جمهوری اسلامی ایران دامنه نفوذ و تأثیرگذاری خود در منطقه را به شکل غیرقابل انکاری از چین و روسیه تا عراق، سوریه و لبنان گسترش داده و به کشورهای آمریکای لاتین رسیده است. تلاش‌های بی‌وقفه آمریکا در افزایش ایران‌هراسی و تحمیل تحریم‌های جدید ریشه در همین بُرد دیپلماتیک دارد. ایران و متحدان راهبردی‌اش که از مدعیان نظم نوین جهانی هستند، معادلات آمریکا و شرکای غربی‌اش را به چالش کشیده‌اند و این اقدامات ابتکاری در عرصه میدان و دیپلماسی، آمریکا را بیش از پیش خشمگین کرده است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

۴۴سال از تاسیس جمهوری اسلامی ایران گذشته است و اگر بخواهیم به وجوه کیفی این انقلاب پرداخته و اثرات تمدنی و جهانشمول آن را بررسی کنیم به مولفه‌های اثرگذار آن درایجاد صلح پایدار می‌رسیم. انقلاب اسلامی ایران در بدو تشکیل خود ایده غرب‌مداری به عنوان الگوی رایج آن زمان را به چالش کشید و به مقابله با نظام دو قطبی جهان پرداخت. البته طولی نکشید که هشدار بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران درخصوص فروپاشی بلوک شرق به حقیقت پیوست و آمریکا که به عنوان قدرت تک‌قطبی جهان، به استثمار و استعمار ملت‌ها مشغول بود با چالشی تحت عنوان انقلاب اسلامی رو‌به‌رو شد؛ چراکه جمهوری اسلامی ایران این رویه را برنتابید و با شیوه‌های مختلف آگاهی‌بخشی توانست تا حدود زیادی مانع سلطه‌طلبی آمریکا شود. البته نباید این مسأله را نادیده گرفت که بسیاری از دولت‌ها گرچه دل خوشی از سیاست یکجانبه‌گرایی آمریکا نداشتند اما توان و باور مقابله با آن را نیز نداشتند و به همین دلیل با ساز، آمریکا می‌رقصیدند.  شاید برخورداری از همین ویژگی را بتوان نقطه ممیزه جمهوری اسلامی ایران با سایر حاکمیت‌ها دانست که ابایی از بر هم زدن قاعده حاکم را نداشت و یک‌تنه به مصاف آمریکا رفت تا ابرقدرتی پوشالی آمریکا را به چالش بکشد و انصافا در این زمینه موفق بود تا حدی که حالا در سازمان ملل متحد که غالبا یار غار قدرت‌های ابرقدرت و زورگوست، به انزوا کشیده شده و محکوم به اخراج شده‌اند.

 

فرآیند اضمحلال آمریکا

جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر نگاه ایدئولوژیک و پرداختن به این مؤلفه که فقدان آن در بسیاری ازکشورها مشهود است به افشاگری درخصوص هیمنه دروغین آمریکا پرداخت و با اتکا بر تفکرات اسلامی و اندیشه‌های انسانی به گسترش دایره نفوذ خود در منطقه غرب آسیا و نقاط دیگر جهان مبادرت ورزید و عجیب نیست که این تفکرات در کشورهای فرامنطقه‌ای نیز ترویج یافته و آنها در عرصه استکبارستیزی به جمهوری اسلامی ایران اقتدا کرده‌اند؛ زیرا حاکمیت نیم‌قرنی آمریکا بر نظام تک‌قطبی نه‌تنها فایده‌ای برای آحاد ملت‌ها نداشت، بلکه بر مشکلات موجود افزوده و بر تبعیض، بی‌عدالتی، استعمار، وقوع جنگ، ناامنی و... دامن زد و به‌این ترتیب چالش‌های آمریکا در این‌خصوص افزایش یافته و فرآیند اضمحلال آن آغاز شد. به گواه تاریخ، تاکنون هیچ قدرتی غیر از جمهوری اسلامی ایران نتوانسته بود نظم مبتنی بر هژمونی آمریکا را بر هم ریخته و معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را دگرگون سازد. بدون شک مخالف صریح ایران اسلامی با اهداف و برنامه‌های شوم آمریکا دامنه دشمنی این رژیم‌سفاک را شدت بخشیده و آنها را در مقام انتقامجویی قرار داد؛ آمریکا در سند امنیتی ۲۰۱۰ میلادی با اشاره به موضع ایران، این کشور را یکی از دغدغه‌های اصلی خود در منطقه خاورمیانه دانسته و مدعی می‌شود که «جمهوری اسلامی ایران امنیت منطقه را به خطر انداخته و آمریکا نتوانسته است به مسئولیت‌های بین‌المللی خود در این راستا عمل کند... خودداری از تعامل، باعث شده که نتوانیم این روند را تغییر دهیم و رفتار ایران تهدیدآمیزتر شده است. تعامل، مسأله‌ای است که ما بدون ایـن که خود را فریب دهیم، دنبال آن هستیم.»

 

تلاش برای انزوای ملت ایران

این بیانیه چند سطری سند محکمی برای حقانیت جمهوری اسلامی در شیطان بزرگ خواندن آمریکاست؛ سیاست‌های واشنگتن در چارچوب راهبرد تحکیم هژمونی خود در آسیا با فراز‌و‌نشیب‌هایی همراه بود. این دولت سال‌های سال با شیوه‌های مزورانه خود که یکی از آنها مبارزه با تروریسم و طرح‌های به ظاهر متمدنانه بود، فرصت مناسبی را در اختیار داشت تا سرمایه‌های مادی و معنوی منطقه استراتژیک غرب آسیا را به یغما ببرد تا این‌که ناگاه با سد محکمی به نام جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و طبیعتا در این اندیشه است تا با اتخاذ شیوه‌های ظالمانه نظیر تحریم و ایران‌هراسی به انزوای دولت و ملت ایران بپردازد اما این توطئه‌ها نیز با توصیه‌های مدبرانه رهبر انقلاب و هوشمندی مردم در حمایت از اهداف کلان انقلاب اسلامی خنثی شد و حالا جمهوری اسلامی ایران در آستانه دهه پنجم عمر با برکت خویش گام در مسیری تحول‌خواهانه گذاشته و از قدرت‌های مدعی اثرگذار در نظم نوین جهانی است و اقداماتی را نیز درخصوص دستیابی به این موقعیت بین‌المللی انجام داده است.

 

شکل‌گیری محور مقاومت

شکل‌گیری محور مقاومت در منطقه و افزایش قدرت این نیروها، وقوع بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و سرکوبی حاکمان دیکتاتور و دست‌نشانده آمریکا، به بن‌‌بست رسیدن گفت‌وگوهای صلح بین تشکیلات خودگردان فلسطین و سران رژیم غاصب و همچنین پیمان ابراهیم، مهار داعش، شکست پروژه تکفیر، افزایش قدرت بازدارندگی جمهوری‌اسلامی و حضور فعالانه در پیمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ازجمله عواملی بود که به تضعیف‌آمریکا و تقویت جایگاه‌ایران در منطقه منجر شد.

ایران قدرت نوظهور جهانی

برخورداری از شکل‌گیری محور مقاومت در منطقه در کنار بهره‌مندی از موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک موجب شده تا ایران اسلامی به‌عنوان یک قدرت نوظهور جهانی مورد توجه قرار گرفته و خواستار ایجاد نظمی جدید براساس منافع ملی خود باشد و ضمن ساماندهی مناسبات جهانی که مبتنی بر سلطه‌جویی و اقدام نظامی است، مبدع نظامی باشد که براساس همکاری‌های مشترک شکل گرفته و از کنترل و رهبری دولت‌های مختلف پرهیز کرده و استقلال و حاکمیت آنها را محترم بشمارد. گام‌های جمهوری اسلامی ایران برای حضور در نظم نوین جهانی با دوری از دیپلماسی لبخند و مذاکره براساس خواست و اراده کشورهای اروپایی و تاکید دولت سیزدهم بر روابط چندجانبه با کشورهای مختلف آغاز شده است و در آینده نزدیک با خنثی‌سازی تحریم‌ها، مقتدرانه تداوم می‌یابد. حضور فاعلی ایران در نظم نوین جهانی نقطه عطفی برای احیای هویت دینی و نفی هرگونه خودباختگی است و این باور را بین ملت‌های مسلمان اشاعه می‌دهد که با نفی طاغوت‌های زمان و اتکا بر فرهنگ اسلامی می‌توان منافع قدرت‌های استعمارگر را به مخاطره انداخته و تغییرات شگرف و هدفمندی را در معادلات منطقه‌ای شکل داد که از جمله آنها می‌توان به اخراج نیروهای امپریالیستی و غاصب از غرب آسیا اشاره کرد.

فرشته مسلمی - روزنامه جام جم