اروپا به دنبال حفظ توافقی است که آغازگر آن بود
برجام اروپایی
هفتادوسومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل با حضور سران عالیرتبه کشورها چندی پیش برگزار شد. یکی از موضوعاتی که در این اجلاس توسط رهبران کشورهای مختلف به آن پرداخته شد، بحث برجام بود. علیرغم مخالفتهای تند دونالد ترامپ با ادامه این توافق، اما کشورهای اروپایی همچنان بر حفظ برجام تاکید ورزیدند. در این نشست شاهد مخالفت سران دو کشور فرانسه و انگلیس با رئیس کاخسفید در خصوص برجام بودیم و به صورت کلی هر دو کشور تاکید بر حفظ برجام داشتند و این موضوع را در مصاحبهها، ملاقات با مقامات خارجی و سخنرانیها نشان دادند. ضمن اینکه اروپاییان همواره به همراه بحث حفظ برجام یک عدم اطمینان و شکی را مطرح میکنند تا به نوعی با آمریکاییان همدلی کرده باشند. طرح بحثهای موشکی و نفوذ منطقهای ایران در لابهلای صحبتهایشان پس از حفظ برجام به همین منظور و به نوعی برای ایجاد تعادل است. بنابراین تفاوت آشکاری در این خصوص میان رویکرد رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس نمیتوان مشاهده کرد، جز اینکه موضع فرانسویها در رابطه با آمریکا تندتر بود. به این صورت که ماکرون با تاکید بر حفظ برجام، آمریکا را متهم کرد که با خروج از برجام باعث افزایش قیمت نفت شده است. اگرچه انگلیسیها همواره موضع نرمتری نسبت به آمریکا اتخاذ کردهاند و در نظر دارند این موضع را حفظ کنند، اما در مورد مساله برجام با اروپا هماهنگ بودند و از برجام حمایت کردند. آلمان و فرانسه هم از زمانیکه ترامپ وارد کاخ سفید شد تلاش کردند سیاستهای خودشان را با آمریکا هماهنگ کنند اما در هیچ موردی نتوانستند با آمریکا و دولت فعلی به توافق برسند؛ این موضعگیری در آلمان شدیدتر هم شده است و آنها تاکید کردند اروپا باید کارهایش را در زمینههای اقتصادی، دفاعی و امنیتی مستقلانه پیش ببرد. بنابراین به این نتیجه میرسیم که موضع رهبران اروپایی در سازمان ملل امسال مانند همدیگر بوده است و به دلیل منافعی که برجام برای آنها دارد بر حفظ برجام تاکید دارند اما در کنار آن همواره مسائل فرعی هم وجود دارد که با شدت و حدت کمتر و بیشتری مطرح میکنند.
در این میان بریتانیا که به دنبال خروج از اروپا است سیاستهای مستقلانهتری را اتخاذ میکند اما در رابطه با برجام با اروپا هماهنگ است و سیاستهای آنها را پی میگیرد. همچنین اگرچه بر اتحادشان با آمریکا تاکید میکنند، اما در خصوص برجام انتقادهایی به ترامپ داشتهاند.
درواقع از زمانی که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مطرح شد آنها سعی کردند تا کمی به ایران نزدیکتر شوند، زیرا سیاستی را در پیش گرفتند که در آینده بتوانند بخشی از خسارتهایی را که از خروج از اتحادیه شامل آنها میشود را جبران کنند. همچنین ایران کشور مهمی است که قابلیت سرمایهگذاریهای عظیم بهویژه در بخش انرژی دارد. چنانچه در منطقه کویری کرمان هم سرمایهگذاری حدودا 60 میلیارد یورویی در رابطه با انرژی خورشیدی انجام دادند اما اخیرا این پروژه نیز متوقف شده است. لذا مشاهده کردید که انگلیسیها تلاش میکردند کار با ایران را در مقایسه با گذشته رشد و توسعه دهند، اما نگرانی از مورد تحریم قرارگرفتن از سوی آمریکا بهویژه بهوسیله بانکها نیز از سوی دیگر مانع از دستیابی آنها به نتیجه دلخواهشان در رابطه با ایران میشود. اگرچه بریتانیا به دنبال خسارت اقتصادی یا کاهش رابطه اقتصادی با ایران نیست اما طبیعتا اگر احساس کند تحریمهای آمریکا خسارتهای سنگینی به بار میآورد پروژههایشان را معلق میکنند. با این وجود اگر فرصتی برای همکاری با اتحادیه اروپا در جهت بهبود روابط با ایران وجود داشته باشد، مانند سازوکار جدیدی که در رابطه با بانک مرکزی ایران با چند بانک مرکزی کشورهای اروپایی شکل میگیرد، قطعا بریتانیا از این سازوکار در رابطه با کار اقتصادی و تبادل مالی با ایران استفاده میکند.
