روایت محمدتقی رهبر از جلسه جامعه روحانیت مبارز با حسن روحانی
تذکراتی دادیم، روحانی خود را ترمیم کرده است
حجتالاسلام محمدتقی رهبر میگوید: «هدف جلسه جامعه روحانیتمبارز با روحانی این بود که تذکراتی را مشفقانه و ناصحانه به او بدهند.» این عضو جامعه روحانیتمبارز معتقد است: «دو ماه پیش درخواست ملاقات جامعه روحانیتمبارز به دفتر روحانی داده شد اما به دلایل مختلف اعم از چینش کابینه و جلسه رای اعتماد عقب افتاد.» این فعال سیاسی اصولگرا یادآور میشود: «جامعه روحانیتمبارز گام اول را برداشت و روحانی اگر دغدغه شنیدن حرفهای مردم را دارد اهتمام بیشتری برای حضور در جلسات جامعه روحانیت داشته باشد.»
وقتی رقابت جدی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم بین آقایان روحانی و رئیسی بهوجود آمد، فضا به چه صورت بود؟ خیلیها فکر میکردند این رقابتها باعث دوری آقای روحانی از جامعه روحانیت میشود چون جامعه روحانیت آقای رئیسی را نامزد مطلوب خود معرفی کرد. بعد از گذشت 5 ماه از آن روزها، بفرمایید امروز نسبت جامعه روحانیتمبارز با آقای روحانی چطور تعریف میشود؟
گرایش اعضای جامعه روحانیت به آقای رئیسی دلایلی داشت، دلایلش این بود که انتقاداتی به عملکرد آقای روحانی داشتند. بعضی انتقادات به مسائل فرهنگی و دیدگاههای سیاسی مطرح بود اما معنیاش این نبود که آقای روحانی را خارج از جامعه روحانیت بدانند. بالاخره اسم آقای روحانی در شورای مرکزی جامعه روحانیت وجود دارد اما بالاخره ایراداتی هم درباره پارهای مواضع او بود. البته نمیخواهم دعواهای آن روزها را تجدید کنم اما در زمان تبلیغات انتخابات گوشه و کنایههایی به جاهایی زد که توأم با اصول اخلاقی - اسلامی نبود. در مجموع جامعه روحانیت از عملکرد دولت چندان راضی نبود، بنابراین گرایش به حمایت از آقای رئیسی پیدا کرد. همانطور که گفتم دلیل این حمایت نیز پارهای ایرادها به مسائل فرهنگی، موضعگیریها و مشی دولت بود که اعضای جامعه روحانیت این اتفاقات را نمیپسندیدند و نسبت به عملکرد دولت قبل تذکرات داشتند حالا آقای روحانی مقداری رویکرد خود را ترمیم کرد. آقای رئیسی هم نوبت اول ورودش به انتخابات بود. با همه مسائلی که رخ داد میتوان گفت رای بالایی داشت و شرایط هم برایش فراهم بود کمااینکه 16-15میلیون رای آورد. اعضای جامعه روحانیت همان موقع که آقای روحانی برای چهار سال دیگر رئیسجمهور شد، ایراداتی داشتند، با این حال تصمیم گرفتند پیش آقای روحانی بروند و صحبت کنند. آنها خیلی هم نمیخواستند نشستشان با رئیسجمهور علنی شود حتی میگفتند: «ما ناصحانه، مشفقانه و برادرانه چند نفری میرویم و مطالب را با آقای روحانی در میان میگذاریم.» دیدار اخیری که رسانهای شد پیرو همان موضوع بود که جامعه روحانیت چنین تصمیمی گرفت.
مطالبات و خواستههای جامعه روحانیت از آقای روحانی چه بود؟
محورهای خواستهها همانهایی بود که مقام معظم رهبری در حکم تنفیذ آقای رئیسجمهور و گفتوگوهایی که با هیأت دولت داشتند، مطرح کردند. پافشاری بر اصول خط امام و رهبری، حمایت از مستضعفان و توجه به محرومان از جمله محورهایی بود که در جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت جمعبندی شد و اعضایی که میخواستند به نشست با رئیسجمهور بروند گفتند: «ما براساس این محورها صحبت میکنیم و میگوییم آقای روحانی شما فعلا رئیسجمهور هستید، ناصحانه، مشفقانه و برادرانه میخواهیم این موضوعات را مورد توجه قرار دهید.» ملاقات هم هفته پیش برگزار شد، هرچند نگفتند چه حرفهایی زدند اما براساس همین بود که جامعه روحانیت خواستهها و ایراداتی داشت و از رئیسجمهور خواست که با مبانی، اصول نظام و ولایت همسویی بیشتری داشته باشد. اگر این حرفها و تذکر گفته شود به هر حال برای مشی دولت سرنوشتساز است. ما دیدیم مقداری مواضع نسبت به سپاه و در مساله ولایت بهتر شد، بهخصوص وقتی دشمن در مقابل ما آن طور عمل میکند، این اتفاق ضرورت داشت.
پس در مجموع میگویید جامعه روحانیت همچنان نفوذ کلام خودش را روی آقای روحانی دارد چون جلسهای که برگزار شد تاثیرگذار بود؟
هرچند موضعگیریهای آقای روحانی درباره حمایت از سپاه قبل این دیدار بود اما بالاخره گفتوگوها تاثیر میگذارد. مثلا آقای روحانی در همایش یادواره مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی گفت: «ما همه با هم هستیم»، اینها حرفهای خوب و قابل قبولی است. خلاصه گفتوگوها، تذکرات و نصیحتها موثر است. امروز کشور نیاز به وحدت و انسجام دارد. در اوج انتخابات خیلی ترمزها میبرد، گاهی حرفها و صحبتهایی درباره سپاه، دیوارکشی و 20 سال رفتار با مردم مطرح شد، اینها ایراد داشت. حالا چون گذشته نمیخواهیم تجدیدمطلع کنیم اما جامعه روحانیت وقتی اینها را دید خواست بگوید «حالا آقای روحانی رئیسجمهور شما رئیسجمهور هستید، همانطور که مقام معظم رهبری تنفیذ و توصیه کردند، عمل کنید. دولت را به تبعیت از ولی امر نصیحت کنید، تذکر دهید چون تذکرها
بیاثر نیست.»
این ترکیبی از اعضای جامعه روحانیت مبارز که آنجا رفتند چطور انتخاب شدند؟
جامعه روحانیت کمیته سیاسی دارد، آنها اعضای کمیته سیاسی بودند.
به نظر شما آقای روحانی به جامعه روحانیت در حال نزدیکتر شدن است چون بعد از انتخابات پیشبینی میشد آقای روحانی از جامعه روحانیت دورتر شود اما این نشستی که برگزار شد و همه لبخند بر لب داشتند، نشان میدهد که تلطیف قلوب و نزدیکی دلها رخ داده است، آیا در آینده این همگرایی بیشتر خواهد شد؟
امیدواریم این طور باشد. ما اینقدر از بیرون دشمن داریم که منتظرند ما مشغول هم شویم و همدیگر را تضعیف کنیم. جامعه روحانیت با مشی عقلایی و با آنکه نقدهایی در انتخابات به برخی مسائل بود اما معتقد است نظام، کشور، ملت و امت را نباید فراموش کرد. حالا دولت قانونی بر سر کار است، ما نیز به تبعیت ولی امر تذکراتمان را ناصحانه و مشفقانه میدهیم. قطعا تاثیر دارد. اصلا در روایات آمده است که پیغمبر فرمود «یکی از مسائلی که مومن باید عمل کند، نصیحت زمامداران مسلمانان است»، هدف و محور حرف همین بود که ما مصداق فرمایش پیامبر باشیم، بنابراین لازم بود تذکرات را اعلام کنیم. چرا که مصالح نظام فراتر از آنی است که این جناح و آن جناح شود. الان چشم دنیا به طرف ایران است، ما در این وضعیت نباید به یکدیگر تعرض داشته باشیم. در مجموع این دیدارها و گفتوگوها و تذکرات برای ادای وظیفه بود و قطعا تاثیر دارد.
