سیاستهای آمریکا در قبال ایران راه به جایی نمیبرد
خشم وترس اروپا
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دوشنبه عصر به وقت تهران با حضور در بنیاد هریتیج در واشنگتن برای نخستینبار پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور از توافق هستهای ایران، استراتژی جدیدی را تحت عنوان «استراتژی جدید ایران پس از برجام» اعلام کرد. خبرگزاری سیانان اعلام کرد که استراتژیای که پمپئو طی 26 دقیقه به آن پرداخت را میتوان این طور خلاصه کرد: «یا شما (ایران) به خواستههای ما تن میدهید یا شما را له میکنیم» و سپس این خبرگزاری آن را خیالپردازانه توصیف کرد. همچنین نشریه فارن پالیسی اعلام کرد که دولت ترامپ با استراتژی جدیدش در قبال ایران بار دیگر بیتجربگی خود را نشان داد.
وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی خود لیست 12 بندی ارائه کرد که براساس این لیست ایران باید چه کارهایی انجام دهد تا روابط به حالت عادی تبدیل شود، تحریمها لغو شود و زمینه برای برقراری روابط دیپلماتیک فراهم شود تا شرکتهای مختلف با ایران وارد همکاری شوند؛ از جمله اقدامات مورد انتظار میتوان به متوقفشدن فعالیتهای موشکی، خروج نیروهای ایران از سوریه، به سطح صفر رساندن غنیسازی و بازدید از تمام سایتهای نظامی و هستهای اشاره کرد. اینها انتظاراتی است که آمریکاییها دارند و به صراحت پمپئو این خواستهها را مطرح کرد. در گذشته دونالد ترامپ و جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز این شروط را اعلام کرده بودند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که هدف نهایی دولت ترامپ براندازی حکومت ایران است؛ در این باره باید به این نکته اشاره کرد که واشنگتن این موضوع را قویا رد کرده است. حتی زمانیکه از جان بولتون سوال شد که در نشستی وی از این مساله حمایت کرده است، گفت که آن زمان نظر شخصی خود را بیان کرده و اکنون در مقام مشاور امنیت ملی نمیتواند چنین مسالهای را مطرح کند.
اما بهطور کلی اگر خواستههای آمریکا بهطور کامل محقق شود، ماحصل این خواستهها به تغییر رژیم منجر خواهد شد، حتی اگر بهطور رسمی آمریکا این سیاست را پیگیری نکند.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که پمپئو در سخنرانی اخیر خود بارها مردم را مورد خطاب قرار داد. او در سخنان خود مردم را تشویق میکرد که در برابر دولت قرار گیرند، تا بدین شکل آمریکاییها بتوانند به آرزوی نهایی خود دست یابند. در واقع آنها در باطن این هدف را دنبال میکنند اما بهطور رسمی
اعلام نمیکنند.
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همواره تاکید کرده که برجام نتیجه بیش از یک دهه مذاکرات پیچیده و سخت و بنابراین بهترین نتیجه ممکن است. اتحادیه اروپا به ادامه اجرای موثر و کامل برجام تا زمانی که ایران نیز به تمامی تعهدات مرتبط هستهایاش پایبند باشد، تاکید دارد.
بر همین اساس برخی بر این باور هستند که اروپا و ایران پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام ائتلافی با یکدیگر در برابر آمریکا تشکیل میدهند؛ در درجه اول در اینباره باید گفت که ایران و اروپا در بسیاری از مسائل از جمله موضوعات حقوق بشری و نقش ایران در منطقه با یکدیگر اختلافنظر دارند و تنها در یک موضوع خاص و محدود یعنی برجام نظر و مواضع مشترک دارند. بنابراین هیچ کس انتظار ندارد که اروپا روابط بسیار عمیق، استراتژیک، امنیتی و اقتصادی خود را با آمریکا کنار بگذارد و وارد ائتلاف با ایران شود. به عبارت دیگر حداکثر کاری که اتحادیه اروپا میتواند انجام دهد، این است که به وعدههای خود مبنی بر کاهش اثرات خروج آمریکا از برجام عمل کند. در این میان سیاستمداران و دولتمردان اروپایی مواضع امیدوارکنندهای اتخاذ کردند اما واقعیت این است که اقدامات اروپاییها تاکنون نتوانسته در اینباره تضمینهای لازم را ارائه کند.
به دنبال سخنرانی اخیر پمپئو رعب و ترس بیشتری میان شرکتهای خصوصی اروپایی برای همکاری با ایران ایجاد شده، مبنی بر اینکه هرگونه همکاری با ایران میتواند عواقب وخیم مالی و تجاری برای آنها به همراه داشته باشد. بر همین اساس به شخصه بر این باورم که باتوجه به شرایط جدید، اروپاییها توان ایستادگی با این هجمه فشار از سوی آمریکاییها را ندارند و میتوان انتظار داشت که در نهایت برجام بدون حضور آمریکا و بدون حضور موثر اروپا به شکل بلاتکلیفی در هالهای از ابهام قرار بگیرد. از سوی دیگر برخی از صاحبنظران داخلی و خارجی اعلام میکنند که در حال حاضر اروپا بهدنبال حفظ حیثیت و آبروی خود در برابر آمریکا است زیرا اگر با خروج آمریکا از برجام، این توافق لغو یا منفعل شود، جایگاه آنها در جامعه بینالملل زیر سوال میرود.
اکنون این سوال در ذهن بسیاری در جهان ایجاد شده است که آیا آمریکا که بهدنبال محاصره اقتصادی ایران است، میتواند به هدف نهایی خود دست یابد و خواستههای خود را اجرایی کند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، بسیار دور از ذهن است که خواستههای آمریکا اجرا شود، زیرا معمولا اینگونه خواستهها را کشوری میپذیرد که در یک جنگ تمامعیار شکستخورده و تسلیم شده باشد. هیچ نظام سیاسی به درخواستهایی که آمریکاییها مطرح کرده، پاسخ مثبت نمیدهد.
از سوی دیگر در حال حاضر ما با یک موج طوفان ملیگرایی در داخل آمریکا مواجه هستیم که با بسیاری از معادلات و مناسبات و پیمانهای دستهجمعی بینالمللی مشکل دارد و میخواهد این مناسبات را تغییر بدهد. قطعا این رویکرد نهتنها در مساله برجام بلکه در موارد دیگر نیز برای اروپا تحقیرآمیز است و باعث ناخرسندی مردم این کشورها شده است. اما این مساله برای حامیان این رویکرد دغدغهای نیست و تنها ممکن است نفرت و نارضایتی در میان برخی از گروههای سیاسی و اجتماعی
افزایش یابد.
در میان طرفداران ملیگرایی، رضایت متحدین مطرح نیست بلکه تمکین متحدین مدنظر قرار دارد. از همین رو ترامپ خواهان افزایش بودجه نظامی اروپاییها در ناتو شده است. اما در گذشته چه در دوران باراک اوباما و حتی بوش پسر، هدف روسایجمهور پیشین آمریکا جریان مشارکتی و جلب رضایت متحدان و اقدامات دستهجمعی بود.
دیدگاه تان را بنویسید