گفتوگوی مهم رئیس رسانه ملی با روزنامه جام جم:
جریانهای فکری منحرف دستشان از صداوسیما قطع خواهد شد
از روز اول بر تحول در سه حوزه محتوا، رویکرد و سازوکارها تاکید کردم؛ هدف ما بهعنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور این است که بتوانیم در مجموعه بههم پیوسته رسانهای و به قول معروف ابر و باد و مه و خورشید و فلک را که در رسانه در کار هستند نقش هدایت فرهنگی را بهخوبی ایفا کنیم.
تا قبل از اینکه ریاست سازمان صداوسیما به شما محول شود از جنابعالی بهعنوان یک شخصیت مستقل فراجناحی که وابستگی خاصی به جریانات سیاسی ندارد، یاد میشد. اخیرا انتقادهایی مطرح میشود مبنی بر اینکه از زمانی که آقای جبلی سکان این سازمان را برعهده گرفته یکسری جهتدهیهای خاصی در رسانهملی اجرا کرده. این موضوع را قبول دارید؟
خیر، همچنان به اعتقادی که همیشه داشتم، پایبند هستم و هیچگاه خود و شخصیتم را محدود به جریان سیاسی خاصی نکردهام و با اعتماد به نفس میگویم خود را مستقل از همه جریانات سیاسی به معنای معمول حزبی میدانم و مادامی که انسان از قدرت تفکر و تحلیل برخوردار است، میتواند با تشخیص، مسائل را تحلیل و بررسی کند.به نظرم میرسد به لحاظ شخصی به این امر پایبند هستم اما اینکه قضاوتهای بقیه چطور است، نمیدانم. برخی از افراد یا جریانات میخواهند از منظر آنچه هستند به بقیه نگاه کرده و همهچیز را از منظر و عینک مبتنی بر خط، جناح و گرایش خود دیده و تحلیل کنند. هر کسی آزاد است، شکر خدا در جمهوری اسلامی آزادی بیان وجود دارد و هرکسی میتواند درباره هر چیزی که میخواهد هرطوری فکر کند و آن را بیان کند اما به این معنا نیست که ما دنبال گرایش، جریان یا حزب خاصی هستیم. عهد و پیمانی که با همکارانم دارم و به آن پایبند هستم این است که در خدمت کشور، مردم و انقلاب اسلامی باشم و برای صاحبان اصلی رسانهملی که مردم هستند، فعالیت کنیم.
نقل قولی مطرح بود که یکی از ماموریتهای حضرتعالی در رسانهملی، خارج کردن سازمان از چنگال ضدانقلاب بود و به نوعی جریانهای نفوذی و بهایی را که در سالهای گذشته توانسته بودند به عناوین مختلف در سازمان ورود کنند، پاکسازی کنید. این نقل قول را قبول دارید؟ در اینخصوص چه اقداماتی انجام دادید؟
قرار گرفتن صداوسیما در مسیر درست و متناسب با آرمانها و ارزشهای جامعه جزو اهداف سند تحول بود. ما به مسأله پاکسازی صرفا بهعنوان فعل فیزیکی نگاه نمیکنیم. گرچه ممکن است در برخی موارد لازم باشد که از نظر فیزیکی مراقبتهای بیشتری صورت گیرد اما بیشتر خود را موظف میدانیم که جریانهای فکری منحرف و وابستهای که در طول دههها و سالها در برخی از لایههای محتوایی رسانهملی و بقیه دستگاههای فرهنگی ریشه دوانده است را قطع کنیم. بحث محدود به این نیست که جلوی کسی را که روی آنتن حرف نامربوط میزند، بگیریم یا اینکه مانع هک شویم. همه این موارد در جای خود مهم و ضروری است اما اقدام اساسی، جلوگیری از نفوذ فکری و محتوایی خزندهای است که در طول سالها در بدنه فکری برخی فعالان حوزه تولید محتوای رادیو و تلویزیون شکل گرفته و رخنه کرده است. تلاش ما این است که این نفوذ را از بین ببریم.
چند وقت پیش شاهد هک شدن پمپبنزینها بودیم که رسانهملی بهخوبی در این خصوص ورود کرد و روایت اول را داشت. در بحث حقوقهایی که در شهرداری مطرح شد، در قصه آب اصفهان هم یکی از اقدامات مفیدی که باعث شد اغتشاش و اعتراض بهخوبی مدیریت شود، عملکرد رسانهملی بود؛ چرا این روند دیگر تکرار نشد. برخی مطرح کردند بعد از اقدام رسانهملی در حوزه آب اصفهان، تذکراتی به حضرتعالی داده شد. چرا این روند تداوم نداشت؟ چرا صداوسیما در اعتراضات و ناآرامیهای پاییز سال گذشته دست به عصا رفت و مثل قبل روایت اول را ارائه نکرد؟
با هر رویداد و بحرانی باید متناسب با آن مقابله شود. اتخاذ یک شیوه واحد و مشابه برای همه موارد جوابگو نیست. در ماجرای هک سامانههای سوخت با شرایطی مواجه شدیم که مردم وسط روز دچار مشکل سوختگیری شدند و ممکن بود در آن لحظه هجوم بالقوهای به سمت پمپبنزینها رخ دهد، با بررسیای که در همان دقایق اول صورت گرفت، مشخص شد پمپبنزینها هک شده است. بلافاصله با مراجع امنیتی هماهنگی بهعمل آمد تا اطلاعرسانیهای لازم در اینخصوص انجام شود. بهترین، مناسبترین و دقیقترین شیوه برای مقابله با این بحران استفاده از ظرفیت رادیو بود، چون عموما مردم در خودروها رادیو گوش میدهند، بنابراین تمام شبکههای رادیو، موظف به تبیین و اطلاعرسانی در اینخصوص شدند. مقابله با هر بحران و واقعهای، ابزارها و شیوههای متناسب با خود را میطلبد. در ماجرای فتنه پاییز، نخستین و ضروریترین اتفاق اطلاعرسانی بهموقع و دقیق از ماجرا بود تا جلوی اتهام دروغین کشته شدن خانم مهسا امینی براثر ضرب و شتم گرفته شود و لازم بود تصاویر دوربینهای مداربسته مرکزی که ایشان به آنجا رفته بود بلافاصله در اختیار رسانهملی قرار گیرد. مدیریت بحران باید قابل باور، قابل استناد و قابل اتکا باشد. ممکن است اقناع با صرف گفتن و ادعا کردن اتفاق نیفتد. به نظر ما در این ماجرا نمایش تصاویر دوربینها، بهترین وسیله برای قانع کردن افکارعمومی جریحهدار شده بود اما شاید بهدلیل اینکه دیر اتفاق افتاد، رشته کار اندکی از دست خارج شد.
راهکار رسانهملی برای اینکه مجدد دچار چنین چالشی نشویم و روایت اول دست نظام باشد، چیست؟
همافزایی دستگاههای مختلفی که در چنین مواقعی نقشآفرین هستند، بسیار ضروری است. امیدوارم اتفاقی که در ماجرای فتنه پاییز گذشته رقم خورد درس عبرتی برای مجموعه دستگاهها باشد تا در لحظه از امکاناتشان برای جلوگیری از وقوع بحران استفاده کنند. بهنظر ما دوربین یکی از ابزارهای مهمی است که میتواند در تبیین، روشنگری و بیان واقعیتها بهکار آید. ما پیگیریهای بسیار دامنهداری انجام دادیم تا نیروی انتظامی بتواند از دوربینهایی که در اختیارش است بهخوبی استفاده کند و حتی پیشنهاد دادیم که اگر در اینخصوص با مشکل کمبود منابع بودجه مواجه هستند، رسانهملی در اینخصوص پیگیری و مطالبه کند تا این امکانات در اختیارشان قرار گیرد زیرا منابع تصویری برای اثبات یا رد برخی ادعاها که از طرف دشمن مطرح میشود بسیار ضروری است. در بسیاری از موارد رسانه به اطلاعات صحیح دسترسی ندارد بنابراین سرعت عمل دستگاهها در بیان روایت دقیق و درست و همچنین در اختیار گذاشتن این اطلاعات به رسانه امر مهمی است. دستگاههایی که این اطلاعات را در اختیار دارند باید فورا آن را به رسانه بسپارند تا با اتکا به آن بتوان با شایعه یا جنگ رسانهای مقابله کرد. بهنظر میرسد این هماهنگی و همافزایی بعد از اتفاقات تلخ پاییز سال گذشته رشد و بهبود پیدا کرده است اما بهنظر ما در نقطه ایدهآل نیستیم و باید تلاش کنیم تا همه دستگاهها خود را در این حوزه موظف و مسئول بدانند.
شاهبیت تحولی را که در رسانهملی قرار است صورت گیرد، چطور تبیین میکنید؟ با توجه به مدت مسئولیتی که داشتید تا چه حد توانستید در این عرصه موفق باشید؟
از روز اول بر تحول در سه حوزه محتوا، رویکرد و سازوکارها تاکید کردم؛ هدف ما بهعنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور این است که بتوانیم در مجموعه بههم پیوسته رسانهای و به قول معروف ابر و باد و مه و خورشید و فلک را که در رسانه در کار هستند نقش هدایت فرهنگی را بهخوبی ایفا کنیم.
Play Video
در حکمی که مقام معظم رهبری برای شما در نظر گرفتند رسانهملی را قرارگاه آگاهی و امید تبیین کردند و ضمن تشریح جایگاه رسانهملی، اولویتها و راهکارهایی داشتند. فکر میکنید در این مسیر تا چه حد موفق بودید؟
در کنار این امر، سه جایگاه بسیار مهم دیگر بیان کردند؛ آسایشگاه بهرهمندی چشم و دل از زیبایی هنر، دانشگاه نشر اطلاعات و معارف، آوردگاه مواجهه با تحریف و فتنهگری. عنوان «قرارگاه پراکندن امید و نشاط» یکی از مهمترین وظایف یا شاید سختترین رسالتی است که برعهده ما در رسانهملی گذاشتهاند. بهصورت طبیعی و منطقی وظیفه ما این است که امید به آینده را بهویژه در نسل جوان و نسلهایی ـ که آینده کشور در دست آنهاست ـ تقویت کنیم. وظیفه ماست که ظرفیتها، توانمندیها، داشتهها و افتخارات کشور را بیان و در قالب تصویر عرضه کنیم. ما خود را موظف میدانیم دستاوردهایی که فرزندان این ملت به بار آورده و به ثمر نشاندند، بیان کنیم. در نهایت تلاش کنیم کارآمدی نظام مقدس جمهوری اسلامی، توانمندی کشور پهناور ایران و ظرفیتهای فراوانی که ملت بزرگ ایران در عرصههای مختلف دارند را نمایش داده و به چشم و زبان بیاوریم تا از این مسیر، امید و نشاط را در جامعه ایجاد کنیم. سختی کار از این جهت است که شاید شرایط جامعه، اقتضای این محتوا را نداشته باشد زیرا شرایط معیشتی، مشکلات اقتصادی، تورم و... چالشهایی را در حوزه معیشتی و اقتصادی مردم فراهم کرده است که با آن دست و پنجه نرم میکنند و تصور غالب در برخی اقشار بیشتر ناامیدی است تا امیدواری! و همین مسائل، کار را قدری سخت میکند اما حتما اهمیت این حوزه را مضاعف میکند. همه جوامع، کشورها و ملتها برای دستیابی به رشد و پیشرفت، دورههایی را با سختی گذراندهاند. اگر ما بهعنوان کشوری مستقل و توانمند، با هزاران سال سابقه تاریخی، تمدنی، فرهنگی و استعدادهای منحصربهفرد در میان ملتهای جهان میخواهیم پیشرفت کنیم، قطعا باید موانع بسیاری را پشتسر بگذاریم. عبور از این موانع سختیهای متعددی دارد و باید امکانات و افق روشن آینده را برای خودمان و جامعه ترسیم کنیم. از این جهت فکر میکنم یک کار سخت ولی بسیار مهم و ضروری را در پراکندن امید و نشاط باید دنبال کنیم. تلاشمان این است از شیوههای مختلف برای دستیابی به این هدف استفاده کنیم.
یکی از چالشها بحث ساترا و نمایش خانگی است. اینطور که عنوان میشود ساترا در کار نمایش خانگی سنگاندازی میکند، بالاخره میشود به طریقی از ظرفیت شبکه نمایش خانگی برای تولید محتوای سرگرمکننده سالم استفاده کرد؛ این چالش را چطور تبیین میکنید؟
از همین جمله آخر شما استفاده میکنم اتفاقا ساترا وظیفه بسیار سنگینی برای گسترش فعالیتهای فرهنگی سالم در حوزه نمایش خانگی بهعهده دارد و آن هم حمایت از تولیدات فاخر و سالم و متناسب با نیازهای فرهنگی جامعه است. البته جلوگیری از سوءاستفاده از ظرفیت نمایش خانگی هم یک وظیفه اصلی ساتراست و به عبارتی ساترا بهعنوان یک نهاد تنظیمگر حاکمیتی باید مراقب محتوا و سلامت فضای تولیدات فرهنگی در نمایش خانگی باشد. بارها این را بیان کردم که مبانی قانونی تنظیمگری سازمان صداوسیما که به نام ساترا معروف شده، کاملا مشخص و روان است و قانون به استناد همین مبانی، وظیفه تنظیمگری حوزه نمایش خانگی را به صداوسیما واگذار کرده است. این اختیار و وظیفه طبق قانون اساسی، دستور صریح و موکد مقام معظم رهبری، ابلاغیه رئیس وقت قوهقضاییه و دستورالعملهای مرتبط ــ که ساترا و سازمان صداوسیما را تنظیمگر حاکمیتی معرفی کرده ــ به سازمان صداوسیما واگذار شده است. بدون شک تولیدات فرهنگی علاوه بر حمایت، نیازمند کنترل، نظارت و مراقبت است و این سؤال پیش میآید که کدام دستگاه باید این اقدام را انجام دهد؟ دستگاههای دولتی یا اجرایی وابسته به دولت که متناسب با تغییر دولتها، ممکن است رویکردها و اراده آنها تغییر کند یا یک نهاد حاکمیتی که استانداردها و قواعد آن با تغییر و رفتوآمد دولتها تغییر نمیکند، باید عهدهدار این وظیفه خطیر باشد؟
Play Video
اما بیرون از سازمان اینطور مطرح است که رسانهملی، شبکه نمایش خانگی را رقیب خود میداند. همچنین اشاره به بحث نظارت برای سالمسازی محتوا داشتید اما ما شاهد هستیم برخی برنامههایی که تولید میشود فرای دیالوگهای جنسی، دارای محتوای تصویری ناسالمی هستند. استانداردهای مبتنی بر ممیزی چگونه تبیین میشود؟
برخی از انگیزهها یا منافع غیرفرهنگی که در ورای فعالیت برخی از سکوهای تولید محتوای نمایش خانگی مطرح است، سعی میکند با فرافکنی، تهمتزدن یا طرح ادعای غلط جلوی این مسیر را بگیرد. ما در این دوراهی قرار داریم که اولویت تولیدات فرهنگی کدام است؟ سود سرشار مادی یا سلامت فرهنگی جامعه؟ طبیعتا مجموعههایی که در اندیشه کسب سودهای سرشار مادی و درآمد چرب و نرم در این حوزه هستند و با تنظیمگری براساس معیارهای فرهنگی جامعه مخالفت میکنند. مطمئنا اگر تنظیمگری صحیح اتفاق بیفتد محتوای نابههنجاری که به آن اشاره کردید اجازه انتشار نخواهد یافت. سازمان صداوسیما نهتنها قصد رقابت با حوزه نمایش خانگی را ندارد، بلکه عمدتا بحث حمایت و پشتیبانی و حتی بهعبارتی همافزایی با این حوزه را در پیش گرفته است. بارها تاکید کردم در صورتی که مجموعههای نمایش خانگی و سکوهای تولید محتوای نمایش خانگی، درصدد تولید محتوای فرهنگی فاخر و سالم برای جامعه و خانوادهها باشند، نهتنها از آنها حمایت میکنیم، بلکه میتوانیم در فرآیند تولید با آنها مشارکت کرده و از آنتن رسانهملی حمایت ویژهتری از آنها بهعمل بیاوریم. از بین دهها و صدها سکو و فعال فرهنگی صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، فقط یکی دو مجموعه و سکو دائما در حال تهمتزدن به ساترا و سنگاندازی در مسیر حمایت و صیانت از تولیدات در فضای مجازی هستند؛ این امر نشان میدهد که آنها احتمالا انگیزههای دیگری غیر از انگیزههای فرهنگی را مدنظر قرار دادهاند.
اخیرا یکی از نمایندگان مجلس تصویری از متن یک نامه منتشر کرده و مدعی شده که صداو سیما بدون نوبت ۱۰۰۰دستگاه خودرو گرفته و از رسانهملی به عنوان یک مجموعه ورشکسته یاد کرده است.
از افرادی که خود ورشکسته هستند و به دلیل اتکا به منافع نامشروع برخی مجموعههای پیدا و پنهان کشور، توانستند به جایگاهی برسند، اسم نمیبرم اما باید پاسخ دهند. این موضوع ادعایی کذب است. جالب اینکه هر دو باری که این ادعا مطرح شد، زمانی بود که صداوسیما به صورت جدی در خصوص واگذاری غیرقانونی خودرو به برخی دستگاهها مطالبهگری و شفافسازی کرده است. این ادعا نخستین بار سال گذشته مطرح شد و توضیحات لازم را در این خصوص ارائه دادیم که در این دوره حتی یک دستگاه خودرو بهصورت غیرقانونی به صداوسیما واگذار نشدهاست. طبق فرآیندهایی که از قبل وجود داشت بخشی از صداوسیما، مکاتبهای را با یکی از شرکتهای خودروساز انجام داده بود که به محض اطلاع از این کار اقدامات لازم برای ممانعت از آن صورت گرفته و به مجموعه خاطی تذکر داده شد و حتی یک دستگاه خودرو به صورت غیرقانونی به سازمان صداوسیما واگذار نشد. این ادعا در همین ایام که رسانهملی به منظور شفافسازی در خصوص پیگیری ادعای واگذاری خودرو به برخی از نمایندگان مجلس وارد میدان شد برای دومین بار مطرح و روابط عمومی صداوسیما اعلام کرد این فضاسازیها برای این است که صداوسیما در مطالبهگری قانونی مردد شود. مطمنا با این دست از فعالیتها، فضاسازیها و جریانسازیهای غیرمنصفانه نمیتوان صداوسیما را از مطالبهگری منصرف کرد.
یکی از اقدامات خوب شما که در رسانهملی انجام شدهاست، بحث حذف سلبریتیسالاری است. البته برخی معتقدند این افرادی که به مدد رسانهملی توانستهاند جایگاهی بین مردم کسب کنند، جزو سرمایههای سازمان محسوب میشوند. میخواستم بدانم برنامهای به منظور حفظ و بازگشت برخی چهرهها که حذف شدهاند، دارید؟
بله، همینطور که اشاره کردید محبوبیت این چهرهها نتیجه سالها سرمایهگذاری و کار مشترک این افراد و رسانهملی است. نمیخواهم حق هیچیک از دو طرف را انکار کنم. رسانهملی این ظرفیت، فرصت، امکان و آنتن را در اختیار آنها قرار داده و آنها نیز از همه توانایی و استعداد هنری خود برای دیده شدن برنامهها استفاده کردهاند؛ بنابراین مکمل یکدیگر هستند. طبیعی است که هر دو طرف باید برای حفظ این سرمایه کوشا باشند؛ هم رسانهملی باید مراقب این ظرفیتها، استعدادها و سرمایههای خود باشد و هم چهرهها باید از شخصیت حقیقی و ظرفیتی که سازمان صداوسیما به عنوان رسانهملی در اختیار آنها گذاشته تا در جایگاه افراد مستعد و مشهور قرار گیرند، مراقبت کنند.از طرف خودم اعلام میکنم در دوره جدید تلاش میکنیم رابطه تنگاتنگی را بین رسانهملی، همکاران و چهرههایی که بهواسطه صداوسیما امکان بروز دادن استعدادهایشان را پیدا کردند، فراهم کنیم. از طرف مقابل هم باید به این ترتیب باشد؛ اگر چهره، فرد یا برندی به واسطه فرصتی که رسانهملی در اختیار او قرار داده تبدیل به چهره محبوب شد باید این امانت را بهجای خود استفاده کند. طبیعتا رسانهملی از هنرمندان و چهرههایی که خود را متعهد و وفادار به این امانت فرهنگی میدانند حمایت کرده و فرصتهای بیشتری را در اختیار آنها قرار میدهد کما اینکه این امکان تاکنون در اختیار آنها بوده است. ما در رسانهملی امانتدار فرهنگ جامعه، سلامت فرهنگی جامعه، آرمانها، ارزشها و مقدسات مردم هستیم و طبیعتا آن را امانت سنگینی بر دوش خود میدانیم و موظف به صیانت از آن هستیم و اگر افراد و چهرههایی هستند که نمیخواهند از این فرصت و امانت برای خدمت به فرهنگ جامعه، مردم و آرمانها و هنجارهای فرهنگی کشور استفاده کنند، انتخاب با خودشان است و صاحباختیار هستند.
برخی معتقدند صداو سیما، حمایت بیقید و شرطی از دولت مستقر دارد و این مسأله را برخلاف شعار حضرتعالی میدانند که گفته بودید رسانهملی نباید روابط عمومی دستگاهها باشد؛ ریشه این مسأله را هم به بحثهای مالی بودجه مرتبط میکنند. بهعنوان مثال در ماجرای استیضاح اخیر، رسانهملی به حمایت ویژه از آقایفاطمی امین متهم شد. در مجلس بحث خودرو و استیضاح بود، اینجا هم بحث بودجه وسازمان؛ چه پاسخی در این خصوص دارید؟
من به دیدگاههای مختلف احترام میگذارم ولی اینطور نیست که موافق موضوعات طرح شده باشم. بنده معتقدم صداوسیما سعی دارد وظیفه خود را در خصوص موضوعات جاری کشور و وظایفی که بهعهده دستگاههای مختلف است، درست انجام دهد و در صورت مشاهده مشکل و خطا در نهادها و سازمانهای مختلف حتما تذکر داده و موضوع را پیگیری میکند. البته شیوه نقد ما در دوران تحولی روش مبتنی بر سیاهنمایی یا مچگیری نیست. معتقدیم در مسیر حل مشکلات کشور قوانین بالادستی و اسناد موجود به اندازه کافی وجود دارد تا موانع را مرتفع کند، لذا ملاک و معیار ما در پیگیری مطالبه از دستگاههای مختلف، استناد به اسناد بالادستی است. بنابراین اگر دستگاهی در مسیر تحقق اسناد و قوانین بالادستی و منویات نظام کوتاهی کند ما حتما مسأله را پیگیری میکنیم و این یکی از اصولی است که در مطالبهگری بهدنبال تحقق آن هستیم. اصل دوم رعایت انصاف است؛ به همه همکاران ابلاغ شده که اگر کوتاهی یا ترک فعلی در دستگاه و نهادی صورت گرفت و این تعلل و کم کاری مطالبه خاصی را در جامعه ایجاد کرد، ما موظف به ورود هستیم و در گام نخست نظر آن دستگاه را جویا میشویم و یکطرفه به قاضی نمیرویم. سازمان صداوسیما اصول حرفهای و اخلاقی را در مطالبهگری رعایت میکند اما مطمئنیم مطالبهگری و ایستادگی روی مسیر منصفانه و مبتنی بر قانون و اسناد ممکن است مورد پسند و پذیرش برخی مجموعهها و دستگاهها نباشد.
رهبر معظم انقلاب انتقادی در خصوص عملکرد رسانهها داشتند که در بحث روایتگری و بیان تاریخ کوتاهی صورت گرفته. سازمان چه اقدامی در این خصوص انجام دادهاست؟
این نقد حتما شامل حال صداوسیما هم میشود و رسانهملی حتما باید تلاش بیشتری در این راستا کند. بخش عمدهای از دستاوردها، حتی در دوران معاصر برای نسل جوان ناپیدا و ناآشناست. کار بسیار بزرگی در صنعت هستهای، صنعت موشکی، نانوتکنولوژیها، بیوتکنولوژی و عرصههای مختلف تولید علم اتفاق افتاد اما متاسفانه این توفیقات برای عمده مخاطبان و افکارعمومی بهویژه نسل جوان، مجهول است. تبیین دستاوردها، توفیقات و افتخاراتی که فرزندان ملت ما در طول این سالها خلق کردهاند از وظایف رسانهملی است. ما در صنعت هستهای کاری کردیم که دنیا آن را ناممکن میدانست. فارغالتحصیلان جوان دانشگاههای کشور اتفاقاتی را در صنعت هستهای رقم زدند که از نگاه موسسات بینالمللی یک نوع جادو محسوب میشد حتی اسم یک رآکتور را در مجموعه UCF اصفهان رآکتور جادویی گذاشتند، چون فکر نمیکردند ایرانیها توانایی این کار را داشته باشند. ما میکوشیم این دستاوردها و اقداماتی را که برای پیشرفت کشور انجام میشود به نمایش بگذاریم. دهها پروژه ملی، طرح کلان ملی که حتما منافع زیادی برای کشور در بر خواهد داشت، در حال اجراست. سادهترین کاری که میتوان انجام داد، این است که این تلاشها را به تصویر کشید. مثلا در فلان استان، فلان طرح ملی به اجرا درمیآید و مردم از طریق برنامههای رسانه میبینند که چه کارها و خدماتی انجام میشود. کنار گوش ما در استان تهران، یک پروژه عظیم به نام آزادراه تهران ــ شمال احداث میشود که از لحاظ مهندسی کار بسیار بزرگ، فاخر و ارزشمندی است و باید به نمایش گذاشته شود تا بتوانیم دستاوردهای ملی خود را که در بسیاری از رتبهها بالاتر از سایر کشورها و در جهت رشد و پیشرفت میهنمان انجام میشود به قاب تصویر درآوریم.
