نقطه ضعف مهمترین رقبای بایدن، یعنی وارن و سندرز این است که تفکرات چپگرایانه دارند
جو بایدن رقبای قدرتمندی ندارد
جو بایدن( joe biden) با گذشت نزدیک به دو ماه از آغاز رقابتهای درونحزبی دموکراتها تا به اینجای کار،
چرا جو بایدن به عنوان چهره اصلی سیاسی دموکرات ها مطرح شده است؟
جو بایدن (joe biden) توانسته از دیگر همحزبیهای خود پیشی بگیرد و بهعنوان چهره اصلی دموکراتها برای انتخابات ۲۰۲۰ شناخته شود. درباره این مساله که چرا بایدن بهعنوان کاندیدای اصلی حزب دموکرات شناخته میشود، دلایل مختلفی وجود دارد؛ یکی از دلایل اصلی این است که جو بایدن چهره شناختهشدهای در سپهر سیاسی آمریکاست و سابقه کار در کنگره آمریکا، چه مجلس نمایندگان و چه مجلس سنا را در کارنامه سیاسی خود دارد. همچنین وی سابقه کارهای اجرایی دارد. بهلحاظ خانوادگی نیز خانواده ایشان همواره در سیاستگذاری آمریکا حضور داشتهاند. درواقع جو بایدن در تحولات مهم سیاسی آمریکا حداقل در ۴۰ سال گذشته حضور داشته است؛ چه در بحث جنگ ویتنام، چه در رقابتها با شوروی و چه در بحث حقوق سیاهپوستها؛ به همین دلیل بایدن در قیاس با کاندیداهای رقیب، فرد شناختهشدهتری است، البته صرفا شناختهشدهبودن نمیتواند مبنای این باشد که کاندیدایی بسیار مطرح شود چون اگر مبنا این باشد، چهرههای هنرمند که بسیار شناختهشده هستند، میتوانند در آمریکا کاندیدا شوند ولی شناختهشدهبودن برای بایدن این مزیت را دارد که وی را یک فرد سیاستورز و دارای تجربه نشان میدهد؛ فردی که در 40، 50سال گذشته در عرصه سیاسی آمریکا حضور داشته و طبیعتا با کاندیداهایی که سابقه سیاسی آنها بعضا حتی کمتر از 10 سال است قابلمقایسه نیست، لذا یکی از دلایل محبوبیت بایدن این است که در جامعه آمریکا نسبت به تجربه و سیاستورزی وی که در گذر زمان بهدست آمده، اعتماد بیشتری وجود دارد.
بهره بایدن از اوباما
دلیل دوم به حضور او در دولت باراک اوباما(obama) بازمیگردد. طبق نظرسنجیهای داخلی آمریکا، اوباما یکی از روسایجمهور موفق و محبوب ایالات متحده است و همچنان نیز محبوبیتش بالاست. درواقع پایگاه اجتماعی حزب دموکرات از آقای اوباما خاطرات نسبتا مثبتی دارد. طبیعتا این مساله که بایدن معاون اوباما بوده برای او یک مزیت بهشمار میآید و میتواند به این مفهوم باشد که درصورتیکه بایدن کاندیدای نهایی حزب دموکرات باشد، اوباما در دفاع از معاون سابق خود وارد کارزارهای انتخاباتی شده و از وی حمایت کند. صرف اینکه بایدن معاون اوباما بوده، میتواند معنایش این باشد که بایدن با افکار و اندیشههایی که اوباما در مدت هشتسال در حوزههای مختلف مالیات، مبارزه با سلاح، مبارزه با تبعیضهای جنسیتی، قومی، نژادی و حتی جایگاه آمریکا در سطح جهان داشته تقریبا همنظر است چون اگر غیر از این بود، بایدن نمیتوانست معاون باراک اوباما شود.