آیا فکر میکردید آقای روحانی استقبال کند، چون از مدتها پیش جامعه روحانیت درخواست ملاقات خود را با رئیسجمهور داده بود اما آقای روحانی برگزاری این جلسه را به نوعی عقب انداخت؟
بله، طولانی شد. یکی، دو ماه از این موضوع گذشت، آن تقاضا برای وقت ملاقات را بلافاصله بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات و امضای حکم تنفیذ دادیم. همان موقع اعضای جامعه روحانیت وقت خواستند و چند بار هم گفته شد، چرا وقت ندادند؟ گفتند مشغله زیاد بود اما انجام شد.
گویا آقای مصباحیمقدم در مراسمی مساله نامه درخواست ملاقات جامعه روحانیت را به آقای روحانی یادآوری کردند و بعد آقای روحانی پیگیر و این جلسه برگزار شد.
بالاخره آقای مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت است و اگر تذکری هم دادند بجا بوده است. در واقع تذکر شورای مرکزی را بهعنوان سخنگو دادند، حتما دوستان پیگیری هم کردند تا اینکه بالاخره این دیدار انجام شد. البته در این مدت خیلی مسائل همچون چینش کابینه و جلسه رای اعتماد مجلس و رسیدگی به یکسری مسائل خارجی هم بود، بنابراین اشکالی ندارد مقداری برگزاری جلسه به تأخیر افتاد. اگر همین جلسه هم موثر و مفید باشد که امیدواریم چنین شود، خوب است. ما همیشه این را باید توجه کنیم که نظام برای یک جناح خاص نیست. آن تودهای از مردم که نماز جمعه و جماعت میآیند، بچههایشان در کشورهای دیگر دارند جانبازی میکنند و شهید میشوند. به اعتقاد ما اکثر این مردم حامی جریان اصولگرایی هستند. ما نباید فداکاریهای مردم را دست کم بگیریم. جامعه روحانیت میخواهد بگوید «آقای روحانی شما رئیسجمهور یک ملت هستید، نه رئیسجمهور یک جناح خاص؛ مصالح ملی کشور اینهاست. شما رعایت کنید و به وزرا هم بگویید رعایت کنند.»
جلسات جامعه روحانیتمبارز با رئیسجمهور استمرار پیدا خواهد کرد؟
معلوم نیست. چنین عزم و تصمیمی در جامعه روحانیت نبود. فعلا در این مورد قرار شد بروند با آقای روحانی صحبت کنند که انجام شد ولی من پیشنهاد میکنم آقای روحانی یا آقای ناطقنوری که اسمشان در جامعه روحانیت وجود دارد، چند وقت یک بار بیایند و از نزدیک حرفهای اعضای شورای مرکزی را بشنوند. توصیه میکنم و پیشنهاد میدهم، آقای روحانی ارتباطشان را با جامعه روحانیت بیشتر کنند، نه آنکه جامعه روحانیت تقاضا کند و وقت بخواهد تا با آقای روحانی صحبت کند. جامعه روحانیت این کار را کرد، حالا آقای روحانی اگر میخواهد دغدغههای مردم را بشنود جا دارد که ارتباط بیشتری داشته باشد. اعضای جامعه روحانیت زبان مردم و ائمه جمعه و جماعت هستند. آنها حرفهای عموم مردم را میشنوند و میتوانند این حرفها را به رئیسجمهور منتقل کنند تا از این طریق کمکی به اداره بهتر کشور و تأمین بیشتر مصالح ملی اتفاق بیفتد.