لذا برجام از دو بعد امنیتی و اقتصادی دارای اهمیت زیادی برای کشورهای اروپایی است اما به نظر میرسد بخش امنیتی و اعتباری برجام از اولویت بالاتری نسبت به جنبه اقتصادی برخوردار است. اگرچه در بخش اقتصادی پروژههای بزرگی مانند خرید ایرباس، توتال یا شرکتهای ماشینسازی در ایران سرمایهگذاری کردند، اما هنوز اقدامی اساسی مانند سرمایهگذاری که در مورد کاغذ بود، در عمل انجام نشد است. لذا اگر پروژههای اقتصادی عملیاتی هم نشود کشورهای اروپایی ضرر زیادی را متحمل نمیشوند. اما برجام برای آنها دو نکته مهمتر داشت که اول اعتبار اروپا بود. برجام اولین پروژه مهم جهانی بود که اروپا در مذاکرات به دست آورد، اگرچه جان کری به نمایندگی از آمریکا با همتای ایرانیاش حرف نهایی را میزدند اما آغازگر برجام، اروپاییان بودند و درنهایت هم به دلیل موافقت اروپا بود که آمریکا نظر مثبت داد و برجام امضا شد. به همین دلیل اروپاییان نمیخواهند این پروژه بهاصطلاح اروپایی صدمه بخورد و به اعتبار آنها لطمه وارد شود.
دومین نکته امنیت است، اروپاییان معتقد بودند مساله هستهای ایران به دلیل مجاورت اروپا با خاورمیانه و ایران، تهدیدی برای آنها به شمار میآید. لذا بیان میکردند که هستهایشدن ایران، برای اروپا خطر است. ضمن اینکه هستهایشدن ایران رقابتی را در خاورمیانه و میان کشورهای مهمی چون عربستان، مصر و امارات ایجاد میکند که مجاورت اینها با اروپا خطر را دوچندان میکند، به همین خاطر است که اروپاییان نگران این مساله هستند که در صورت بههمخوردن برجام، ایران فعالیتهای هستهایاش را از سر بگیرد و دررقابت، کشورهای همسایه هم به این امر مبادرت ورزند. در این راستا اروپاییان در مصاحبههایشان اعلام میدارند که خروج آمریکا از برجام باعث شده است که آمریکا در درجه اول منافع امنیتی و در درجه دوم منافع اقتصادی متحدین خود یعنی اروپا را در نظر نگیرد، پس چون ایالات متحده این موضوع را در نظر نمیگیرد اروپا هم با آن همکاری نمیکند.
با این حال مذاکرات با کشورهای اروپایی در خصوص برجام در یک ماه گذشته روند خوبی را طی کرده و در حال نتیجهدادن است و تردیدها در رابطه با خرید نفت یا تبادلات مالی و کارکردن بانکهای مرکزی ایران با آنها تقریبا در حال برطرفشدن و عملیاتیشدن است. اما حفظ این موضوع بستگی به نوع رفتار ایالات متحده دارد، به عبارت دیگر آمریکا برای اولین بار یک رفتار غیردیپلماتیک غیرنرمال را از خود نشان داده است که تند و غیرقابل پیشبینی است.
حتی ممکن است کشور اروپایی که اولین اقدام را با ایران انجام دهد مورد تحریم ترامپ واقع شود و با آنها قطع رابطه کند، لذا نمیتوان پیشبینی کرد تفاهماتی که با اتحادیه اروپا و خانم موگرینی انجام میشود به دلیل غیردیپلماتیک و غیرنرمال رفتارکردن ترامپ حفظ خواهد شد یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید