بحران زایی آمریکا برای ایران
حامد رحیم پور طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: پس از پیروزی انقلاب، ایالات متحده که همواره تلاش کرده تا نقش هژمون را در منطقه غرب آسیا ایفا کند، رویکردی خصمانه در قبال ایران در پیش گرفت و حالا نیز در دوره ریاست جمهوری «جو بایدن» جنگی ترکیبی را به بهانههای مختلف به راه انداخته است. از جمله اقدامات آمریکا علیه ایران، تلاش برای ایجاد و دامن زدن به ناآرامیها و اغتشاشات در ایران با ادعای حمایت از مردم ایران به ویژه زنان و تشویق و حمایت از گروهکهای تجزیه طلب در ایران است. هدف آنها این است تا با براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و تجزیه کشوری که دارای سابقه تمدنی چند هزار ساله است، ایران را بر اساس تقسیمات قومیتی به خیال خود به چند پاره تجزیه کنند.
آمریکاییها مدت هاست به دنبال اجرایی کردن این طرح هستند. برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم «جیمز بیرنز» وزیر خارجه وقت آمریکا در آن هنگام گمان میکرد ایران در معادلات سیاست جهانی، کشور مهمی نیست لذا طرح تجزیه ایران به هفت کشور کوچکتر را ارائه کرد. پس از وقوع انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای آمریکا برای تجزیه ایران با استفاده از اختلافات قومیتی و مذهبی بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. طرح «خاورمیانه بزرگ»، برنارد لوئیس استاد دانشگاه آمریکایی صهیونیست نیز برتجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا تاکید دارد، اما کانون مرکزی و بخش اصلی طرح وی تجزیه ایران بود: «طبق طرح لوئیس ایران به شش تکه تقسیم میشود. در واقع بخشهایی از ایران به کشورهای همسایه میپیوندد و اقوام بلوچ و عرب و ترک و کرد از ایران جدا میشوند.»
بدین ترتیب آمریکا به عنوان دشمن اصلی جمهوری اسلامی همواره به دنبال عملی کردن طرح خصمانه خود در زمینه تجزیه ایران است و در این راستا واشنگتن طرحهای متعددی برای بحران سازی در ایران با ایجاد و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، بحران سازی جنسیتی با ادعای حمایت از زنان ایرانی و حقوق آنها دارد که به ویژه در ناآرامیهای سال گذشته بسیار مورد تاکید قرار گرفت؛ اما و شاید مهمترین برنامه آمریکاییها عبارت است از بلوک سازی علیه ایران با محوریت رژیم صهیونیستی با هدف محاصره ایران و مهار دیپلماسی فعال. در این خصوص باید چندین نکته را ذکر کرد: اولا این اقدام آنها از زمان شروع «پیمان ابراهیم» بود. با این اقدام رژیم صهیونیستی از مرزهای خود خارج شد و یکی یکی به دنبال عادی سازی با کشورهای پیرامونی ایران و البته جهان اسلام رفت. این باعث میشود تا عملا حوزه نفوذ و عمق استراتژیک صهیونیستها از منظر امنیتی گسترش پیدا کند. انتقال حوزه اسرائیل از یوروکام به سنتکام، حضور افسران نیروی هوایی اسرائیل در پایگاههای آمریکایی در منطقه و انجام اقدامات مختلف با هدف تنشزایی و خرابکاری، احداث ایستگاههای امنیتی و اطلاعاتی موساد در شمال عراق و جمهوری آذربایجان با هدف پایش و خرابکاری و احیای تروریسم و داعش در افغانستان با هدف ناامنی در شرق کشور و هجوم سیل پناهندگان به ایران و ایجاد جنگقومی و مذهبی در افغانستان و منطقه با انحراف افغانستان از پیگیری روند سیاسی برای تشکیل دولت وحدت ملی و فشار اقتصادی به این کشور با هدف سوق دادن مردم افغانستان به گروههای تروریستی از جمله برنامههای آمریکا در حوزه امنیتی ایران است که بناست کشور، درگیر بحران در مرزها و با کشورهای اطراف شود و از پیگیری اهداف مهم مانند توسعه اقتصادی کشور بازبماند. طبعا گام بعدی آنها کشاندن این ناامنی به داخل کشور با حمایت از اشرار و تقویت جریانهای تجزیه طلب مرزی است.
اگرچه در مقابل نیز نهادهای نظامی و امنیتی کشورمان عزم خود را جزم کرده اند که یک بار برای همیشه بساط تروریستهای تجزیه طلب را که در چهار طرف ایران خیمه زده و برای ملت و نظام هزینه سازی میکنند، جمع کنند. ازطرفی با توجه به استفاده آمریکا و رژیم صهیونیستی از ظرفیت اقلیم کردستان عراق و بهره گیری گستردهتر تلآویو از این تروریستها طی ماههای گذشته، اولویت اول کردستان عراق است. مهلت به عراق برای خلعسلاح تجزیهطلبهای کرد در اقلیم کردستان ۲۸ شهریور به پایان میرسد. قطعا در صورتی که دولت مرکزی بغداد خود بساط این تروریستها را برای همیشه طی هفته آینده جمع نکند، حملات قدرتمندتر، جدیدتر و حتی سناریوی ورود نیروهای مسلح و تشکیل منطقه امن دور از دسترس نیست. از سوی دیگر پس از غائله زاهدان، ظرفیت زیادی از تروریستهایی که برای حمله به برخی شهرها آماده بودند، نابود شد.
هر چند مامن این تروریستها در دو کشور پاکستان و افغانستان است، محدودیتها و معذوریتهایی در هدف قراردادن مواضع تروریستها در این دو کشور وجود دارد که البته قابل رفع است. به هر روی نیروهای مسلح قدرتمندانه در مرزهای شرق کشور نیز مستقر هستند. این روزها تامین امنیت مرزهای شمال غرب کشور هم با توجه به فضای متشنج قفقاز از ظرافتها و پیچیدگیهای فراوانی برخوردار است. اما جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک ستون مستحکم در قفقاز جنوبی عمل کرده وبا تصمیم قاطع جلوگیری از تصرف سیونیک، مانع از اجرای طرحهای انگلیسی - صهیونیستی شده است. هرچند که نباید از تلاش دشمن برای بحران سازیهای جدید غافل بود. همچنان که رهبر حکیم انقلاب دیروز در دیدار مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی فرمودند: «البته این که میگوییم دشمن در حال ضعیف شدن است به معنی ناتوانی او از مکر و نقشهکشی و ضربه زدن نیست؛ بنابراین ما یعنی آحاد مردم و مسئولان باید بیدار و مراقب باشیم.»
دیدگاه تان را بنویسید