحیههای اندکی توانست به روی پردههای سینما راه یابد.
نقاب به مدت چهار هفته به صورت رسمی روی پرده سینماها بود. اما در همین زمان و در حین اکران عمومی بود که وزارت ارشاد بیانیهای برای عذرخواهی از اکران این فیلم صادر کرد. در نتیجه نقاب پس از یک ماه توقیف شد و بعدها نسخه اصلاحنشدهاش راهی بازار زیرزمینی فیلمهای غیرمجاز شد.
گشت ارشاد
اثری از سعید سهیلی در ژانر کمدی-اجتماعی است. فیلمی که در سال ۱۳۹۰ ساخته شده و حمید فرخ نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، جمشید هاشمپور، نیوشا ضیغمی و سحر قریشی در آن بازی کردهاند.
گشت ارشاد ماجرای سه جوان جنوبشهری با نامهای عطا ،حسن و عباس است که برای به دستآوردن پول و گذراندن زندگی دست به کارهای خلاف میزنند. آنها با نام گشت ارشاد، در معابر عمومی و پارکها و... به گشتزنی میپردازند و از دختران و پسران جوان رشوه دریافت میکنند و از این راه زندگی خود را میگذرانند.
داستان ساده گشت ارشاد اما در روزهای نخستین اکران به دلیل حضور گشت ارشاد در خیابانها، به فضایی سیاسی کشانده شد و همین فضا بود که منجر به توقیف این فیلم شد.
توقیف گشت ارشاد، همزمان با توقیف زندگی خصوصی بود. پس از گذشت ۶ روز از اکران، گشت ارشاد توقیف شد. مدیر نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد، در همان زمان بود که از اکران محدود این فیلم خبر داد، اما پس از همین اظهارات اکران فیلم در شهرستانها متوقف و پس از یک هفته در تهران نیز توقیف شد.
گشت ارشاد در شهریور1391، وارد شبکه نمایش خانگی شد. تغییر عنوان از گشت ارشاد به گشت؟! و حذف برخی از صحنه از جمله تغییرات بود. این اصلاحات هرچند مورد اعتراض کارگردان قرار گرفت اما در نهایت اعمال شد و از سوی دیگر نیز مخالفان را راضی نکرد!
جمعی از مخالفان به طرح شکایت از موضوع توزیع این فیلم در شبکه نمایش خانگی پرداختند و در نهایت گشت ارشاد از شبکه نمایش خانگی نیز جمعآوری شد.
من مادر هستم
من مادر هستم به کارگردانی فریدون جیرانی، درباره زندگی دو خانواده مرفه است که در حال فروپاشی است. در این میان حوادث ناشایستی که برای دختر یکی از خانوادهها رخ داد، سبب برملاشدن بسیاری از رازهای زندگی آدمهای قصه میشود.
این فیلم از سوی مخالفان با اعتراضات شدیدی روبهرو شد. مخالفان خواستار لغو مجوز این فیلم و سه فیلم دیگر-من همسرش هستم، پل چوبی و برف روی کاجها- شدند.نمایش عمومی فیلم منجر به اعتراضات دو سویه از جانب مخالفان و موافقان فیلم شد. تجمع اعتراضی در ۱۱ آذر منجر به رویارویی این دو طیف در تهران، مشهد، تبریز و... شد. بهدنبال طرح شکایت از سوی مخالفین، فریدون جیرانی، غلامرضا موسوی و جواد شمقدری به دادسرا احضار شدند.
در نهایت تصمیم بر آن شد که انتهای فیلم و موضعگیری آن اصلاح شود، اما به هرحال روند اکران فیلم متوقف شد و از روی پردهها پایین آورده شد.
زندگی خصوصی
فیلم؛ روایت فردی به نام ابراهیم است که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از اخراج از مقامهای دولتی خود بهعنوان اپوزیسیون در روزنامهاش آغاز به انتشار مطالب جنجالی میکند و شیوه زندگیاش بهطور کامل عوض میگردد. در جریان داستان شاهد حضور ابراهیم در صحنههای تظاهراتهایی علیه بدحجابی و فیلمفارسیهای اوایل انقلاب هستیم. صحنههایی که اطلاقات خاصی بر جریانات سیاسی و مذهبی در جریان انقلاب و پس از انقلاب داشت.
زندگی خصوصی پس از شش روز اکران به دلیل مخالفتها، متوقف شد. پس از مدتی اما علیرضا سجادپور؛ مدیر نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد وقت، از اکران محدود این فیلم خبر داد. ولی پس از مدتی شورای نمایش از لغو کلی مجوز این فیلم خبر داد و زندگی خصوصی برای همیشه متوقف شد.
رستاخیز
روایتی از قیام کربلا، به کارگردانی احمدرضا درویش است. رستاخیز در جشنواره فیلم فجر 1391، نامزد دریافت یازده جایزه و در نهایت برنده جایزه بهترین کارگردانی و فیلم شد.این فیلم در دی ماه 1392، در سینما فرهنگ با حضور برخی اعضای دولت اکران خصوصی شد و بهمن ماه نیز در کاخ جشنواره به اکران درآمد.
فیلم رستاخیز در روز ۲۴ تیر ۱۳۹۴ با مجوز قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به اکران عمومی درآمد. اما ساعاتی پس از آن در پی مخالفت با محتوای آن و به تصویرکشیدن چهره برخی از ائمه در جریان فیلم، رستاخیز از پرده سینماها به پایین کشیده شد.واکنشها و کنشهای زیادی از سوی عوامل تهیهکننده فیلم و مخالفان آن به جریان نمایش این فیلم صورت گرفت. حتی سانسور برخی از چهرهها و اصلاح فیلم نیز در دستورکار قرار گرفت که هیچ یک از اینها در نهایت منجر به اکران عمومی فیلم در سینماها نشد
آاادت نمیکنیم
در میان فیلمهای حاضر در جشنواره سیوچهارم فجر اکران شد. داستان فیلم هرچند با چالش جدی مواجه نبود، اما به این دلیل که درست در بحران تشکیل پرونده قضایی برای فیلمهایی که تبلیغ ماهوارهای دارند، فیلمشان به اکران رسید و همزمان چند تیزرشان روی آنتن یکی از شبکههای ماهوارهای هم رفت! همین مساله کافی بود تا دادستانی به نمایندگی از قوه قضاییه به پرونده ورود کند و حکم توقیف فیلم در کمتر از یک هفته از آغاز اکران صادر شود.آااادت نمیکنیم چهار روز روی پرده سینماها اکران شد و پس از آن برای مدتی توقیف شد. چندی بعد نیز در شبکه نمایش خانگی پخش شد.
دیدگاه تان را بنویسید