آیا سران سعودی مسیر خود را اصلاح میکنند؟
پیششرطی برایگفتوگو با ریاض
جمهوری اسلامی ایران بارها به ریاض درخصوص «بازی منطقهای عربستان» و عواقب و تبعات همکاریهای آشکار و پنهان دستگاههای امنیتی این کشور با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا هشدار داده است. با این حال به نظر میرسد ریاض همچنان در صدد است مسیر نادرست و البته خطرناک خود را در منطقه دنبال کند. سران دربار سعودی بدون اینکه متوجه عاقبت قمار دوسر باخت خود در منطقه باشند، مشغول حرکت به سوی «نقطه صفر امنیتی» هستند؛ یعنی نقطهای که در آن دیگر قدرت مانور دربار برای بقای حداقلی خود را نیز از بین خواهد برد
مثلث/ حنیف غفاری: حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان اخیرا در همایش روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با اشاره به اینکه ما خواستار برقراری رابطه خوب با دنیا هستیم، گفت: «ایران سرزمین علم، تجارت و دانش جهانی بوده است و امروز فرصتی بهوجود آمده تا روابط خود را با همسایگانمان بیش از پیش گسترش دهیم و حتی اگر همسایهای مانند عربستان هم از لجاجتها و اقدامات خود دست برداشت و نسبت به روابط اظهار تمایل کرد، باید اختلافات را حل کرده و دوستی را برقرار کنیم. در مورد امارات و بحرین نیز اینگونه است و ما در شرایط جدید بهدنبال اصلاح روابط با این کشورها هستیم.»
روحانی با بیان اینکه ما باید روابط خوب خود را با همسایگانمان مستحکم کنیم، به برخی اظهارنظرها درباره چگونگی روابط ایران و روسیه اشاره کرد و گفت: «ما نه تسلیم غربیم و نه تسلیم شرق و شعار نه شرقی نه غربی منافاتی با گسترش همکاریها با کشورهای جهان ندارد. ما روسیه را نه به عنوان شرق یا قدرتی بزرگ، بلکه به عنوان یک همسایه میبینیم و حسن همجواری و گسترش روابط با مسکو را به نفع دو کشور میدانیم.»
با این حال درست ساعاتی پس از اظهارات رئیسجمهور کشورمان علیه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و سیاستهای خصمانه کاخ سفید در قبال ایران، مقامات سعودی بار دیگر از تحریم ایران حمایت کرده و مواضع کاخ سفید در قبال تهران را ستودند! به عبارت بهتر، مواضع سعودیها همچنان در قبال ایران به صورتی خصمانه باقی مانده است. واقعیت امر این است که عربستان سعودی خود را به مثابه تکمیلکننده پازل ایالات متحده آمریکا در منطقه و نظام بینالملل میداند و همچنان به این نقشآفرینی ادامه میدهد.
واقعیت امر این است که عربستان سعودی پیوندهای عمیقی را به لحاظ منطقهای و امنیتی با واشنگتن و تلآویو ایجاد کرده است. همین مسئله، احتمال حرکت مقامات سعودی در مسیر و مجرای عقلانیت سیاسی را بهشدت کاهش میدهد. در جریان حمایت و تقویت گروههای تکفیری-تروریستی مانند داعش و النصره نیز تلآویو و ریاض خطوط امنیتی و راهبردی مشترکی را با همکاری یکدیگر ترسیم کردهاند. ریاض هنوز مختصات نقطهای که به لحاظ استراتژیک و تاکتیکی در آن قرار گرفته است را به خوبی نمیداند. ریاض در حالی دست به این خطای فاحش راهبردی زده است که دیگر بازیگری «مولد» و «تعیینکننده» در منطقه محسوب نمیشود. اگر این تعیینکنندگی از سوی ریاض ظهور و بروز داشت، امروز قاعدتا نه باید از «بشار اسد» در سوریه اثری بود و نه از «مقاومت اسلامی» در فلسطین و لبنان. همچنین اگر آلسعود چنین قدرت مانوری داشت، امروز باید داعش و النصره سرتاسر سوریه و عراق و بینالنهرین را تصرف میکردند و حکومت آلخلیفه در منامه کمترین دغدغهای درخصوص ادامه حیات سیاسی خود نداشت.
تاکنون جمهوری اسلامی ایران بارها به ریاض درخصوص «بازی منطقهای عربستان» و عواقب و تبعات همکاریهای آشکار و پنهان دستگاههای امنیتی این کشور با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا هشدار داده است. با این حال به نظر میرسد ریاض همچنان در صدد است مسیر نادرست و البته خطرناک خود را در منطقه دنبال کند. سران دربار سعودی بدون اینکه متوجه عاقبت قمار دوسر باخت خود در منطقه باشند، مشغول حرکت به سوی «نقطه صفر امنیتی» هستند؛ یعنی نقطهای که در آن دیگر قدرت مانور دربار برای بقای حداقلی خود را نیز از بین خواهد برد.
رئیسجمهور کشورمان پیششرط مذاکره با عربستان را دستبرداشتن سعودیها از لجاجت و اصلاح سیاستهای آنها در منطقه دانسته است. با این حال، سوال اصلی اینجاست که آیا با توجه به ترکیب سیاسی و امنیتی موجود در ریاض چنین مسئلهای عملا امکانپذیر است؟ چندی پیش مقام معظم رهبری به اداره امور داخلی عربستان سعودی توسط چند جوان بیتجربه اشاره فرمودهاند. محمد بن سلمان (ولیعهد عربستان) هماکنون هدایت دربار هزارتکه و در حال فروپاشی آلسعود را بر عهده دارد. در حالی که بیماری های جسمی و روحی ملکسلمان شدت گرفته است، محمد بنسلمان در عمل سکان کشتی توفانزده بازماندگان عبدالعزیز را در آبهای پرتلاطم خلیجفارس در دست گرفته است. اقدام نظامی اخیر آلسعود در یمن و افزایش تصاعدی هزینههای شکست آلسعود در صنعا و عدن، نشان از بحرانی است که در آیندهای نزدیک گریبانگیر دربار خواهد شد؛ آن هم درست در حالی که به واسطه بیماری سخت ملکسلمان و ولیعهد او آیندهای برای هزاران شاهزاده سعودی متصور نیست.
آنچه در قبال عربستان سعودی گفته شد، در قبال دو کشور بحرین و امارات متحده عربی نیز صادق است؛ دو کشوری که خود را متغیری وابسته به عربستان سعودی و متعاقبا ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه قلمداد کرده و از هیچگونه اقدامی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمیکنند. بدیهی است که استمرار این روند از سوی ریاض و دو متحد آن در شورای همکاری خلیجفارس، بدترین نتایج ممکن را برای دربار سعودی، خاندان آلخلیفه و آلنهیان خواهد داشت. عربستان سعودی تاکنون بارها در محاسبات خود در منطقه دچار بحران و آشفتگی و خطا شده است. آنچه امروز در یمن رخ میدهد، نشاندهنده همین مسئله است. شکست تمامعیار سعودیها در یمن و حتی بروز اختلافات عمده میان امارات و عربستان در این کشور، نشان میدهد ریاض و ابوظبی قدرت درک حداقلیترین واقعیات ممکن در منطقه، ازجمله بیفایدهبودن جنگ با ملت یمن و انصارالله را درک نکردهاند. با این حال، هزینه خطای اخیر سعودیها و متحدان آن در قبال ایران بهشدت بالاتر از موارد دیگر خواهد بود... .
دیدگاه تان را بنویسید