حمایت از سیاستمدار کهنهکار
دلیل سوم به جایگاه جو بایدن در حزب دموکرات آمریکا مربوط میشود. حزب دموکرات مانند هر حزبی دنبال این است که یک فرد موفقتر، کارکشتهتر و مورد اعتماد را بهعنوان کاندیدای نهایی حزب معرفی کند. این در حالی است که بایدن از چهرههای اصلی حزب دموکرات است و طبیعتا حزب، وی را به چهرههای کمتر شناختهشده و کسانی که دارای تجربه کمتری هستند، ترجیح میدهد؛ به همین دلیل حزب دموکرات نیز بهنوعی در تلاش است تا جو بایدن را بیش از دیگر کاندیداها تبلیغ کند. هرچند کمیته ملی حزب دموکرات موظف است در انتخابات مقدماتی درونحزبی بیطرف باشد اما نتوانسته این بیطرفی را بهطور کامل حفظ کند.
کمک رسانهها به کاندیدای دموکرات
دلیل چهارم که به پیشتازی بایدن کمک میکند این است که رسانههای اصلی آمریکا به نوعی از او جانبداری میکنند؛ رسانهها با ارزیابیها و نظرسنجیهایی که در داخل آمریکا انجام میدهند به این نتیجه رسیدهاند که کاندیدای نهایی حزب دموکرات جو بایدن است و به همین دلیل بایدن اکنون در مرکز توجه رسانههای مخالف دونالد ترامپ در آمریکا و حتی واشنگتنپست که برای جمهوریخواهان است، قرار دارد. بهعنوان مثال سیانان بهعنوان یک رسانه بزرگ و اثرگذار با بایدن یک مصاحبه اختصاصی انجام داد؛ لذا اگر بایدن با دیگر کاندیداهای حزب دموکرات مقایسه شود، متوجه میشویم که دیگر کاندیداها از چنین امکاناتی برخوردار نیستند. به هر حال پیشینه سیاسی جو بایدن نیز به وی این امکان را داده که بتواند با رسانههای اصلی آمریکا ارتباط بیشتری داشته باشد. در این رابطه باید توجه داشت که رسانه در حیات سیاسی آمریکا خیلی اثرگذار است.
رقبای ضعیف
دلیل پنجم که میتوان بایدن را بهعنوان کاندیدای نهایی حزب دموکرات نام برد این است که رقبای وی رقبای قدرتمندی نیستند.شاید مهمترین رقبای وی برنی سندرز و الیزابت وارن باشند. وجه مشترک افکار سندرز و وارن این است که تفکراتشان به سمت چپ گرایش دارد. در آمریکا تفکر چپ حامی دارد ولی حامی آن در موقعیت اکثریت نیست، یعنی نمیتوان گفت که اکثریت قاطع پایگاه اجتماعی حزب دموکرات از افکار چپگرایانه حمایت میکنند. واقعیت این است که آمریکا یک کشور سرمایهدار بوده و اکثریت جامعه آمریکا نمیتوانند تفکر چپ را تحمل کنند؛ لذا حزب دموکرات این نگرانی را دارد که اگر تمرکز روی افکار سندرز یا وارن باشد، ممکن است این مساله باعث سرخوردگی جامعه آمریکا نسبت به دموکراتها شود. این عوامل باعث شده تا جو بایدن در مقایسه با دیگر کاندیداها از شانس بهتری برخوردار باشد.
