تحرکات ایذایی/ اسرائیل جرأت حمله به مواضع ایران و حزبالله در سوریه را ندارد
مثلث/ جعفر قنادباشی: در پی سلسله حملات پراکنده هوایی و موشکی چند ماه گذشته اسرائیل به نقاطی در سوریه، نیروهای نظامی این رژیم، در چند روز اخیر نیز تحرکات و مداخلات تازهای را در خاک سوریه صورت داده و علاوه بر آن، مقامات سیاسی این رژیم در عرصههای سیاسی و تبلیغاتی، به اقدامات جدیدی با هدف تغییر شرایط نظامی در سوریه مبادرت کردهاند؛ چنانکه شلیک موشک پاتریوت به جنگنده سوخوی سوریه در منطقه مرزی جولان، گلولهباران ارتش سوریه در منطقه قنیطره، انتقال واحدهایی از کلاهسفیدهای مستقر در سوریه به خاک اردن و سرانجام مذاکره با طرفهای خارجی از جمله روسیه به منظور اعمال فشار بر ایران و حزبالله، از جمله اقدامات شتابزده رژیم صهیونیستی طی چند روز اخیر بوده است؛ اقداماتی که البته، تمامی آنها یک علت مشخص دارند و بهرغم ظواهر موجود، از انفعال، نگرانی و دغدغه خاطرهای جدی مقامات تلآویو حکایت میکنند.
همه کسانی که از موقعیت بسیار راهبردی منطقه اشغالی جولان اطلاع دارند و از موفقیت بسیار ارزشمند ارتش سوریه در سیطره بر بلندیهای مشرف به این منطقه اشغالی که در اصل متعلق به سوریه است (این منطقه در جنگ 1967 توسط اسرائیل اشغال شده) آگاهی یافتهاند، بهخوبی میدانند که به چه علت مقامات رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر از خود ناشکیبایی نشان میدهند و در واکنش به موفقیت سوریه در قلعوقمع گروهکهای تروریستی مستقر در نزدیکی مرزهای جولان، به هر اقدام عجولانهای متوسل میشوند. آنچه مسلم است، شکست مفتضحانه گروهکهای تروریستی تکفیریِ مستقر در این منطقه و سپس استقرار ارتش سوریه در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، به معنی تحقق یکی از کابوسهای وحشتناک سرکردگان رژیم صهیونیستی است که علت اصلی آن را به حضور ایران و حزبالله لبنان نسبت میدهند و بدین جهت میکوشند تا بهصورت بسیار شتابزده، زمینههای خروج این دو همپیمان سوریه را از خاک این کشور فراهم کنند. لذا ازاینرو است که همزمان با اقدامات مداخلهجویانه با هدف ناامنکردن سوریه برای ایران و سوریه، تلاشهای دیپلماتیکی را نیز برای وادارکردن و ترغیب روسیه به خروج ایران صورت دادهاند تا شاید از ادامه موفقیتهای ارتش سوریه در مناطق هممرز با فلسطین اشغالی جلوگیری کنند، کمااینکه تلاشهای مذبوحانه مقامات رژیم صهیونیستی با هدفگرفتن تضمینهای امنیتی برای منطقه جولان نیز، از جمله این کوششهای انفعالی بهشمار میآید.
درخصوص مساله سوریه روشن است که توسل و دستیازی به این نوع تحرکات سیاسی و حتی اقدام به شلیک موشک پاتریوت به جنگنده سوخوی سوریه، به معنی آن است که طرحهای توطئهآمیزی که در قالب ایجاد و تقویت گروهکهای تروریستی در سوریه، طی 7 سال گذشته به اجرا درآمد، اینک نهتنها به شکست کامل انجامیده، بلکه به صورت ناخواسته موجبات تقویت بسیار چشمگیر ارتش سوریه را نیز فراهم کرده است. این در حالی است که حضور ایران و حزبالله در سوریه، نتایج بسیار بزرگتری را هم در پی داشته و آن تغییر معادلات منطقهای به سود کشورهای محور مقاومت و به زیان اسرائیل است؛ این همان شرایطی است که اهداف منطقهای جمهوری اسلامی ایران را در ایجاد یک بازدارندگی بسیار مؤثر و منطقهای محقق میکند و تواناییهای رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش را در تهدیدات نظامی علیه منطقه و بهویژه جمهوری اسلامی ایران بهشدت کاهش میدهد.
از این جهت در شرایط جدید، محافل صهیونیسم بینالملل، سیاست اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران را به موازات اعمال تحریمهای اقتصادی به اجرا گذاشته و در شرایطی که رژیم صهیونیستی توانایی و جرات حمله نظامی به مواضع ایران و حزبالله را در سوریه ندارد، به تحرکات ایذایی، دیپلماتیک و بسیار انفعالی روی آورده است؛ تحرکاتی که مسلما آنها نیز نمیتوانند رژیم صهیونیستی را از کابوس وحشتناکی که در آن گرفتار شده، رهایی بخشند.
دیدگاه تان را بنویسید