آیا برنامه مشترکی را در راستای دیپلماسی رسانه با کشورهای همسایه انجام دادهاید؟
بله. یکی از مصادیق کار مشترک رسانهای ساخت سریالی با عنوان «حبیب» بود اما راه طولانی در پیش داریم تا بتوانیم چفتوبستهای همکاری رسانهای را با یکدیگر هماهنگ کرده و جلو ببریم. بالاخره دیدگاههای متفاوت فرهنگی متناسب با فرهنگ کشورها وجود دارد و اتصال اینها به همدیگر شاید کار آسانی نباشد کما اینکه تولید مجموعههای مشترک از دو خاستگاه متفاوت فرهنگی زمانبر است اما در برخی کارها تجربههای بسیار موفقی وجود داشته. نمونه آن کاری است که آقای میرباقری میسازند و طیف عظیمی از هنرمندان و بازیگران کشورهای مختلف از شمالآفریقا تا اروپا، آسیا و کشورهای عربی و ... در این مجموعه ایفای نقش کردهاند و وقتی این سریال آماده پخش شود تمام این کشورها که بهنوعی در تولید این کار شریک بودند، خود را صاحب این اثر میدانند و از آن استقبال خواهند کرد. مطمئنا حضور عوامل هنری و توانمند کشورهای مختلف در تولیدات رسانهای ما، آن کار را به پروژه منطقهای و بینالمللی تبدیل میکند و این فعالیت یکی از مسیرهای تقویت دیپلماسی رسانهای است.
با توجه به اینکه در حوزه برونمرزی فعال بودید و ارتباطات شما فراگیر بود، نظر شما در خصوص بحث فیلترینگ چیست؟ فیلترینگ چه چالشی در اطلاعرسانی صریح و دقیق ایجاد کردهاست؟
اگر منظور شما کار با فضای بینالمللی است به نظر میرسد منعی برای استفاده از شبکههای اجتماعی خارجی وجود ندارد و تا آنجا که مطلع هستم، دولت این امکان را برای فعالان رسانهای در عرصه بینالمللی فراهم کرده است.در حوزه داخلی تدابیری برای سالمسازی فضای کشور مد نظر است و تصمیماتی که برای گسترش فناوریهای بومی در حوزه شبکههای اجتماعی و عرصههایی که به شبکه ملی اطلاعات مربوط است، اتخاذ شده تا ضمن ارتقای توانمندیهای ملی، از شیوع آسیبهای فرهنگی و امنیتی که شبکههای اجتماعی خارجی درصدد اشاعه آن هستند، جلوگیری شود. تدابیری که اتخاذ شده در حوزه داخلی است و به نظر میرسد برای استفاده از این ظرفیتها در فضای بینالمللی مانعی وجود ندارد.
Play Video
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر نکتهای مدنظرتان است و از قلم افتاد، بفرمایید.
من به همکاران عزیز در موسسه جامجم بهویژه روزنامه جامجم تبریک عرض میکنم که ۲۳ سال پرافتخار را پشت سر گذاشتند. این روزنامه در عرصه رسانهای کشور حضوری شناخته شده، مؤثر و فعال دارد و از جایگاهی محترم و وزین برخوردار است. این مایه افتخار همه همکاران عزیز ما در روزنامه است. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق دهد تا بتوانیم به وظایف خود عمل کنیم.