نقاط ضعف بایدن
از سوی دیگر برخی مسائل نیز وجود دارد که ممکن است شانس جو بایدن را در انتخابات پیشرو کاهش دهد. فراموش نکنیم چون بایدن بیش از 40 سال سابقه فعالیت سیاسی دارد، تجربه سیاسیاش در معرض قضاوت است. وی شبیه املای نوشتهشده است که میتوان اشتباهات آن را پیدا کرد، درحالیکه باقی کاندیداهای حزب دموکرات تجربه سیاستورزی کمتری دارند و طبیعتا کمتر در معرض قضاوت افکار عمومی قرار خواهند گرفت؛ زمانی که فردی همچون او تجربه بیشتری در عرصه سیاست دارد، بیشتر نیز در معرض قضاوت افکار عمومی قرار میگیرد. در این بین نقدهایی نیز در ارتباط با سیاست گذشته بایدن در جامعه آمریکا وجود دارد. بهعنوان مثال او در گذشته هوادار ایجاد دیوار یا فاصله بین سیاهپوستان و سفیدپوستان در آمریکا بوده و همچنین زنان را به اشکال مختلف مورد تعرض قرار داده است. درعینحال بالابودن سنش میتواند عاملی برای کاهش شانس او باشد زیرا در جامعه آمریکا همواره از کاندیداهایی که سرحال و جوان باشند استقبال بیشتری میکنند. بایدن نیز به این موضوع آگاه است بهگونهایکه در یکی از موضعگیریهایش مدعی شد که میتواند در مسابقه شنای سوئدی ترامپ را شکست دهد؛ لذا این مجموعه عوامل ممکن است شانس بایدن را در انتخابات پیشرو کاهش دهد ولی براساس شرایطی که اکنون موجود است، فعلا بایدن شانس اول است، هرچند نباید فراموش کرد که عرصه سیاست عرصه وقوع پدیدههایی است که میتوانند شگفتیساز و تاریخساز باشند.
جدال بر سر مالیات
بحث دیگر در خصوص جو بایدن به مواضع سیاسی و اقتصادی وی مربوط میشود و این سوال مطرح است که آیا این کاندیدای دموکرات در انتخابات بهعنوان کاندیدای نهایی حزب دموکرات از پس ترامپ برمیآید یا خیر؟
پاسخ به این سوال تاحدودی سخت است اما میتوان حدسهایی را مطرح کرد. حزب دموکرات در بحث مالیاتها روی این موضوع تاکید دارد که باید مالیاتهایی بر ثروتمندان وضع شود چون دموکراتها معتقد هستند که ثروتمندان جامعه از مزایایی که در آمریکا وجود دارد بیشترین بهرهبرداری را میکنند و وقت آن رسیده که از طریق مالیات، دین خود را به آمریکا پرداخت کنند. همچنین در مقابل خواهان این هستند که مالیات برای طبقه متوسط کاهش پیدا کند. این در حالی است که ترامپ در سال 2016 خواهان کاهش مالیات بود و طبیعتا مورد حمایت طبقه ثروتمند آمریکا قرار گرفت اما پایگاه اجتماعی جو بایدن، طبقه متوسط است و در جدال بین دفاع از طبقه متوسط و طبقه پولدار آمریکا، به نظر میرسد که بایدن شانس بهتری داشته باشد چراکه پایگاه اجتماعی طبقه متوسط آمریکا از دانشجو تا هنرمندان را شامل میشود که تا به امروز منتقد سیاستهای ترامپ هستند؛ بنابراین در این حوزه بایدن شانس خوبی دارد اما در حوزه افزایش مالیاتها نمیتوان با قطعیت سخن گفت چون صرف اینکه گفته شود مالیات را باید برای ثروتمندان افزایش داد، طبیعتا باعث نارضایتی این عده خواهد شد و لذا آنها تلاش خواهند کرد از آقای ترامپ در رقابتهای ریاستجمهوری حمایت کنند.
نگرانی مهاجران درباره ترامپ( Donald trump)
در حوزه سیاست مهاجرتی نیز حزب دموکرات خواهان آن است که مهاجران وارد آمریکا شوند چون به خلاقیت و پیشرفت آمریکا کمک خواهند کرد اما درعینحال باید پروندههای آنها بررسی شود و کسانی که واجد شرایط باشند، حق کار و امتیاز شهروندی دریافت میکنند. حزب جمهوریخواه مخالف چنین رویکردی است. در نتیجه این موضوع هم میتواند به نفع حزب دموکرات باشد زیرا آمریکا کشور مهاجران و مهاجرپذیر است و طبیعتا بسیاری از مهاجران بهخصوص کسانی که از آمریکایلاتین به آنجا رفتهاند نسبت به سیاستهای مهاجرتی دونالد ترامپ نگرانیهایی دارند و سیاستهای وی را جدی گرفتهاند. از این رو احتمال میرود مهاجران حاضر در آمریکا به نفع حزب دموکرات فعالتر شوند.
