هدف واشنگتن از تقابل با بروکسل چیست؟
لشگرکشی ترامپ علیه اروپای واحد
بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل، تمرکز ویژهای روی روابط ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، خصوصا طی روزهای اخیر کردهاند. برخی سیگنالها و سخنانی که از سوی رئیسجمهور آمریکا و خطاب به سران اروپایی مخابره میشود، حکایت از تقابل تمام عیار کاخ سفید با اتحادیه اروپا دارد. طی روزهای اخیر، اخباری در خصوص نوع مراودات خاص ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا با اعضای اتحادیه اروپا به گوش میرسد. ترامپ از امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه خواسته است تا اتحادیه اروپا را ترک کند و روابط دوجانبه گستردهتری را با ایالات متحده برقرار کند. از سوی دیگر، ترامپ از ترزا می، نخستوزیر انگلیس رسما خواسته است تا در خصوص موضوع برگزیت، به جای تعامل با اروپا از اتحادیه اروپا شکایت کند. اینها مواردی است که نشاندهنده تقابل دامنهدار رئیسجمهور آمریکا با اروپای واحد است. این تقابل میتواند در آینده به منازعهای تمامعیار تبدیل شود. اگرچه اتحادیه اروپا هنوز واکنش قاطعانهای در مقابل ایالات متحده اتخاذ نکرده و سیاست «تعامل با ترامپ» را پیش گرفته است اما این روند نمیتواند چندان طولانی باشد.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. نخستین و مهمترین نکته اینکه سران اروپایی هنوز دشمنی ترامپ با موجودیت اروپای واحد را درک نکردهاند. جنگ اقتصادی ترامپ و اتحادیه اروپا از ابتدای سال 2018 میلادی وارد فاز تازهای شده است. برخی تحلیلگران اقتصادی در آمریکا معتقدند که در آینده، دولت ترامپ تعرفههای گمرکی جدیدتر و گستردهتری را در راستای اعمال سیاستهای حمایتگرایانه اقتصادی خود علیه اتحادیه اروپا، چین، کانادا و مکزیک وضع خواهد کرد. مقامات اروپایی هماکنون با رئیسجمهوری در آمریکا مواجه هستند که «حمایتگرایی اقتصادی» را سیاست کلان خود در حوزه تجارت میداند و در آینده نیز در راستای پیادهسازی این سیاست تلاش خواهد کرد. بدونشک، در این مسیر شاهد تقابل اقتصادی بیشتر میان آمریکا و اروپا و به عبارت بهتر، جنگ اقتصادی میان این دو خواهیم بود، ضمن آنکه کشورهایی مانند چین و کانادا نیز وارد این تقابل با آمریکا خواهند شد. مقامات اروپایی در تازهترین نشست خود، حق واکنش در برابر اقدامات ترامپ را برای خود محفوظ دانستهاند. با این حال برخی سران اروپایی از جمله ترزا می، نخستوزیر انگلیس معتقدند که باید در قالب مذاکره و گفتوگو با ترامپ، اختلافات موجود میان بروکسل و واشنگتن را حلوفصل کرد. بدیهی است که ارائه چنین تزی از سوی نخستوزیر انگلیس نمیتواند مورد استناد سایر بازیگران اروپایی قرار گیرد زیرا هماکنون انگلیس در آستانه خروج از اتحادیه اروپاست و خود به نماد وحدتشکنی در این مجموعه تبدیل شده است.
نکته بعدی که باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، به شعارهای انتخاباتی ترامپ و رویکرد مبنایی وی در قبال اتحادیه اروپا بازمیگردد. ترامپ در جریان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 ایالات متحده آمریکا، مخالفت خود را با «موجودیت اروپای واحد» بیان کرده بود. حمایت خاص ترامپ از پدیدههایی مانند برگزیت و فراتر از آن، حمایت وی از گروههای ملیگرا و راست افراطی در کشورهای اروپایی، بیانگر تقابل تمامعیار رئیسجمهور آمریکا با اتحادیه اروپا و منطقه یورو بود. شواهد و مستندات موجود نشان میدهد که روابط ترامپ و گروههای ملیگرا و مخالفان موجودیت اروپای واحد همچنان به قوت خود باقی است. بنابراین، منازعه و تقابل کاخسفید با اروپای واحد، نوعی تقابل ماهوی و زیربنایی است؛ تقابلی که تا زمان فروپاشی اروپای واحد یا خروج کامل ترامپ از کاخسفید ادامه خواهد داشت. ترامپ خواستار اضمحلال اروپای واحد است و ابایی از ابراز این موضع ندارد. وی از یکسو قصد دارد با حمایت از گروههای ملیگرا و ضداتحادیه اروپا، زمینه تضعیف اقتصادی اروپا را فراهم آورد و از سوی دیگر، به لحاظ امنیتی نیز هزینههای اروپا را در ذیل پیمان ناتو افزایش دهد. میان سیاستهای اقتصادی وامنیتی ایالات متحده آمریکا در این خصوص پیوستگی کاملی وجود دارد.
نکته دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار گیرد، نوع رفتار فعلی سران اروپایی در قبال دولت ایالات متحده آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور است. مصالحه سران اروپایی با دونالد ترامپ و سیاستهای ایالات متحده آمریکا، نهتنها تاثیری در کلیت تقابل رئیسجمهور آمریکا با موجودیت اروپای واحد نداشته است، بلکه ترامپ را در این خصوص وقیحتر ساخته است. پیشنهاد اخیر رئیسجمهور آمریکا به امانوئل ماکرون در همین راستا قابل تجزیه و تحلیل است. اروپا تحتتاثیر رویکرد مصالحهگرایانه سیاستمدارانی مانند ترزا می، نخستوزیر انگلیس و امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه و حتی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، هنوز از ظرفیتهای خود برای مقابله با رفتارها و اقدامات دولت ترامپ استفاده نکرده است. کار به جایی رسیده است که نخستوزیر انگلیس از دیگر کشورهای اروپایی خواهش کرده که در مقابل وضع تعرفههای گمرکی بر فولاد و آلومینیوم اروپا سکوت کرده و اقدام متقابلی در برابر واشنگتن صورت ندهند!
نکته آخر اینکه اساسا ترامپ تقابل با اروپای واحد را در قالب یک «استراتژی پنهان» پیگیری نمیکند و صراحتا آن را در مقابل رسانهها و افکار عمومی اعلام مینماید. این موضوع نشاندهنده منازعه جدی واشنگتن و اتحادیه اروپا در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ است؛ موضوعی که به نظر میرسد سران اتحادیه اروپا و منطقه یورو آن را درک نکردهاند. بدونشک، این موضوع میتواند در آینده ضربات اقتصادی و سیاسی و حتی امنیتی سختی به اروپای واحد وارد کند. از این رو لازم است اروپا هرچه سریعتر از فاز تعامل با ترامپ خارج شده و وارد فاز تقابل با رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شود. در صورتی که اتحادیه اروپا در این خصوص تاخیر کرده یا با عینکی خوشبینانه مناسبات آتی خود و واشنگتن را رصد کند، با معضلات امنیتی و اقتصادی پیوسته و همزمانی مواجه خواهد شد که مسلما مدیریت آنها از عهده سران فعلی اتحادیه اروپا خارج است.
دیدگاه تان را بنویسید