تنها راه کاهش تنش ها عقب نشینی همزمان دو کشور است
آمریکا باید بپذیرد که ایران بدون تضمین پای میز مذاکره نخواهد آمد
از زمان خروج ایالات متحده از توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ ایران ۱۸ ماه گذاشته و تهران با گام های آهسته شروع به عقب نشینی از تعهدات خود کرده است. سقوط برجام در حالی رخ می دهد که تنش ها در منطقه افزایش یافته است.
ایران 5 نوامبر اعلام کرد که به عقب نشینی تدریجی از برجام barjam ادامه می دهد. طبق اعلام حسن روحانی، رئیس جمهوری این کشور، تهران از 6 نوامبر «تزریق گاز [هگزا فلوراید اورانیوم] به سانتریفیوژها در فردو» را آغاز می کند؛ فردو یک مرکز غنی سازی است که قرار بوده تحت برجام به یک «مرکز هسته ای، فیزیک و فناوری» تبدیل شود. این جدیدترین قدم در عقب نشینی های ایران از توافق هسته ای که از ماه مه آغاز شد، به شمار می رود. روحانی آن زمان یک فرصت 60 روزه برای طرفین باقی مانده در توافق برای تحقق وعده های اقتصای و مقابله با تحریم های ایالات متحده داد و عقب نشینی از توافق 7 جولای با نقض سقف نگهداری اورانیوم غنی شده و گذر از سطح 3.7 درصدی غنی سازی شروع شد. ایران 6 سپتامبر محدودیت ها بر تحقیقات و توسعه هسته ای از جمله فعال سازی سانتریفیوژهای پیشرفته را لغو کرد. این قدم های تدریجی با دقت و برای افزودن به فوریت تلاش های دیپلماتیک بدون ایجاد فوریت منع گسترش تسلیحات هسته ای تنظیم شده اند و تهران تاکید کرده هر زمانی که معامله اصلی برجام، یعنی محدودیت های هسته ای در برابر نرمال سازی روابط اقتصادی، تحقق یابد مجددا عمل به توافق هسته ای را از سر خواهد گرفت.
مایک پومپئو، mike pompeo وزیر امور خارجه آمریکا، در نوامبر 2018 و در آستانه اعمال مجدد تحریم ها با اطمینان گفت که ایران برنامه هسته ای خود را از سر نخواهد گرفت. آن زمان ایران «صبر استرتژیک» پیشه کرده بود با این امید که عمل به تعهدات هسته ای باقی جهان را به ادامه تجارت با ایران به رغم تحریم های آمریکا ترغیب کند. وقتی معلوم شد که این امید هرگز به حقیقت نمی پیوندد و به ویژه در آوریل 2019 که ایالات متحده از تجدید معافیت ها از تحریم های نفتی خودداری کرد، رهبری ایران هم شروع به واکنش متقابل کرد.
یک مقام ارشد ایرانی به گروه بحران گفت: «ما در یک جنگ اقتصادی تمام عیار هستیم. حتی در برنامه نفت در برابر غذا، عراق که به یک کشور دیگر [کویت] حمله کرده بود همچنان اجازه داشت به صادرات نفت خود ادامه دهد. ایالات متحده نمی تواند دست بر گلوی ما بگذارد و انتظار داشته باشد کاری نکنیم.» از دیدگاه دولت ایران، واکنش در جبهه هسته ای در دستیابی به 3 هدف اصلی موثر است: تحت فشار گذاشتن دیگر طرفین برجام به ویژه اروپایی ها برای اینکه قدمی به پیش بردارند و از آسیب های تحریم های ایالات متحده بکاهند؛ نشان دادن این مساله به واشنگتن که اگر نوعی تسهیل برای تهران در نظر نگیرد، هزینه تحریم ها برایش بالا خواهد رفت؛ و خشنود سازی اذهان عمومی در ایران. بدین ترتیب، دولت ترامپ که نگرانی «غروب توافق» بود، در عمل مهلت آزمایش سانتریفیوژهای پیشرفته را از 2016 و از سرگیری فعالیت های غنی سازدی در فردو را از 2031 به 2019 رساند.