بسیاری از ائمه جمعه و جماعات با جامعه روحانیتمبارز در ارتباط هستند، فکر میکنید اگر آقای روحانی در جلسه جامعه روحانیت شرکت کند، انتقادها به دولت از تریبونهای نماز جمعه کاهش پیدا میکند یا خیر؟
قطعا چنین خواهد شد. وقتی ببینند ارتباطات نزدیک شود، افراد متوجه درمییابند که گوش شنوایی وجود دارد و تذکراتشان مفید است، در واقع تذکرات بازتاب مثبت پیدا میکند. طبیعتا خیلی موضعگیریها لطیف و نرم و خیلی دلگیریها برطرف میشود. اگر ارتباطات برقرار باشد، در جو عمومی نمازهای جمعه و جماعات و نگاه توده و عامه مردم موثر است. امیرالمومنین یک بیانی در نامه به مالک اشتر دارد. ایشان میفرماید: «مالک تو میروی مصر اما بدان که یک عده خواص و نخبگان و خاصه هستند. یک اکثریت توده مردماند، نگاهت به توده مردم باشد، یک عده خواص شاید از تو ناراضی باشند اما نارضایتی آنها مهم نیست. تو تودههای مردم را راضی نگه دار». ما هم این را میگوییم که رئیسجمهور باید به تودههای مردم توجه کند. حالا یک عده خواص از یک جریان میخواهد ناراحت شود، اشکالی ندارد اما حرف رهبری و حرف جامعه روحانیت همان حرف امیرالمومنین به مالک اشتر است که تودههای مردم سرمایههای نظام و کشورند و آنها در عرصههای مختلف غم و شادی همراهی نشان میدهند. پس باید به توده مردم توجه کرد و آنها راضی نگه داشت.
برخی گفتند دیدار اخیر آقای روحانی با جامعه روحانیت، پالسها و نشانههایی است که آقای روحانی دارد از اصلاحطلبان فاصله میگیرد و به سمت اصولگرایان میآید، در واقع به آن خاستگاه سیاسی که راست سنتی است برمیگردد، آیا این تحلیل درستی است؟
ما آقای روحانی را خارج از اصولگرایی نمیدانیم و معتقدیم سابقهها و عملکردها را باید دید. گاهی انسانها تحت تاثیر بعضی عوامل ممکن است حرفهایی بزنند. ما معتقدیم ایشان به هر حال در این طیف هستند و شناسنامه و سابقه حضور در جامعه روحانیت دارد. همین موضوع باید عاملی باشد برای اینکه بعضی جریانات دیگر اثرات منفی روی او نگذارند. ما آقای روحانی را خیلی جناحی نمیکنیم. اصلا رئیسجمهور باید فراجناحی باشد و فراجناحی کار کند. جناحهای سیاسی حرفهایی برای هم دارند، بیان کنند، هرچند آنها نیز باید روابطشان منطقی، صمیمی و براساس منافع ملی باشد. حالا بعضی جناحها شاید چنین نکنند. یعنی آنی که در رأس دستگاه اجرایی کشور قرار دارد، او باید یک نگاه به همه کند و بهخصوص طیف اصولگرایی. آقای روحانی طبق شناسنامه سیاسیاش برخاسته از این طیف است و توده مردم نیز چنین تصوری دارند. البته دیگران را خارج از نظام نمیدانیم اما در عمل باید رهرو خط ولایت و اسلام و تأمینکننده مصالح ملی باشند. البته ما یک مقدار باید اصلاحطلب و اصولگرایی را فتیلهاش را پایین بکشیم، یعنی اینکه افراد معارضه داشته باشند و به یکدیگر تند بگویند، غلط است. ما میتوانیم با گفتوگو خیلی مسائل را حل کنیم و روابط را نزدیک کنیم. دشمن است که استفاده اختلافات ما را میبرد. ما با آمریکاییها و انگلیسیها فرق داریم و مثل آنها نیستیم. همه ما زیر پرچم ولایت، اسلام و قرآن هستیم. نه اصلاحطلب باید بهسمت تنشزایی حرکت کند و نه اصولگرا باید درجهت تنشزایی حرکت کند. هر دو باید سعی کنند اندیشههای خود را در چارچوب نظام، قوانین، شرع، هدایت ولایت و خطامام به همدیگر نزدیک کنند. این به صلاح کشور و نظام و دین است. البته اگر کسی هم به انحراف رفت، او را معیار قضاوت درباره یک طیف عظیم سیاسی
قرار ندهیم.
دیدگاه تان را بنویسید