چرا "هیپنوتیزم درمانی" برای کاهش وزن مناسب است؟

آیا یک تکنیک روانشناسی مناسب می تواند جایگزین رژیم های غذایی سخت و در نهایت کاهش وزن شود؟

"زندگی برای یک آدم چاق، بسیار دشوار است."

"چطور مگر؟"

" مثلا دوستانم همیشه با مشت زدن به شکمم ، با من سلام علیک می کنند! یا با حالت تمسخر از من میپرسند چه کسی حاظر است با تو ازدواج کند!؟ تا به حال دیده ای از بقیه هم از این سؤالات بپرسند؟ چاقی من همیشه سوژه ی خنده ی اطرافیانم است. درست است که من هم خندیدن را دوست دارم اما نیاز دارم که بقیه من را جدی بگیرند!"

جملات بالا مکالمه ی من با یکی از مراجعینم به نام سامی بود که از چاقی مفرط رنج میبرد. آیا او توانست به تناسب اندام برسد و اعتماد به نفس خود را بازیابد؟

با من همراه باشید تا 7 روش انگیزشی برای کاهش وزن را به شما بیاموزم؛ و یاد بگیرید که چطور از جنبه روانشناختی به کاهش وزن نگاه کنید. در مقاله زیر که برگرفته از مقاله ای در همین رابطه از این سایت هست، به موضوع کاهش وزن از طریق "هیپنوتیزم درمانی" خواهم پرداخت.

کاهش وزن و تصویر شخص از خودش

همیشه در رسانه ها می بینیم که می گویند: "کاهش وزن تصور شما از خودتان را بهبود می بخشد" و همچنین لاغری ، مزایای زیادی برای سلامتی شما به همراه خواهد داشت.

 اما آیا چاقی فقط روی تصور فرد از خودش تاثیر میگذارد؟ آیا چاق یا لاغر بودن هیچ تاثیری در این که دیگران با ما چطور برخورد میکنند ندارد؟ صد البته که اگر بگوییم دیگران هرگز ما را بر اساس اندازه بدنمان قضاوت نمی کنند؛ درحال دروغ گفتن هستیم.

سامی همیشه چاق ترین بچه ی مدرسه بود. اما تنبل نبود. او تمام رژیم های غذایی را امتحان کرده بود و به طرز شدیدی ورزش می کرد. حتی بارها به او گفته شده بود که این چاقی در ژنتیک اوست و هر کاری کند نمیتواند به تناسب اندام برسد!

اما او به من می گفت "اگر چاقی ژنتیکی است و بعضی افراد دارای ژن چربی هستند؛ پس چرا در جاهایی که قحطی می آید همه لاغرند و تنها خورد و خوراک است که بر روی وزن افراد موثر است؟!"

سامی راست می گفت؛ متاسفانه در جامعه با افراد دارای اضافه وزن متفاوت برخورد می شود. مردان در سایت های همسریابی در مورد زنان چاق تبعیض قائل می شوند و معمولا آن ها را انتخاب نمیکنند و مردان چاق تر هم در اکثر موارد مورد تمسخر قرار می گیرند.

کاهش وزن با روش هیپنوتیزم درمانی مانند پرهیز در مصرف شکر نیست!

سامی همیشه می گفت: "چیزی که نیاز دارم، نوعی تلقین هیپنوتیزمی است که در ذهن من نفوذ کند."

"منظورت یک تلقین روانشناختی است که باعث شود تو کمتر شیرینی مصرف کنی؟"

اگرچه هیپنوتیزم می تواند معجزه آسا به نظر برسد اما هر تکنیکی نیاز به تمرین و ممارست دارد. سامی فکر میکرد که هر روشی باید در لحظه اثر کند و همین ذهنیت او را چاق نگه داشته بود و من باید این عادتش را از او میگرفتم.

هیپنوتیزم یک قرص نیست (هرچند که اکثر قرص ها هم در لحظه اثر نمی کنند) و این طور نیست که به کسی حین هیپنوتیزم بگویید چگونه رفتار کند و او در لحظه به حرف شما گوش دهد و مشکل حل شود . از طرفی درمان اختلالاتی مثل استرس پس از سانحه (به ویژه اگر مربوط به فقط یک صانحه باشد) می تواند بسیار فوری صورت بگیرد، اما چاقی شرایطی است که می تواند از موارد بسیاری تاثیر بپزیرد.

