هر چه زمان پیش رفت و از سال‌های ابتدایی انقلاب فاصله گرفتیم، نفوذ در ساختارهای جمهوری اسلامی اشکال مختلفی به خود گرفت. جریان نفوذ، گرچه در آن سال‌ها بیشتر به بخش امنیتی و ناظر به کسب اطلاعات و حذف فیزیکی عناصر نظام محدود می‌شد در سال‌های بعد، پیچیده‌تر و متنوع‌تر شد.

نفوذ در نظام تصمیم‌گیری
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

نفوذ سیاسی یکی از شاخه‌های نفوذ بوده که هدف خود را مرکز تصمیم‌گیری قرار می‌دهد. در این روند، نیروهای نفوذی از یکی از دو روش زیر استفاده می‌کنند: نخست این‌که مستقیم در مراکز تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند و با اتخاذ تصمیمات خطرناک به بحران‌آفرینی برای نظام و کشور مبادرت می‎‎‌کنند.این شیوه البته نیاز به دسترسی و رخنه‌های جدی و طولانی‌مدت دارد و بیشتر در جوامع مستعمره و تحت سیطره‌ قدرت‌های استعماری به وقوع پیوسته که تجربه تاریخی هندوستان در دوره استعمار انگلیس از این جنس است. اما راه دوم آن است که نیروهای نفوذی، پیرامون مسئولان و شخصیت‌های تصمیم‌گیر را گرفته و به جهت‌دهی‌های انحرافی و اصطلاحا تصمیم‌سازی برای آنها مشغول می‌شوند. به واقع، با وقوع چنین رخنه‌ و نفوذی به‌تدریج همه‌ تصمیم‌گیری‌ها در کشور طبق خواست و میل و اراده‌ دشمنان انجام خواهد شد و جورچین طراحی شده از سوی آنان برای رسیدن به مقاصد مختلف ضدامنیتی را در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تکمیل می‌کند.

نفوذ بانکی و ارزی

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در سال۱۳۹۷ اعلام کرد که طی یک رشته اقدامات و عملیات هوشمندانه و پیچیده اطلاعاتی و عملیاتی همزمان و هماهنگ در کشور، ۱۷نفر از عناصر شبکه نفوذ در سیستم بانکی و ارزی را در استان‌های، سیستان و بلوچستان، تهران، مازندران، قم، کرمان و اصفهان دستگیر کرده است. در تشریح اقدامات این عناصر نفوذی آمده بود که این شبکه به بهانه انجام واردات کالا، با اسناد غیرواقعی و جعلی به ثبت سفارش واردات کالا اقدام می‌کردند و بدون آن که قصد واردات داشته‌باشند، ارزهای دولتی را به مقصد دلخواه خود حواله می‌کردند و پس از آن، آنها را به قیمت آزاد فروخته و از مابه التفاوت حاصله سودجویی می‌کردند. این خبر، صرفا افشاگر گوشه‌ای از اقدامات ضدامنیتی عناصر نفوذی در حوزه اقتصاد است. به‌ویژه در سال‌های اخیر و با تمرکز دشمنان و نیروهای ضدانقلاب بر مقوله اقتصاد و ایجاد فشار برمعیشت مردم به منظور تولید نارضایتی عمومی، این شکل از نفوذ هم شاخ و برگ گسترده‌ای پیدا کرده است. ایجاد اخلال‌های ارزی همزمان با التهابات پاییز۱۴۰۱ نیز نمونه دیگری از این دست اقدامات بود که به‌وضوح نشان می‌داد چگونه عناصرنفوذی با همکاری نیروهای‌شان در فضای اقتصادی کشور به افزایش دستوری نرخ‌ارز، بدون آن‌که زمینه‌های واقعی در شرایط‌اقتصادی کشور داشته باشد، مبادرت می‌کنند.

نفوذ ارتجاع

چهره‌ نفوذ در جمهوری اسلامی، به‌دلیل صبغه‌ مذهبی نظام، همواره چهره‌یک انسان متدین و متظاهر به امور شرعی را داشته است. این چهره گرچه در جای خود وجود داشته است و انکارشدنی نیست اما عناصر نفوذی همیشه با این سیما و ظاهر به میدان نمی‌آیند. به‌ویژه در مقاطعی از تاریخ پس از پیروزی انقلاب، نیروهای نفوذی در ساختار سیاسی نظام و نیز سطوح مختلف جامعه، گهگاهی با چهره‌ای کاملا مدرن و اصطلاحا فکل‌کراواتی رخنه می‌کنند و به عنوان دلسوزی برای نظام و کشور به ارائه نسخه‌های غربی می‌پردازند. در این روند، راه حل مسائل و سیاست‌های پیشنهادی آنها برای توسعه و تحول در کشور، تبعیت از نظریه‌ها و سبک زندگی غربی است. این نوع نفوذ، گاهی در درون مسئولان نظام رخنه می‌کند که پیگیری اسنادی چون سند۲۰۳۰  یا ترویج تئوری‌های توسعه غربی از نمونه‌های آن است  یا گاهی در درون جامعه به ترویج سبک زندگی و فرهنگ غربی، به‌ویژه در میان جوانان دست می‌زند. از این رو این نوع نفوذ را می‌توان نفوذ جریان ارتجاع نام نهاد که قصد دارند کشور را به دوران ابتلائات پیش از پیروزی انقلاب و حاکمیت افکار و سبک زندگی ویرانگر ضدملی و ضددینی بر سرنوشت کشور و ملت برگرداند و راه را برای بازگشت تسلط دشمنان و قدرت‌های استعماری هموار کنند.

فاطمه درودی | روزنامه نگار - روزنامه جام جم