عکس گرفتن برخی نمایندگان مجلس با موگرینی به مهمترین مساله هفته تبدیل شد
سلفی با موگرینی
یکی از عباراتی که در معنای واژه افول آورده شده، فرو رفتن ستاره و ناپدید شدن آن است. گویی حکایت فرهنگ در جامعه امروز ماست! فرهنگی که در عرصههای مختلف، از سیاست و اجتماع و اقتصاد تا دینداری و آداب رفتار، رو به خاموشی است. داستان سلفی نمایندگان مجلس با موگرینی، بهانهای شد برای اینکه چند کلامی به درد سلفی که این روزها میان مردم و مسئولان، در مناصب مختلف همهگیر شده، بپردازیم
شنبه هفته گذشته، چهاردهم مرداد ماه هزار و سیصد و نود و شش، مراسم تحلیف دوازدهمین رئیسجمهور ایران اسلامی در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. مراسمی که به قطع یقین میتوان آن را یکی از مهمترین و رسمیترین مراسم، در عرف دیپلماتیک و سطح سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران دانست.
در این مراسم، میهمانان زیادی از داخل و خارج از کشور دعوت شده بودند که اتفاقا به دلیل حضور همین میهمانان بلندپایه و اتخاذ تدابیر امنیتی برای سلامت رفت و آمد آنها، تهران نیز شنبه به صورت رسمی تعطیل اعلام شد. اما آنچه در این مراسم اتفاق افتاد، تفاوت عظیمی با عرف دیپلماتیک و سطح رسمی انتظار رفته داشت.
فدریکا موگرینی؛ نماینده اتحادیه اروپا، یکی از میهمانان این نشست بود که حضور او در ایران از جهات مختلفی خبرساز شد. از حضور موگرینی با حجاب رسمی در ایران تا سلفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با او، مختصر خبرهایی بود که در این باره به جامعه مخابره شد. اما در این میان یکی از این خبرها، سر و صدای زیادتری به پا کرد. جمعی از نمایندگان مجلس در اقدامی حیرتانگیز، اقدام به سلفیگرفتن با موگرینی کردند. اقدامی که عکسهای مختلفی از آن در فضای مجازی منتشر شد و بر حیرت مردم ایران نسبت به این اقدام نسنجیده افزود.
تصاویر پخششده نشان از آن دارد که چند تن از نمایندگان مجلس که از قضا یکی از آنان نیز ملبس به لباس روحانیت است، سعی دارند که با گوشیهای تلفن همراه خود، عکس یادگاری با موگرینی را به ثبت رسانند. مساله تعجببرانگیزتر اینکه، در کنار موگرینی شاهد حضور معاون وزیر امور خارجه هستیم. قشقاوی، آنطور که نمایندگان میگویند، در کنار موگرینی قرار گرفته تا صحبتهای رد و بدل شده میان دو طیف از مسئولان کشور را ترجمه کند و در نهایت نیز مسئولیت ثبت یک عکس دستهجمعی از آنان با موگرینی، آنهم با تلفن همراه یکی از نمایندگان را بر عهده میگیرد. معاون وزیر کشور، در واقع در روز تحلیف، در قامت یک عکاس-مترجم ظاهر شده که وظیفه ثبت یک عکس غیررسمی در سطح نمایندگان مردم یک کشور و نماینده یک اتحادیه قارهای را بر عهده گرفته است.
در هفته گذشته، انتقادات زیادی از سوی فعالین و جریانات سیاسی و فرهنگی و بینالمللی گوناگون، درباره عکس سلفی نمایندگان با موگرینی در فضای رسانهای پخش شد. جریانی که با بازتاب عذرخواهی رسمی فرجالله رجبی، نماینده مردم شیراز، آغاز شد.
هنوز ساعتی از انتشار عکس مجلسیون با موگرینی نگذشته بود که رجبی در کانال تلگرامی خود، اینگونه نوشت:«ابوعلی سینا میگوید: اگر برای یک کار غلط هزار دلیل بیاوری میشود هزار و یک غلط».
پس از انتشار عکس اینجانب که البته در جوی غیررسمی و پس از پایان مراسم تحلیف در فضای عمومی منتشر شد، اگرچه نمایندگان حاضر در محل از سر مطایبه مشغول گرفتن عکس بودند، به هرحال اینجانب وظیفه خود میدانم از آنچه خاطر مردم عزیز را مکدر میسازد و ناقض شان نمایندگی مردم است، عمیقا ابراز تاسف و عذرخواهی نمایم. امیدوارم مردم عزیز و بهخصوص همشهریان گرانقدرم اعتذار اینجانب از این غفلت را بپذیرند و عفو نمایند.»
واکنشها به عذرخواهی رسمی رجبی از مردم خاتمه نیافت. خبرنگاران با تریبونهای مختلف به سراغ دیگر نمایندگان حاضر در عکس رفتند و علت این اقدامشان را جویا شدند.
همایون یوسفی نماینده مردم اهواز و عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، در پاسخ به این سوال که آیا عکس سلفی شما با خانم موگرینی متناسب با شان ملی و عرف دیلپماتیک بود، گفت:«این عکس، کاملا طبیعی بود و در حاشیه جلسات رسمی چنین عکسهایی گرفته میشود و نباید این مساله را اینقدر بزرگ کرد.»
وی این چنین ادامه داد: «البته من هیچ عکس سلفی با خانم موگرینی نگرفتم، عکاس این عکس، آقای قشقاوی بود؛ طبق عرف دیلپماتیک خانم موگرینی جلو ایستادند و ماهم پشت سر ایشان و آقای قشقاوی هم عکس گرفتند و این یک عکس بود فقط! در مراسم تحلیف صدها عکس بین نمایندگان و میهمانان گرفته شد و این هم یکی از آن عکسها بود.»
موضع طلبکارانه اما در کلام برخی دیگر از نمایندگان حاضر در این قاب ادامه یافت. ابوالفضل حسنبیگی؛ نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی در این باره گفت:«در حاشیه این مراسم هم نمایندگان با برخی از میهمانان خارجی و از جمله خانم موگرینی دیدار و از آنها استقبال کردند.»حسنبیگی درباره اشتیاق عجیب نمایندگان برای سلفیگرفتن با موگرینی اظهار کرد: «نه، این طور نبود. ذوقزدگی در کار نبود. من خودم آنجا شاهد بودم یک نماینده به خانم موگرینی گفت ما امیدواریم روزی هم شما شعار مرگ بر آمریکا بدهید... چند نماینده و از جمله خود من هم بلند گفتیم مرگ بر آمریکا و درود بر اروپا!»
سوال اما اینجاست که وقتی نایبرئیس کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، از نکات اولیه دیپلماتیک خبردار نباشد، از سایر نمایندگان چه انتظاری باید داشت؟! اصلا وقتی معاون وزیر امور خارجه یک کشور، با این حجم از حضور در نشستهای بینالمللی، اصول ثبت یک عکس یادگاری رسمی را در یک نشست رسمی نداند، باید نمایندگان را درباره چه امری مواخذه کرد؟!
سیر تطور این فرهنگ سیاسی- عمومی اما در گذر ایام، تحولات زیادی به خود دید. مردم پس از پایان جنگ، تا حد زیادی خسته از سیاست عمومی شدند. خواستند که در اقتصاد پیشتاز باشند و در میان السان، سخن از رشد و توسعه اقتصادی به میان آمد. نگارنده از ارزیابی درست یا غلط سیاستهای آن روزگار و بحثهایی که در میان مردم رواج داشت، برکنار است اما در پی اشاره به این نکته است که سطح بحثهای رایج بین مردم و جامعه و فضای تعاملی مسئولان را به خوبی نشان دهد.
مرور بسیاری از فیلمها و سریالهای دهه هفتاد، توجه به سبک دیالوگنویسی در آن دوران، نوع معاش و سبک حضور مردم در اجتماعات عمومی نشان از وجود فضایی بسیار متفاوت با امروز، دارد. دغدغه اندیشه و اندیشیدن و سیاست یکی از مهمترین دغدغههایی بود که پس از پایان جنگ به غلط یا درست میان مردم رواج داشت. دغدغهای که امروز شاید رگههایی از آن نیز میان اهالی این حوزه وجود نداشته باشد.
مجلسی که تا پیش از این نطقهای سیاسی و تند و تیز قرائت شده در آن، موضوع بحث و جدل در میان مردم بود، امروز تبدیل به پایگاهی شده که برخی افراد دست به رفتارهای نادرست میزنند.
اگر تا دیروز، تفاوت آرای سیاسی و اقتصادی و حزبی و... سرخط اخبار کشور بود، امروز برخی رفتارهای نامناسب بسیاری از این مسئولان سوژه رسانههای داخلی و خارجی است. برای اثبات این افول، آیا نشانی از این روشنتر لازم است؟!
فرهنگ سیاسی هر کشور، بازتابی از خواستهها و فرهنگ سیاسی مردم همان کشور است. مردم آینه خواستههای نمایندگان و سردمدارانی هستند که امروز بر صندلیها تکیه زدهاند. از سوی دیگر نیز مردم همیشه به شیوه و منش حکام و ملوک خود زیستهاند. این همان رابطه مستقیمی است که در شناخت فرهنگ مشارکت سیاسی، بارها و بارها از آن سخن گفته شده است.
اگر تا پیش از این و در چند سال گذشته، اتفاقات زیادی در سطح شهر رخ میداد که جماعت زیادی از مردم، دوربین به دست در آن حضور مییافتند، امروز شاهد نمایندگانی از این جریان در بدنه حاکمیت هستیم. نمایندگانی که تا پیش از این، هرچند برخی از آنان در سمتهای قابلی حضور داشتهاند، اما امروز منش رفتار آنان سمت و سوی دیگری یافته است.
دیدگاه تان را بنویسید