به عنوان مثال، اگر من با هیپنوتیزم به سامی دستور بدهم که "کمتر غذا بخورد"، ممکن است کمتر غذا بخورد، اما اینگونه فقط سطح انرژی او کاهش می یابد و تحرکش کمتر می شود. در نتیجه سوخت و ساز بدنش کند شده و چربی کمتری می سوزاند؛ کاهش وزن، یعنی کاهش چربی مضر بدن، نه از بین بردن شکل و وزن ماهیچه ها.پس ما به یک رویکرد کلی نیاز داریم.

پس از مدتی می دیدم که سامی این موضوع را درک کرده و آماده است تا هیپنوتیزم خود را به طرز معقولانه شروع کند. او دیگر انتظار نداشت که سریع نتیجه بگیرد (فقط می خواست به زودی بتواند وزن خود را کم کند).

حالا برگردیم سر موضوع اصلی؛ چگونه هیپنوتیزم برای کاهش وزن عمل می کند؟

هیپنوتیزم و کاهش وزن

هیپنوتیزم بر روی کاهش وزن مؤثر است زیرا با احساسات، الگوهای ذهنی و انگیزه های ناخودآگاه ما سر و کار دارد. اگر از هیپنوتیزم به خوبی استفاده شود، می توان به مردم کمک کرد تا به طور طبیعی انتخاب های درست را انجام دهند. این بدان معنا نیست که کسی که برای کاهش وزن هیپنوتیزم درمانی کرده است هرگز مجبور نخواهد بود از نیروی اراده خود استفاده کند، بلکه بدان معناست که می تواند بهتر و در جهت درست تری از آن استفاده کند.

برخی روش های هیپنوتیزم برای کاهش وزن

من هنگام کمک به مراجعینم برای کاهش وزن از طریق هیپنوتیزم، از چند روش استفاده می کنم که عبارت اند از:

• استفاده از هیپنوتیزم برای افزایش انگیزه در جهت خوردن غذا های سالم
• استفاده از هیپنوتیزم برای افزایش انگیزه در جهت ورزش و تحرک بیشتر. (پیشنهاد می کنم به افراد چاق یادآوری کنید که ممکن است در ساعاتی از روز پاهایشان به خواب رود و این زنگ خطری است که نشان میدهد باید ورزش را شروع کنند.)
• به آن ها میگویم که چربی های آن ها همانند لباسی است که بدنشان را پوشانده و وقتی ورزش کنند می توانند به مرور از شر آن خلاص شوند.
• تمرکز آن ها را بیشتر بر روی سلامت و آمادگی جسمانی جلب میکنم تا کاهش وزن و تناسب اندام.
• فرق غذای ناسالم (کربوهیدرات های فرآوری شده، شکر ها و غذاهایی که دستکاری شیمیایی شده اند) با غذای سالم را به آن ها توضیح می دهم.
• سعی میکنم به آن ها بیاموزم درباره ی بدنشان جدا از روانشان فکر کنند و بدانند که بدن انسان  نیاز های خاص خود را دارد.
• از اصطلاحات هیپنوتیزمی در طی دوره هیپنوتیزم استفاده میکنم و به آنان یادآوری میکنم که هر مرحله از هپنوتیزم باعث می شود که پاهایشان سبک تر شود و بدنشان احساس بهتری پیدا کند.
• برایشان از آینده ای که در آن لاغر تر هستند و غذا های بهتری می خورند صحبت میکنم و این تصویر جدید را جلوی چشمشان می آورم.
• حین هیپنوتیزم از تکنیک هایی استفاده میکنم که فرد آینده ی خود را ببیند و از این طریق متوجه پیشروی خود شود.

بعد از چند هفته، سامی شروع به پیشرفت کرد. ورزش کردن (البته نه بیش از حد) و خوردن غذاهای سالم را شروع کرد. او به مرور چربی های مضر خود را کاهش داد و وزن ماهیچه های مفیدش را بالا برد. در نتیجه فشار خونش بهبود یافت، اعتماد به نفسش بیشتر شد و توانست با فرد مناسبی وارد رابطه ی عاطفی شود. او به من می گفت که در حین درمان حتی یک لحظه هم به این فکر نمی کرد که در حال رژیم گرفتن است و کاهش وزن است ولی در نهایت، لاغر شده بود.