جلوگیری از هک
چند وقت پیش تصویری منتشر شد که نشان میداد یکی از شبکهها هک شده؛ آیا ساختار رسانهملی اینطور است که هک شود؟
نه صداوسیما، بلکه هر مجموعهای که فعالیتهای آن براساس تکنولوژی اطلاعات و IT و بر مبنای انتقال فایل دیجیتال شکل گرفته در معرض خطر هک است. زمانی بود که محتوای صداوسیما با سیستم نوار و کاغذ پخش میشد. نوار مغناطیسی یا بتاکم به استودیو منتقل و کاغذ هم بهصورت برگه خبر در اختیار مجری قرار داده میشد. از زمانی که فناوری دستگاهها فایلمحور شده، در رادیو و تلویزیون هم سیستم دیجیتال بر مبنای انتقال فایل از یک نقطه به نقطه دیگر کار میکند؛ درنتیجه ضربهپذیری از ناحیه هک مبتنی بر سیستم IT بیشتر شده است. دستگاههای مختلف ازجمله صداوسیما تمام تدابیری که مانع نفوذ و هک میشود را بهکار گرفته اما واقعیت امر این است که زیرساختهای ما باید قویتر و بهروزتر باشد تا در مقابل این نفوذها آمادهتر باشیم. درحالحاضر تلاش ما این است که زیرساختهای فنی و مبتنی بر IT را در سازمان صداوسیما ارتقا دهیم. اتفاقاتی که میافتد، تلخ است اما رویدادهای اینچنینی ما و همکارانمان در حوزه فناوری اطلاعات را نسبت به مخاطرات هشیار کرده و زمینه آمادهسازی تدابیر لازم را فراهم میکند، البته این امر مختص صداوسیما نیست و شبکههای رادیو و تلویزیونی کل دنیا حتی کشورهای پیشرفته در معرض این نفوذ و هک است. وقوع این اتفاقات همیشه هم سیاسی نیست، برخی مواقع گروهها یا افراد ماجراجو میخواهند با ورود به این سیستمها توانمندی خود را اثبات کنند.
رسانه ملی متعلق به کل جامعه است
اتخاذ سیاستهای دوگانه از انتقاداتی است که به رسانهملی میشود. منتقدان میگویند رسانهملی در این ایام تصویری از برخی بانوانی که شاید حجاب مناسبی نداشته باشند، پخش میکند، ولی در مقاطع دیگر رویکرد متفاوتی دارد. نظر شما درخصوص این استاندارد دوگانه چیست؟
این مقاطع دیگر که در جمله آخر شما بود، یعنی چه زمانی است؟ یعنی ما جایی سانسور میکنیم؟ این تصور برای سه چهار سال پیش است. حضرت آقا واقعیتی را درباره افراد مختلفی که تحت عنوان ضعیفالحجاب یا عناوین دیگری که درباره آنها صدق میکند، فرمودند و ما بر همین اساس به عموم جامعه به عنوان مردم این سرزمین نگاه میکنیم. در تمام مناسبتها یا گزارشهایی که در مناسبتهای انقلابی مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس، مناسبتهای دینی همچون مراسم شبهای قدر، مناسبتهای ملی مثل عید نوروز، گزارشهای خبری، میدان میوه و ترهبار و ... از رسانهملی پخش میشود، رویه ما همینطور است. اگر گزارش مربوط به مترو را که اخیرا پخش شد ملاحظه کنید، متوجه رویکرد ما میشوید. ما قصد نادیده گرفتن یا قلم کشیدن روی بخشی از جامعه را نداریم؛ چون خود را رسانهملی میدانیم و بر همین اساس حتما باید متعلق به کل جامعه باشیم. البته در کنار این موضوع حتما تبیین اهمیت حجاب و عفاف در قالبهای مختلف برنامهسازی در دستور کار ماست.
ابهاماتی درخصوص بحث دستمزد مجریان در ایام جامجهانی و هزینههای بازرگانی مطرح بود که آیا این پول به خزانه دولت واریز شده یا خیر و اصلا هزینه چقدر بود؟
طبق قانون موظف هستیم هر درآمدی که داریم، ولو یکریال را به خزانه دولت واریز کنیم. طبق اسناد و رویه موجود، نهادهای نظارتی، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، نظارت کاملی بر اجرای قوانین در سازمان صداوسیما دارند. بنابراین از لحاظ قانونی و شرعی موظف هستیم درآمدهای واصله را به خزانه دولت واریز کنیم. این درآمد میتواند درآمد بازرگانی یا از طرق دیگر باشد که فعلا محدود به بخش آگهیهای بازرگانی است. از سوی دیگر هزینههایی نظیر قراردادهای منعقدشده با تهیهکنندگان برای تولیدات مختلف که به صورت شفاف و با درنظر گرفتن استانداردهای تولید و ارزش کار به لحاظ هزینهبری، انجام میشود. طبیعی است که خود تهیهکننده با مجموعهای از عوامل قرارداد میبندد. مثلا طبق رویه موجود، صداوسیما برای تولید یک مجموعه نمایشی با تهیهکننده قرارداد میبندد و وی با دهها یا شاید صدها نفر دیگر به عنوان بازیگر، تصویربردار، صدابردار، عوامل صحنه و... قرارداد دارد. قراردادهایی که بین تهیهکننده با عوامل است، بین مجموعه خود آنهاست و صداوسیما مداخلهای در آن ندارد./ جام جم
Play Video
دیدگاه تان را بنویسید