تهاجم نظامی ترکیه کوتاه خواهد بود
بازگشت به میز مذاکره
عملیات شاخه زیتون یا همان حمله نظامی ترکیه به منطقه عفرین در شمال سوریه بار دیگر آنکارا و نقش پرفرازونشیبی که در بحران سوریه داشته را در راس اخبار قرار داده است. اکنون این پرسش ها مطرح است که آیا این عملیات با چراغ سبز آمریکا بوده و اینکه نگاه تهران، مسکو و دمشق نسبت به این اقدام آنکارا چگونه است؟ همچنین چشم انداز این اقدام ترکیه نیز با توجه به شرایط پیچیده منطقه در هاله ای از ابهام قرار دارد.
ترکیه یکی از بازیگران قدرتمند در منطقه خاورمیانه بهویژه از بدو شروع بحران سوریه بهشمار میرود که در کنار ایران و عربستان بر تحولات سیاسی و عرصه میدانی آن اثرگذار بوده است. بنابراین در بدو شروع ناآرامیهای گسترده، ترکیه بهعنوان کشور همسایه و قدرتمند سوریه تلاش کرد که با هدف ساقط کردن نظام سوریه با محور عربی و غربی همکاری کند و بنابراین یکهارمونی و هماهنگی میان آمریکا، عربستان و حتی رژیم اسرائیل برای ایجاد تنش بیشتر و تداوم درگیریها و ایجاد فضا برای مداخلات نظامی بهوجود آمد. البته ترکیه بیشتر بهعنوان کنشگر نقش منفی در کنسرت ضدسوری ایفا میکرد. تداوم بحران و فراگیر شدن آن با ورود بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و تجهیز گروههای سلفی-تکفیری برای تجزیه سوریه، حضور نظامی سنگین روسیه در این کشور را بهدنبال داشت. درواقع روسیه پیش از این حضور نیز چند پایگاه نظامی در این کشور داشت و یک اتحاد استراتژیک میان دمشق و مسکو برقرار بود. بنابراین بعد از حضور نظامی روسیه در سوریه و حملاتی که علیه تکفیریها به ویژه علیه داعش و گروههای وابسته به شبکه القاعده از جمله جبهه النصره انجام دادند، روابط مسکو-آنکارا به سمت تیرگی بیشتر رفت. پس از آن نیز در یک مقطع زمانی و پیش از کودتا در ترکیه، هواپیمای روسها توسط ترکیه سرنگون شد و تنشهای میان دو قدرت اصلی و تاثیرگذار در تحولات سوریه به اوج خود رسید.
برخی از کارشناسان اینگونه تحلیل میکردند که تداوم این بحران ممکن است به یک جنگ جهانی فراگیر و منطقهای منجر شود. اما مدیریت بحران و کوتاه آمدن ترکها و سپس نیز رویکرد و نگاهشان به شرق به ویژه مسکو و با هدف حل و فصل سیاسی آن، باعث شد از خصومت روابط ترکیه و روسیه به مرور کاسته شود. تا به امروز نیز سه کشور گامهایی را در آستانه قزاقستان با هدف حل و فصل سیاسی بحران سوریه برداشتهاند. از جمله این گامها میتوان به ایجاد مناطق کاهش تنش بین دولت سوریه و معارضان آن کشور اشاره کرد که این اقدامات باعث شد روابط آنکارا- مسکو گرمتر شود و ترکیه رغبت بیشتری داشته باشد تا در کنار ایران و سوریه به حل و فصل موضوع سیاسی سوریه اقدام کند. اما بهرغم تمام تحولات مثبتی که در مواضع ترکیه نسبت به سوریه میبینیم، شاهد هستیم که آنکارا همچنان به سوریه بدون بشار اسد فکر میکند و میخواهد یک ساختار سیاسی جدیدی را با افزایش قدرت برخی از معارضان ضدسوری به ویژه ارتش آزاد و نیز بازماندگان گروه سلفی-تکفیری وابسته ایجاد کند. این مساله، نقطه کلیدی و محوری اختلافات میان روسیه و ایران با ترکیه است و این سه کشور هنوز نتوانستهاند این مشکل و معضل کلیدی را در گفتوگوهای سیاسی آستانه به نوعی حلوفصل کنند. باوجودی که زوال داعش در منطقه از چندی پیش از عراق آغاز شد و در سوریه نیز این گروه تکفیری در حال نابودی است، باید به این نکته هم اشاره کرد که برخی از گروههای تکفیری- سلفی به نوعی همچنان از سوی ترکیه حمایت میشوند؛ در راس آن ارتباطات پیدا و نهانی میان برخی از گروههای وابسته به القاعده نظیر جندیالشام و جبههالنصره با ترکیه وجود دارد. این گروهها از نظر ایران و روسیه، همچنان یک گروه تروریستی هستند اما ترکیه این گروهها را بهعنوان یک گروه معارض و میانهرو میداند و با آنها ارتباطاتی دارد. همچنین یک متغیر مهم و تاثیرگذار در ادامه تنش در منطقه را باید سیاستهای دولت دونالدترامپ دانست؛ چراکه ایالات متحده آمریکا بعد از آنکه نتوانست در قبال حضور، نقشآفرینی و قدرتنمایی روسیه و ایران در منطقه بهخصوص در سوریه، با سیاستهای اعمالی خویش و حتی ائتلاف گسترده بینالمللی به اصطلاح مبارزه با تروریسم