محمدتوسلی: با وجود ضربههایی که هاشمی به نهضت آزادی زد، ما سال 84 از او حمایت کردیم
روزنامه شرق با محمدتوسلی دبیرکل حزب نهضت آزادی در باره مسائلی چون نامه امام به محتشمی پور در باره این حزب و موضع انتخاباتی ان در سالهای۹۲و۹۶مصاحبه کرده است.
بخشی از مصاحبه را می خوانید:
بعد از فوت امام نامهای منتشر شد که در آن نامه امام ضرر نهضت آزادی را از منافقین بیشتر دانسته بود. اخیرا با طرح موضوع آقای علی مطهری، بحثهایی درباره اصالت این نامه درگرفت که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام شبهه بر اصالت نامه را رد کرد. ماجرای آن نامه چیست؟
در سال ۶۶ و در آستانه انتخابات مجلس آقای محتشمیپور نامهای به رهبر فقید انقلاب نوشت و از ایشان درخواست کرد که در قبال نامزدهای نهضت آزادی چه موضعی اتخاذ کنیم و ایشان هم در نامهای پاسخ او را داد. اما این نامه در سال ۶۸ منتشر شد که همان بحثهایی که گفتید در نامه مذکور آمده است. مهندس بازرگان بعد از انتشار نامه شکایت کرد. در دادگاه درخواست کارشناسی خط و ارائه نامه داده شد که آن نامه هیچگاه به دادگاه ارائه نشد. آیتالله موسویتبریزی سالها بعد در مصاحبههایی گفت که احمدآقای خمینی گفته بود اگر نامه را میآوردیم معلوم میشد که به خط من و امضای امام است. امام خمینی در وصیتنامهاش گفته است که اگر بعد از من نامههایی از جانب من منتشر شد باید به خط و امضای خود من باشد. نکته واضحی که در این نامه وجود دارد این است که نامه یکی از عناصر ذکرشده در وصیتنامه را ندارد؛ یعنی گرچه به امضای امام رسیده است، اما به خط ایشان نیست.
نهضت آزادی از حامیان دولت اصلاحات بود، اما گفته میشود در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ اعضای نهضت رأی سفید دادند. این گزاره درست است؟
پیش از رسیدن به دوران اصلاحات این توضیح لازم است که نهضت آزادی تنها گروهی بود که با وجود تمام محدودیتها بعد از خرداد ۶۰ توانست خود را در عرصه سیاسی حفظ و همواره بر مواضع آگاهیبخشی خود تأکید و اقدام کند. آن ایستادگیها باعث شد تا به تدریج سرمایه اجتماعیای شکل بگیرد که در خرداد سال ۷۶ به برنامه توسعه سیاسی آقای خاتمی رأی دهد. در حقیقت اندیشه اصلاحطلبی پیش از دولت اصلاحات در طول زمان شکل گرفته بود، اما این اندیشه بعد از دوم خرداد سال ۷۶ غالب شد. البته آن زمان در کنار اقدامات نهضت آزادی همکاری بین نهضت، نیروهای ملی و دوستان مهندس سحابی به نام «تلاشگران راه آزادی» تشکیل شده بود و آقایان مهندس معینفر، مهندس سحابی و دکتر یزدی را به عنوان نامزدهای انتخاباتی خود معرفی کرده بود که هر سه از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. در اعتراض به این تصمیم با توجه به شیوهای که در کشورهای دموکراتیک متداول است، ابتدا تصمیم تلاشگران شرکت در انتخابات با «رأی سفید» بود. اما وقتی آقای خاتمی برنامه خود را درخصوص توسعه سیاسی ارائه دادند، نهضت آزادی تصمیم گرفت که به او رأی دهد و ما روی تعرفههای انتخابات نام سیدمحمد خاتمی را نوشتیم. به همین مناسبت در تاریخ ششم خرداد نهضت در نامهای خطاب به ایشان انتخابشان را تبریک گفت و