روی دیگر سکه آستانه هسته ای ایران یک محیط بی ثبات منطقه ای است. از اوایل ماه مه یک سری تحولات در منطقه خلیج فارس در حال وقوع بوده که از نمونه آنها می توان به حملات به نفتکش ها، حملات هواپیماهای بدون سرنشین حوثی ها به خط لوله های سعودی، حمله موشکی به نزدیکی سفارت آمریکا در عراق، حمله انتحاری در کابل، انهدام هواپیمای بدون سرنشین آمریکا توسط ایران، حملات به تاسیسات مهم نفتی سعودی و ... اشاره کرد. واکنش های ایران به جبهه های هسته ای و منطقه ای هسته اصلی کمپین «اعمال فشار حداکثری» را زیر سوال برده است. اگرچه رویکرد دولت ترامپ Donald trump بی شک آسیب اقتصادی شدیدی به ایران تحمیل کرده، اما تهران نتیجه دو وجهی آن یعنی انتخاب بین تسلیم یا فروپاشی را در هم شکسته و به «مقاومت حداکثری» روی آورده است. در نتیجه، رویکرد ترامپ از جهت تاثیرگذاری بر آندسته از فعالیت های منطقه ای تهران که واشنگتن نگران کننده می دانسته، شکست خورده است.
به نظر می رسد که تهران متقاعد شده عقب نشینی از توافق هسته ای و افزایش فعالیت های منطقه ای برایش مفیدتر از صبر استراتژیک سال اول کمپین اعمال فشار حداکثری واشنگتن بوده است. از نمونه های تاثیرگذاری این رویکرد جدید می توان به تلاش ها برای میانجی گری بین واشنگتن و تهران توسط امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، و برخی از بازیکنان منطقه ای همچون عراق و پاکستان اشاره کرد. تصمیم برخی از رقبای منطقه ای همچون امارات متحده عربی به کاهش تنش ها در منطقه نیز یکی دیگر از نشانه ها دال بر موفق بودن این روش جدید است.
اما پیشروی ایران در هر دو جبهه هسته ای و منطقه ای می تواند قمار خطرناکی باشد. یک حادثه که به نیروهای ایالات متحده یا متحدان آن مربوط شود، می تواند به اقدام تلافی جویانه آمریکا بینجامد و دو طرف را با مواجهه نظامی نزدیک کند. احتمال مواجهه نظامی ایران با اسرائیل هم وجود دارد چرا که اسرائیل به اندازه ایالات متحده به استفاده از نیروی نظامی بی میل نیست. عقب نشینی بیش از اندازه ایران از توافق هسته ای هم می تواند به خروج اروپایی ها از توافق و فروپاشی آن بینجامد که به معنای بازگشت تحریم های سازمان ملل علیه ایران خواهد بود.
یک توافق آتش بس که با کاهش تنش ها همراه باشد و به عقب نشینی دو طرف از روند خطرناکی که پیش گرفته اند کمک کند، بهترین راه برای خروج از بحران کنونی است و این امر مستلزم آن است که تهران بپذیرد به رغم تمایل زیاد ترامپ به توافق، واشنگتن تحریم ها را تا سطح پیش از خروج از برجام تسهیل نمی کند و البته، ایالات متحده هم باید بپذیرد که ایران بدون تضمین تسهیل تحریم ها پای میز مذاکره نخواهد آمد. غلبه بر عدم اطمینان بین دو کشور حتی با وجود میانجی ها هم دشوار است. شاید یک نمونه محدودتر از پیشنهاد ماکرون دال بر بازگشت ایران به تعهدات هسته ای و خودداری از اقدامات تحریک آمیز منطقه ای در برابر کمک مالی اروپا به شکل افزایش صادرات نفتی ایران، بهترین گزینه برای حل و فصل مشکلات کنونی باشد. در همین حال، شایعاتی درباره تبادل زندانی ها بین ایالات متحده و ایران شنیده می شود که می تواند اقدامی حائز اهمیت در بازگشایی یک کانال ارتباطی برای کاهش تنش ها بین دو کشور باشد.
منبع: گروه بحران بین الملل دیپلماسی ایرانی: / مترجم: طلا تسلیمی
دیدگاه تان را بنویسید