راهبردی خود را پیش ببرد، آمریکا به یک قدرت درجه دو در منطقه به ویژه در تحولات سوریه تبدیل شده است. بنابراین از دیدگاه استراتژیستهای آمریکایی با از دست دادن موقعیت این کشور در سوریه، وضعیت موقعیت آمریکا در کل منطقه به خطر افتاده است. بنابراین آمریکا همچنان تلاش دارد از برخی کارتهای برنده خود چون کردها برای حضور در سوریه استفاده کند و مناطقی را تحت اشغال خود داشته باشد. حتی واشنگتن اگر بتواند مایل است با ادامه اشغال بخشهای شمالی سوریه و تجزیه این کشور حاکمیت نظام بشار اسد را با موانع جدیتری روبهرو سازد؛ این استراتژی و راهبرد نشان میدهد که بحران سوریه بهرغم توفیقات محور مقاومت در کنار روسیه همچنان حاد است و به همین سادگی حل شدنی نیست. در بحث بحران سوریه یک اختلافدیدگاه نیز میان ترکیه و آمریکا وجود دارد؛ یعنی دو متحد استراتژیک و عضو پیمان ناتو بر سر چگونگی حضور نیروهای معارض سوری در سوریه با یکدیگر اختلافنظر دارند. بحث اصلی این است که اقدامات دولت آمریکا مبنی بر قرار دادن تجهیزات در اختیار کردهای سوری با هدف بازپسگیری رقه یعنی مرکز خلافت دولت اسلامی در سوریه موجب قدرتیابی کردها شد که این مساله بهعنوان معضلی امنیتی از سوی آنکارا تلقی میشود. درواقع از نظر ترکیه حضور کردهای سوری که مقامات ترکیه، آنها را شاخهای از پ.ک.ک بهعنوان یک گروه تروریستی میدانند، برای امنیت این کشور مشکلساز و خطرآفرین است.
در نتیجه تمام تلاشهای سیاسی ترکیه برای محکوم کردن کردها و عدم حمایت آمریکا و برخی دولتهای اروپایی از این گروه به نتیجه مشخصی نرسیده است. به این ترتیب ترکیه در روزهای اخیر و بعد از تهدیدهایی مبنی بر اینکه به هیچ وجه اجازه حضور گروههای کردی را در مرزهای جنوبی خود نمیدهد، به عفرین در شمال سوریه حملهور شد و از طریق ارتش آزاد که از متحدین این کشور محسوب میشود تلاش دارد ضمن پاکسازی این گروههای کرد که از نظر ترکیه تروریستی بهشمار میروند، یک منطقه امن و نفوذ درمرزهای خود با سوریه ایجاد کند.
در رابطه با چشمانداز و آینده این اقدام ترکیه یعنی حمله نظامی به شمال سوریه چندین سناریو مطرح است؛ نخست آنکه برخی از ناظران بر این باورند که حمله ترکیه به منطقه عفرین با هماهنگی آمریکا و حتی چراغ سبز روسیه صورت گرفته است؛ به زعم آنها، عقبنشینی نیروهای روسی از این منطقه و واگذاری این مناطق برای تداوم حملات ترکیه از یک سو و عدم واکنش جدی واشنگتن به این حملات از سوی دیگر بیانگر آن است که شاید آمریکاییها مایل هستند از کردها که زمانی متحد آنها به شمار میرفتند بهعنوان یک عنصر ابزاری استفاده کنند و به همین خاطر در مقابل تهاجم گسترده ترکیه هیچ حمایتی از این گروه انجام نخواهند داد.
سناریوی دیگر اینکه ممکن است این تهاجم کوتاهمدت باشد و با میانجیگری روسیه و فشارهای دیپلماتیک ایران به آنکارا، بعد از مدتی و پس از آنکه ترکیه برخی از پایگاههای کردها را از طریق حملات هوایی بمباران کرد، این منطقه را تخلیه کند. سناریوی بعدی نیز بر این اساس است که ترکها بخواهند با تداوم حملات نظامی ضمن ایجاد منطقه حایل در مرز با سرکوب کردها به فکر اشغال پایدار در بخشی از شمال سوریه باشند. البته ممکن است این سناریو در آینده هزینههای نظامی و امنیتی ترکیه را افزایش دهد. به این مفهوم که داخل ترکیه حداقل 20 یا 25 درصد از جمعیت ترکیه را کردها شامل میشوند. بهخصوص گروه پ.ک.ک و دیگر پیکارجویان وابسته به کردها در داخل ترکیه از نفوذ زیادی برخوردار هستند. حتی برخی از گروههای مخالف رجب طیب اردوغان نیز با سناریوی تهاجم گسترده و ماندن در خاک ترکیه موافقت نکردند. بنابراین ادامه حملات و آسیب رساندن به مردم عادی علاوه بر آنکه ممکن است در خود منطقه به ایجاد آشوب بینجامد و مداخله کشورهای دیگر را به همراه داشته باشد، احتمال دارد در داخل ترکیه نیز به ایجاد ناامنیهایی منجر شود. در قسمت شرق ترکیه پیشتر چنین حوادث تلخی را شاهد بودهایم. بنابراین گزینه دیگری که محتملتر به نظر میرسد این است که ترکیه از طریق میانجیگری و گفتوگوهای سیاسی به نوعی به کاهش تنش و عقبنشینی کامل از این منطقه و بازگشت به میز مذاکرات آستانه تن بدهد.
دیدگاه تان را بنویسید