در حوزه دفاع از حقوق زنان میتوان گفت که پرونده هر دو کاندیدا چندان پرونده سفیدی نیست؛ هرچند پرونده جو بایدن بهتر از پرونده ترامپ است؛ لذا ممکن است زنان تمایل داشته باشند در انتخابات پیشرو بیشتر از بایدن حمایت کنند.
دودستگی در سیاستخارجی
در حوزه سیاست خارجی در آمریکا دودستگی وجود دارد؛ دستهای که قطعا به جو بایدن رای خواهند داد، معتقدند که سیاستهای ترامپ جایگاه آمریکا را در عرصه جهانی تضعیف کرده است ولی دسته حامی ترامپ، معتقد هستند که این سیاستها باعث احیای آمریکا میشود چون صرف اینکه آمریکا از هزینههای خودش برای متحدان اروپایی، آسیایی، خاورمیانهای و آفریقایی کم کند در نهایت این پولها به داخل آمریکا بازمیگردد و موجب میشود که ایالات متحده قدرتمندتر شود.
شخصیت ترامپ از بایدن قویتر است
با همه اینها باید گفت که بهلحاظ شخصیتی ترامپ از بایدن قویتر است زیرا در آمریکا صرفا برنامههای کاندیداها اهمیت ندارد بلکه این مساله که دو کاندیدا بر سر میز مناظره چه شخصیتی داشته باشند، تا چه اندازه توانمند باشند، سخنگوی خوبی باشند، حاضرجواب باشند و بتوانند مزاح کنند، متغیری اثرگذار و تعیینکننده است. ترامپ در رقابتهای سال ۲۰۱۶ نشان داد که در این حوزه فرد موفقی است و شاید از حیث شخصیتی و قابلیتهای فردی بتوان گفت که دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ برخوردار است.
بازگشت به برجام- از وعده تا عمل
در نهایت در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران، بایدن مشخصا در مورد توافق هستهای موضعگیریای داشته مبنی بر اینکه برجام به این منظور شکل گرفت که ایران به سمت ساخت بمب نرود زیرا اگر به این سمت میرفت، معادلات استراتژیک در سطح منطقه تغییر میکرد و جایگاه آمریکا تضعیف میشد. همچنین بایدن معتقد است توافق هستهای صرفا قرار بود مساله هستهای ایران را حلوفصل کند و قرار نبود به مسائل دیگر بپردازد؛ بنابراین موضعگیری وی در مورد برجام این است که اگر ایران به توافق پایبند بماند در صورت پیروزی در انتخابات دوباره به برجام بازخواهد گشت؛ البته این موضع اعلامی برخی کاندیداهای دموکرات است و باید نسبت به این موضعگیری با بدبینی برخورد کرد چون با فرض اینکه بعد از انتخابات ۲۰۲۰، بایدن رئیسجمهور آمریکا شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که وی بدون پیششرط یا طرح درخواستهای جدید وارد توافق هستهای با ایران شود. سال ۲۰۲۰ سالی است که برخی محدودیتها علیه ایران لغو میشود و سال ۲۰۲۵ محدودیتهای دیگری لغو خواهد شد. ممکن است بایدن خواهان این شود که در حوزه این محدودیتها، توافقی جدید امضا و به برجام اضافه شود. این ادعا از آن رو است که اگر وی به این ارزیابی برسد که در اثر تحریمهای دوره ترامپ، جمهوری اسلامی ایران در موقعیت ضعف قرار گرفته، ممکن است درخواستهایی از ایران مطرح کنند؛ لذا نباید به اعلام این موضوع که دوباره به برجام بازخواهند گشت خیلی نگاه خوشبینانهای داشت چرا که رئیسجمهور جدید آمریکا اگر بتواند در حوزههای دیگر و کسب امتیازات جدید با ایران به توافق برسد، طبیعتا برای وی یک پیروزی بزرگ محسوب میشود.
نویسنده: مثلث؛ طهمورث غلامی/ کارشناس مسائل آمریکا
دیدگاه تان را بنویسید