در هفتم خرداد نهضت بیانیه تحلیلی درخصوص این انتخابات صادر کرد و ضمن تمجید از رشد و بلوغ و بینش سیاسی و حرکتبهموقع و سنجیده مردم این پیروزی را به ملت ایران تبریک گفت. دوران اصلاحات خاصه دوره اول برای نهضت، بازه زمانی خوبی بود. ما توانستیم دوباره دفتر داشته باشیم و تعامل خوبی با جنبش دانشجویی برقرار کنیم و به تبیین دیدگاههای خود بپردازیم. این شرایط تا سال ۸۰ ادامه داشت. در سال ۷۹ مهندس سحابی و جمعی از دوستانشان به دلیل اظهاراتی که در کنفرانس برلین داشت، دستگیر شدند و بعد از آن در فروردین سال ۸۰ و در آستانه انتخابات دور دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی تعداد زیادی از اعضای نهضت دستگیر شدند. اتهام دستگیرشدگان براندازی بود که آقای خاتمی و آقای یونسی در آن زمان گفتند سندی مبنی بر براندازی دستگیرشدگان نهضت وجود ندارد. به یاد دارم آقای محبیان در همان ایام در روزنامه رسالت نوشت که «نهضت آزادی باید صفر شود». این رویکرد نشان میداد قرار است دوباره برخوردها با نهضت افزایش یابد. در چنین شرایطی آقای دکتر سحابی در بیانیهای از سوی نهضت آزادی از مردم برای شرکت در انتخابات و حمایت از آقای خاتمی دعوت کردند و با پشتیبانی و آگاهی مردم از شرایط باز هم آقای خاتمی اینبار با ۲۴ میلیون رأی انتخاب شد.
شرایط نهضت در دوران آقای احمدینژاد، خاصه بعد از انتخابات سال ۸۸ چگونه بود؟
در سال ۸۴ نهضت دکتر ابراهیم یزدی را بهعنوان نامزد خود معرفی کرد که رد صلاحیت شد. بعد از رد صلاحیت ایشان در مذاکرهای با جبهه مشارکت به این نتیجه رسیدیم که نهضت از آقای دکتر معین حمایت کند؛ البته مشروط به آنکه ایشان در صورت پیروزی تشکیل «جبهه دموکراسی و حقوق بشر» را حمایت و پیگیری کنند. دکتر معین رأی نیاورد و انتخابات به مرحله دوم رفت و رقابت بین آقای احمدینژاد و آقای هاشمی درگرفت. آقای هاشمی هزینههای زیادی را بر اعضای نهضت تحمیل کرده بود اما نهضت با توجه به تحلیل شرایط برای حفظ منافع ملی تصمیم گرفت در انتخابات شرکت کند و از آقای هاشمی حمایت کنند؛ پیامدهای عملکرد آقای احمدینژاد و مشکلات عمیقی که برای کشور به وجود آورد، نشان داد که آن تصمیم درست بوده است. بعد از انتخابات سال ۸۸ هم باز موج دستگیری اعضای نهضت آغاز شد.
دوران آقای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سال ۹۲ آقای دکتر یزدی نیز دستگیر و فعالیت نهضت کاملا متوقف شد. گفته شد که شما حق ندارید بیانیهای مبنی بر درخواست حضور مردم در انتخابات بدهید؛ ما هم تصمیم گرفتیم روز انتخابات در حوزه حسینیه ارشاد رأی دهیم. رسانههای مختلف داخلی و خارجی با آقای دکتر یزدی مصاحبه کردند. در این گفتوگوها از مردم خواستند به آقای روحانی رأی دهند. در دولت اول روحانی قدری فضا باز شد؛ البته نه بهطور کامل. ما میتوانستیم در روزنامهها یادداشت بنویسیم یا مصاحبه کنیم و دیدگاههای خود را مطرح کنیم. نهضت در سال ۹۶ باز هم به آقای روحانی رأی داد. البته دولت دوم آقای روحانی با چالشهای متعددی از جمله مشکلات اجرائیشدن برجام روبهرو شد که به تبع آن مشکلات داخلی هم در پی داشته است.
دیدگاه تان را بنویسید