آمریکا دیپلماسی چندوجهی مقابل ایران اجرا میکند؟
اپوزیسیونسازی- مذاکره
مناسبات ایران و آمریکا وارد فضای متفاوتی شده است؛ از یکسو دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اخیرا ادعا کرده است که «ایرانیها بالاخره برای مذاکره با من تماس خواهند گرفت» و از سوی دیگر سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به این حرفهای رئیسجمهور آمریکا گفته است «شاید ترامپ به ایران زنگ بزند.» با توجه به این صحبتها که از سوی طرفین مطرح شد این گمانه نزد برخی قوت گرفت که شاید در آیندهای نهچندان دور شاهد گفتوگو میان تهران و واشنگتن باشیم.
مثلث/ امیرعلی ابوالفتح: باید توجه داشت که در سیاست وقوع هر مسالهای محتمل است؛ ضمن آنکه افرادی مانند من به عنوان یک کارشناس این حوزه فقط دسترسی به اطلاعات آشکار داریم و از اطلاعات محرمانه و پشت پرده آگاه نیستیم. چهبسا مواردی از مذاکرات پنهان حال نهفقط میان ایران و آمریکا بلکه میان ایران و کشورهای دیگر نیز صورت گرفته که مدتها بعد افشا و آشکار شده است. این احتمال را باید در نظر بگیریم که حتی ممکن است در مقطع فعلی نیز مذاکراتی میان ایران با کشورهای دیگر در جریان باشد که من چون اطلاعات خاصی ندارم، آن را نه رد میکنم و نه تایید.
اما در این خصوص که آیا اکنون شرایط برای گفتوگو میان طرفین وجود دارد یا خیر باید گفت اگر احتمال مذاکرات محرمانه را کنار بگذاریم، فعلا شانسی برای گفتوگو میان تهران و واشنگتن نمیتوان متصور بود. البته آمریکاییها تمام تلاششان این است که با افزایش بحران و تصاعدی کردن تنش میان دو کشور، در نهایت ایران وارد گفتوگو شود. دونالد ترامپ نیز بارها صراحتا این مساله را بیان کرده اما نمیتوان گفت ایران بپذیرد در شرایطی که تحت فشار است یعنی هم در آستانه تحریمها است و هم زیر حملات سنگین لفظی یا مسائل مربوط به فروش نفت قرار دارد موافقت علنی خود را برای مذاکره اعلام کند.
شاید یک گزینه خوشبینانه در این میان این باشد که بعد از مدتی که تحریمها اعمال شد و ایران نشان داد در برابر تحریمها آنگونه که آمریکاییها تصور میکنند آسیبپذیر نیست، زمینه برای گفتوگو میان دو کشور فراهم شود.
در زمان باراک اوباما نیز به همین صورت بود و مذاکره میان ایران و آمریکا بعد از تحریمها انجام شد. البته مذاکرات مسقط تا مدتها محرمانه بود اما زمان آن در مقطعی بود که تحریمها صورت گرفته بود.
مساله دیگری که وجود دارد این است که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا علاقهمند هستند در این زورآزمایی توان خود را به رخ طرف مقابل بکشانند. هم آمریکاییها بعد از شروع تحریم، شرایط را برای یک گفتوگوی واقعی مساعدتر میدانند و هم ایران ترجیح میدهد قبل از آغاز تحریمها تصویر طرف تسلیمشده را از خود بروز ندهد و وارد گفتوگویی نشود؛ به بیان دیگر تا حدودی مقاومت و پافشاری بر اصول برای کسب امتیازات بزرگتر در پای میز مذاکره شاید الگویی باشد که طرف ایرانی بخواهد به آن عمل کند. بنابراین در شرایط کنونی درباره مذاکرات میان تهران و واشنگتن حداقل به لحاظ تبلیغاتی در سیاستهای اعلامی این مساله که ایران آماده گفتوگو با ایالات متحده آمریکا است را نمیتوان متصور شد. در مراحل بعد اگر هم مذاکراتی میان طرفین صورت بگیرد، یک مذاکرات فراگیر خواهد بود که تمام ابعاد را دربرمیگیرد. احتمالا ایران از سادهترین بخش شروع میکند تا به سختترین مرحله برسد. مسلما مسائل نظامی و دفاعی یا منطقهای خیلی راحت مورد بحث مذاکرات از سوی ایران قرار نخواهند گرفت اما بعضی از موضوعات مانند آتشبس در یمن یا کمکهای انسان دوستانه در سوریه میتواند بحثهایی باشد که تفاهم بر سر آن آسانتر باشد. به مرور زمان اگر این مذاکرات نتیجهبخش باشد شاید بتوان به بخشهای سختتر این گفتوگوها نیز رسید. البته ایران اعلام کرده که گفتوگویی با آمریکا انجام نمیدهد و اگر هم گفتوگویی صورت بگیرد؛ فقط در حوزه هستهای است؛ این موضعی است که در این مقطع اعلام شده اینکه در آینده چه تصمیمی بگیرند، مسالهای است که هنوز مشخص نیست.
از دیگر سو شاهد هستیم که مناسبات ایران و آمریکا از یک بعد دیگر نیز برجسته شده و آن تشدید لفاظی میان مقامات دو کشور است. در حال حاضر دولت دونالد ترامپ کارزاری تبلیغاتی علیه حکومت ایران به راهانداخته که هدف آن ایجاد ناآرامی در این کشور و اعمال فشار بر تهران برای تن دادن به خواستههای واشنگتن است. بر اساس گزارشهای انتشاریافته مایک پمپئو، وزیر خارجه و جان بولتون، مشاورامنیت ملی کاخسفید هدایت این برنامه را برعهده دارند و طی آن یک رشته سخنرانیهای تخریبی و کارزارها در شبکههای اجتماعی ترتیب داده شده است که سخنرانی یکشنبهشب پمپئو در جمع ایرانیان نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. با این وجود تا ۱۵ مردادماه اقدام عملی از جانب آمریکاییها علیه ایران شاهد نخواهیم بود و تا آن زمان تهدیدات صرفا در حد حرف است و مقامات ایرانی نیز متقابلا در برابر تهدیدات آنها تهدیداتی را مطرح میکنند. به عبارت دیگر آمریکاییها یک جنگ روانی یا تبلیغاتی راهانداختهاند. البته آمریکاییها علاقه دارند به سمت تشدید بحران با ایران گام بردارند تا اینکه ایران در نهایت به وضعیتی که آنها خواستار آن هستند تن در بدهد اما بعد از شروع اعمال تحریمها و حتی احتمال اضافهشدن تحریمهای دیگر، اقدامات عملی واشنگتن نیز کلید خواهد خورد و به احتمال زیاد ایران برای پاسخگویی به اقدامات آمریکاییها، اقدامات عملی را در نظر خواهد گرفت. آقای روحانی نیز اشاره کردند که دست ایران در این راستا کوتاه نیست؛ هم اقدامات پدافندی مانند تقویت اقتصاد داخلی، مبارزه با فساد یا انسجام داخلی یا اقدامات آفندی مانند اینکه ایران قابلیت اقدام متقابل (نظامی یا غیرنظامی) را در خلیجفارس و کشورهای پیرامون دارد مدنظر جمهوری اسلامی است.
لذا در بعد تهاجمی نیز ایران ابتکارعملهایی را از خود نشان خواهد داد یا طرحهایی را که فعلا در لفافه از آنها صحبت میکند عملیاتی خواهد کرد. به هر حال اینگونه اقدامات احتمالی، عاملی بازدارنده در برابر اقدامات احتمالی آمریکا علیه ایران خواهد بود. همچنین این احتمال میرود که ایران در ماههای آینده دست به برخی اقدامات عملی بزند، فقط با این تحفظ که فعلا نظام به این جمعبندی نرسیده است که ایران از برجام خارج شود و به احتمال خیلی زیاد اقدامات ایران در تعارض با توافق هستهای نخواهد بود.
در نهایت باید توجه داشت که استراتژی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران در چند فاز دنبال میشود؛ فاز نخست این است که ایران بپذیرد وارد مذاکراتی فراتر از توافق هستهای شود که مذاکره گستردهای را شامل مسائل هستهای، دفاعی و منطقهای در بربگیرد و طرفین در خصوص این مسائل به یک جمعبندی نهایی برسند. برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده آمریکا استراتژی تشدید بحران را در دستور کار خود قرار داده است. اما اگر این فاز اجرایی نشود آمریکاییها وارد فاز دوم خواهند شد که آن هم تلاش برای دامن زدن به ناآرامیها و اعتراضات داخلی در ایران و همچنین تلاش برای به راهانداختن شورشهای داخلی تهیدستان به دنبال فشار تحریمهای سنگین اقتصادی است تا بر اساس برآوردهای اشتباه آنها، نظام بر سر دوراهی ماندن یا نماندن یا تغییر رفتار یا تغییر رژیم قرار بگیرد و به خواسته اولیه آمریکا تن دهد. از دیگر سو این تصور را دارند که اگر چنین اتفاقی نیز پیش نیاید در نهایت فرآیند تغییر رژیم کلید بخورد. مشکلی که در این مرحله به چشم میخورد و آمریکا نیز به آن اذعان کرده است اینکه اپوزیسیون قوی برای جایگزینی نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد. بنابراین آمریکا یک سیاست چندوجهی را در قبال ایران دنبال میکند؛ از یک طرف درخواست برای مذاکره و اعلام آمادگی مکرر دونالد ترامپ برای گفتوگو با ایران را شاهد هستیم و از طرف دیگر در محور مقابل بحث شکل دادن به اپوزیسیون برانداز درحد تقویت جریانهای جداییطلب و تجزیهطلب در ایران دنبال میشود. این سیاستی که واشنگتن دنبال میکند یک حرکت پاندولی است و آمریکا تصورش این است که با این سیاستها، ایران یا در نهایت به خواسته آنها برای مذاکرات تن خواهد داد یا تغییرات مدنظر در ایران رخ میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید