آیا طرفداران ترامپ علیه او برخاستهاند؟
دولت پنهان
اختلافاتی که اکنون در دولت ایالات متحده آمریکا بروز کرده مانند هر دولت دیگری طبیعی است. یعنی در هر دولتی اختلافاتی وجود دارد که برخی از این اختلافات نیز قابل حلوفصل نیست. به بیان دیگر وقتی بین دو مقام اختلافی بروز کند به عنوان مثال میان رئیسجمهور و وزیر خارجهاش، اگر اختلاف حل نشود، مقام پایینتر توسط مقام ارشد احتمالا عزل خواهد شد یا خود استعفا خواهد داد. البته این مساله در دولتهای قبلی آمریکا نیز اتفاق افتاده و مرسوم است. اما موضوعی که در دولت ترامپ خود را بیشازپیش نمایان کرده، این است که به نظر میرسد رخدادهای فعلی، جدالی میان طرفداران ترامپ است. یعنی کسانی که خود را مصلح و مبارزهکننده با تشکیلات فاسد معرفی میکنند و در انتخابات نیز بارها به این موضوع اشاره کردند. همچنین گروهی تحت عنوان تشکیلات سیاسی یا دولت پنهان نیز در دولت ترامپ مشغول به کار هستند. بخشی از این دولت پنهان، دستگاه بوروکراسی، بدنه یا کهنهسیاستمداران را شامل میشود و بخشی از آن را جامعه اطلاعاتی، نظامیان و والاستریت تشکیل میدهد. این دولت پنهان باعث شده که تقابلی را میان ترامپ و هیات حاکمه شاهد باشیم و بخشی از این اتفاقات در این فضا صورت میگیرد. در واقع به نظر میرسد که این دولت پنهان در حال انتقامگیری از رئیسجمهور است به این صورت که یا وی را از قدرت خلع کنند یا اینکه به حاشیه برانند.
در این بین اتفاق جدیدی که در آمریکا رخ داده این است که روزنامه نیویورکتایمز مقالهای چاپ کرده که در آن نویسنده، خود را مقام ارشد دولت معرفی کرده و گفته که در دولت یک هسته مقاومت شکل گرفته تا بهزعم نویسنده، جلوی بدخواهانهترین تصمیمات رئیسجمهور را بگیرند یا تبعات آن تصمیم را کاهش دهند. یک روز پیش از انتشار این مقاله، باب وودوارد نویسنده و روزنامهنگار معروف آمریکایی که رسوایی واترگیت را فاش کرد در برنامه تلویزیونی که بهانه معرفی کتاب جدیدش برگزار شده بود، موردی را مطرح کرد و گفت مشاور اقتصادی وقت دونالد ترامپ، برگهای را از میز رئیسجمهور برمیدارد تا وی توافق تجاری را که میان آمریکا و کرهجنوبی در جریان بوده را برهم نزند.
این خبر حکایت از آن دارد که گویی درون دولت ترامپ نوعی مقاومت منفی در حال صورتگرفتن و تلاشها در این جهت است که یا تصمیمات رئیسجمهور را مهندسی کنند یا اینکه تبعات اقداماتی که به زعم اینگونه افراد، منافع آمریکا را به خطر میاندازد را کاهش دهند. البته دولت این قضیه را رد کرده و بیش از 30 تن از مقامات ارشد دولت ترامپ به صورت جداگانه اعلام کردهاند که نویسنده این مقاله نیستند. برای پیبردن به اینکه این ادعای مطرحشدن در نیویورکتایمز توسط چه کسی مطرح شده، نیاز به گذشت زمان دارد.
اما به هر حال اختلافاتی داخل دولت آمریکا وجود دارد و قابل کتمان نیست. در حال حاضر زمزمههایی مبنی بر تغییر جیمز متیس به گوش میرسد. پیشتر نیز وزیر خارجه، رئیس افبیآی و مشاور امنیت ملی عزل شدند و تعدادی دیگر از مقامات هم استعفا داده و از کاخ سفید خارج شدند. فعلا فضا تاحدودی مبهم است و نمیتوان فهمید که کدام یک از طرفین حقیقت را مطرح میکنند یا ادعای کدام یک از افراد واقعی است.
در این بین بعضا انگشت اتهام بیش از دیگر نزدیکان ترامپ به سمت مایک پنس، معاون رئیسجمهور نشانه رفته بود. طبیعی است وقتی کسی جانشین رئیسجمهور میشود در چنین مسائلی بیشتر در مظان اتهام قرار میگیرد ولی بعید به نظر میرسد توطئهای در چنین سطحی علیه پنس صورت بگیرد. در واقع حدس من این است که احتمالا این فرد گمنام جزء مقامات درجه اول دولت یعنی معاون رئیسجمهور و وزرا نیست اما میتواند در سطح کارکنان دستگاههای اجرایی یعنی روسای ستاد کارکنان کاخ سفید یا معاونان و مشاوران باشد.
از دیگر سو در این رابطه باید به رقابتهای درون دولتی نیز توجه داشت؛ شاید گروهی در تلاش برای حذف مایک پنس هستند و با گرفتن انگشت اتهام به سمت وی، میکوشند تا میان رئیسجمهور و معاون او شکاف ایجاد کنند. زیرا ترامپ نیز فردی است که لحظهای و هیجانی تصمیم میگیرد و ممکن است به صورت ناگهانی پنس را نیز به دلیل این اتهامات واهی عزل کند. البته مایک پنس اعلام آمادگی کرده برای اینکه اثبات کند نویسنده چنین مقالهای نیست در مورد او از دستگاه دروغسنج استفاده شود. پنس شاید با هدف آنکه از چنین اتهامی رها شود این مساله را مطرح کرده است. البته فعلا هیچ چیز مشخص نیست ولی چنین مسائلی در نیویورکتایمز منتشر شده که دولت ترامپ در ابتدا سعی کردند آن را انکار کنند اما ابعاد این افشاگری گستردهتر از آن است که بخواهند بگویند چنین شخصی وجود ندارد.
فضای داخلی آمریکا در شرایطی که کمتر از دو ماه تا برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره زمان باقی مانده و دونالد ترامپ نیز تقریبا نیمی از دوران ریاستجمهوریاش را سپری کرده، مغشوش و بیثبات است. حداقل ترامپ با شرایط باثباتی مواجه نیست؛ او در چند جبهه تحت فشار قرار دارد؛ نخست مربوط به پرونده مربوط به دخالت روسیه در انتخابات آمریکا است که توسط رابرت مولر دنبال میشود.
این پرونده میتواند موجب صدور کیفرخواست علیه رئیسجمهور شود و احتمال طرح استیضاح نیز مطرح است؛ بهویژه اگر در انتخابات میاندورهای، دموکراتها مجلس نمایندگان و سنا را به دست بگیرند. بحث دیگر، تقابل برخی لایههای هیات حاکمه علیه ترامپ است که رئیسجمهور را فاقد صلاحیت میدانند یا نسبت به برخی از تصمیمات او نقدهای جدی مطرح میکنند. لذا به نظر میرسد عدهای با افشاگریهایی همچون انتشار مقاله بدون نام اخیر در نیویورکتایمز، یا انتشار کتاب «وحشت: ترامپ در کاخ سفید» توسط باب وودوارد یا کتاب «آتش و خشم: کاخ سفید ترامپ» نوشته مایکل ولف به دنبال تحت فشار قراردادن ترامپ هستند.
همچنین تمامی این صحبتها و اتفاقات میتواند در ذهن کسانی که در دوره قبل به ترامپ رای دادند، تاثیرگذار باشد. البته فعلا خطر جدی و فوری ادامه ریاستجمهوری دونالد ترامپ را تهدید نخواهد کرد اما بدون شک رئیسجمهور را در عرصه افکار عمومی در داخل بهشدت آسیبپذیر خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید